القياس في القرآن الكريم و السنة النبوية: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '}} '''' به '}} '''') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
Wikinoor.ir (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '}}↵↵↵'''' به '}} '''') |
||
(۱۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۴: | خط ۴: | ||
| عنوانهای دیگر =دراسه نظريه تطبيقيه | | عنوانهای دیگر =دراسه نظريه تطبيقيه | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[حسين، | [[حسين، ولید بن علي]] (نویسنده) | ||
| زبان = | | زبان =عربی | ||
| کد کنگره =BP 161/5 /ح5ق9 | | کد کنگره =BP 161/5 /ح5ق9 | ||
| موضوع = | | موضوع = | ||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
قياس (اصول فقه) - احاديث | قياس (اصول فقه) - احاديث | ||
قياس (اصول فقه) - جنبههای | قياس (اصول فقه) - جنبههای قرآنی | ||
| ناشر = | | ناشر = | ||
مکتبة الرشد ناشرون | مکتبة الرشد ناشرون | ||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE14574AUTOMATIONCODE | | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE14574AUTOMATIONCODE | ||
| چاپ =1 | | چاپ =1 | ||
| تعداد جلد =1 | |||
| کتابخانۀ دیجیتال نور =14574 | |||
| کتابخوان همراه نور =14574 | |||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
| پس از = | | پس از = | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''القياس في القرآن الكریم و السنة النبوية''' تألیف ولید بن علی بن عبدالله الحسین، تحقیقی پیرامون حجیت شرعی قیاس و ادله قرآنی و روایی آن از دیدگاه مذهب اهل سنت است. | '''القياس في القرآن الكریم و السنة النبوية''' تألیف ولید بن علی بن عبدالله الحسین، تحقیقی پیرامون حجیت شرعی قیاس و ادله قرآنی و روایی آن از دیدگاه مذهب اهل سنت است. | ||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
نویسنده در مقدمه به طرح کلیات پرداخته است. وی در تبیین اهمیت موضوع، جایگاه قیاس را از دیدگاه اهل سنت مطرح کرده است. وی قیاس را پس از کتاب و سنت و اجماع یکی از مدارک احکام شرعیه دانسته که نیاز به آن در این عصر بهعنوان راهی برای شناخت حکم شرعی وقایع و رخدادهای جدید بیشتر شده است<ref>ر.ک: مقدمه، ص7</ref>. | نویسنده در مقدمه به طرح کلیات پرداخته است. وی در تبیین اهمیت موضوع، جایگاه قیاس را از دیدگاه اهل سنت مطرح کرده است. وی قیاس را پس از کتاب و سنت و اجماع یکی از مدارک احکام شرعیه دانسته که نیاز به آن در این عصر بهعنوان راهی برای شناخت حکم شرعی وقایع و رخدادهای جدید بیشتر شده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18339/1/7 ر.ک: مقدمه، ص7]</ref>. | ||
وی در انتهای مقدمه شیوه خود در نگارش کتاب را مبتنی بر استقراء کامل مصادر موضوع و اعتماد بر مصادر اصلی، رعایت شیوه علمی در ذکر معانی لغوی و معرفی الفاظ اصطلاحی، تحریر محل خلاف در مسائل اختلافی و تبیین دیدگاههای اختلافی و ذکر ادله و منشأ اختلاف، نقل مستقیم کلام علما و آرای آنها از کتابهایشان در حد امکان دانسته است<ref>ر.ک: همان، ص15</ref>. | وی در انتهای مقدمه شیوه خود در نگارش کتاب را مبتنی بر استقراء کامل مصادر موضوع و اعتماد بر مصادر اصلی، رعایت شیوه علمی در ذکر معانی لغوی و معرفی الفاظ اصطلاحی، تحریر محل خلاف در مسائل اختلافی و تبیین دیدگاههای اختلافی و ذکر ادله و منشأ اختلاف، نقل مستقیم کلام علما و آرای آنها از کتابهایشان در حد امکان دانسته است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18339/1/15 ر.ک: همان، ص15]</ref>. | ||
در تمهید کتاب ابتدا تعریف لغوی و اصطلاحی قیاس ذکر شده است. قیاس در لغت بر سه معنای | در تمهید کتاب ابتدا تعریف لغوی و اصطلاحی قیاس ذکر شده است. قیاس در لغت بر سه معنای اندازیری چیزی با چیز دیگر، برابری حسی و معنوی و تشبیه اطلاق شده است. در اصطلاح نیز در دو معنا استعمال میشود که در معنای دوم بهعنوان دلیلی از ادله احکام شرعی است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18339/1/24 ر.ک: همان، ص27-24]</ref>. | ||
قیاس از حیث ماده به دو قسم عقلی و شرعی و از جهت دلالت به قیاس قطعی و ظنی تقسیم میشود. در رابطه با قیاس شرعی چنین میخوانیم که الحاق آنچه حکمی درباره آن نداریم به چیزی است که نصی درباره آن وارد شده چراکه هر دو در علت حکم مشترکند. قیاس قطعی نیز آن است که به علت حکم در اصل و وجودش در فرع قطع داریم برخلاف قیاس ظنی که به علت حکم در اصل یا فرع یا یکی از آنها یقین نداریم<ref>ر.ک: همان، ص64-62</ref>. | قیاس از حیث ماده به دو قسم عقلی و شرعی و از جهت دلالت به قیاس قطعی و ظنی تقسیم میشود. در رابطه با قیاس شرعی چنین میخوانیم که الحاق آنچه حکمی درباره آن نداریم به چیزی است که نصی درباره آن وارد شده چراکه هر دو در علت حکم مشترکند. قیاس قطعی نیز آن است که به علت حکم در اصل و وجودش در فرع قطع داریم برخلاف قیاس ظنی که به علت حکم در اصل یا فرع یا یکی از آنها یقین نداریم<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18339/1/62 ر.ک: همان، ص64-62]</ref>. | ||
در باب اول کتاب قیاس در قرآن کریم در چهار فصل تنظیم شده است. ابتدا قیاس شرعی در قرآن کریم در هشت مبحث مطرح شده است. در هر یک از این مباحث شواهد قرآنی ارائه شده است؛ مثلاً نویسنده در مبحث پنجم قیاس ابلیس در آیه کریمه «قَالَ أَنَا خَيْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِي مِنْ نَارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِينٍ» ﴿ص، 76﴾ را قیاس فاسد میداند چراکه ابلیس خودش را با اصلش که آتش است و آدم را با اصلش که خاک است مقایسه نمود و چون خودش از آتش و آدم از خاک خلق شده پس نتیجه گرفت او مستحق سجده است نه آدم. او خیال کرد که آتش بهتر از خاک است چراکه بالا میرود و سبک است و جوهری نورانی است. نویسنده این قیاس را از سه جهت فاسد میداند: اول اینکه مخالف نص است چراکه ابلیس امر به سجده کردن بر آدم شد و امتثال امر نکرد و قیاس را به کار برد. دوم اینکه آتش بهتر از خاک نیست زیرا طبیعت خاک سکون و وقار و حلم و حیا و صبر و طبیعت آتش سبکی، کم عقلی، خشم، بلندی و اضطراب است و همین سبب استکبار و شقاوت ابلیس شد. وجه سوم اینکه حتی اگر بپذیریم آتش بهتر از خاک است، لازمهاش سجده آدم بر ابلیس نیست چراکه سجود به امر لازم میشود نه به بهتری. همچنین آدم با دمیدن روح در خاک شرافت یافت و به دست خداوند تعالی خلق شد. و نیز شرافت اصل منجر به شرافت فرع نمیشود بلکه گاهی اصل رفیع و فرع پست و فرومایه است<ref>ر.ک: همان، ص135-134</ref>. | در باب اول کتاب قیاس در قرآن کریم در چهار فصل تنظیم شده است. ابتدا قیاس شرعی در قرآن کریم در هشت مبحث مطرح شده است. در هر یک از این مباحث شواهد قرآنی ارائه شده است؛ مثلاً نویسنده در مبحث پنجم قیاس ابلیس در آیه کریمه «قَالَ أَنَا خَيْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِي مِنْ نَارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِينٍ» ﴿ص، 76﴾ را قیاس فاسد میداند چراکه ابلیس خودش را با اصلش که آتش است و آدم را با اصلش که خاک است مقایسه نمود و چون خودش از آتش و آدم از خاک خلق شده پس نتیجه گرفت او مستحق سجده است نه آدم. او خیال کرد که آتش بهتر از خاک است چراکه بالا میرود و سبک است و جوهری نورانی است. نویسنده این قیاس را از سه جهت فاسد میداند: اول اینکه مخالف نص است چراکه ابلیس امر به سجده کردن بر آدم شد و امتثال امر نکرد و قیاس را به کار برد. دوم اینکه آتش بهتر از خاک نیست زیرا طبیعت خاک سکون و وقار و حلم و حیا و صبر و طبیعت آتش سبکی، کم عقلی، خشم، بلندی و اضطراب است و همین سبب استکبار و شقاوت ابلیس شد. وجه سوم اینکه حتی اگر بپذیریم آتش بهتر از خاک است، لازمهاش سجده آدم بر ابلیس نیست چراکه سجود به امر لازم میشود نه به بهتری. همچنین آدم با دمیدن روح در خاک شرافت یافت و به دست خداوند تعالی خلق شد. و نیز شرافت اصل منجر به شرافت فرع نمیشود بلکه گاهی اصل رفیع و فرع پست و فرومایه است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18339/1/134 ر.ک: همان، ص135-134]</ref>. | ||
از مستنداتی که نویسنده مبنی بر مشروعیت قیاس استفاده میبرد آیه شریفه «إِنَّا أَرْسَلْنا إِلَيْكُمْ رَسُولًا شاهِداً عَلَيْكُمْ كَما أَرْسَلْنا إِلى فِرْعَوْنَ رَسُولًا * فَعَصى فِرْعَوْنُ الرَّسُولَ فَأَخَذْناهُ أَخْذاً وَبِيلًا» (مزمل، 15 و 16) است. ایشان میگوید: ارکان استدلال به این آیه شریفه چنین است: اصل، ارسال موسی به سمت فرعون؛ فرع، ارسال حضرت محمد(ص) به سمت قریش؛ علت، تکذیب و عصیان؛ حکم، عذاب و هلاکت است<ref>ر.ک: همان، ص120</ref>. | از مستنداتی که نویسنده مبنی بر مشروعیت قیاس استفاده میبرد آیه شریفه «إِنَّا أَرْسَلْنا إِلَيْكُمْ رَسُولًا شاهِداً عَلَيْكُمْ كَما أَرْسَلْنا إِلى فِرْعَوْنَ رَسُولًا * فَعَصى فِرْعَوْنُ الرَّسُولَ فَأَخَذْناهُ أَخْذاً وَبِيلًا» (مزمل، 15 و 16) است. ایشان میگوید: ارکان استدلال به این آیه شریفه چنین است: اصل، ارسال موسی به سمت فرعون؛ فرع، ارسال حضرت محمد(ص) به سمت قریش؛ علت، تکذیب و عصیان؛ حکم، عذاب و هلاکت است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18339/1/120 ر.ک: همان، ص120]</ref>. | ||
از جمله موضوعات قابلتوجه، داستانهای قرآنی است که همچون امثال و ضربالمثلها به نظر میرسند. نویسنده این مطلب را در فصل سوم به نمایش گذاشته است. او معتقد است که تمامی داستانهایی که در قرآن ذکر شده همچون مثلهای قرآنی است؛ زیرا بین این داستانها و ضربالمثل شباهتهایی وجود دارد. ایشان در ادامه میگوید: هدف از آنچه در قرآن از داستان قوم عاد و ثمود و فرعون و اصحاب ایکه و سایر داستانهای قرآن آمده موعظه و عبرت گرفتن از احوال آنها و بر حذر داشتن مخاطبین از تکذیب و کفر و عصیان است که به عذاب امتهای پیشین گرفتار نشوند<ref>ر.ک: همان، ص282</ref>. | از جمله موضوعات قابلتوجه، داستانهای قرآنی است که همچون امثال و ضربالمثلها به نظر میرسند. نویسنده این مطلب را در فصل سوم به نمایش گذاشته است. او معتقد است که تمامی داستانهایی که در قرآن ذکر شده همچون مثلهای قرآنی است؛ زیرا بین این داستانها و ضربالمثل شباهتهایی وجود دارد. ایشان در ادامه میگوید: هدف از آنچه در قرآن از داستان قوم عاد و ثمود و فرعون و اصحاب ایکه و سایر داستانهای قرآن آمده موعظه و عبرت گرفتن از احوال آنها و بر حذر داشتن مخاطبین از تکذیب و کفر و عصیان است که به عذاب امتهای پیشین گرفتار نشوند<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18339/1/282 ر.ک: همان، ص282]</ref>. | ||
در باب دوم، قیاس در سنت نبوی در سه فصل با موضوعات قیاس شرعی، امثال و تعلیل در سنت نبوی مورد مطالعه قرار گرفته است. شیوه طرح قیاس شرعی همچون باب اول در هشت مبحث با ذکر شواهدی روایی است. نویسنده معتقد است که قیاسهای ذکر شده در روایات نبوی تنها در رابطه با احکام شرعی نیست بلکه در غیر احکام شرعی نیز وارد شده است<ref>ر.ک: همان، ص468</ref>. | در باب دوم، قیاس در سنت نبوی در سه فصل با موضوعات قیاس شرعی، امثال و تعلیل در سنت نبوی مورد مطالعه قرار گرفته است. شیوه طرح قیاس شرعی همچون باب اول در هشت مبحث با ذکر شواهدی روایی است. نویسنده معتقد است که قیاسهای ذکر شده در روایات نبوی تنها در رابطه با احکام شرعی نیست بلکه در غیر احکام شرعی نیز وارد شده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18339/1/468 ر.ک: همان، ص468]</ref>. | ||
در فصل دوم این باب نیز مثلهای روایی ذکر شده است. در برخی روایات از خود لفظ مثل هم استفاده شده است. در روایتی به نقل از بخاری و مسلم چنین نقل شده که رسولالله(ص) فرمود: مثل مؤمنین در محبت و مهربانی و عطوفت مانند جسد است که اگر عضوی از آن درد بگیرد همه جسم به بیداری و تب مبتلا میشود<ref>ر.ک: همان، ص501</ref>. | در فصل دوم این باب نیز مثلهای روایی ذکر شده است. در برخی روایات از خود لفظ مثل هم استفاده شده است. در روایتی به نقل از بخاری و مسلم چنین نقل شده که رسولالله(ص) فرمود: مثل مؤمنین در محبت و مهربانی و عطوفت مانند جسد است که اگر عضوی از آن درد بگیرد همه جسم به بیداری و تب مبتلا میشود<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18339/1/501 ر.ک: همان، ص501]</ref>. | ||
مباحث کتاب در خاتمه در بیست عنوان خلاصه شده است<ref>ر.ک: همان، ص416-405</ref>. | مباحث کتاب در خاتمه در بیست عنوان خلاصه شده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18339/1/405 ر.ک: همان، ص416-405]</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
== وابستهها == | ==وابستهها== | ||
{{وابستهها}} | |||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
خط ۷۵: | خط ۷۵: | ||
[[رده:اصول فقه (مباحث خاص)]] | [[رده:اصول فقه (مباحث خاص)]] | ||
نسخهٔ کنونی تا ۲۰ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۲۲:۲۸
القياس في القرآن الكریم و السنة النبوية | |
---|---|
پدیدآوران | حسين، ولید بن علي (نویسنده) |
عنوانهای دیگر | دراسه نظريه تطبيقيه |
ناشر | مکتبة الرشد ناشرون |
مکان نشر | عربستان - رياض |
سال نشر | مجلد1: 2005م , 1426ق , |
چاپ | 1 |
موضوع | قياس (اصول فقه)
قياس (اصول فقه) - احاديث قياس (اصول فقه) - جنبههای قرآنی |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 161/5 /ح5ق9 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
القياس في القرآن الكریم و السنة النبوية تألیف ولید بن علی بن عبدالله الحسین، تحقیقی پیرامون حجیت شرعی قیاس و ادله قرآنی و روایی آن از دیدگاه مذهب اهل سنت است.
ساختار
کتاب مشتمل بر مقدمه، تمهید (در شش مبحث)، دو باب و یک خاتمه است. مطالب هر یک از ابواب در چند فصل و هر فصل در ضمن چند مبحث مطرح شده است.
گزارش محتوا
نویسنده در مقدمه به طرح کلیات پرداخته است. وی در تبیین اهمیت موضوع، جایگاه قیاس را از دیدگاه اهل سنت مطرح کرده است. وی قیاس را پس از کتاب و سنت و اجماع یکی از مدارک احکام شرعیه دانسته که نیاز به آن در این عصر بهعنوان راهی برای شناخت حکم شرعی وقایع و رخدادهای جدید بیشتر شده است.[۱].
وی در انتهای مقدمه شیوه خود در نگارش کتاب را مبتنی بر استقراء کامل مصادر موضوع و اعتماد بر مصادر اصلی، رعایت شیوه علمی در ذکر معانی لغوی و معرفی الفاظ اصطلاحی، تحریر محل خلاف در مسائل اختلافی و تبیین دیدگاههای اختلافی و ذکر ادله و منشأ اختلاف، نقل مستقیم کلام علما و آرای آنها از کتابهایشان در حد امکان دانسته است.[۲].
در تمهید کتاب ابتدا تعریف لغوی و اصطلاحی قیاس ذکر شده است. قیاس در لغت بر سه معنای اندازیری چیزی با چیز دیگر، برابری حسی و معنوی و تشبیه اطلاق شده است. در اصطلاح نیز در دو معنا استعمال میشود که در معنای دوم بهعنوان دلیلی از ادله احکام شرعی است.[۳].
قیاس از حیث ماده به دو قسم عقلی و شرعی و از جهت دلالت به قیاس قطعی و ظنی تقسیم میشود. در رابطه با قیاس شرعی چنین میخوانیم که الحاق آنچه حکمی درباره آن نداریم به چیزی است که نصی درباره آن وارد شده چراکه هر دو در علت حکم مشترکند. قیاس قطعی نیز آن است که به علت حکم در اصل و وجودش در فرع قطع داریم برخلاف قیاس ظنی که به علت حکم در اصل یا فرع یا یکی از آنها یقین نداریم[۴].
در باب اول کتاب قیاس در قرآن کریم در چهار فصل تنظیم شده است. ابتدا قیاس شرعی در قرآن کریم در هشت مبحث مطرح شده است. در هر یک از این مباحث شواهد قرآنی ارائه شده است؛ مثلاً نویسنده در مبحث پنجم قیاس ابلیس در آیه کریمه «قَالَ أَنَا خَيْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِي مِنْ نَارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِينٍ» ﴿ص، 76﴾ را قیاس فاسد میداند چراکه ابلیس خودش را با اصلش که آتش است و آدم را با اصلش که خاک است مقایسه نمود و چون خودش از آتش و آدم از خاک خلق شده پس نتیجه گرفت او مستحق سجده است نه آدم. او خیال کرد که آتش بهتر از خاک است چراکه بالا میرود و سبک است و جوهری نورانی است. نویسنده این قیاس را از سه جهت فاسد میداند: اول اینکه مخالف نص است چراکه ابلیس امر به سجده کردن بر آدم شد و امتثال امر نکرد و قیاس را به کار برد. دوم اینکه آتش بهتر از خاک نیست زیرا طبیعت خاک سکون و وقار و حلم و حیا و صبر و طبیعت آتش سبکی، کم عقلی، خشم، بلندی و اضطراب است و همین سبب استکبار و شقاوت ابلیس شد. وجه سوم اینکه حتی اگر بپذیریم آتش بهتر از خاک است، لازمهاش سجده آدم بر ابلیس نیست چراکه سجود به امر لازم میشود نه به بهتری. همچنین آدم با دمیدن روح در خاک شرافت یافت و به دست خداوند تعالی خلق شد. و نیز شرافت اصل منجر به شرافت فرع نمیشود بلکه گاهی اصل رفیع و فرع پست و فرومایه است.[۵].
از مستنداتی که نویسنده مبنی بر مشروعیت قیاس استفاده میبرد آیه شریفه «إِنَّا أَرْسَلْنا إِلَيْكُمْ رَسُولًا شاهِداً عَلَيْكُمْ كَما أَرْسَلْنا إِلى فِرْعَوْنَ رَسُولًا * فَعَصى فِرْعَوْنُ الرَّسُولَ فَأَخَذْناهُ أَخْذاً وَبِيلًا» (مزمل، 15 و 16) است. ایشان میگوید: ارکان استدلال به این آیه شریفه چنین است: اصل، ارسال موسی به سمت فرعون؛ فرع، ارسال حضرت محمد(ص) به سمت قریش؛ علت، تکذیب و عصیان؛ حکم، عذاب و هلاکت است.[۶].
از جمله موضوعات قابلتوجه، داستانهای قرآنی است که همچون امثال و ضربالمثلها به نظر میرسند. نویسنده این مطلب را در فصل سوم به نمایش گذاشته است. او معتقد است که تمامی داستانهایی که در قرآن ذکر شده همچون مثلهای قرآنی است؛ زیرا بین این داستانها و ضربالمثل شباهتهایی وجود دارد. ایشان در ادامه میگوید: هدف از آنچه در قرآن از داستان قوم عاد و ثمود و فرعون و اصحاب ایکه و سایر داستانهای قرآن آمده موعظه و عبرت گرفتن از احوال آنها و بر حذر داشتن مخاطبین از تکذیب و کفر و عصیان است که به عذاب امتهای پیشین گرفتار نشوند[۷].
در باب دوم، قیاس در سنت نبوی در سه فصل با موضوعات قیاس شرعی، امثال و تعلیل در سنت نبوی مورد مطالعه قرار گرفته است. شیوه طرح قیاس شرعی همچون باب اول در هشت مبحث با ذکر شواهدی روایی است. نویسنده معتقد است که قیاسهای ذکر شده در روایات نبوی تنها در رابطه با احکام شرعی نیست بلکه در غیر احکام شرعی نیز وارد شده است.[۸].
در فصل دوم این باب نیز مثلهای روایی ذکر شده است. در برخی روایات از خود لفظ مثل هم استفاده شده است. در روایتی به نقل از بخاری و مسلم چنین نقل شده که رسولالله(ص) فرمود: مثل مؤمنین در محبت و مهربانی و عطوفت مانند جسد است که اگر عضوی از آن درد بگیرد همه جسم به بیداری و تب مبتلا میشود[۹].
مباحث کتاب در خاتمه در بیست عنوان خلاصه شده است.[۱۰].
وضعیت کتاب
فهرست آیات به ترتیب سورهها، روایات به ترتیب حروف الفبا، مصطلحات، مصادر و مراجع و موضوعات در انتهای کتاب ذکر شده است.
شماره آیات، مستند روایات و برخی ارجاعات و توضیحات در پاورقیهای کتاب ذکر شده است.
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.