۱۰۶٬۳۳۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''رسالتان في النحو- الحلل فی الکلام علی الجمل- و | '''رسالتان في النحو - الحلل فی الکلام علی الجمل - و - التبیان فی تعیین عطف البیان '''، نوشتۀ [[عنابی، احمد بن محمد|شهابالدین ابوعباس بن محمد بن علی اصبحی]] -معروف به [[عنابی، احمد بن محمد|عنابی]]- در موضوع جمله و عطف بیان است. (776ق-715ق) که با تحقیق و پژوهش [[أبو عباة، ابراهیم بن محمد|ابراهیم بن محمد ابو عباة]] چاپ شده است. | ||
== الحلل فی الکلام علی الجمل== | == الحلل فی الکلام علی الجمل== | ||
از این کتاب -که درواقع، رسالۀ کوچکی است- در مصادری که شرحی از عنابی نوشتهاند، یادی نشده است اما محقق آن را به وی منسوب میداند چراکه، نام عنابی آشکارا در مقدمۀ رساله آمده است؛ او در دانش نحو نامآور بوده است و از شاگردان ابوحیان اندلسی است به گونهای که برای وی نوشتههایی در شرح آثار بزرگانی همچون سیبویه برشمردهاند، پس تألیف این رسالۀ کوچک از وی بعید نیست. همچنین، خواننده اثرپذیری این رساله را از ابوحیان با نقل قولهایی که مصنف از او کرده است، بسیار میبیند. او استاد عنابی بوده است.<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص 24</ref> | از این کتاب -که درواقع، رسالۀ کوچکی است- در مصادری که شرحی از [[عنابی، احمد بن محمد|عنابی]] نوشتهاند، یادی نشده است اما محقق آن را به وی منسوب میداند چراکه، نام [[عنابی، احمد بن محمد|عنابی]] آشکارا در مقدمۀ رساله آمده است؛ او در دانش نحو نامآور بوده است و از شاگردان [[ابوحیان، محمد بن یوسف|ابوحیان اندلسی]] است به گونهای که برای وی نوشتههایی در شرح آثار بزرگانی همچون سیبویه برشمردهاند، پس تألیف این رسالۀ کوچک از وی بعید نیست. همچنین، خواننده اثرپذیری این رساله را از [[ابوحیان، محمد بن یوسف|ابوحیان]] با نقل قولهایی که مصنف از او کرده است، بسیار میبیند. او استاد [[عنابی، احمد بن محمد|عنابی]] بوده است.<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص 24</ref> | ||
محقق علت کوچکی کتاب را در موضوع آن جستجو میکند که دربارۀ جملههایی است که جایگاهی از اعراب داشته و یا ندارند. مصنف از جملههایی که محلی از اعراب ندارند آغاز کرده زیرا اصل همین را اقتضا میکند. او برای این نوع جملهها بیست و چهار بخش میشمارد. سپس، به جملههایی که محلی از اعراب دارند، میپردازد و اقسام سهگانۀ مضموم، منصوب و مجرورشان را با لواحقی که دارند، توضیح داده است.<ref>ر.ک: همان، ص 28-25</ref> | محقق علت کوچکی کتاب را در موضوع آن جستجو میکند که دربارۀ جملههایی است که جایگاهی از اعراب داشته و یا ندارند. مصنف از جملههایی که محلی از اعراب ندارند آغاز کرده زیرا اصل همین را اقتضا میکند. او برای این نوع جملهها بیست و چهار بخش میشمارد. سپس، به جملههایی که محلی از اعراب دارند، میپردازد و اقسام سهگانۀ مضموم، منصوب و مجرورشان را با لواحقی که دارند، توضیح داده است.<ref>ر.ک: همان، ص 28-25</ref> | ||
== التبیان فی تعیین عطف البیان== | == التبیان فی تعیین عطف البیان== | ||
نام این کتاب در انتسابش به عنابی در مصادر معتبر نیامده است چراکه ترجمهنویسان عادتاً همۀ آثار مؤلف را نمیآورند و به مهمترینشان اشاره دارند. با این حال، انتساب این رساله به عنابی ثابت است، چراکه، نام او در مقدمۀ رساله درج شده است. همچنین، رد پای استاد وی –ابوحیان- در سراسر رساله و در بحث عطف بیان هویدا است که از او به صاحبنا تعبیر میکند. از سوی دیگر، اسلوب عنابی و ابوحیان در نوشتار به یکدیگر شباهت آشکاری دارد.<ref>ر.ک: همان، ص 71</ref> | نام این کتاب در انتسابش به [[عنابی، احمد بن محمد|عنابی]] در مصادر معتبر نیامده است چراکه ترجمهنویسان عادتاً همۀ آثار مؤلف را نمیآورند و به مهمترینشان اشاره دارند. با این حال، انتساب این رساله به [[عنابی، احمد بن محمد|عنابی]] ثابت است، چراکه، نام او در مقدمۀ رساله درج شده است. همچنین، رد پای استاد وی –ابوحیان- در سراسر رساله و در بحث عطف بیان هویدا است که از او به صاحبنا تعبیر میکند. از سوی دیگر، اسلوب [[عنابی، احمد بن محمد|عنابی]] و ابوحیان در نوشتار به یکدیگر شباهت آشکاری دارد.<ref>ر.ک: همان، ص 71</ref> | ||
روش عنابی در ارائۀ بحث اینگونه است که عنوان بحث را طرح کرده، سپس، سلسلهای از مواضع را که اثباتکنندۀ فرضیه است میآورد؛ بحث وی در جواز این موضوع است که هر آنچه عطف بیان است، میتواند بدل باشد اما هر آنچه بدل است، عطف بیان نیست. آنگاه او دوازده مثال را برای اثبات این فرضیه آورده و مناقشههایی را با علمای دیگر به راه میاندازد.<ref>ر.ک: همان، ص 71 و 72</ref> | روش [[عنابی، احمد بن محمد|عنابی]] در ارائۀ بحث اینگونه است که عنوان بحث را طرح کرده، سپس، سلسلهای از مواضع را که اثباتکنندۀ فرضیه است میآورد؛ بحث وی در جواز این موضوع است که هر آنچه عطف بیان است، میتواند بدل باشد اما هر آنچه بدل است، عطف بیان نیست. آنگاه او دوازده مثال را برای اثبات این فرضیه آورده و مناقشههایی را با علمای دیگر به راه میاندازد.<ref>ر.ک: همان، ص 71 و 72</ref> | ||
مصنف در کتابش مصدر ویژهای را نام نبرده است اما آشکار است که وی اصل بحث را از استادش ابوجیان گرفته، سپس، به شرح، تعلیقه و بیان آنچه را که موضوع میطلبد، پرداخته است. البته، وی از آرای نحویان بزرگی همچون سیرافی، رمانی، فارسی، فراء و مبرد یاد کرده است.<ref>ر.ک: همان، ص 72</ref> | مصنف در کتابش مصدر ویژهای را نام نبرده است اما آشکار است که وی اصل بحث را از استادش ابوجیان گرفته، سپس، به شرح، تعلیقه و بیان آنچه را که موضوع میطلبد، پرداخته است. البته، وی از آرای نحویان بزرگی همچون سیرافی، [[رمانی، علی بن عیسی|رمانی]]، فارسی، فراء و [[مبرد، محمد بن یزید|مبرد]] یاد کرده است.<ref>ر.ک: همان، ص 72</ref> | ||
فهرست آیات، اشعار، اعلام و مصادر در پایان کتاب آمده است. | فهرست آیات، اشعار، اعلام و مصادر در پایان کتاب آمده است. |