بحث:تاريخ سرچشمه‌هاى اسلامى آموزش و پرورش غرب: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    (صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر = NUR19353J1.jpg | عنوان = تاريخ سرچشمه‌هاى اسلامى آموزش و پرورش غرب | عنوان‌های دیگر = |پدیدآورندگان | پدیدآوران = نخستین، مهدی (نویسنده) ظهیری، عبدالله (مترجم) |زبان | زبان = فارسی | کد کنگره = ‏‎‏/‎‏ن‎‏3‎‏ت‎‏2‎‏ / 2...» ایجاد کرد)
     
    (صفحه را خالی کرد)
    برچسب: خالی کردن
     
    (یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
    خط ۱: خط ۱:
    {{جعبه اطلاعات کتاب
    | تصویر = NUR19353J1.jpg
    | عنوان = تاريخ سرچشمه‌هاى اسلامى آموزش و پرورش غرب
    | عنوان‌های دیگر =
    |پدیدآورندگان
    | پدیدآوران =
    [[نخستین، مهدی]] (نویسنده)


    [[ظهیری، عبدالله]] (مترجم)
    |زبان
    | زبان = فارسی
    | کد کنگره = ‏‎‏/‎‏ن‎‏3‎‏ت‎‏2‎‏ / 230/18 BP
    | موضوع = تعلیم و تربیت
    |ناشر
    | ناشر = آستان قدس رضوی
    | مکان نشر = ایران مشهد
    | سال نشر = 1367
    | کد اتوماسیون = AUTOMATIONCODE19353AUTOMATIONCODE
    | چاپ = یکم
    | شابک =
    | تعداد جلد = 1
    | کتابخانۀ دیجیتال نور = 19353
    | کتابخوان همراه نور = 19353
    | کد پدیدآور = 12291
    | پس از =
    | پیش از =
    }}
    '''تاريخ سرچشمه‌هاى اسلامى آموزش و پرورش غرب'''، نوشته [[مهدی نخستین]] و ترجمه [[عبدالله ظهیری]] است. اين نگاشته برگردانى است از nretseW fo snigiro cimalsI fo yrotsiH noitacudE موضوع کتاب بررسى تأثير آموزش و پرورش اسلامى در پيشرفت آموزش در اروپاى غربى و آمريکا بين 750 تا 1350 ميلادى است؛ همان حقيقت تاريخى آشکارى که در کتابهاى درسى تاريخ آموزش و پرورش ، بدان نمى‌پردازند. اين اثر از گسترش نهادهاى آموزشى اسلام از سده دوم تا هشتم هجرى مى‌گويد تا سهم آن را درشکل دادن به آموزش نوين غربى ، بنمايد. باشد که از اين رهگذر ، توجه اهل نظر به پيوند تنگاتنگ و ژرف دانش اسلامى با انديشۀ آموزشى غرب جلب شود.
    در فصل نخست ، وضعيت سياسى ، مذهبى و جغرافيايى که مى‌تواند زمينه ريشه‌يابى اين پيشرفت و زوال باشد ، آمده است.
    فصل دوم. شالودۀ کهن آموزش و پرورش اسلامى:  در اين فراز ، به آبشخورهاى غير اسلامى آموزش و پرورش اسلامى اشارت شده است تا بيان تأثر آن از ديگر فرهنگها باشد. از اين رهگذر به عوامل مؤثر در انتقال فرهنگ کهن پرداخته شده و از زمينه‌هاى هلنى ، سريانى ، اسکندرانى و ايرانى آن سخن رفته است ، آنگاه از خدمات جندى شاپور به آموزش و پرورش غرب ، برگردان آثار کهن به عربى ، «الفهرست» ابن نديم و محتواى آن و کتابهاى فارسى آمده در«الفهرست» ياد شده است.
    فصل سوم. ماهيت و حوزۀ آموزش و پرورش اسلامى(750-1350 م):  اين فصل با نگاهى به مدرسه‌ها و نظاميه‌ها و تأثير نظام الملک بر روند آموزش در اسلام ، سرمى‌گيرد و با پرداخت هدفهاى آموزش و پرورش اسلامى و ياد نام مدرسه‌هاى اسلامى در سالهاى 1050 تا 1250 ميلادى پى گرفته مى‌شود. پس از آن از سازمان مدارس ، انواع مکتب ، محافل ادبى ، مدارس خلافتى ، مدرسۀ مسجد ، مدرسۀ کتابخانه ، دانشگاه و هزينۀ تحصيلى ياد مى‌شود. مواد آموزشى مدرسه‌هاى اسلامى ، آموزش پزشکى ، نقش
    معلم و انواع آن ، روش‌هاى آموزشى ، شرح زندگى يکى از طلبه‌ها ، شمه‌اى از خدمات مسلمانان به آموزش و پرورش و نيروى نظام آموزشى اسلام در حوزه‌هاى گوناگون ،  ديگر نکات اين فصل است.
    فصل چهارم. کتابخانه به عنوان يکى از مراکز آموزشى در اسلام:  در اين فصل از مطالب زير گفته شده است اهميت کتاب و کتابخانه در فرهنگ اسلامى ، گسترش جغرافيايى کتابخانه در اسلام ، سه نوع کتابخانۀ همگانى ، نيمه‌همگانى و خصوصى ،  شرحى از برخى کتابخانه‌هاى بزرگ اسلامى و ويران شدن کتابخانه‌هاى اسلامى.
    فصل پنجم. آثار کهن در آموزش و پرورش اسلامى(750-1350 م):  در آثار کهن آموزش و پرورش اسلامى ، بيشتر به نکات زير پرداخته شده است هدفهاى آموزشى و پرورشى ، مشکلات انتخاب روش ، فرضيه‌هاى دانش ، مواد آموزشى ، تعليم و تربيت اخلاقى و مذهبى ، روان‌شناسى تربيتى ، اندرزهاى اخلاقى-آموزشى ، کيفيت آموزش ،  مشکلات انضباطى ، سازماندهى و ادارۀ آموزش. نگارنده همراه تقسيم آثار کهن آموزشى از لحاظ‍‌ محتوا و شرايط‍‌ نگارش ، نخست شمارى از آنها را شرح و شماره مى‌کند و اندکى به مطالب آنها مى‌پردازد ، آنگاه سياهه‌اى را از برگزيدۀ آثار کهن آموزشى اسلامى که اندکى تفسير شده‌اند مى‌آورد و در پايان از کتابهاى فراوانى ياد مى‌کند که جزوى از آنها دربارۀ آموزش و پرورش است.
    در فصل ششم ، ديدگاه‌هاى سعدى در باب هنر زيستن آمده است و به کلمات قصار ،  حکايت‌ها و گوشه‌هايى از آثار او همراه با ديدگاه‌هايش دربارۀ حکمت معاش اشارت رفته است.
    در فصل هفتم و هشتم از عصر ترجمه(750-900 م)و پس از آن ، دوران طلايى اسلام (قرن 10-12)سخن رفته است و با برشمارى پاره‌اى تحقيقات و نوآوري‌هاى مسلمانان در زمينه‌هاى گوناگون علمى ، ادبى ، فلسفى ، مذهبى و تاريخى يادآورى شده است که برخى از نوآوران عصر طلايى در روزگار خود خلاقترين افراد عالم بودند و شمارى از آنها در همه روزگاران برترين به‌شمار مى‌روند. دوران نوزايى اسلامى از آغاز قرن دوازدهم به خاموشى مى‌گرايد و روزگار فسردگى و افول از راه مى‌رسد. اين فسردگى همزمان است با عصر نوزايى در اروپاى قرون وسطى.
    انتقال دانش اسلامى و بيدارى عقلى اروپا ، موضوع فصل نهم است و در آن از ترجمه‌هاى گوناگون متون علمى و ادبى اسلامى به زبانهاى گوناگون غربى ياد شده است و تأثير فرهنگ علمى مسلمانان بر آن ديار و برخى روشها و علل آن نيز آمده و گوشزد شده است که تا چند سده متن اصلى بسيارى از رشته‌هاى تحصيلى دانشگاههاى غرب ،  آثار دانشمندان مسلمان بوده است. <REF>ص 120-122</REF>
    ==پانویس ==
    <references/>
    ==منابع مقاله==
    رفیعی، بهروز، کتابشناسی توصیفی و موضوعی تعلیم و تربیت در اسلام، انتشارات بین المللی هدی، تهران، چاپ اول، 1378ش
    ==وابسته‌ها==
    {{وابسته‌ها}}
    [[رده:کتاب‌شناسی]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۱۲ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۳:۰۳