۱۰۶٬۳۳۱
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ابنخ' به 'ابن خ') |
||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
پدرش محمد بن سائب كلبى (متوفاى 146ق) كه با لقب «علامه» مشهور است از كوفيان و فردى اخبارى و از جمله دانشمندان لغت و نسبشناسان عرب است. او اول كسى است كه در «احكام القرآن» کتاب نوشته و صاحب تفسير مهمى است كه ابنعدى در حق وى گفته است: تفسيرى به گستردگى تفسير كلبى از هيچكس سراغ نداريم. | پدرش محمد بن سائب كلبى (متوفاى 146ق) كه با لقب «علامه» مشهور است از كوفيان و فردى اخبارى و از جمله دانشمندان لغت و نسبشناسان عرب است. او اول كسى است كه در «احكام القرآن» کتاب نوشته و صاحب تفسير مهمى است كه ابنعدى در حق وى گفته است: تفسيرى به گستردگى تفسير كلبى از هيچكس سراغ نداريم. | ||
بنابر نظر علماى تراجم از جمله ابننديم و [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]] و [[ابن خلکان، احمد بن محمد| | بنابر نظر علماى تراجم از جمله ابننديم و [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]] و [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلكان]] و [[ذهبى]]، او علامه در نسبشناسى و اخبار عرب و ايّام و وقايع آن بوده است. وى در ساير علوم اسلامى نيز دست داشته و از او دراينباره ذكر نام شده هرچند اثرى در دست نيست. او همه علم خود را در نسبشناسى از پدرش كه به تأييد بسيارى از رجالشناسان از علماى رجال بوده و از صحابه خاصّ امام باقر(ع) بوده، اخذ كرده است. هشام، مباحث نسبشناسى پدرش را نظم و توسعه داد و بيش از او به منابع اصلى و اسناد مكتوب، مانند تواريخ حيره و فرس، رجوع كرد و به این وسيله مهارت و توانايى خویش را در فهم معناى وظيفه علمى مورخ نشان داد. | ||
«جمهرةالنسب» وى مهمترين مرجع مؤلفان بعدى درباره انساب گرديد. وى در این اثر خود نسبشناسى را با اخبار و روايات تاريخى همراه نمود و انساب و اخبار در آثار نویسندگانى بعدى مانند احمد بن محمد جَهمى و ابوالعباس عبداللّه بن اسحاق مُكارى و ابوالحسن نسّابه، دو بخش آمیخته و پيوسته گرديد. وى قطعاً در این علم شاگردان متعددى داشته است؛ هرچند اسمى از آنها در كتب معتبر تاريخى نيامده است. | «جمهرةالنسب» وى مهمترين مرجع مؤلفان بعدى درباره انساب گرديد. وى در این اثر خود نسبشناسى را با اخبار و روايات تاريخى همراه نمود و انساب و اخبار در آثار نویسندگانى بعدى مانند احمد بن محمد جَهمى و ابوالعباس عبداللّه بن اسحاق مُكارى و ابوالحسن نسّابه، دو بخش آمیخته و پيوسته گرديد. وى قطعاً در این علم شاگردان متعددى داشته است؛ هرچند اسمى از آنها در كتب معتبر تاريخى نيامده است. |