۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
(صفحه ای تازه حاوی «<div class='wikiInfo'>
[[پرونده:NUR02250J1.jpg|بندانگش» ایجاد کرد.) |
جز (جایگزینی متن - 'تاريخ طبرى' به 'تاريخ طبرى') |
||
| (یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
|- | |- | ||
|سال نشر | |سال نشر | ||
|data-type='publishYear'| | |data-type='publishYear'| 1374 هـ.ش | ||
|-class='articleCode' | |-class='articleCode' | ||
|کد اتوماسیون | |کد اتوماسیون | ||
|data-type='automationCode'| | |data-type='automationCode'|AUTOMATIONCODE2250AUTOMATIONCODE | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
| خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
'''فارسنامه ابن بلخى'''، جزء تاريخ و جغرافياى محلى عمومى منطقه فارس، مربوط به اوايل قرن ششم هجرى قمرى محسوب مىشود. اين كتاب، قديمىترين كتابى است كه اطلاعات جامع و منحصربهفردى را در باره فارس، به زبان فارسى و با انشايى سليس و روان و در شيوهاى موجز و دلنشين به اهل فضل و ادب عرضه داشته است و از زمان تأليف، بهعنوان منبعى معتبر در شناخت فارس، مورد قبول و استفاده پژوهشگران و صاحبنظران قرار گرفته است. | |||
نويسنده فارسنامه در مقدمهى كتاب، هدف از نگارش آن را توصيف وضعيت تاريخى و جغرافيايى فارس در جهت آگاه كردن سلطان سلجوقى از موقعيت اين ايالت عنوان مىكند. | نويسنده فارسنامه در مقدمهى كتاب، هدف از نگارش آن را توصيف وضعيت تاريخى و جغرافيايى فارس در جهت آگاه كردن سلطان سلجوقى از موقعيت اين ايالت عنوان مىكند. | ||
| خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
2. بخش دوم، جغرافياى پارس، شهرها، آب و هوا، محصولات، كورهها و مسائل مالى و ديوانى، خراج و عشر است. اين فصل، مطالب تاريخى نيز در باره ديلميان، سلجوقيان، شبانكاره و كردهاى پارس دارد. مؤلف، بسان مورخان محلى، با تعصب، از اهميت و منزلت ايالت پارس سخن گفته و با استناد به آيات، روايات و احاديث، فارسيان را قريش عجم دانسته است. او حتى برترى فرزندان امام حسين(ع) بر فرزندان امام حسن(ع) را به سبب جده آنها شهربانو دختر يزدگرد مىداند. او از قول پيامبر(ص) نقل كرده است كه علت تداوم حاكميت شاهان پارس با وجود آتشپرستى، رفتار عادلانه آنها بود. او با استناد به آيه پنجم از سوره مباركه بنى اسرائيل و آيه شانزدهم از سوره مباركه فتح اعتقاد دارد كه مراد از مردان نيرومند در اين آيات، همان پارسيان هستند. اين در حالى است كه مؤلف تاريخ سيستان، اين آيات را در باره مردان سيستان تفسير كرده است. | 2. بخش دوم، جغرافياى پارس، شهرها، آب و هوا، محصولات، كورهها و مسائل مالى و ديوانى، خراج و عشر است. اين فصل، مطالب تاريخى نيز در باره ديلميان، سلجوقيان، شبانكاره و كردهاى پارس دارد. مؤلف، بسان مورخان محلى، با تعصب، از اهميت و منزلت ايالت پارس سخن گفته و با استناد به آيات، روايات و احاديث، فارسيان را قريش عجم دانسته است. او حتى برترى فرزندان امام حسين(ع) بر فرزندان امام حسن(ع) را به سبب جده آنها شهربانو دختر يزدگرد مىداند. او از قول پيامبر(ص) نقل كرده است كه علت تداوم حاكميت شاهان پارس با وجود آتشپرستى، رفتار عادلانه آنها بود. او با استناد به آيه پنجم از سوره مباركه بنى اسرائيل و آيه شانزدهم از سوره مباركه فتح اعتقاد دارد كه مراد از مردان نيرومند در اين آيات، همان پارسيان هستند. اين در حالى است كه مؤلف تاريخ سيستان، اين آيات را در باره مردان سيستان تفسير كرده است. | ||
منابع مؤلف، همان تواريخ عمومى و مشهور، مانند آثار حمزه اصفهانى و تاريخ طبرى و در بخش مسائل مالى و ديوانى، كتاب خراج جعفر بن قدامه است. لسترنج، در مقدمه فارسنامه به تفصيل از اخذ و اقتباس ابن بلخى در احوال تاريخ قبل از اسلام، از جمله ساسانيان، از تاريخ طبرى بحث كرده است. | منابع مؤلف، همان تواريخ عمومى و مشهور، مانند آثار حمزه اصفهانى و [[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاريخ طبرى]] و در بخش مسائل مالى و ديوانى، كتاب خراج جعفر بن قدامه است. لسترنج، در مقدمه فارسنامه به تفصيل از اخذ و اقتباس ابن بلخى در احوال تاريخ قبل از اسلام، از جمله ساسانيان، از [[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاريخ طبرى]] بحث كرده است. | ||
مؤلف، در تأليف خود با دقت و وسواسى شگفتانگيز، از موثقترين اطلاعات مندرج در كتب مختلف سود برد تا كارى تحقيقى و قابل اعتماد را عرضه بدارد و به همين جهت مواد كتاب خود را از يك اثر واحد برنگرفت و تنها به گفته گذشتگان اكتفا نكرد و كوشيد تا خود نيز ديدهها و شنيدهها و دريافتهاى خويش را بر كتاب بيفزايد و نتيجه آن شده است كه پارهاى از اطلاعات موجود در فارسنامه ابن بلخى، كاملاً دست اول و خاص و منحصر به اين كتاب مىباشد و در هيچ اثر ديگرى مشاهده نمىشود؛ همانند آنچه در باره ماليات فارس و قبايل كرد و شبانكاره يا خلق و خوى مردم اين ديار آورده است. | مؤلف، در تأليف خود با دقت و وسواسى شگفتانگيز، از موثقترين اطلاعات مندرج در كتب مختلف سود برد تا كارى تحقيقى و قابل اعتماد را عرضه بدارد و به همين جهت مواد كتاب خود را از يك اثر واحد برنگرفت و تنها به گفته گذشتگان اكتفا نكرد و كوشيد تا خود نيز ديدهها و شنيدهها و دريافتهاى خويش را بر كتاب بيفزايد و نتيجه آن شده است كه پارهاى از اطلاعات موجود در فارسنامه ابن بلخى، كاملاً دست اول و خاص و منحصر به اين كتاب مىباشد و در هيچ اثر ديگرى مشاهده نمىشود؛ همانند آنچه در باره ماليات فارس و قبايل كرد و شبانكاره يا خلق و خوى مردم اين ديار آورده است. | ||
| خط ۱۰۳: | خط ۱۰۳: | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
ویرایش