المقابسات: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - '‌‌' به '‌')
    جز (جایگزینی متن - '}}↵↵↵'''' به '}} '''')
     
    (۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۷: خط ۷:
    [[سندوبي، حسن]] (مترجم)
    [[سندوبي، حسن]] (مترجم)


    | زبان =عربي
    | زبان =عربی
    | کد کنگره =‏BBR‎‏ ‎‏164‎‏ ‎‏/‎‏م‎‏7  
    | کد کنگره =‏BBR‎‏ ‎‏164‎‏ ‎‏/‎‏م‎‏7  
    | موضوع =
    | موضوع =
    خط ۲۱: خط ۲۱:
    | چاپ =1
    | چاپ =1
    | تعداد جلد =1
    | تعداد جلد =1
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =11616
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =01759
    | کتابخوان همراه نور =01759
    | کد پدیدآور =
    | کد پدیدآور =
    | پس از =
    | پس از =
    | پیش از =
    | پیش از =
    }}
    }}
     
    '''المقابسات''' تألیف [[ابوحیان توحیدی، علی بن محمد|علی بن محمد بن عباس معروف به ابوحیان توحیدی]] (متوفی 414ق)، شامل 106 مجلس از نوع محافل فلسفی سده 4ق است که با حضور فیلسوفانی چون ابوسلیمان سجستانی و ابوالفتح نوشجانی‌، غلام زحل و جز آنان تشکیل می‌شد. این اثر از آن روی که اطلاعات منحصر و جالبی درباره فلاسفه نیمه دوم سده 4ق که بیشتر منابع از آن غفلت کرده‌اند، به دست می‌دهد، از جهت تاریخ فلسفه قابل توجه و حائز اهمیت است‌. در ابتدای اثر مقدمه تحقیقی ارزشمندی به قلم حسن سندوبی به زبان عربی ارائه شده است.
    '''المقابسات''' تألیف [[ابوحیان توحیدی، علی بن محمد|علی بن محمد بن عباس معروف به ابوحیان توحیدی]] (متوفی 414ق)، شامل‌ 106 مجلس‌ از نوع‌ محافل‌ فلسفی‌ سده‌ 4ق‌ است‌ که‌ با حضور فیلسوفانی‌ چون‌ ابوسلیمان‌ سجستانی‌ و ابوالفتح‌ نوشجانی‌، غلام‌ زحل‌ و جز آنان‌ تشکیل‌ می‌شد. این‌ اثر از آن‌ روی‌ که‌ اطلاعات‌ منحصر و جالبی‌ درباره‌ فلاسفه‌ نیمه‌ دوم‌ سده‌ 4ق‌ که‌ بیشتر منابع‌ از آن‌ غفلت‌ کرده‌اند، به‌ دست‌ می‌دهد، از جهت‌ تاریخ‌ فلسفه‌ قابل‌ توجه‌ و حائز اهمیت‌ است‌. در ابتدای اثر مقدمه تحقیقی ارزشمندی به قلم حسن سندوبی به زبان عربی ارائه شده است.


    ==ساختار==
    ==ساختار==
    خط ۳۳: خط ۳۳:


    ==گزارش محتوا==
    ==گزارش محتوا==
    ابوحیان در «المقابسات» که از لحاظ فلسفه بسیار اهمیت دارد با نثر شیوایی از مباحثات و گفت‌وشنودهایی که در انجمن‌های فلسفی، علی‌الخصوص مجالس ابوسلیمان سجستانی، جریان داشته سخن گفته‌ و اطلاعات‌ دست اولی درباره فلسفه نیمه دوم قرن چهارم هجری به دست داده است. در این کتاب، آراء فلاسفه بزرگی از آن عصر در باب مسائل مختلف‌ و تعریفات‌ و بحث‌های فلسفی‌ راجع به موضوعات گوناگون ذکر شده است.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/4505/56 ر.ک: آذرشب، فرشته، ص56]</ref>. ‌
    ابوحیان در «المقابسات» که از لحاظ فلسفه بسیار اهمیت دارد با نثر شیوایی از مباحثات و گفت‌وشنودهایی که در انجمن‌های فلسفی، علی‌الخصوص مجالس ابوسلیمان سجستانی، جریان داشته سخن گفته و اطلاعات دست اولی درباره فلسفه نیمه دوم قرن چهارم هجری به دست داده است. در این کتاب، آراء فلاسفه بزرگی از آن عصر در باب مسائل مختلف و تعریفات و بحث‌های فلسفی راجع به موضوعات گوناگون ذکر شده است.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/4505/56 ر.ک: آذرشب، فرشته، ص56]</ref>. ‌


    از کتب معتبری است که برخی از نظرهای زائد بر کتب‌ مدون درسی و غالباً آراء خاص بعضی از متفلسفین آن عهد را‌ روایت‌ می‌کند‌. این فلاسفه غالباً از فرق و نژادها و ادیان مختلف بودند که یا در منزل ابوسلیمان منطقی، یا در ‌بازار‌ کتاب‌فروشان نزدیک دروازه بصره در بغداد اجتماع می‌کردند و ابوحیان از اقوال غالب آنان استفاده‌های‌ شگرف‌ در‌ تحریر کتاب «مقابسات» خود کرده است؛ مهم‌ترین آنان عبارتند از: ابوزکریا صیمری، ابوالفتح نوشجانی، ابومحمد عروضی‌، ابوالقاسم عبیدالله بن حسن معروف به غلام زحل منجم‌ مشهور متوفی به سال‌ 376‌ق، ابوسمع عیسی بن ثقیف رومی فیلسوف عیسوی، ابومحمد عبدالله ‌بن حمود زبیدی اندلسی‌ از بزرگان نحو و لغت و شعر و علوم عقلیه و از ملازمان ابوسلیمان، ابوالقاسم عیسی ‌بن علی‌ بن عیسی وزیر و صاحب اطلاعات کثیر در علوم اوایل و از شاگردان یحیی ‌بن عدی که به سال 391ق وفات یافت‌. ابواسحق‌ ابراهیم‌ بن هلال صابی؛ کاتب بلیغ و دانشمند مشهور متوفی به سال 384ق، ابوالخیر حسن بن بهنام (بهرام) معروف به ابن خمار از اکابر‌ فلاسفه‌ و مترجمان و اطباء عهد خود که او را غیر از کتب منقول، تألیفاتی نیز بوده است. ابوعلی ‌بن مسح بغدادی منطقی؛ صاحب تفاسیری بر آثار ارسطو<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/4505/56 ر.ک: همان]</ref>. ‌
    از کتب معتبری است که برخی از نظرهای زائد بر کتب مدون درسی و غالباً ً آراء خاص بعضی از متفلسفین آن عهد را روایت می‌کند‌. این فلاسفه غالباً ً از فرق و نژادها و ادیان مختلف بودند که یا در منزل ابوسلیمان منطقی، یا در ‌بازار کتاب‌فروشان نزدیک دروازه بصره در بغداد اجتماع می‌کردند و ابوحیان از اقوال غالب آنان استفاده‌های شگرف در تحریر کتاب «مقابسات» خود کرده است؛ مهم‌ترین آنان عبارتند از: ابوزکریا صیمری، ابوالفتح نوشجانی، ابومحمد عروضی‌، ابوالقاسم عبیدالله بن حسن معروف به غلام زحل منجم مشهور متوفی به سال 376‌ق، ابوسمع عیسی بن ثقیف رومی فیلسوف عیسوی، ابومحمد عبدالله ‌بن حمود زبیدی اندلسی از بزرگان نحو و لغت و شعر و علوم عقلیه و از ملازمان ابوسلیمان، ابوالقاسم عیسی ‌بن علی بن عیسی وزیر و صاحب اطلاعات کثیر در علوم اوایل و از شاگردان یحیی ‌بن عدی که به سال 391ق وفات یافت‌. ابواسحق ابراهیم بن هلال صابی؛ کاتب بلیغ و دانشمند مشهور متوفی به سال 384ق، ابوالخیر حسن بن بهنام (بهرام) معروف به ابن خمار از اکابر فلاسفه و مترجمان و اطباء عهد خود که او را غیر از کتب منقول، تألیفاتی نیز بوده است. ابوعلی ‌بن مسح بغدادی منطقی؛ صاحب تفاسیری بر آثار ارسطو<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/4505/56 ر.ک: همان]</ref>. ‌


    درباره مکتب فلسفی که فلاسفه «المقابسات» بدان تعلق دارند، باید گفت که در مجموع نوافلاطونی‌اند؛ جز این‌که غالباً‌ جواب‌های‌ منجز‌ و مشخص به پرسش‌های مطروحه نمی‌دهند و پاسخ‌ها در عبارت‌پردازی‌های زیبا پوشانیده‌ شده، گرچه همین خود برای ادب دوستان جاذبه دارد. سؤال‌های مطرح شده، خود حیرت و دهشت در اذهان برمی‌انگیزد‌. ابوحیان‌ با‌ پایین آوردن فلسفه به سطح عامه کتاب‌خوان، آگاهی فلسفی را میان‌ خاص‌ و عام به یکسان پخش می‌کند؛ و شایسته لقبی است که یاقوت بدو داده «أدیب الفلاسفه و فیلسوف الأدباء»‌. مقابسات‌ چون‌ در طول سی سال نگاشته شده، سبک متنوعی دارد، بعضی طولانی است و بعضی‌ کوتاه‌. یادآوری‌ می‌شود: [[مطهری، مرتضی|استاد شهید مطهری]] از «المقابسات» به‌عنوان کتاب نفیس یاد کرده است‌<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/4505/56 ر.ک: همان]</ref>. ‌
    درباره مکتب فلسفی که فلاسفه «المقابسات» بدان تعلق دارند، باید گفت که در مجموع نوافلاطونی‌اند؛ جز این‌که غالباً ً جواب‌های منجز و مشخص به پرسش‌های مطروحه نمی‌دهند و پاسخ‌ها در عبارت‌پردازی‌های زیبا پوشانیده شده، گرچه همین خود برای ادب دوستان جاذبه دارد. سؤال‌های مطرح شده، خود حیرت و دهشت در اذهان برمی‌انگیزد‌. ابوحیان با پایین آوردن فلسفه به سطح عامه کتاب‌خوان، آگاهی فلسفی را میان خاص و عام به یکسان پخش می‌کند؛ و شایسته لقبی است که یاقوت بدو داده «أدیب الفلاسفه و فیلسوف الأدباء»‌. مقابسات چون در طول سی سال نگاشته شده، سبک متنوعی دارد، بعضی طولانی است و بعضی کوتاه‌. یادآوری می‌شود: [[مطهری، مرتضی|استاد شهید مطهری]] از «المقابسات» به‌عنوان کتاب نفیس یاد کرده است‌<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/4505/56 ر.ک: همان]</ref>. ‌


    ابوحیان‌ این‌ اثر را در فاصله سال‌های‌ 360 تا 390 ق‌ جمع‌آوری‌ کرده‌ است‌. نکته‌ قابل‌ بررسی‌ در المقابسات‌ آن‌ است‌ که‌ معلوم‌ نیست‌ آیا ابوحیان‌ در نقل‌ این‌ مجالس‌ امانت‌دار بوده‌ و یا اینکه‌ بعضی‌ مذاکرات‌ و مباحث‌ این‌ کتاب‌ را به‌ ابتکار خود نگاشته‌ است‌. بااین‌همه‌ وی‌ نماینده صادقی‌ از حال‌ و هوای‌ محافل‌ فلسفی‌ آن‌ روزگار است‌. در این‌ کتاب‌، ابوحیان‌ همچون‌ افلاطون‌ که‌ محاورات‌ سقراط‌ را (به‌ عبارت‌ بهتر محاوراتی‌ از قول‌ سقراط‌ را) به‌ قلم‌ آورده‌، خواننده‌ را با نظریات‌ گوناگون‌ درباره یک‌ مسئله‌ آشنا می‌کند و در بیشتر موارد -بدون‌ آنکه‌ خود داوری‌ کند و رأیی‌ خاص‌ را برگزیند- امر انتخاب‌ را به‌ عهده خواننده‌ می‌گذارد<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/5480 ر.ک: زکاوتی قراگزلو، علیرضا، ص415]</ref>. ‌
    ابوحیان این اثر را در فاصله سال‌های 360 تا 390 ق جمع‌آوری کرده است‌. نکته قابل بررسی در المقابسات آن است که معلوم نیست آیا ابوحیان در نقل این مجالس امانت‌دار بوده و یا اینکه بعضی مذاکرات و مباحث این کتاب را به ابتکار خود نگاشته است‌. بااین‌همه وی نماینده صادقی از حال و هوای محافل فلسفی آن روزگار است‌. در این کتاب‌، ابوحیان همچون افلاطون که محاورات سقراط را (به عبارت بهتر محاوراتی از قول سقراط را) به قلم آورده‌، خواننده را با نظریات گوناگون درباره یک مسئله آشنا می‌کند و در بیشتر موارد -بدون آنکه خود داوری کند و رأیی خاص را برگزیند- امر انتخاب را به عهده خواننده می‌گذارد<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/5480 ر.ک: زکاوتی قراگزلو، علیرضا، ص415]</ref>. ‌


    ابوحیان‌ با چیرگی‌ و توانایی‌، پیچیده‌ترین‌ مسائل‌ فلسفی‌ کتاب‌ را در پوششی‌ از الفاظ‌ زیبا و عبارات‌ ادبی‌ بیان‌ نموده‌ است‌ و اگر در کتاب دیگرش [[الإمتاع و المؤانسة|الإمتاع و المؤانسة‌]] آنجا که‌ به‌ ادب‌ مشغول‌ است‌، از فلسفه‌ نیز غافل‌ نیست‌، در المقابسات‌ که‌ به‌ فلسفه‌ می‌پردازد، از بیان‌ الفاظ‌ ادبی‌ دور نمانده‌ است‌. درباره‌ این اثر مطالعات‌ زیادی‌ از سوی‌ محققان‌ غربی‌ و اسلامی‌ صورت‌ گرفته‌، ولی‌ هنوز زمینه‌های‌ بکر تحقیقی‌ درباره‌ این‌ کتاب‌ فراوان‌ است‌<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/5480 ر.ک: همان]</ref>. ‌
    ابوحیان با چیرگی و توانایی‌، پیچیده‌ترین مسائل فلسفی کتاب را در پوششی از الفاظ زیبا و عبارات ادبی بیان نموده است و اگر در کتاب دیگرش [[الإمتاع و المؤانسة|الإمتاع و المؤانسة‌]] آنجا که به ادب مشغول است‌، از فلسفه نیز غافل نیست‌، در المقابسات که به فلسفه می‌پردازد، از بیان الفاظ ادبی دور نمانده است‌. درباره این اثر مطالعات زیادی از سوی محققان غربی و اسلامی صورت گرفته‌، ولی هنوز زمینه‌های بکر تحقیقی درباره این کتاب فراوان است‌<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/5480 ر.ک: همان]</ref>. ‌


    به‌عنوان نمونه نویسنده در مقابسه پنجم کتاب این سؤال را از ابوبکر قومسی پرسیده است: معنای این‌که می‌گویند که این زمان از این زمان شریف‌تر است؛ و این مکان افضل از این مکان است؛ و این انسان شریف‎تر از آن انسان است چیست؟ قومسی پس از توضیح دو سؤال او در رابطه با شرافت انسانی چنین می‌نویسد: اما هیچ انسانی از جهت تعریفش که حیات و نطق و مرگ است بر انسان دیگر شرافت ندارد؛ چراکه تعریف همه انسان‌ها یکی است؛ اما از جهت اختیار و ایثار و اکتساب به لحاظ صفات نفسانیش و نفعی که برای دیگران دارد، برخی بر برخی شرافت دارند<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/11616/1/143 ر.ک: متن کتاب، ص143]</ref>. ‌
    به‌عنوان نمونه نویسنده در مقابسه پنجم کتاب این سؤال را از ابوبکر قومسی پرسیده است: معنای این‌که می‌گویند که این زمان از این زمان شریف‌تر است؛ و این مکان افضل از این مکان است؛ و این انسان شریف‎تر از آن انسان است چیست؟ قومسی پس از توضیح دو سؤال او در رابطه با شرافت انسانی چنین می‌نویسد: اما هیچ انسانی از جهت تعریفش که حیات و نطق و مرگ است بر انسان دیگر شرافت ندارد؛ چراکه تعریف همه انسان‌ها یکی است؛ اما از جهت اختیار و ایثار و اکتساب به لحاظ صفات نفسانیش و نفعی که برای دیگران دارد، برخی بر برخی شرافت دارند<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/11616/1/143 ر.ک: متن کتاب، ص143]</ref>. ‌
    خط ۵۹: خط ۵۹:


    ==وابسته‌ها==
    ==وابسته‌ها==
    {{وابسته‌ها}}
     


    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    خط ۷۲: خط ۷۲:
    [[رده:عصر صاحب نظران فلسفه قرن چهارم]]
    [[رده:عصر صاحب نظران فلسفه قرن چهارم]]


    [[رده:فیلسوفان، آ–ی]]
    [[رده:کتابهای فیلسوفان، آ–ی]]
     
    [[رده:جدید25 شهریور الی 24 مهر]]
     
    [[رده: خرداد(98)]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۲۰ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۲۲:۲۹

    المقابسات
    المقابسات
    پدیدآورانابوحیان توحیدی، علی بن محمد (نویسنده) سندوبي، حسن (مترجم)
    ناشرالمطبعة الرحمانية
    مکان نشرمصر
    چاپ1
    موضوعابو حيان، محمد بن يوسف، 654 - 745ق. المقابسات - نقد و تفسير فلسفه اسلامی - متون قديمی تا قرن 14
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏BBR‎‏ ‎‏164‎‏ ‎‏/‎‏م‎‏7
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    المقابسات تألیف علی بن محمد بن عباس معروف به ابوحیان توحیدی (متوفی 414ق)، شامل 106 مجلس از نوع محافل فلسفی سده 4ق است که با حضور فیلسوفانی چون ابوسلیمان سجستانی و ابوالفتح نوشجانی‌، غلام زحل و جز آنان تشکیل می‌شد. این اثر از آن روی که اطلاعات منحصر و جالبی درباره فلاسفه نیمه دوم سده 4ق که بیشتر منابع از آن غفلت کرده‌اند، به دست می‌دهد، از جهت تاریخ فلسفه قابل توجه و حائز اهمیت است‌. در ابتدای اثر مقدمه تحقیقی ارزشمندی به قلم حسن سندوبی به زبان عربی ارائه شده است.

    ساختار

    کتاب مشتمل بر مقدمه محقق مشتمل بر شرح‌حال نویسنده و معرفی آثار او، مقدمه نویسنده، 106 مقابسه و خاتمه محقق کتاب است. مقدمه محقق اثر در قریب به یک‌صد صفحه در شرح‌حال و آثار نویسنده است.

    گزارش محتوا

    ابوحیان در «المقابسات» که از لحاظ فلسفه بسیار اهمیت دارد با نثر شیوایی از مباحثات و گفت‌وشنودهایی که در انجمن‌های فلسفی، علی‌الخصوص مجالس ابوسلیمان سجستانی، جریان داشته سخن گفته و اطلاعات دست اولی درباره فلسفه نیمه دوم قرن چهارم هجری به دست داده است. در این کتاب، آراء فلاسفه بزرگی از آن عصر در باب مسائل مختلف و تعریفات و بحث‌های فلسفی راجع به موضوعات گوناگون ذکر شده است.[۱]. ‌

    از کتب معتبری است که برخی از نظرهای زائد بر کتب مدون درسی و غالباً ً آراء خاص بعضی از متفلسفین آن عهد را روایت می‌کند‌. این فلاسفه غالباً ً از فرق و نژادها و ادیان مختلف بودند که یا در منزل ابوسلیمان منطقی، یا در ‌بازار کتاب‌فروشان نزدیک دروازه بصره در بغداد اجتماع می‌کردند و ابوحیان از اقوال غالب آنان استفاده‌های شگرف در تحریر کتاب «مقابسات» خود کرده است؛ مهم‌ترین آنان عبارتند از: ابوزکریا صیمری، ابوالفتح نوشجانی، ابومحمد عروضی‌، ابوالقاسم عبیدالله بن حسن معروف به غلام زحل منجم مشهور متوفی به سال 376‌ق، ابوسمع عیسی بن ثقیف رومی فیلسوف عیسوی، ابومحمد عبدالله ‌بن حمود زبیدی اندلسی از بزرگان نحو و لغت و شعر و علوم عقلیه و از ملازمان ابوسلیمان، ابوالقاسم عیسی ‌بن علی بن عیسی وزیر و صاحب اطلاعات کثیر در علوم اوایل و از شاگردان یحیی ‌بن عدی که به سال 391ق وفات یافت‌. ابواسحق ابراهیم بن هلال صابی؛ کاتب بلیغ و دانشمند مشهور متوفی به سال 384ق، ابوالخیر حسن بن بهنام (بهرام) معروف به ابن خمار از اکابر فلاسفه و مترجمان و اطباء عهد خود که او را غیر از کتب منقول، تألیفاتی نیز بوده است. ابوعلی ‌بن مسح بغدادی منطقی؛ صاحب تفاسیری بر آثار ارسطو[۲]. ‌

    درباره مکتب فلسفی که فلاسفه «المقابسات» بدان تعلق دارند، باید گفت که در مجموع نوافلاطونی‌اند؛ جز این‌که غالباً ً جواب‌های منجز و مشخص به پرسش‌های مطروحه نمی‌دهند و پاسخ‌ها در عبارت‌پردازی‌های زیبا پوشانیده شده، گرچه همین خود برای ادب دوستان جاذبه دارد. سؤال‌های مطرح شده، خود حیرت و دهشت در اذهان برمی‌انگیزد‌. ابوحیان با پایین آوردن فلسفه به سطح عامه کتاب‌خوان، آگاهی فلسفی را میان خاص و عام به یکسان پخش می‌کند؛ و شایسته لقبی است که یاقوت بدو داده «أدیب الفلاسفه و فیلسوف الأدباء»‌. مقابسات چون در طول سی سال نگاشته شده، سبک متنوعی دارد، بعضی طولانی است و بعضی کوتاه‌. یادآوری می‌شود: استاد شهید مطهری از «المقابسات» به‌عنوان کتاب نفیس یاد کرده است‌[۳]. ‌

    ابوحیان این اثر را در فاصله سال‌های 360 تا 390 ق جمع‌آوری کرده است‌. نکته قابل بررسی در المقابسات آن است که معلوم نیست آیا ابوحیان در نقل این مجالس امانت‌دار بوده و یا اینکه بعضی مذاکرات و مباحث این کتاب را به ابتکار خود نگاشته است‌. بااین‌همه وی نماینده صادقی از حال و هوای محافل فلسفی آن روزگار است‌. در این کتاب‌، ابوحیان همچون افلاطون که محاورات سقراط را (به عبارت بهتر محاوراتی از قول سقراط را) به قلم آورده‌، خواننده را با نظریات گوناگون درباره یک مسئله آشنا می‌کند و در بیشتر موارد -بدون آنکه خود داوری کند و رأیی خاص را برگزیند- امر انتخاب را به عهده خواننده می‌گذارد[۴]. ‌

    ابوحیان با چیرگی و توانایی‌، پیچیده‌ترین مسائل فلسفی کتاب را در پوششی از الفاظ زیبا و عبارات ادبی بیان نموده است و اگر در کتاب دیگرش الإمتاع و المؤانسة‌ آنجا که به ادب مشغول است‌، از فلسفه نیز غافل نیست‌، در المقابسات که به فلسفه می‌پردازد، از بیان الفاظ ادبی دور نمانده است‌. درباره این اثر مطالعات زیادی از سوی محققان غربی و اسلامی صورت گرفته‌، ولی هنوز زمینه‌های بکر تحقیقی درباره این کتاب فراوان است‌[۵]. ‌

    به‌عنوان نمونه نویسنده در مقابسه پنجم کتاب این سؤال را از ابوبکر قومسی پرسیده است: معنای این‌که می‌گویند که این زمان از این زمان شریف‌تر است؛ و این مکان افضل از این مکان است؛ و این انسان شریف‎تر از آن انسان است چیست؟ قومسی پس از توضیح دو سؤال او در رابطه با شرافت انسانی چنین می‌نویسد: اما هیچ انسانی از جهت تعریفش که حیات و نطق و مرگ است بر انسان دیگر شرافت ندارد؛ چراکه تعریف همه انسان‌ها یکی است؛ اما از جهت اختیار و ایثار و اکتساب به لحاظ صفات نفسانیش و نفعی که برای دیگران دارد، برخی بر برخی شرافت دارند[۶]. ‌

    وضعیت کتاب

    در پاورقی‌های کتاب، اختلاف نسخ، معرفی برخی اعلام و بعضی ارجاعات آمده است.

    در انتهای اثر فهارس تصاویر، مطالب، تراجم و تعلیقات، اسامی اعلام، کتب، شهرها و مکان‌ها ذکر شده است.

    پانویس

    منابع مقاله

    1. مقدمه و متن کتاب.
    2. آذرشب، فرشته، احوال و آثار فیلسوف ادیب ابوحیان توحیدی، پایگاه مجلات تخصصی نور: کیهان فرهنگی، دی و بهمن 1384، شماره 231و232، صفحه 54 تا 57.
    3. زکاوتی قراگزلو، علیرضا، دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، ج 5، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1378.

    وابسته‌ها