۱۰۷٬۰۹۴
ویرایش
Wikinoor.ir (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '| پس از =↵| پیش از =↵}}↵↵↵'''' به '| پس از = | پیش از = }} '''') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ابنع' به 'ابن ع') |
||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
مناقب و اخبار و شهادت ايشان بيش از يك مجلد نيازمند است. آن حضرت فاضل، كثير الصلاة و روزه و حج بود. 25 حج را پياده به جاى آورده بود. بسيار صدقه مىداد و تمامى كارهاى نيك را انجام مىداد. از هواى نفس پرهيز مىكرد. با يزيد بن معاويه چه در زمان حيات پدرش و چه پس از آن بيعت نكرد. به مكه گريخت و اهل مكه به وى نامه نوشتند كه به سوى آنها حركت كند. او مسلم به عقيل را به سوى آنها فرستاد تا برای او خبر بياورد. 12000 نفر با مسلم بيعت كردند؛ اما زمانى كه عبيدالله بن زياد از جانب يزيد ولايت كوفه را به دست گرفت، او را تنها گذاشتند. مسلم بن عقيل كشته شد و دو هزار سوار با عمر بن سعد بن ابىوقاص برای قتل حسین گسيل شد. حسین(ع) در دهه اول ذىالحجه سال 60 هجرى به همراه اهلبيتش و 60 نفر از مشايخ كوفه از مكه خارج شد. نزدیک انش و ديگران او را از اين هجرت نهى كرده بودند؛ اما او سرباز زد و گفت: «من در رؤيا نبى(ص) را ديدم كه مرا به اين كار امر فرمود». پس بر او گذشت آنچه گذشت و در كربلاء در روز عاشوراء روز شنبه سال 61 هجرى؛ در حالىكه عطشان بود، به قتل رسيد. قاتل وى در اين روز عبيدالله بن زياد يا سنان بن ابى انس نخعى لعنهالله بود. جسد شريفش در كربلاء دفن گرديد و اين سرزمين كرب و بلاء بود. در محل دفن رأس آن حضرت اختلاف شده است. گفته شده كه يزيد آن را به مدينه ارسال كرد، غسل و كفن شد و در بقيع نزد قبر مادرش فاطمه مدفون گرديد. و نيز گفته شده كه به شام حمل شد و در رأس عمود در مسجد جامع دمشق در عينالقبله دفن گرديد». | مناقب و اخبار و شهادت ايشان بيش از يك مجلد نيازمند است. آن حضرت فاضل، كثير الصلاة و روزه و حج بود. 25 حج را پياده به جاى آورده بود. بسيار صدقه مىداد و تمامى كارهاى نيك را انجام مىداد. از هواى نفس پرهيز مىكرد. با يزيد بن معاويه چه در زمان حيات پدرش و چه پس از آن بيعت نكرد. به مكه گريخت و اهل مكه به وى نامه نوشتند كه به سوى آنها حركت كند. او مسلم به عقيل را به سوى آنها فرستاد تا برای او خبر بياورد. 12000 نفر با مسلم بيعت كردند؛ اما زمانى كه عبيدالله بن زياد از جانب يزيد ولايت كوفه را به دست گرفت، او را تنها گذاشتند. مسلم بن عقيل كشته شد و دو هزار سوار با عمر بن سعد بن ابىوقاص برای قتل حسین گسيل شد. حسین(ع) در دهه اول ذىالحجه سال 60 هجرى به همراه اهلبيتش و 60 نفر از مشايخ كوفه از مكه خارج شد. نزدیک انش و ديگران او را از اين هجرت نهى كرده بودند؛ اما او سرباز زد و گفت: «من در رؤيا نبى(ص) را ديدم كه مرا به اين كار امر فرمود». پس بر او گذشت آنچه گذشت و در كربلاء در روز عاشوراء روز شنبه سال 61 هجرى؛ در حالىكه عطشان بود، به قتل رسيد. قاتل وى در اين روز عبيدالله بن زياد يا سنان بن ابى انس نخعى لعنهالله بود. جسد شريفش در كربلاء دفن گرديد و اين سرزمين كرب و بلاء بود. در محل دفن رأس آن حضرت اختلاف شده است. گفته شده كه يزيد آن را به مدينه ارسال كرد، غسل و كفن شد و در بقيع نزد قبر مادرش فاطمه مدفون گرديد. و نيز گفته شده كه به شام حمل شد و در رأس عمود در مسجد جامع دمشق در عينالقبله دفن گرديد». | ||
2- در شماره 1586 نام سلمان فارسی با نام سلمان الخير آمده است. در شرح حال ايشان مىخوانيم: «ابوعبدالله بن اسلام فارسی، اصالتاً اهل اصفهان و يا رامهرمز بوده است. به هنگام ورود نبى(ص) به مدينه اسلام آورد. اولین كسى بود كه خندق را ديده بود. داستان اسلام آوردنش منحصر به فرد است. مسلِم نام او را جزء ساكنين كوفه آورده است. أبى و كعب بن عجره و [[ | 2- در شماره 1586 نام سلمان فارسی با نام سلمان الخير آمده است. در شرح حال ايشان مىخوانيم: «ابوعبدالله بن اسلام فارسی، اصالتاً اهل اصفهان و يا رامهرمز بوده است. به هنگام ورود نبى(ص) به مدينه اسلام آورد. اولین كسى بود كه خندق را ديده بود. داستان اسلام آوردنش منحصر به فرد است. مسلِم نام او را جزء ساكنين كوفه آورده است. أبى و كعب بن عجره و [[ابن عباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]] و ابوسعيد خدرى و ابوالطفيل و جماعتى از صاحبه و تابعين از وى روايت كردهاند. رسولالله(ص) فرموده است: «خداوند از اصحابم چهار نفر را دوست دارد» و در بين آنها نام سلمان را ذكر كرده است. پيامبر بين او و ابىالدرداء پيوند برادرى برقرار نمود. در زمان خلافت عثمان در سال 33 يا 36 يا 37 رحلت فرمود». | ||
3- در شماره 3027 شرح حال على بن الحسين بن [[امام على(ع)|على بن ابىطالب(ع)]] چنين آمده است: «زينالعابدين بن الحسين يا ابوالحسين يا ابومحمد يا ابوعبدالله، هاشمى، مدنى، مادرش امولد نامش غزاله و گفته شده كه سلامه دختر يزدگرد آخرين ملوك فارس بوده است. مسلم او را در سومين رديف تابعين مدينه ذكر كرده است. وى از پدرش عمويش حسن و | 3- در شماره 3027 شرح حال على بن الحسين بن [[امام على(ع)|على بن ابىطالب(ع)]] چنين آمده است: «زينالعابدين بن الحسين يا ابوالحسين يا ابومحمد يا ابوعبدالله، هاشمى، مدنى، مادرش امولد نامش غزاله و گفته شده كه سلامه دختر يزدگرد آخرين ملوك فارس بوده است. مسلم او را در سومين رديف تابعين مدينه ذكر كرده است. وى از پدرش عمويش حسن و ابن عباس و عايشه و ابىهريره و جابر و امسلمه و صفيه و سعيد بن مسيب و مروان و ديگران روايت مىكند. و از او برادرش محمد الباقر، زيد، عمر، عبدالله، عاصم بن عمر، بن قتاته، حكم بن عتيبه، هشام بن عروه، مسلم بن بطين و... روايت مىكنند. در بالين پدر شهيدش در كربلاء؛ در حالىكه 23 سال داشت، حاضر بود. وى به دمشق رفت و مسجد دمشق به نام ايشان معروف است. وى از افاضل بنىهاشم و فقهاء و عبّاد اهل مدينه بوده است؛ بلكه گفته شده در مدينه در آن زمان سيدالعابدين بوده است. زهرى گفته است: هاشمى افضل از وى نديدم و او پدر تمامى حسینیها است و برای حسین(ع) فرزندى جز او باقى نماند. ايشان در ربيعالاول سال 58 هجرى رحلت فرمود و در بقيع دفن گرديد. ترجمه وى به اختصار ذكر شد». | ||
بر اين شرح حال كه با توجه به اينكه نویسنده بر مذهب اهلسنت بوده، ايراداتى وارد است كه بر پژوهشگر شيعه لازم است به آنها توجه كند. از جمله اين اشكالات ذكر كسانى است كه [[امام سجاد(ع)]] از آنها روايت كرده است. روشن است كه برخى از اين راويان؛ مانند ابىهريره و مروان از ديدگاه شيعه ثقه نيستند و امام از آباء طاهرينش روايت مىكند و نيازى به ذكر اين اشخاص در سلسله سند روايات نيست. ديگر اينكه امام محمد باقر(ع) به عنوان برادر ايشان ذكر شده است كه دو احتمال وجود دارد: اينكه در منبع مورد استناد اشتباه ذكر شده و يا در هنگام استنساخ چنين سهوى رخ داده است. | بر اين شرح حال كه با توجه به اينكه نویسنده بر مذهب اهلسنت بوده، ايراداتى وارد است كه بر پژوهشگر شيعه لازم است به آنها توجه كند. از جمله اين اشكالات ذكر كسانى است كه [[امام سجاد(ع)]] از آنها روايت كرده است. روشن است كه برخى از اين راويان؛ مانند ابىهريره و مروان از ديدگاه شيعه ثقه نيستند و امام از آباء طاهرينش روايت مىكند و نيازى به ذكر اين اشخاص در سلسله سند روايات نيست. ديگر اينكه امام محمد باقر(ع) به عنوان برادر ايشان ذكر شده است كه دو احتمال وجود دارد: اينكه در منبع مورد استناد اشتباه ذكر شده و يا در هنگام استنساخ چنين سهوى رخ داده است. |