الصيدنة في الطب: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'هاي' به 'های') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ابنس' به 'ابن س') |
||
(۱۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
| چاپ =1 | | چاپ =1 | ||
| تعداد جلد =1 | | تعداد جلد =1 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور = | | کتابخانۀ دیجیتال نور =12636 | ||
| کتابخوان همراه نور =12636 | |||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
| پس از = | | پس از = | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''الصيدنة في الطب''' تأليف [[ابوریحان بیرونی، محمد بن احمد|ابوريحان محمد بن احمد بيرونى]] از قديمىترين و مهمترين منابع طب سنتى است. موضوع كتاب داروشناسى است و مؤلف به معرفى و توصيف داروها و بيان اطلاعات جنبى پيرامون آنها پرداخته است. | '''الصيدنة في الطب''' تأليف [[ابوریحان بیرونی، محمد بن احمد|ابوريحان محمد بن احمد بيرونى]] از قديمىترين و مهمترين منابع طب سنتى است. موضوع كتاب داروشناسى است و مؤلف به معرفى و توصيف داروها و بيان اطلاعات جنبى پيرامون آنها پرداخته است. | ||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
مؤلف ساختار كتاب را بر اساس ترتيب حروف الفبا پايهگذارى نموده البته با اين تفاوت كه وى علاوه بر رعايت حرف اول كلمات، اعراب حرف اول هر اسم را نيز مراعات نموده و اعراب فتح را بر كسر و كسر را بر ضم مقدم داشته است. | مؤلف ساختار كتاب را بر اساس ترتيب حروف الفبا پايهگذارى نموده البته با اين تفاوت كه وى علاوه بر رعايت حرف اول كلمات، اعراب حرف اول هر اسم را نيز مراعات نموده و اعراب فتح را بر كسر و كسر را بر ضم مقدم داشته است. | ||
شيوه ابوريحان در بيان داروها اين است كه نام داروها را در زبانها و لغات مختلف ذكر مىكند و از اشعار و ابيات شاهد مىآورد و چنانكه خود در مقدمه صيدنه گفته به اوصاف درمانى و خواص داروها نمىپردازد. از اين جهت كار ابوريحان در كتاب صيدنه با آنچه | شيوه ابوريحان در بيان داروها اين است كه نام داروها را در زبانها و لغات مختلف ذكر مىكند و از اشعار و ابيات شاهد مىآورد و چنانكه خود در مقدمه صيدنه گفته به اوصاف درمانى و خواص داروها نمىپردازد. از اين جهت كار ابوريحان در كتاب صيدنه با آنچه ابن سينا در بخش ادويه مفرده كتاب قانون انجام داده متفاوت است. | ||
ابن سينا در قسمت ادويه مفرده قانون مانند يك پزشک و داروشناس بحث مىكند و ابوريحان همچون يك عالم طبيعى گیاهشناس و جانورشناس و كانىشناس و زبانشناس.البته آنچه گفتيم به معنى اين نيست كه ابوريحان به طور كلى از ذكر خواص داروها اجتناب مىكند بلكه شيوه وى غالباً ً اينگونه است و الاّ در بسيارى از موارد به بعضى از منافع ادويه نيز اشاره مىكند. شاهد اين مدعا مطالبى است كه مؤلف در اباغلس<ref>الصيدنه، ص19-20</ref>، ارطميسا<ref>همان، ص38</ref>، اروسا<ref>همان، ص39</ref>، اربيان<ref>همان، ص39-40</ref>، اسنان الذئب<ref>همان، ص47</ref>، اصابع اللصوص<ref>همان، ص59</ref>، اقاقاليس<ref>همان، ص68</ref> آورده است. | |||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
مؤلف در مقدمه كتاب به ارزش مبحث دواشناسى و جايگاه علم آن در پزشکى مىپردازد و از سابقه تاريخى آن در ميان يونانيان و نصرانيان سخن مىگويد و گويا بر آن است با اين مقدمه | مؤلف در مقدمه كتاب به ارزش مبحث دواشناسى و جايگاه علم آن در پزشکى مىپردازد و از سابقه تاريخى آن در ميان يونانيان و نصرانيان سخن مىگويد و گويا بر آن است با اين مقدمه انگیزه خود را از نگارش اين كتاب بيان كند. | ||
ابوريحان در تأليف اين اثر از كتابهاى فراوان داورسازى كه در زمان او در مشرق ایران موجود بوده استفاده كرده است. اين منابع شامل كتابهاى اطباى يونانى و سريانى (از روى ترجمههاى عربى) و اطباى جهان اسلام و نيز بعضى كتب هندى بوده است. البته شالوده اين اثر دو كتاب صيدنه و ابدال [[رازی، محمد بن زکریا|محمد بن زكرياى رازى]] بوده است كه ابوريحان تحقيقات خود را به آنها اضافه نموده است. وى دراينباره مىگويد: «من كتاب [[رازی، محمد بن زکریا|ابوبكر رازى]] را در صيدنه و ابدال مطالعه نمودم، ولى از آنجا كه آن را كافى ندانستم بعضى از آنچه را در صيدنه و ابدال جمعآورى نموده بودم بر اين اثر افزودم تا تذكره و يادداشتى باشد براى مراجعه و يادآورى مطالب كه هم براى من سودمند باشد و هم براى آنان كه به اين موضوع علاقهمندند.».<ref>الصيدنه، ص18</ref> | ابوريحان در تأليف اين اثر از كتابهاى فراوان داورسازى كه در زمان او در مشرق ایران موجود بوده استفاده كرده است. اين منابع شامل كتابهاى اطباى يونانى و سريانى (از روى ترجمههاى عربى) و اطباى جهان اسلام و نيز بعضى كتب هندى بوده است. البته شالوده اين اثر دو كتاب صيدنه و ابدال [[رازی، محمد بن زکریا|محمد بن زكرياى رازى]] بوده است كه ابوريحان تحقيقات خود را به آنها اضافه نموده است. وى دراينباره مىگويد: «من كتاب [[رازی، محمد بن زکریا|ابوبكر رازى]] را در صيدنه و ابدال مطالعه نمودم، ولى از آنجا كه آن را كافى ندانستم بعضى از آنچه را در صيدنه و ابدال جمعآورى نموده بودم بر اين اثر افزودم تا تذكره و يادداشتى باشد براى مراجعه و يادآورى مطالب كه هم براى من سودمند باشد و هم براى آنان كه به اين موضوع علاقهمندند.».<ref>الصيدنه، ص18</ref> | ||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
[[ابوریحان بیرونی، محمد بن احمد|ابوريحان بيرونى]] دانشمندى است كه به تحقيق و تتبع شهرت يافته است و آثار او مملوّ از تحقيقات شخصى و تتبعات در اقوال و كتب پيشينيان است. كتاب صيدنه نيز آكنده از اين خصوصيات است. | [[ابوریحان بیرونی، محمد بن احمد|ابوريحان بيرونى]] دانشمندى است كه به تحقيق و تتبع شهرت يافته است و آثار او مملوّ از تحقيقات شخصى و تتبعات در اقوال و كتب پيشينيان است. كتاب صيدنه نيز آكنده از اين خصوصيات است. | ||
در مورد شاخصه تتبع در اين اثر مقالات بسيارى نگاشته شده است. از جمله جناب آقاى [[سزگین، فؤاد|فؤاد | در مورد شاخصه تتبع در اين اثر مقالات بسيارى نگاشته شده است. از جمله جناب آقاى [[سزگین، فؤاد|فؤاد سزگین]] در جلد سوم و چهارم كتاب نگاشتههاى عربى كه پيرامون تاريخ طب و داروشناسى و گیاهشناسى جهان اسلام تا نيمه قرن پنجم هجرى است، مقدار زيادى از اين منابع را شرح داده است. همچنين در جلد اول مقدمه بر تاريخ علم تأليف جرج سارتن بسيارى از اين منابع را مىتوان يافت. | ||
اهميت صيدنه دراينباره گزارش منابعى است كه امروزه به دست ما نرسيده است و اگر نبود نقلقولهاى ابوريحان از آنها در اين كتاب امروزه نه نامى از آن كتابها مىدانستيم و نه از موضوع و مباحث مطرح شده در آنها خبرى داشتيم. | اهميت صيدنه دراينباره گزارش منابعى است كه امروزه به دست ما نرسيده است و اگر نبود نقلقولهاى ابوريحان از آنها در اين كتاب امروزه نه نامى از آن كتابها مىدانستيم و نه از موضوع و مباحث مطرح شده در آنها خبرى داشتيم. | ||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
[[زریاب خویی، عباس|دكتر عباس زرياب]] در مقدمه نسبتاً مفصلى كه نگاشته است به بحث پيرامون صيدنه، نسخ آن و شيوه تصحيح آن پرداخته است. | [[زریاب خویی، عباس|دكتر عباس زرياب]] در مقدمه نسبتاً مفصلى كه نگاشته است به بحث پيرامون صيدنه، نسخ آن و شيوه تصحيح آن پرداخته است. | ||
مصحح در انتهاى اين كتاب نيز فهرست نام | مصحح در انتهاى اين كتاب نيز فهرست نام گیاهان و جانوران، كانىها (معدنيات)، كتابها، اشخاص، اماكن، اقوام، نام علمى گیاهان و جانوران و كانىها و فهرست لغات يونانى تدوين و تنظيم كرده است. | ||
پاورقىهاى مفصل اين اثر به تحريف و تصحيفهایى كه در متن روى داده و نيز شرح و توضيح عباراتى از متن اختصاص دارد. | پاورقىهاى مفصل اين اثر به تحريف و تصحيفهایى كه در متن روى داده و نيز شرح و توضيح عباراتى از متن اختصاص دارد. | ||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
<references/> | <references/> | ||
{{کتاب سال جمهوری اسلامی ایران}} | |||
==وابستهها== | ==وابستهها== | ||
{{وابستهها}} | |||
[[الصيدنة في الطب (مظفرزاده)]] | [[الصيدنة في الطب (مظفرزاده)]] | ||
خط ۷۳: | خط ۷۶: | ||
[[رده:علوم پزشکی]] | [[رده:علوم پزشکی]] | ||
[[رده:کتاب سال جمهوری اسلامی ایران]] | |||
[[رده: |
نسخهٔ کنونی تا ۲۱ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۰۹
الصیدنة في الطب | |
---|---|
پدیدآوران | ابوریحان بیرونی، محمد بن احمد (نویسنده) زریاب خویی، عباس (مصحح) |
ناشر | مرکز نشر دانشگاهی |
مکان نشر | تهران - ایران |
سال نشر | 1370 ش |
چاپ | 1 |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
الصيدنة في الطب تأليف ابوريحان محمد بن احمد بيرونى از قديمىترين و مهمترين منابع طب سنتى است. موضوع كتاب داروشناسى است و مؤلف به معرفى و توصيف داروها و بيان اطلاعات جنبى پيرامون آنها پرداخته است.
ساختار
مؤلف ساختار كتاب را بر اساس ترتيب حروف الفبا پايهگذارى نموده البته با اين تفاوت كه وى علاوه بر رعايت حرف اول كلمات، اعراب حرف اول هر اسم را نيز مراعات نموده و اعراب فتح را بر كسر و كسر را بر ضم مقدم داشته است.
شيوه ابوريحان در بيان داروها اين است كه نام داروها را در زبانها و لغات مختلف ذكر مىكند و از اشعار و ابيات شاهد مىآورد و چنانكه خود در مقدمه صيدنه گفته به اوصاف درمانى و خواص داروها نمىپردازد. از اين جهت كار ابوريحان در كتاب صيدنه با آنچه ابن سينا در بخش ادويه مفرده كتاب قانون انجام داده متفاوت است.
ابن سينا در قسمت ادويه مفرده قانون مانند يك پزشک و داروشناس بحث مىكند و ابوريحان همچون يك عالم طبيعى گیاهشناس و جانورشناس و كانىشناس و زبانشناس.البته آنچه گفتيم به معنى اين نيست كه ابوريحان به طور كلى از ذكر خواص داروها اجتناب مىكند بلكه شيوه وى غالباً ً اينگونه است و الاّ در بسيارى از موارد به بعضى از منافع ادويه نيز اشاره مىكند. شاهد اين مدعا مطالبى است كه مؤلف در اباغلس[۱]، ارطميسا[۲]، اروسا[۳]، اربيان[۴]، اسنان الذئب[۵]، اصابع اللصوص[۶]، اقاقاليس[۷] آورده است.
گزارش محتوا
مؤلف در مقدمه كتاب به ارزش مبحث دواشناسى و جايگاه علم آن در پزشکى مىپردازد و از سابقه تاريخى آن در ميان يونانيان و نصرانيان سخن مىگويد و گويا بر آن است با اين مقدمه انگیزه خود را از نگارش اين كتاب بيان كند.
ابوريحان در تأليف اين اثر از كتابهاى فراوان داورسازى كه در زمان او در مشرق ایران موجود بوده استفاده كرده است. اين منابع شامل كتابهاى اطباى يونانى و سريانى (از روى ترجمههاى عربى) و اطباى جهان اسلام و نيز بعضى كتب هندى بوده است. البته شالوده اين اثر دو كتاب صيدنه و ابدال محمد بن زكرياى رازى بوده است كه ابوريحان تحقيقات خود را به آنها اضافه نموده است. وى دراينباره مىگويد: «من كتاب ابوبكر رازى را در صيدنه و ابدال مطالعه نمودم، ولى از آنجا كه آن را كافى ندانستم بعضى از آنچه را در صيدنه و ابدال جمعآورى نموده بودم بر اين اثر افزودم تا تذكره و يادداشتى باشد براى مراجعه و يادآورى مطالب كه هم براى من سودمند باشد و هم براى آنان كه به اين موضوع علاقهمندند.».[۸]
ابوريحان بيرونى دانشمندى است كه به تحقيق و تتبع شهرت يافته است و آثار او مملوّ از تحقيقات شخصى و تتبعات در اقوال و كتب پيشينيان است. كتاب صيدنه نيز آكنده از اين خصوصيات است.
در مورد شاخصه تتبع در اين اثر مقالات بسيارى نگاشته شده است. از جمله جناب آقاى فؤاد سزگین در جلد سوم و چهارم كتاب نگاشتههاى عربى كه پيرامون تاريخ طب و داروشناسى و گیاهشناسى جهان اسلام تا نيمه قرن پنجم هجرى است، مقدار زيادى از اين منابع را شرح داده است. همچنين در جلد اول مقدمه بر تاريخ علم تأليف جرج سارتن بسيارى از اين منابع را مىتوان يافت.
اهميت صيدنه دراينباره گزارش منابعى است كه امروزه به دست ما نرسيده است و اگر نبود نقلقولهاى ابوريحان از آنها در اين كتاب امروزه نه نامى از آن كتابها مىدانستيم و نه از موضوع و مباحث مطرح شده در آنها خبرى داشتيم.
از جمله منابعى كه ابوريحان از آنها استفاده كرده و امروزه به دست ما نرسيده مىتوان به كتاب العطر تأليف ابوعباس خشكى اشاره كرد.
وضعيت كتاب
اين اثر به همت آقاى دكتر عباس زرياب و بر اساس چندين نسخه خطى و نيز ترجمه فارسی كتاب الصيدنه تحقيق و تصحيح شده و منتشر شده است.
دكتر عباس زرياب در مقدمه نسبتاً مفصلى كه نگاشته است به بحث پيرامون صيدنه، نسخ آن و شيوه تصحيح آن پرداخته است.
مصحح در انتهاى اين كتاب نيز فهرست نام گیاهان و جانوران، كانىها (معدنيات)، كتابها، اشخاص، اماكن، اقوام، نام علمى گیاهان و جانوران و كانىها و فهرست لغات يونانى تدوين و تنظيم كرده است.
پاورقىهاى مفصل اين اثر به تحريف و تصحيفهایى كه در متن روى داده و نيز شرح و توضيح عباراتى از متن اختصاص دارد.
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب