مجاز القرآن (ابن عبدالسلام): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ابن‌ع' به 'ابن‌ ع'
جز (جایگزینی متن - 'ی‎آ' به 'ی‌آ')
جز (جایگزینی متن - 'ابن‌ع' به 'ابن‌ ع')
 
(۱۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۴: خط ۴:
| عنوان‌های دیگر =
| عنوان‌های دیگر =
| پدیدآوران =  
| پدیدآوران =  
[[ابن‌عبدالسلام، عبدالعزيز بن عبدالسلام]] (نويسنده)
[[ابن‌ عبدالسلام، عبدالعزيز بن عبدالسلام]] (نويسنده)


[[ذهبي، مصطفي محمد حسين]] (محقق)
[[ذهبي، مصطفي محمد حسين]] (محقق)


[[يماني، احمد زکي]] (مقدمه‎نويس)
[[يماني، احمد زکي]] (مقدمه‌نويس)
| زبان =عربی
| زبان =عربی
| کد کنگره =‏
| کد کنگره =‏
خط ۲۲: خط ۲۲:
| شابک =
| شابک =
| تعداد جلد =1
| تعداد جلد =1
| کتابخانۀ دیجیتال نور =
| کتابخانۀ دیجیتال نور =22215
| کتابخوان همراه نور =22215
| کد پدیدآور =09959  
| کد پدیدآور =09959  
| پس از =
| پس از =
خط ۴۰: خط ۴۱:
مؤلف برای‎ حذف‎، انواعی‎ برشمرده و یکی از اقسام آن را، حذف مضاف دانسته با قرینه، همچون آیه 157 سوره اعراف '''... و يحلّ‎ لهم‎ الطيّبات و يحرّم عليهم الخبائث...''' (و برای آنان چیزهای پاکیزه را حلال و چیزهای ناپاک را حرام می‌گرداند)، که تقدیر آن: «و يحلّ لهم‎ أكل‎ الطيّبات» و یا «تناول الطيّبات» و «يحرّم عليهم أكل الخبائث» و یا «تناول الخبائث» است، همچون مرده و خون و نیز‎ همچون‎ آیه 30 سوره حج '''... و أحلّت لكم الأنعام...''' (و برای شما دام‎ها حلال شده است) که تقدیر آن «و أحلّت‎ لكم‎ أكل‎ الأنعام» است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/43331/432 ر.ک: همان، ص433]</ref>.
مؤلف برای‎ حذف‎، انواعی‎ برشمرده و یکی از اقسام آن را، حذف مضاف دانسته با قرینه، همچون آیه 157 سوره اعراف '''... و يحلّ‎ لهم‎ الطيّبات و يحرّم عليهم الخبائث...''' (و برای آنان چیزهای پاکیزه را حلال و چیزهای ناپاک را حرام می‌گرداند)، که تقدیر آن: «و يحلّ لهم‎ أكل‎ الطيّبات» و یا «تناول الطيّبات» و «يحرّم عليهم أكل الخبائث» و یا «تناول الخبائث» است، همچون مرده و خون و نیز‎ همچون‎ آیه 30 سوره حج '''... و أحلّت لكم الأنعام...''' (و برای شما دام‎ها حلال شده است) که تقدیر آن «و أحلّت‎ لكم‎ أكل‎ الأنعام» است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/43331/432 ر.ک: همان، ص433]</ref>.


وی حذف مفعول را نیز به‌تفصیل بحث کرده و مثلا‎ گفته‎ است در آیه 57 سوره قصص: '''... أو لم نمكّن‎ لهم‎ حرما آمنا‎ يجبی‎ إليه‎ ثمرات كلّ شيء رزقا‎ من لدنا و لكنّ أكثرهم لا يعلمون''' (آیا آنان را در حرمی امن جای ندادیم که محصولات هر چیزی که رزقی از جانب ماست به‎سوی آن سرازیر می‌شود؟ ولی بیشترشان نمی‌دانند)، مفعول فعل «لا يعلمون» حذف‎ شده‎ و تقریر آن چنین است: «لا يعلمون‎ أنّ‎ الأرزاق‎ المجيبة‎ إليهم‎ من عندنا لغفلتهم‎ عنّا» و نیز نویسنده در همین بحث اشاره به حذف بسیاری از مفعول‎های افعال‎ آخر‎ آیات‎ کرده که اگر ندانیم مفاعیل این‎گونه‎ افعال‎ حذف‎ شده‎، معنای‎ آیه‎ را به‎خوبی درک نکرده‌ایم، مثلا در آیه 17 سوره هود: '''... إنّه الحق من ربّك و لكنّ أكثر الناس لا يؤمنون''' (که آن حق است از جانب پروردگارت، ولی بیشتر مردم باور نمی‌کنند) که مفعول فعل «لا يؤمنون» حذف شده‎ و تقدیر آن چنین است: «لا يؤمنون بإتيانها»<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/43331/441 ر.ک: همان، ص441]</ref>.
وی حذف مفعول را نیز به‌تفصیل بحث کرده و مثلا‎ گفته‎ است در آیه 57 سوره قصص: '''... أو لم نمكّن‎ لهم‎ حرما آمنا‎ يجبی‎ إليه‎ ثمرات كلّ شيء رزقا‎ من لدنا و لكنّ أكثرهم لا يعلمون''' (آیا آنان را در حرمی امن جای ندادیم که محصولات هر چیزی که رزقی از جانب ماست به‌سوی آن سرازیر می‌شود؟ ولی بیشترشان نمی‌دانند)، مفعول فعل «لا يعلمون» حذف‎ شده‎ و تقریر آن چنین است: «لا يعلمون‎ أنّ‎ الأرزاق‎ المجيبة‎ إليهم‎ من عندنا لغفلتهم‎ عنّا» و نیز نویسنده در همین بحث اشاره به حذف بسیاری از مفعول‎های افعال‎ آخر‎ آیات‎ کرده که اگر ندانیم مفاعیل این‌گونه‎ افعال‎ حذف‎ شده‎، معنای‎ آیه‎ را به‌خوبی درک نکرده‌ایم، مثلا در آیه 17 سوره هود: '''... إنّه الحق من ربّك و لكنّ أكثر الناس لا يؤمنون''' (که آن حق است از جانب پروردگارت، ولی بیشتر مردم باور نمی‌کنند) که مفعول فعل «لا يؤمنون» حذف شده‎ و تقدیر آن چنین است: «لا يؤمنون بإتيانها»<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/43331/441 ر.ک: همان، ص441]</ref>.


نویسنده حذف موصوف را نیز از انواع‎ حذف‎ دانسته است، همچون آیه 50 سوره فصلت: '''... و لئن رجعت إلی ربّي إنّ لي عنده للحسنی...''' (اگر هم به‎سوی پروردگارم بازگردانیده شوم، قطعا نزد او برایم خوبی خواهد بود) که ‎‎تقدیر‎ آن: «... إنّ لي عنده للمنزلة الحسنی...» بوده است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/43331/442 ر.ک: همان، ص442]</ref>.
نویسنده حذف موصوف را نیز از انواع‎ حذف‎ دانسته است، همچون آیه 50 سوره فصلت: '''... و لئن رجعت إلی ربّي إنّ لي عنده للحسنی...''' (اگر هم به‌سوی پروردگارم بازگردانیده شوم، قطعا نزد او برایم خوبی خواهد بود) که ‎‎تقدیر‎ آن: «... إنّ لي عنده للمنزلة الحسنی...» بوده است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/43331/442 ر.ک: همان، ص442]</ref>.


به اعتقاد وی، گاه‎ ممکن‎ است افعالی در یک عبارت‎ حذف شود همچون آیه 23 و 24 سوره رعد: '''... و الملائكة يدخلون عليهم من كلّ باب سلام عليكم بما صبرتم فنعم عقبی الدار''' (و فرشتگان از هر دری بر آنان درمی‌آیند درود بر شما به آنچه صبر کردید راستی چه نکوست فرجام آن سرای) که تقدیر آن: «يقولون سلام عليكم...» بوده است<ref>ر.ک: همان، ص42-‎43</ref>.
به اعتقاد وی، گاه‎ ممکن‎ است افعالی در یک عبارت‎ حذف شود همچون آیه 23 و 24 سوره رعد: '''... و الملائكة يدخلون عليهم من كلّ باب سلام عليكم بما صبرتم فنعم عقبی الدار''' (و فرشتگان از هر دری بر آنان درمی‌آیند درود بر شما به آنچه صبر کردید راستی چه نکوست فرجام آن سرای) که تقدیر آن: «يقولون سلام عليكم...» بوده است<ref>ر.ک: همان، ص42-‎43</ref>.


البته‎ در تمام این حذف‎ها، قرینه معنوی و یا لفظی وجود دارد و به‌عبارت‎دیگر سیاق‎ عبارت‎ بر این‎ حذف دلیل است. نویسنده، معقتد است گاه‎ ممکن‎ است مبتدا حذف شود همچون آیه 24 سوره مؤمن: '''... فقالوا ساحر كذّاب''' (گفتند جادوگری شیاد است) که تقدیر‎ آن‎: «فقالوا هذا ساحر كذّاب» می‌باشد<ref>ر.ک: همان، ص444</ref>.
البته‎ در تمام این حذف‌ها، قرینه معنوی و یا لفظی وجود دارد و به‌عبارت‌دیگر سیاق‎ عبارت‎ بر این‎ حذف دلیل است. نویسنده، معقتد است گاه‎ ممکن‎ است مبتدا حذف شود همچون آیه 24 سوره مؤمن: '''... فقالوا ساحر كذّاب''' (گفتند جادوگری شیاد است) که تقدیر‎ آن‎: «فقالوا هذا ساحر كذّاب» می‌باشد<ref>ر.ک: همان، ص444</ref>.


به گفته نویسنده، گاه‎ ممکن‎ است خبر حذف شود، همچون آیه 5 سوره مائده: '''... و طعام الذين أوتوا الكتاب‎ حلّ‎ لكم و طعامكم حلّ لهم و المحصنات‎ من‎ المؤمنات...''' (و طعام کسانی که اهل کتابند برای شما حلال و طعام شما برای آنان حلال است و زنان پاک‎دامن از مسلمانان...) که تقدیر آن «... و المحصنات من المؤمنات حلّ لكم...» می‌باشد. گاه نیز ممکن‎ است‎ برخی از حروف جاره‎ حذف شود و این حذف بیشتر در دو حرف «أن» و «أنّ» می‌باشد همچون آیه 44 سوره توبه: '''لا يستأذنك‎ الذين‎ يؤمنون باللّه و اليوم الآخر أن يجاهدوا‎ بأموالهم‎ و أنفسهم‎...''' (کسانی که به خدا و روز بازپسین ایمان دارند، در جهاد با مال و جانشان از تو اجازه نمی‌خواهند) که‎ در‎ اصل «...في أن يجاهدوا...» بوده است. گاه ممکن است در یک عبارت، فعلی که عامل است، حذف شده باشد همچون آیه 10 و 11 سوره طلاق: '''... قد أنزل اللّه إليكم ذكرا رسولا يتلوا عليكم آيات‎ اللّه...''' (خدا سوی شما تذکاری فرو فرستاده است، پیامبری که آیات خدا را بر شما تلاوت می‌کند) که در اصل «قد أنزل اللّه إليكم ذكرا و أرسل رسولا...» بوده است<ref>ر.ک: همان، ص445</ref>.
به گفته نویسنده، گاه‎ ممکن‎ است خبر حذف شود، همچون آیه 5 سوره مائده: '''... و طعام الذين أوتوا الكتاب‎ حلّ‎ لكم و طعامكم حلّ لهم و المحصنات‎ من‎ المؤمنات...''' (و طعام کسانی که اهل کتابند برای شما حلال و طعام شما برای آنان حلال است و زنان پاک‎دامن از مسلمانان...) که تقدیر آن «... و المحصنات من المؤمنات حلّ لكم...» می‌باشد. گاه نیز ممکن‎ است‎ برخی از حروف جاره‎ حذف شود و این حذف بیشتر در دو حرف «أن» و «أنّ» می‌باشد همچون آیه 44 سوره توبه: '''لا يستأذنك‎ الذين‎ يؤمنون باللّه و اليوم الآخر أن يجاهدوا‎ بأموالهم‎ و أنفسهم‎...''' (کسانی که به خدا و روز بازپسین ایمان دارند، در جهاد با مال و جانشان از تو اجازه نمی‌خواهند) که‎ در‎ اصل «...في أن يجاهدوا...» بوده است. گاه ممکن است در یک عبارت، فعلی که عامل است، حذف شده باشد همچون آیه 10 و 11 سوره طلاق: '''... قد أنزل اللّه إليكم ذكرا رسولا يتلوا عليكم آيات‎ اللّه...''' (خدا سوی شما تذکاری فرو فرستاده است، پیامبری که آیات خدا را بر شما تلاوت می‌کند) که در اصل «قد أنزل اللّه إليكم ذكرا و أرسل رسولا...» بوده است<ref>ر.ک: همان، ص445</ref>.
خط ۵۶: خط ۵۷:
نویسنده از نوعی مجاز بحث کرده که جالب توجه است. وی برخی از موضوعات محقق الوقوع را که در آینده رخ‎ خواهد‎ داد از باب تشبیه در تحقق و وقوع، به فعل ماضی تعبیر کرده است، همچون آیه 48 سوره اعراف: '''و نادی أصحاب الأعراف رجالا يعرفونهم بسيماهم...''' (و اهل اعراف مردانی را که آنان را از سیمایشان می‌شناسند ندا می‌دهند) که شیخ طبرسی هم‎ در‎ تفسیر آیه مزبور، گفته است: ««و نادی» أي و سينادي «أصحاب الأعراف رجالا» من أصحاب النار «يعرفونهم بسيماهم» أي بصفاتهم». نویسنده آیه 44 این سوره: '''و نادی أصحاب الجنّة أصحاب‎ النار‎...''' (و بهشتیان دوزخیان را آواز می‌دهند) و نیز‎ آیه 50 سوره اعراف: '''و نادی‎ أصحاب النار أصحاب الجنّة أن أفيضوا علينا من الماء...''' (و دوزخیان بهشتیان را آواز می‌دهند که از آن آب بر ما فرو ریزید) را برای موضوعات محقق الوقوع که در آینده‎ انجام‎ خواهد‎ شد و از آن به فعل ماضی تعبیر شده،‎ مثال‎ آورده و شیخ طبرسی هم در تفسیر خود، ذیل هردو کلمه «نادی» را به «سينادي» تفسیر کرده است<ref>ر.ک: همان، ص447</ref>.
نویسنده از نوعی مجاز بحث کرده که جالب توجه است. وی برخی از موضوعات محقق الوقوع را که در آینده رخ‎ خواهد‎ داد از باب تشبیه در تحقق و وقوع، به فعل ماضی تعبیر کرده است، همچون آیه 48 سوره اعراف: '''و نادی أصحاب الأعراف رجالا يعرفونهم بسيماهم...''' (و اهل اعراف مردانی را که آنان را از سیمایشان می‌شناسند ندا می‌دهند) که شیخ طبرسی هم‎ در‎ تفسیر آیه مزبور، گفته است: ««و نادی» أي و سينادي «أصحاب الأعراف رجالا» من أصحاب النار «يعرفونهم بسيماهم» أي بصفاتهم». نویسنده آیه 44 این سوره: '''و نادی أصحاب الجنّة أصحاب‎ النار‎...''' (و بهشتیان دوزخیان را آواز می‌دهند) و نیز‎ آیه 50 سوره اعراف: '''و نادی‎ أصحاب النار أصحاب الجنّة أن أفيضوا علينا من الماء...''' (و دوزخیان بهشتیان را آواز می‌دهند که از آن آب بر ما فرو ریزید) را برای موضوعات محقق الوقوع که در آینده‎ انجام‎ خواهد‎ شد و از آن به فعل ماضی تعبیر شده،‎ مثال‎ آورده و شیخ طبرسی هم در تفسیر خود، ذیل هردو کلمه «نادی» را به «سينادي» تفسیر کرده است<ref>ر.ک: همان، ص447</ref>.


نویسنده فصل چهل‎وهشتم کتاب‎ را‎ به‎ حذف‎ مضاف‎ها‎ اختصاص‎ داده و در این‎باره به‌ترتیب سور قرآنی، مضاف‎های محذوف را مورد بحث قرار داده است و مضاف محذوف را مشخص کرده است؛ به‌عنوان مثال در «أعوذ باللّه من الشيطان الرجيم»، مضاف محذوف کلمه «وسواس» است که اصل آن چنین است‎: «أعوذ‎ باللّه من وسواس الشيطان الرجيم»؛ به دلیل آیه 4 سوره ناس: '''من شرّ الوسواس الخنّاس''' (از شر وسوسه‌گر نهانی)<ref>ر.ک: همان، ص449</ref>.
نویسنده فصل چهل‌وهشتم کتاب‎ را‎ به‎ حذف‎ مضاف‌ها‎ اختصاص‎ داده و در این‌باره به‌ترتیب سور قرآنی، مضاف‌های محذوف را مورد بحث قرار داده است و مضاف محذوف را مشخص کرده است؛ به‌عنوان مثال در «أعوذ باللّه من الشيطان الرجيم»، مضاف محذوف کلمه «وسواس» است که اصل آن چنین است‎: «أعوذ‎ باللّه من وسواس الشيطان الرجيم»؛ به دلیل آیه 4 سوره ناس: '''من شرّ الوسواس الخنّاس''' (از شر وسوسه‌گر نهانی)<ref>ر.ک: همان، ص449</ref>.


وی آخرین‎ فصل کتاب را به وجوه اعجاز‎ قرآن‎ اختصاص‎ داده و معجزه بودن قرآن را از چند‎ جهت‎ دانسته است:
وی آخرین‎ فصل کتاب را به وجوه اعجاز‎ قرآن‎ اختصاص‎ داده و معجزه بودن قرآن را از چند‎ جهت‎ دانسته است:
خط ۶۶: خط ۶۷:
فهارس کتاب که عبارتند از فهرست احادیث نبوی، اشعار، انصاف ابیات، منابع مورد استفاده محقق و موضوعات، در انتهای کتاب جای گرفته است.
فهارس کتاب که عبارتند از فهرست احادیث نبوی، اشعار، انصاف ابیات، منابع مورد استفاده محقق و موضوعات، در انتهای کتاب جای گرفته است.


در پاورقی‎ها علاوه بر ذکر منابع<ref>مثلا ر.ک: پاورقی، ص25</ref> و اشاره به اختلاف نسخ<ref>مثلا ر.ک: همان، ص27</ref>، به شرح حال مختصر اعلام مذکور در متن، پرداخته شده است<ref>مثلا ر.ک: همان، ص45</ref>.
در پاورقی‌ها علاوه بر ذکر منابع<ref>مثلا ر.ک: پاورقی، ص25</ref> و اشاره به اختلاف نسخ<ref>مثلا ر.ک: همان، ص27</ref>، به شرح حال مختصر اعلام مذکور در متن، پرداخته شده است<ref>مثلا ر.ک: همان، ص45</ref>.


==پانویس ==
==پانویس ==
<references />
<references/>


==منابع مقاله==
==منابع مقاله==
# مقدمه و متن کتاب.
# مقدمه و متن کتاب.
#[[:noormags:817746|علوی مقدم، محمد، «بحثی درباره کتاب الإشارة إلی الإيجاز في بعض أنواع المجاز»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله: جستارهای ادبی، پاییز و زمستان 1362، ‎شماره‌های 63 و 64 ISC ‏(26 صفحه، ‎از 431 تا 456)]].
#[[:noormags:817746|علوی مقدم، سید محمد، «بحثی درباره کتاب الإشارة إلی الإيجاز في بعض أنواع المجاز»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله: جستارهای ادبی، پاییز و زمستان 1362، ‎شماره‌های 63 و 64 ISC ‏(26 صفحه، ‎از 431 تا 456)]].


   
   
== وابسته‌ها ==
==وابسته‌ها==
{{وابسته‌ها}}
   
   
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:شهریور(98)]]
[[رده:25 خرداد الی 24 تیر(98)]]