رحلة ابن خلدون: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ابن‌س' به 'ابن‌ س'
جز (جایگزینی متن - 'میداند' به 'می‌داند')
جز (جایگزینی متن - 'ابن‌س' به 'ابن‌ س')
خط ۵۱: خط ۵۱:
پس از مدتى دوباره اوضاع حكومتى پريشان شد و اوعازم بسكره شد و شش سال در آنجا مقيم شد. در اين مدت او به جای خدمت در دربارها، به فعاليت در ميان قبايل و عشاير پرداخت. آشنايى او با عادات قبايل و نفوذ معنوي او در ميان آنان او را قادر مى‌ساخت كه اين قبايل را متحد كند و هر چند گاه آنان را به هواخواهى اين يا آن سلطان برانگيزد.
پس از مدتى دوباره اوضاع حكومتى پريشان شد و اوعازم بسكره شد و شش سال در آنجا مقيم شد. در اين مدت او به جای خدمت در دربارها، به فعاليت در ميان قبايل و عشاير پرداخت. آشنايى او با عادات قبايل و نفوذ معنوي او در ميان آنان او را قادر مى‌ساخت كه اين قبايل را متحد كند و هر چند گاه آنان را به هواخواهى اين يا آن سلطان برانگيزد.


اقامت او در ميان قبايل رابطه او را با دنيای بيرون نگسست و با نامه‌هایی كه بين او و ابن خطیب مبادله مى‌شد از اخبار سیاسی و علمي و ادبي اطلاع مى‌يافت. پس از مدتى با تغيير حكومت و به وزارت رسيدن ابوبكر بن غازى مجددا عازم فاس گرديد. مدت دو سال اقامت اخير [[ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد|ابن‌خلدون]] در فاس(774-776ق) به سبب اقامت ابن‌خطیب در آنجا دستخوش اضطراب بود. او پس از مدتي راهى اندلس شد. اقامت او در اندلس چند ماه بيشتر طول نكشيد. اطرافيان سلطان ابوالعباس پس از دست يافتن بر شهر جديد فاس، ابن‌خطیب را زندانى كرده بودند. ابن‌خطیب با پيامى از زندان از [[ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد|ابن‌خلدون]] ياري خواسته بود؛ ولى نه تنها كوشش ابن‌خلدون در اين مورد به جايى نرسيد، بلكه رجال فاس سلطان غرناطه را از دوستى ابن‌خلدون با وزير پيشين و دشمن كنونى ترساندند. ابن‌خلدون ناگزير راهى تلمسان شد و در آنجا به تدريس و تعليم پرداخت. تجربه‌های پيشين به اندازه كافى بيهودگى عمل سياسى را به ابن‌خلدون ثابت كرده بود؛ اما اين بار او به راستى بر آن شد تا از سياست كناره بجويد، به همين سبب از همكاری با سلطان ابوحمو در گردآوری قبايل سرباز زد و به قبايل بنى‌عريف پناه برد. آنان ابن‌خلدون را گرامى داشتند و چندي بعد از سلطان خواستند كه عذر او را در ناتوانى از انجام خدمت بپذيرد و سپساو را با خانوادهاش كه از تلمسان آمدند، در قلعه ابن‌سلامة جای دادند.
اقامت او در ميان قبايل رابطه او را با دنيای بيرون نگسست و با نامه‌هایی كه بين او و ابن خطیب مبادله مى‌شد از اخبار سیاسی و علمي و ادبي اطلاع مى‌يافت. پس از مدتى با تغيير حكومت و به وزارت رسيدن ابوبكر بن غازى مجددا عازم فاس گرديد. مدت دو سال اقامت اخير [[ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد|ابن‌خلدون]] در فاس(774-776ق) به سبب اقامت ابن‌خطیب در آنجا دستخوش اضطراب بود. او پس از مدتي راهى اندلس شد. اقامت او در اندلس چند ماه بيشتر طول نكشيد. اطرافيان سلطان ابوالعباس پس از دست يافتن بر شهر جديد فاس، ابن‌خطیب را زندانى كرده بودند. ابن‌خطیب با پيامى از زندان از [[ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد|ابن‌خلدون]] ياري خواسته بود؛ ولى نه تنها كوشش ابن‌خلدون در اين مورد به جايى نرسيد، بلكه رجال فاس سلطان غرناطه را از دوستى ابن‌خلدون با وزير پيشين و دشمن كنونى ترساندند. ابن‌خلدون ناگزير راهى تلمسان شد و در آنجا به تدريس و تعليم پرداخت. تجربه‌های پيشين به اندازه كافى بيهودگى عمل سياسى را به ابن‌خلدون ثابت كرده بود؛ اما اين بار او به راستى بر آن شد تا از سياست كناره بجويد، به همين سبب از همكاری با سلطان ابوحمو در گردآوری قبايل سرباز زد و به قبايل بنى‌عريف پناه برد. آنان ابن‌خلدون را گرامى داشتند و چندي بعد از سلطان خواستند كه عذر او را در ناتوانى از انجام خدمت بپذيرد و سپساو را با خانوادهاش كه از تلمسان آمدند، در قلعه ابن‌ سلامة جای دادند.


دوره سوم:  
دوره سوم:  


در اين دوره ابن خلدون از كارهای سياسى فاصله گرفته و به تحقيق و تأليف و تعليم پرداخت. وى مدت چهار سال در قلعة ابن‌سلامه در الجزاير به دور از جنجال‌های سياسى و توطئه‌های درباري به تأليف كتاب "تاريخ [[العبر]]" دست زد و مقدمه آن را به شكلى بديع نگاشت.
در اين دوره ابن خلدون از كارهای سياسى فاصله گرفته و به تحقيق و تأليف و تعليم پرداخت. وى مدت چهار سال در قلعة ابن‌ سلامه در الجزاير به دور از جنجال‌های سياسى و توطئه‌های درباري به تأليف كتاب "تاريخ [[العبر]]" دست زد و مقدمه آن را به شكلى بديع نگاشت.


وي در شعبان سال 780ق به تونس وارد شد و چون چهار سال از اقامتش در تونس گذشت با كشتى به بندر اسكندريه رهسپار شد.
وي در شعبان سال 780ق به تونس وارد شد و چون چهار سال از اقامتش در تونس گذشت با كشتى به بندر اسكندريه رهسپار شد.