۹٬۴۵۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ايران' به 'ایران') |
Wikinoor.ir (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '}}↵↵↵'''' به '}} '''') |
||
(۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۵: | خط ۵: | ||
[[قمینژاد، مهدی]] (مصحح) | [[قمینژاد، مهدی]] (مصحح) | ||
[[ملکم، جان]] ( | [[ملکم، جان]] (نویسنده) | ||
[[حیرت، اسمعیل بن محمد علی]] (مترجم) | [[حیرت، اسمعیل بن محمد علی]] (مترجم) | ||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
| شابک =964-7341-14-8 | | شابک =964-7341-14-8 | ||
| تعداد جلد =2 | | تعداد جلد =2 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور = | | کتابخانۀ دیجیتال نور =11189 | ||
| کتابخوان همراه نور =11189 | |||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
| پس از = | | پس از = | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''تاريخ كامل ایران''' تأليف سرجان ملكم، اثرى تحقيقى است در تاريخ عمومى ایران، كه براى مردم انگلستان نوشته شده و شامل مطالبى است در مورد حدود و جغرافياى ایران، حكام و سلاطين آن از مهاباديان و پادشاهان قبل از كيومرث تا زنديه و قاجاريه، عرب و شبه جزيره عربستان، آثار باستانى، آداب و رسوم، وضعيت اقتصادى، مذهب، علوم و هنر، طبقات اجتماعى و... در ایران. | '''تاريخ كامل ایران''' تأليف سرجان ملكم، اثرى تحقيقى است در تاريخ عمومى ایران، كه براى مردم انگلستان نوشته شده و شامل مطالبى است در مورد حدود و جغرافياى ایران، حكام و سلاطين آن از مهاباديان و پادشاهان قبل از كيومرث تا زنديه و قاجاريه، عرب و شبه جزيره عربستان، آثار باستانى، آداب و رسوم، وضعيت اقتصادى، مذهب، علوم و هنر، طبقات اجتماعى و... در ایران. | ||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
مطالب، به صورت تاريخ عمومى و به ترتيب و توالى سلسلههاى حكومتگر ایران، در دو جلد، در قالب يك مجلد، در بيست و شش فصل تدوين شدهاند. | مطالب، به صورت تاريخ عمومى و به ترتيب و توالى سلسلههاى حكومتگر ایران، در دو جلد، در قالب يك مجلد، در بيست و شش فصل تدوين شدهاند. | ||
با آنكه گاهى ابهام و | با آنكه گاهى ابهام و نارسايىهایى در عبارات وجود دارد و درك مطلب به دشوارى امكان پذير است، ولى بيشتر جمله پردازىها، اديبانه و درك مطالب سهل الوصول است. | ||
بسيارى از اشارات، كنايات و ملاحظاتى را كه مؤلف در باب تاريخ نويسى ایران، مطالعه تواريخ متفرقه، افسانه نويسى يا تبديل سلسلهاى از سلاطين به سلسله ديگر نوشته، گويا مترجم، به واسطه ملاحظاتى، از قلم انداخته و مصحح نيز به همان گونه، آنها را آورده است. اما در بعضى از جاها كه برخى عبارات از قلم افتاده و به نظر مصحح، اداى مطلب موقوف بر آنها بوده، توسط او افزوده شده است. | بسيارى از اشارات، كنايات و ملاحظاتى را كه مؤلف در باب تاريخ نويسى ایران، مطالعه تواريخ متفرقه، افسانه نويسى يا تبديل سلسلهاى از سلاطين به سلسله ديگر نوشته، گويا مترجم، به واسطه ملاحظاتى، از قلم انداخته و مصحح نيز به همان گونه، آنها را آورده است. اما در بعضى از جاها كه برخى عبارات از قلم افتاده و به نظر مصحح، اداى مطلب موقوف بر آنها بوده، توسط او افزوده شده است. | ||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
مقدمه مفصل عبداللهى، به ارائه شرح حالى از مؤلف و آثار او، منابع تاريخ ایران، نوشتههاى مدرسى چهاردهى و عبدالحسين سپنتا در مورد حيرت و روش او در ترجمه كتاب پرداخته و در ضمن آن، دو معاهدهاى را كه ملكم از طرف انگلستان با حاجى | مقدمه مفصل عبداللهى، به ارائه شرح حالى از مؤلف و آثار او، منابع تاريخ ایران، نوشتههاى مدرسى چهاردهى و عبدالحسين سپنتا در مورد حيرت و روش او در ترجمه كتاب پرداخته و در ضمن آن، دو معاهدهاى را كه ملكم از طرف انگلستان با حاجى ابراهیم خان منعقد كرد را ذكر كرده است. | ||
اصفهانى در ديباچه خود، ضمن بيان اين مطلب كه اين اثر تاريخى، به جهت آگاهى از وقايع ايام سلف و اطلاع بر امور و حالات گذشتگان، كتابى است بىنظير و صحيفهاى بىبديل، چرا كه علاوه بر اختصار عبارات، حفظ مساوات و عدم طرفدارى و خالى بودن از حشو و زوايد، خصايصى دارد كه در بسيارى از كتب مدون يافت نمىشود ولى با اين حال، از خرده بينان ایرانى و مدرسان هند و تورانى پوشيده نيست كه خالى از اغلاط نحويه و خطاهاى املاييه نبوده و عبارات آن، در بسيارى از جاها، مبهم و بعضى از اصطلاحات آن، غير كاربردى است. | اصفهانى در ديباچه خود، ضمن بيان اين مطلب كه اين اثر تاريخى، به جهت آگاهى از وقايع ايام سلف و اطلاع بر امور و حالات گذشتگان، كتابى است بىنظير و صحيفهاى بىبديل، چرا كه علاوه بر اختصار عبارات، حفظ مساوات و عدم طرفدارى و خالى بودن از حشو و زوايد، خصايصى دارد كه در بسيارى از كتب مدون يافت نمىشود ولى با اين حال، از خرده بينان ایرانى و مدرسان هند و تورانى پوشيده نيست كه خالى از اغلاط نحويه و خطاهاى املاييه نبوده و عبارات آن، در بسيارى از جاها، مبهم و بعضى از اصطلاحات آن، غير كاربردى است. | ||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
در باب بيان سلاطين سلجوقى، از آلپ ارسلان به عنوان پادشاهى شجاع، با سخاوت و دوستدار فضايل و علوم ياد مىشود. در مورد جنگ او با قيصر روم آمده است كه در روز جنگ، با دست خويش دم اسب خود را بالا بست و كفنى كه از مشك معطر ساخته بودند، پوشيد، تير و كمان را انداخت و گرز و شمشير برگرفت و با اين هيئت به سپاهيان گفت: «اگر كلاه فيروزى بر كفار، امروز بر سر نهيم، فردا تاج شهادت بر سر خواهيم گذاشت». | در باب بيان سلاطين سلجوقى، از آلپ ارسلان به عنوان پادشاهى شجاع، با سخاوت و دوستدار فضايل و علوم ياد مىشود. در مورد جنگ او با قيصر روم آمده است كه در روز جنگ، با دست خويش دم اسب خود را بالا بست و كفنى كه از مشك معطر ساخته بودند، پوشيد، تير و كمان را انداخت و گرز و شمشير برگرفت و با اين هيئت به سپاهيان گفت: «اگر كلاه فيروزى بر كفار، امروز بر سر نهيم، فردا تاج شهادت بر سر خواهيم گذاشت». | ||
سپاه روم جنگ را آغاز كرده و در ابتداى امر، پيروزى با آنان همراه مىشود. اين امر باعث غرور رومانوس، پادشاه روم شده و بيش از حد در سپاه ایران پيش روى مىكند. آلپ ارسلان چون اين امر را مىبيند، فرصت را غنيمت شمرده و با جميع لشكر به يكبارگى حمله كرده و روميان را شكست مىدهد. رومانوس در اين نبرد زخمى شده و به دست | سپاه روم جنگ را آغاز كرده و در ابتداى امر، پيروزى با آنان همراه مىشود. اين امر باعث غرور رومانوس، پادشاه روم شده و بيش از حد در سپاه ایران پيش روى مىكند. آلپ ارسلان چون اين امر را مىبيند، فرصت را غنيمت شمرده و با جميع لشكر به يكبارگى حمله كرده و روميان را شكست مىدهد. رومانوس در اين نبرد زخمى شده و به دست ایرانیان مىافتد. او را نزد آلپ ارسلان آورده و شاه ایران از او مىپرسد: اگر جنگ به نفع تو پيروز مىشد و تو بر شاه ایران دست مىيافتى، با او چه مىكردى؟ رومانوس مىگويد: تو را تازيانه بسيار مىزدم. آلپ ارسلان: اكنون كه بر خلاف خواست تو شده، بايد با تو چه كرد؟ رومانوس پاسخ مىدهد: اگر ظالمى بكش، اگر مردى ببخش و اگر خودستايى، در زنجير كن و به پايتخت خويش ببر. | ||
آلپ ارسلان راه دوم را برگزيده، او و تمام امراى روم را از قيد اسارت آزاد كرده و تمام آنان را مشمول عنايات ملوكانه مىسازد. | آلپ ارسلان راه دوم را برگزيده، او و تمام امراى روم را از قيد اسارت آزاد كرده و تمام آنان را مشمول عنايات ملوكانه مىسازد. | ||
تصوير خوبى كه از | تصوير خوبى كه از ایرانیان و پادشاهان آنان در ذهن ملكم وجود داشت، در اين گونه از داستانهایى كه او در جاى جاى كتاب خويش به كرات از ایرانیان نقل مىكند به خوبى قابل مشاهده است. | ||
جلد دوم از فصل 16 آغاز شده و تا 21: به بيان پادشاهان افغان، وقايع ايام نادر شاه و اعقاب وى، بيان احوال سلسله زنديه و قاجاريه مىپردازد. | جلد دوم از فصل 16 آغاز شده و تا 21: به بيان پادشاهان افغان، وقايع ايام نادر شاه و اعقاب وى، بيان احوال سلسله زنديه و قاجاريه مىپردازد. | ||
خط ۸۵: | خط ۸۵: | ||
مترجم فاضل و اديب، ميرزا اسماعيل حيرت، در برگردان اين اثر به فارسی، از اسلوب نگارش روزگار خود(عهد قاجار) پيروى كرده است. براى مثال: پس از آوردن جمعهاى مكسر عربى، از صفتهاى مؤنث به روال دستور تازى به دنبال آنها استفاده نموده و با اينكه اغلب واژههاى دشوار تازى و فارسی توسط شيخ محمد اصفهانى در حاشيه كتاب معنى و شرح شدهاند، درك معانى جملات و مفاهيم عبارات هنگامى باز بهتر ميسّر مىشود كه جملات و عبارات با دقت وافى و ژرفنگرى كافى مورد مطالعه واقع شود. | مترجم فاضل و اديب، ميرزا اسماعيل حيرت، در برگردان اين اثر به فارسی، از اسلوب نگارش روزگار خود(عهد قاجار) پيروى كرده است. براى مثال: پس از آوردن جمعهاى مكسر عربى، از صفتهاى مؤنث به روال دستور تازى به دنبال آنها استفاده نموده و با اينكه اغلب واژههاى دشوار تازى و فارسی توسط شيخ محمد اصفهانى در حاشيه كتاب معنى و شرح شدهاند، درك معانى جملات و مفاهيم عبارات هنگامى باز بهتر ميسّر مىشود كه جملات و عبارات با دقت وافى و ژرفنگرى كافى مورد مطالعه واقع شود. | ||
مترجم، از ترجمه آنچه براى | مترجم، از ترجمه آنچه براى ایرانیان لازم و ضرورى نمىدانسته، صرف نظر كرده است. | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == |