سلطانعلیشاه، سلطانمحمد بن حیدر: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) |
|||
خط ۷۷: | خط ۷۷: | ||
[[بشارة المؤمنين]] | [[بشارة المؤمنين]] | ||
[[تنبیه النائمین]] | |||
[[رده:زندگینامه]] | [[رده:زندگینامه]] | ||
[[رده:مفسران شیعه]] | [[رده:مفسران شیعه]] |
نسخهٔ ۵ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۳:۱۶
نام | سلطان علیشاه، سلطان محمد بن حیدر |
---|---|
نامهای دیگر | گنابادی بیدختی، سلطانمحمد
جنابدی، سلطانمحمد سلطان علیشاه گنابادی سلطانعلی گنابادی گنابادی، سلطان علیشاه |
نام پدر | حیدر |
متولد | 28 جمادى الاولى سال 1251 قمرى |
محل تولد | بیدخت گناباد |
رحلت | 1327 ق |
اساتید | شیخ مرتضى انصارى |
برخی آثار | بیان السعادة فی مقامات العبادة |
کد مؤلف | AUTHORCODE05011AUTHORCODE |
سلطان محمّد بیچاره بیدختى گنابادى (۱۲۵۱–۱۳۲۷ق)، از مشاهیر علمای صوفیه و مفسّرین بزرگ قرآن، قطب سی و چهارم سلسله نعمتاللهی سلطان علیشاهی گنابادی
ولادت
در 28 جمادى الاولى سال 1251 قمرى در بیدخت گناباد واقع در خراسان قدم به عرصۀ وجود نهاد و در سه سالگى به فراق پدر مبتلا شد.
تحصیلات
از همان کودکى به هوش و ذکاوت و وقار و متانت در میان اقوام و مردم بیدخت مشهور شد. در سن هفده سالگى وقتى اساتید محلى دیگر درد طلب و روحیۀ علمى وى را ارضا نکردند، پیاده عازم مشهد شد و چندى از محضر علماى آنجا استفادۀ علوم نقلى و ادبى نمود.آنگاه به نزد حاج ملا هادى سبزوارى رفته حکمت آموخت و چندى با ارادت کامل نزد وى تلمّذ کرد و در حکمت مشاء و اشراق یدى طولى به هم رساند و حواشى بر اسفار ملا صدرا نوشت و علوم دیگر مثل ریاضیات و هیأت و نجوم و طب و اسطرلاب و علوم غریبه را نیز آموخت. ولى هنوز درد طلب حقیقت درمان نشد.
از آنجا به عتبات عالیات مشرّف شده و علوم فقهى را نزد علمایى مثل مرحوم حاج شیخ مرتضى انصارى کسب کرد و اجازۀ اجتهاد گرفت و در مراجعت بار دیگر در سبزوار به تحصیل حکمت اشتغال ورزید. در این اوان محمد کاظم اصفهانی معروف به سعادتعلیشاه قطب وقت سلسله نعمتاللّهى که عازم مشهد بودند در سبزوار توقف کردند و مرحوم حاج ملا هادى سبزوارى مجلس درس را تعطیل و به شاگردان فرمود که به ملاقات مشارالیه روند. در این جلسه جناب سلطانعلیشاه مجذوب سعادتعلیشاه شد و ترک همه چیز کرد و در پى مطلوب به اصفهان رفت و دست ارادت به او داد و مراحل سلوک را طى نمود.
پس از وفات مرشد بزرگوار بنا بر نصّ صریح به سمت قطبیت سلسلۀ نعمتاللّهى منصوب شد. در اندک زمانى صیت فضائل صورى و معنوى ایشان همۀ ایران و بعضى از کشورهاى اسلامى را پر نمود و همین امر موجب حسادت دشمنان فقر گردید.
وفات
بالأخره در سحرگاه 26 ربیع الاوّل 1327 قمرى، ایشان را در سن 76 سالگى مخنوق و به شهادت رسانیدند. پیکر پاکشان در بیدخت گناباد مدفون گردید.
آثار
- تفسیر قرآن به نام بیان السعادة فی مقامات العبادة
- سعادت نامه در بیان علم و شرافت آن؛
- مجمع السعادات؛ شرح عرفانى بعضى از ابواب اصول کافى.آن جناب این سه کتاب را به نام مرشد خود سعادتعلیشاه نوشته است.
- ولایت نامه که در شرح و بیان احکام قلبى و امور مربوط به ولایت است.
- بشارة المؤمنین در بیان شیعه و مؤمن و امورى است که موجب بشارت دادن به مؤمنین از جانب بزرگان دین است و اساس آن ولایت است.
- تنبیه النائمین در بیان حقیقت خواب و اثبات عوالم ما وراء الطبیعى و تجرّد و بقاء روح از طریق آن.
- شرح فارسى کلمات قصار باباطاهر عریان
- آخرین تألیف ایشان ایضاح است که شرح عربى همین کلمات مىباشد.ولى نه آنکه عین شرح فارسى ترجمه شده باشد، بلکه مطالب آن دو تنوع دارد.
تفسیر بیان السعادة دومین تألیف ایشان است که به زبان عربى نوشته شده است و جزو معدود تفاسیر عرفانى شیعه است که کلّ قرآن را دربر مىگیرد و در آن جمع بین تنزیل و تأویل با رجوع به احادیث مروى از حضرات معصومین علیهمالسلام شده است.بر تفسیر بیان السعاده تقریظى به نام رجوم الشیاطین به قلم فرزند و جانشین طریقى ایشان مرحوم حاج ملا على نور علیشاه گنابادى نوشته شده که شامل شرح حال مفسّر محترم نیز هست.کتاب نابغۀ علم و عرفان تألیف مرحوم حاج سلطانحسین تابنده گنابادى رضا علیشاه نیز تماما دربارۀ احوال و آثار ایشان و جامعترین اثر در این موضوع است.