۱۰۶٬۳۳۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ابنق' به 'ابن ق') |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
#پس از مرگ هادى عباسى فرزندش هارون به حكومت رسيد. در ابتداى اين باب بيعت خالد بن يحى برمكى با او و وزارت برامكه در حكومت او تشريح شده و نام هر يك و مناصبشان ذكر شده است. آنچه توجه خواننده را به خود جلب مىكند توصيفاتى است كه در منابع اهلسنت از فضائل و عبادات او آمده است. در بخشى از كتاب به نقل از تاريخ نفطويه آمده است: «رشيد هر شبانه روز صد ركعت نماز مىگزارد و بىدليل آن را ترك نمىكرد. در هر روز از اموالش هزار درهم بر فقراء انفاق مىكرد علم را دوست مىداشت و اهل علم را اكرام مىكرد و اسلام را بزرگ مىداشت». | #پس از مرگ هادى عباسى فرزندش هارون به حكومت رسيد. در ابتداى اين باب بيعت خالد بن يحى برمكى با او و وزارت برامكه در حكومت او تشريح شده و نام هر يك و مناصبشان ذكر شده است. آنچه توجه خواننده را به خود جلب مىكند توصيفاتى است كه در منابع اهلسنت از فضائل و عبادات او آمده است. در بخشى از كتاب به نقل از تاريخ نفطويه آمده است: «رشيد هر شبانه روز صد ركعت نماز مىگزارد و بىدليل آن را ترك نمىكرد. در هر روز از اموالش هزار درهم بر فقراء انفاق مىكرد علم را دوست مىداشت و اهل علم را اكرام مىكرد و اسلام را بزرگ مىداشت». | ||
#:اين در حالى است كه شايد بتوان گفت دوران حكومت هارون، بدترين دوران براى شیعیان بويژه امام موسى بن جعفر(ع) بود. نویسنده در بخش ديگرى از اين باب سربسته به مظلوميت آن حضرت و مسموميت ايشان در حبس از ترس اينكه خروج كند، اشاره كرده است. هارون الرشيد در همان آغاز حكومت خود، امام هفتم را زندانى كرد. خليفه به هنگام سفر به حجّ گزارشهایى از مأمورانش درباره موسى بن جعفر(ع) دريافت نمود كه حكايت از سرازير شدن اموال و وجوهات شرعيه از هر نقطه جهان به سوى ايشان مىكرد. ترس از نهضت فراگير و برچيده شدن حكومت عباسيان بر چهره خليفه سايه افكند، و وقتى هنگام طواف «كعبه» با امام هفتم ملاقات نمود به ايشان گفت: «تو همان كسى هستى كه مردم مخفيانه با او بيعت مىكنند؟» موسى بن جعفر(ع) در پاسخ وى با جملهاى حكيمانه فرمود: «تو پيشواى اجساد مردم و من امام دلهاى آنان هستم». نقل عبادات و راز و نياز آن امام بزرگوار به نقل از خدمه او در زندان از مطالبى است كه نویسنده نتوانسته از ذكر آن اجتناب كند. | #:اين در حالى است كه شايد بتوان گفت دوران حكومت هارون، بدترين دوران براى شیعیان بويژه امام موسى بن جعفر(ع) بود. نویسنده در بخش ديگرى از اين باب سربسته به مظلوميت آن حضرت و مسموميت ايشان در حبس از ترس اينكه خروج كند، اشاره كرده است. هارون الرشيد در همان آغاز حكومت خود، امام هفتم را زندانى كرد. خليفه به هنگام سفر به حجّ گزارشهایى از مأمورانش درباره موسى بن جعفر(ع) دريافت نمود كه حكايت از سرازير شدن اموال و وجوهات شرعيه از هر نقطه جهان به سوى ايشان مىكرد. ترس از نهضت فراگير و برچيده شدن حكومت عباسيان بر چهره خليفه سايه افكند، و وقتى هنگام طواف «كعبه» با امام هفتم ملاقات نمود به ايشان گفت: «تو همان كسى هستى كه مردم مخفيانه با او بيعت مىكنند؟» موسى بن جعفر(ع) در پاسخ وى با جملهاى حكيمانه فرمود: «تو پيشواى اجساد مردم و من امام دلهاى آنان هستم». نقل عبادات و راز و نياز آن امام بزرگوار به نقل از خدمه او در زندان از مطالبى است كه نویسنده نتوانسته از ذكر آن اجتناب كند. | ||
#:در ادامه اين بخش، وصيت [[امام جعفر صادق(ع)]] نسبت به موسى بن جعفر(ع) ذكر شده؛ ولى در توصيف علم [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] از جنبههاى فقهى و تفسيرى و كلامى حضرت چشمپوشى شده و علم كيمياء و فال و جفر به ايشان نسبت داده شده است. انتساب كتاب جفر به حضرت از سخنان و اتهامات عالم سنى [[ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم| | #:در ادامه اين بخش، وصيت [[امام جعفر صادق(ع)]] نسبت به موسى بن جعفر(ع) ذكر شده؛ ولى در توصيف علم [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] از جنبههاى فقهى و تفسيرى و كلامى حضرت چشمپوشى شده و علم كيمياء و فال و جفر به ايشان نسبت داده شده است. انتساب كتاب جفر به حضرت از سخنان و اتهامات عالم سنى [[ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم|ابن قتيبه]] است. در اين اينكه شیعیان باطن قرآن را از جفر به دست مىآورند سخنى است كه از جهل و يا عناد [[ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم|ابن قتيبه]] حكايت مىكند. در هيچ يك از کتابهاى روايى و تفسيرى تاريخى و يا فقهى شيعه مطلبى كه به جفر استناد داده شده باشد وجود ندارد و معلوم نيست كه [[ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم|ابن قتيبه]] كه سخت معاند شيعه است اين مطلب را از كجا گرفته است. نقل اين مطلب از [[ابن وادران|ابنوردان]] از لغزشهاى بزرگى است كه بر قلم او جارى شده است. | ||
#:حكايات، اشعار و لطائف مختلف از منابع اهلسنت اكثر مطالب اين باب را تشكيل مىدهد كه در بين آنها سؤال و جوابهاى بهلول با هارون الرشيد بيشتر نظر خواننده را به خود جلب مىكند. | #:حكايات، اشعار و لطائف مختلف از منابع اهلسنت اكثر مطالب اين باب را تشكيل مىدهد كه در بين آنها سؤال و جوابهاى بهلول با هارون الرشيد بيشتر نظر خواننده را به خود جلب مىكند. | ||
#محمد امين يكى ديگر از خلفاى عباسى است كه منابع در نقل ویژگیهاى جسمى و شخصيتى او به صفاتى مانند: زيبايى، بلند قامتى، فصاحت و بلاغت و شجاعت او و در عين حال سفاكيت و خونريزى، ضعف اراده و بخل او اشاره كردهاند. ابونواس از شعرائى است كه در اشعارش امين را مدح كرده و بسيارى از اشعار او در بخشى از اين باب آمده است. نویسنده در بخشهایى از كتاب نيز به نقد بعضى از عبارات مورخين مىپردازد به عنوان مثال در تاريخ قتل امين به عبارت خطیب در [[تاریخ بغداد|تاريخ بغداد]] در محرم سال 198، اشاره و آن را مورد نقد قرار مىدهد. | #محمد امين يكى ديگر از خلفاى عباسى است كه منابع در نقل ویژگیهاى جسمى و شخصيتى او به صفاتى مانند: زيبايى، بلند قامتى، فصاحت و بلاغت و شجاعت او و در عين حال سفاكيت و خونريزى، ضعف اراده و بخل او اشاره كردهاند. ابونواس از شعرائى است كه در اشعارش امين را مدح كرده و بسيارى از اشعار او در بخشى از اين باب آمده است. نویسنده در بخشهایى از كتاب نيز به نقد بعضى از عبارات مورخين مىپردازد به عنوان مثال در تاريخ قتل امين به عبارت خطیب در [[تاریخ بغداد|تاريخ بغداد]] در محرم سال 198، اشاره و آن را مورد نقد قرار مىدهد. |