۱۴۴٬۹۴۱
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'هاي' به 'های') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'انتها نامه' به 'انتهانامه') |
||
| (۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات کتاب | {{جعبه اطلاعات کتاب | ||
| تصویر =NUR10965J1.jpg | | تصویر =NUR10965J1.jpg | ||
| عنوان = | | عنوان =انتهانامه | ||
| عنوانهای دیگر = | | عنوانهای دیگر = | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
| خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
| شابک =964-6176-01-1 | | شابک =964-6176-01-1 | ||
| تعداد جلد =1 | | تعداد جلد =1 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور = | | کتابخانۀ دیجیتال نور =10965 | ||
| کتابخوان همراه نور =10965 | |||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
| پس از = | | پس از = | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''انتهانامه'''، به زبان فارسی، اثر بهاءالدين محمد، مشهور به [[سلطان ولد، محمد بن محمد|سلطانولد]]، فرزند [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا جلالالدين مولوى]]، در باب عرفان ادبى و عملى است. | |||
مؤلف، در مقدمه مىگويد: «چون دو دفتر از مثنوى تمام شد، در موعظه و نصيحت از طريق نظم بسته بودم كه آنچه گفته شد، اگر خلق بدان عمل خواهند كردن، كافى است و تمام. پس عالم خموشى پيش گرفته بودم و به عالم باطن مشغول شده. در عين آن خموشى، الهام حق در رسيد بىچون و چگونه كه به پند و موعظه مشغول شو كه آنچه در عالم خموشى مىطلبى، در بيان و گفتار حاصل شود». | |||
[[سلطان ولد، محمد بن محمد|سلطانولد]]، به جهت مأنوس بودن با كتاب و سنت، همواره كلامش، مشحون از آيات الهى و احاديث نبوى است. | [[سلطان ولد، محمد بن محمد|سلطانولد]]، به جهت مأنوس بودن با كتاب و سنت، همواره كلامش، مشحون از آيات الهى و احاديث نبوى است. | ||
| خط ۳۶: | خط ۳۷: | ||
نمونههایى از مباحث كتاب: | نمونههایى از مباحث كتاب: | ||
#در بيان آنكه | #در بيان آنكه اولیاى واصل، در نام حق، حق را ديدهاند، زيرا كه حق از نام خود جدا نيست؛ به خلاف نامهاى ديگر، چنانكه كسى نام نان برد، آنچه از نان يابد، از نام نان نيابد؛ نام، غير نان است و از نان جداست. همچنين غير نام خدا همه بر اين منوال است كه گفتيم. مردان و واصلان، در نام خدا، خدا را ديدهاند، چنانكه تو در بحرى يا در جويى، آب را ببينى و آب، از جو جدا نباشد... | ||
#در بيان آنكه ترك دنيا، معنوى است؛ نه آن صورت ظاهر كه خلق، فهم كرده است. خان و مان را مىفروشند و به درويشان مىبخشند و بدان شادند كه ما از | #در بيان آنكه ترك دنيا، معنوى است؛ نه آن صورت ظاهر كه خلق، فهم كرده است. خان و مان را مىفروشند و به درويشان مىبخشند و بدان شادند كه ما از اولیائيم و ترك دنيا كردهايم. ترك دنيا را كژ فهم كردهاند. ترك دنيا آن است كه از ميان جان و دل، به حق مشغول شوند، مشغولى دنيا را تبع و سهل گيرند... | ||
پارهاى از موضوعاتى كه در كتاب مطرح شده است: | پارهاى از موضوعاتى كه در كتاب مطرح شده است: | ||
| خط ۵۰: | خط ۵۱: | ||
پاورقىها، به ذكر اختلاف نسخ، آدرس آيات و توضيح برخى از واژههاى دشوار اختصاص يافته است. | پاورقىها، به ذكر اختلاف نسخ، آدرس آيات و توضيح برخى از واژههاى دشوار اختصاص يافته است. | ||
==وابستهها== | |||
{{وابستهها}} | |||