دین و دنیای مدرن: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
{{وابستهها}} | {{وابستهها}} | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده:اسلام، عرفان، غیره]] | |||
[[رده:کلام و عقاید]] | |||
[[رده:اسلام و علوم و عقاید جدید، تجدید حیات فکری، جنبشهای اصلاحطلبانه]] | |||
[[رده:مقالات آبان 01 موسوی]] | [[رده:مقالات آبان 01 موسوی]] | ||
[[رده:مقالات بازبینی شده دی 01]] | [[رده:مقالات بازبینی شده دی 01]] | ||
[[رده:مقالات بازبینی | [[رده:مقالات بازبینی شده2 دی 1401]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۳ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۷:۲۳
دین و دنیای مدرن | |
---|---|
پدیدآوران | نکویی سامانی، مهدی (نويسنده) |
ناشر | اکادیمیة الحکمة العقلیة |
مکان نشر | ایران - قم |
سال نشر | 1391ش |
چاپ | 1 |
شابک | 978-964-1803-28-7 |
موضوع | تجدد گرایی (اسلام) - اسلام - تجدید حیات فکری |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | /ن8د9 229 BP |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
دین و دنیای مدرن، اثر مهدی نکویی سامانی (معاصر) است که با هدف تبیین جایگاه دین در دنیای مدرن و پاسخگویی به شبهات و سؤالات در اینباره تألیف شده است.
این اثر در نه فصل با عناوینی چون فلسفه و ضرورت دین، دلایل نیاز بشر به دین، رابطه دین و سعادت انسان، عقلانیت دین، دین و معنای زندگی و کارکردهای دین به رشته تحریر درآمده است.
پرداختن به این پرسش مهم که دین در دنیای مدرن چه جایگاهی دارد، بدانجهت بایسته است که گروهی، از اندیشمندان غربی ادعا نمودهاند که بشر مدرن با پیشرفتهای علمی، عقلانی و تجربی خود، از تعالیم دینی بینیاز شده و میتواند با اتکا به عقل و دستاوردهای علمی، راه سعادت و خوشبختی خود را بیابد[۱].
نویسنده پیش از ورود به بحث در ضرورت دین، تعریفی از دین ارائه کرده است. سپس یکی از ویژگیهای دین حقیقی و الهی را فطری بودن آن میداند[۲]. در حقیقت نیاز بشر به دین، نیاز فطری و عقلانی بوده و بهگونهای مهم و ضروری است، که فقدان آن مستلزم خلأ و نقصی بزرگ و جبرانناپذیر برای بشر است؛ زیرا انسان بدون دین نمیتواند به کمال و سعادت واقعی خود دست یابد[۳].
برخی از متکلمان و فیلسوفان غربی، با جدا کردن قلمرو عقل از دین، زمینه پیدایش تفکر سکولاریستی و دنیاگرایانه دین را فراهم کرده و از طرف دیگر، برای دفاع از دین به تجربهگرایی، علوم انسانی، روانشناسی و جامعهشناسی روی آوردند. این جدیترین آسیبی بود که در غرب متوجه ایمان دینی شد و دین با از دست دادن پایگاه و سنگر عقلی خود، موضعی کاملاً تدافعی را در مقابل علم و عقل اتخاذ کرد[۴].
نویسنده واقعیتهای مجازی، بروز بحرانهای فرهنگی و فقدان معنا و هدف، را از ویژگیها و اقتضائات دنیای مدرن دانسته است[۵]. او معتقد است ریشه بسیاری از بحرانهای اساسی زندگی بشر، غیبت معنا و گسسته شدن رابطه انسان با خدا بوده و ریشه بحران معنویت و سردرگمی انسان معاصر، غفلت از وجود مبدأ و غایت هستی است[۶].
نویسنده در سخن فرجامین کتاب، تأکید میکند که دین تعیینکننده هدف، معنا و جهت زندگی و تبیینکننده راه حقیقی کمال و سعادت بشر است، ولذا انسانی که طالب حقیقت و کمال و سعادت است، بههیچوجه نمیتواند خود را بینیاز از دین بداند[۷].
پانویس
منابع مقاله
متن کتاب.