۹٬۴۵۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده') |
Wikinoor.ir (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '↵↵↵\{\{کاربردهای\sدیگر\|(.*)\s\(ابهام\sزدایی\)\}\}↵↵↵' به ' {{کاربردهای دیگر|$1 (ابهام زدایی)}} ') |
||
(۱۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۵: | خط ۵: | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[شيبي، کامل مصطفي]] (نویسنده) | [[شيبي، کامل مصطفي]] (نویسنده) | ||
| زبان = | | زبان =عربی | ||
| کد کنگره = | | کد کنگره = | ||
| موضوع = | | موضوع = | ||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
| چاپ =3 | | چاپ =3 | ||
| تعداد جلد =2 | | تعداد جلد =2 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور =18327 | |||
| کتابخوان همراه نور =18327 | |||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
| پس از = | | پس از = | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
{{کاربردهای دیگر|الصلة (ابهام زدایی)}} | |||
'''الصلة بين التصوف و التشيع''' تألیف کامل مصطفی | '''الصلة بين التصوف و التشيع''' تألیف [[شيبي، کامل مصطفي|کامل مصطفی شیبی]]، اندیشمند و پژوهشگر عراقی، اثری است که ارتباط بین مذهب تشیع و تصوف از ابتدا تا عهد صفوی را مورد بررسی قرار داده است. | ||
مؤلف در مقدمه کتاب سبب نگارش و چگونگی آن را بدینگونه بیان کرده است: «هسته اصلی این کتاب رساله دانشگاهی بود که به راهنمایی استاد فقیه دکتر ابوالعلا عفیفی نوشته بودم و هیئتی مرکب از استاد نامبرده و مرحوم استاد خضیری و استاد دکتر علی سامینشار مطالب آن را مورد بررسی و انتقاد قرار داده بودند. پس از رسیدگی و اظهارنظر استادان راهنما با درجه عالی فوقلیسانس در دانشکده ادبیات گروه فلسفه و علوم اجتماعی دانشگاه اسکندریه در ماه آب (اگوست) 1958 پذیرفته شد... میتوانم ادعا کنم ریشههای این تألیف و بحث در مدت چهارده سال با کوشش مدام آبیاری شده است»<ref>ر.ک: مقدمه مؤلف، ج1، | مؤلف در مقدمه کتاب سبب نگارش و چگونگی آن را بدینگونه بیان کرده است: «هسته اصلی این کتاب رساله دانشگاهی بود که به راهنمایی استاد فقیه دکتر ابوالعلا عفیفی نوشته بودم و هیئتی مرکب از استاد نامبرده و مرحوم استاد خضیری و استاد دکتر علی سامینشار مطالب آن را مورد بررسی و انتقاد قرار داده بودند. پس از رسیدگی و اظهارنظر استادان راهنما با درجه عالی فوقلیسانس در دانشکده ادبیات گروه فلسفه و علوم اجتماعی دانشگاه اسکندریه در ماه آب (اگوست) 1958 پذیرفته شد... میتوانم ادعا کنم ریشههای این تألیف و بحث در مدت چهارده سال با کوشش مدام آبیاری شده است»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/19516/1/9 ر.ک: مقدمه مؤلف، ج1، ص9]؛ شهابی، علیاکبر، صفحه پنج و شش</ref>. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۳۲: | خط ۳۶: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
نویسنده مباحث کتاب را با تعریف لغوی و اصطلاحی شیعه آغاز میکند: «تشیع با شیعه همریشه است و شیعه هر کس پیروان و یاران اوست. این نام بیشتر بر کسانی که دوستدار علی(ع) و خاندان او هستند اطلاق میشود، چنانکه اکنون نام مخصوص آنان شده است... کلمه تشیع در لغت به معنی پیروی و دوستی متبوع است در راه دین بر وجه اخلاص»<ref>ر.ک: متن کتاب، ج 1، | نویسنده مباحث کتاب را با تعریف لغوی و اصطلاحی شیعه آغاز میکند: «تشیع با شیعه همریشه است و شیعه هر کس پیروان و یاران اوست. این نام بیشتر بر کسانی که دوستدار علی(ع) و خاندان او هستند اطلاق میشود، چنانکه اکنون نام مخصوص آنان شده است... کلمه تشیع در لغت به معنی پیروی و دوستی متبوع است در راه دین بر وجه اخلاص»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/19516/1/19 ر.ک: متن کتاب، ج 1، ص19]؛ شهابی، علیاکبر، ص3</ref>. | ||
محققان، چه پیشینیان و چه متأخران، در اینکه تشیع در چه زمانى ظاهر شده است، اختلاف دارند. شیخ محمدحسین کاشف الغطاء و احمد امین برین عقیدهاند که شیعه در زمان زندگى خود پیغمبر(ص) ظاهر شد؛ اما نوبختى که از دانشمندان قرن سوم هجرى و از پیشقدمان مؤلفان شیعه است، چنین عقیده دارد که تشیع پس از وفات پیغمبر اکرم(ص) پدید آمده است. آرای دیگری نیز در این زمینه وجود دارد که دیدگاه نویسنده در آخر چنین است: «آنچه از مجموع آراء و عقاید به نظر ما درستتر میآید آن است که تشیع بدان معنى که بیان کردیم که عبارت است از: یارى على و پیروى از او، | محققان، چه پیشینیان و چه متأخران، در اینکه تشیع در چه زمانى ظاهر شده است، اختلاف دارند. شیخ محمدحسین کاشف الغطاء و احمد امین برین عقیدهاند که شیعه در زمان زندگى خود پیغمبر(ص) ظاهر شد؛ اما نوبختى که از دانشمندان قرن سوم هجرى و از پیشقدمان مؤلفان شیعه است، چنین عقیده دارد که تشیع پس از وفات پیغمبر اکرم(ص) پدید آمده است. آرای دیگری نیز در این زمینه وجود دارد که دیدگاه نویسنده در آخر چنین است: «آنچه از مجموع آراء و عقاید به نظر ما درستتر میآید آن است که تشیع بدان معنى که بیان کردیم که عبارت است از: یارى على و پیروى از او، به همان اندازه قدیم است که اسلام قدیم است و در نخستین لحظهاى که اظهار آن براى مردم مناسب مینمود بهصورت دعوتى رسمى ظاهر شد»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/19516/1/23 ر.ک: متن کتاب، ج 1، ص23]؛ شهابی، علیاکبر، ص8</ref>. | ||
یکی از موضوعات عجیبی که نویسنده مطرح کرده فرضیه یکی بودن عبدالله بن سبأ و عمار یاسر است. مغنیه درباره عبدالله بن سبأ مینویسد: دستهاى معتقدند که تشیع از بدعتهاى عبدالله بن سبأ است ولى این سخن اشتباه است و از روى | یکی از موضوعات عجیبی که نویسنده مطرح کرده فرضیه یکی بودن عبدالله بن سبأ و عمار یاسر است. مغنیه درباره عبدالله بن سبأ مینویسد: دستهاى معتقدند که تشیع از بدعتهاى عبدالله بن سبأ است ولى این سخن اشتباه است و از روى بیاطلاعى به حقیقت مذهب شیعه گفته شده: زیرا کسانی که خصوصیات عبدالله بن سبأ را در نزد شیعیان بدانند و بیزارى شیعیان را از گفتار و کردار او به دست آورند و سخن دانشمندان شیعه را درباره مذمت او دیده باشند، پیدایش شیعه را به عبدالله نسبت نمیدهند<ref>مغنیه، محمدجواد، ص36</ref>. در واقع داستان عبدالله سبأ منتهى به ابن عساکر و طبرى میگردد و هردو از سیف بن عمر تمیمى (متوفی 170ق) نقل کردهاند و سیف قابل اعتماد نیست<ref>ر.ک: مغنیه، محمدجواد، ص36، پاورقی 1؛ عسکری، مرتضی، ج 1، ص64</ref>. | ||
نویسنده به هنگام ذکر شیعیان نخستین به نام عمار یاسر که میرسد پس از ذکر شرححال و روایاتی که درباره او گفته شده، چنین مینویسد: «عمار را به نام ابن سبأ (مقصودشان یمنی بودن وی بود) نیز میخواندند و او را دشنام میدادند»<ref>متن کتاب، ج 1، ص44</ref> و پس از ذکر استدلالات دکتر علی وردی مبنی بر اینکه عمار همان ابن سبأ است، در تأیید این مطلب چنین مینویسد: «ادلهای که ذکر شد قانعکننده و منطقی به نظر میرسد»<ref>ر.ک: همان، ص46؛ شهابی، علیاکبر، ص45-43</ref>. کامل مصطفی شیبی در این فرضیه از حامیان دکتر علی وردی، اندیشمند عراقی (1913-1995م) است. وردی از منظر جامعهشناختی (و نه تاریخی) به قضیه عبدالله بن سبأ نگریسته است. از منظر او خیزشهای اجتماعی، سیر منطقی پیدایش و تکوین دارند و نمیتوانند وابسته به فعالیت چندساله یک یهودیزاده تازهمسلمان باشند؛ بنابراین، نتیجه گرفته است که عبدالله بن سبأ یا ابن السوداء نامی رمزآلود برای عمار بن یاسر است. ایشان در ادامه، دلایلی نیز در کتاب خویش اقامه کرده که مدعای او را اثبات نمیکند. مشکل اصلی در این تحلیل، آن است که در آن از قرائن تاریخی غفلت شده است. عمار یاسر فردی با پیشینه مشخص و پدر و مادر مسلمان شهید است که ارتباطی با یمن ندارد<ref>ر.ک: طباطبایی، سید محمدکاظم، ص17</ref>. | نویسنده به هنگام ذکر شیعیان نخستین به نام عمار یاسر که میرسد پس از ذکر شرححال و روایاتی که درباره او گفته شده، چنین مینویسد: «عمار را به نام ابن سبأ (مقصودشان یمنی بودن وی بود) نیز میخواندند و او را دشنام میدادند»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/19516/1/44 متن کتاب، ج 1، ص44]</ref> و پس از ذکر استدلالات دکتر علی وردی مبنی بر اینکه عمار همان ابن سبأ است، در تأیید این مطلب چنین مینویسد: «ادلهای که ذکر شد قانعکننده و منطقی به نظر میرسد»<ref>ر.ک: همان، ص46؛ شهابی، علیاکبر، ص45-43</ref>. کامل مصطفی شیبی در این فرضیه از حامیان دکتر علی وردی، اندیشمند عراقی (1913-1995م) است. وردی از منظر جامعهشناختی (و نه تاریخی) به قضیه عبدالله بن سبأ نگریسته است. از منظر او خیزشهای اجتماعی، سیر منطقی پیدایش و تکوین دارند و نمیتوانند وابسته به فعالیت چندساله یک یهودیزاده تازهمسلمان باشند؛ بنابراین، نتیجه گرفته است که عبدالله بن سبأ یا ابن السوداء نامی رمزآلود برای عمار بن یاسر است. ایشان در ادامه، دلایلی نیز در کتاب خویش اقامه کرده که مدعای او را اثبات نمیکند. مشکل اصلی در این تحلیل، آن است که در آن از قرائن تاریخی غفلت شده است. عمار یاسر فردی با پیشینه مشخص و پدر و مادر مسلمان شهید است که ارتباطی با یمن ندارد<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/56322/17 ر.ک: طباطبایی، سید محمدکاظم، ص17]</ref>. | ||
نویسنده در ابتدای جلد دوم کتاب به تأثیرات تصوف بر تشیع در طول قرنها و نیاز فکری و دستوری تصوف به تشیع اشاره کرده است.<ref>ر.ک: مقدمه، ج2، ص5</ref>. در فصل چهارم این جلد به ارتباط تصوف و تشیع در سوریه و مصر اشاره شده که با ظهور [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] که نسبت به متصوفه و فقیهان شیعه بهصورت دشمنی خشن ظاهر شد، منجر به نزدیکی این دو گروه از یک جهت و توجیه هر یک از تشیع و تصوف در نگاه دیگری گردید. از همینجاست که بدرفتاری [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] نسبت به علی بن مطهر حلی در جاهای مختلف مشاهده میکنیم<ref>ر.ک: متن کتاب، ج 2، ص131-130</ref>. | نویسنده در ابتدای جلد دوم کتاب به تأثیرات تصوف بر تشیع در طول قرنها و نیاز فکری و دستوری تصوف به تشیع اشاره کرده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/22830/1/5 ر.ک: مقدمه، ج2، ص5]</ref>. در فصل چهارم این جلد به ارتباط تصوف و تشیع در سوریه و مصر اشاره شده که با ظهور [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] که نسبت به متصوفه و فقیهان شیعه بهصورت دشمنی خشن ظاهر شد، منجر به نزدیکی این دو گروه از یک جهت و توجیه هر یک از تشیع و تصوف در نگاه دیگری گردید. از همینجاست که بدرفتاری [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] نسبت به علی بن مطهر حلی در جاهای مختلف مشاهده میکنیم<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/22830/1/130 ر.ک: متن کتاب، ج 2، ص131-130]</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
خط ۵۳: | خط ۵۷: | ||
# مقدمه و متن کتاب. | # مقدمه و متن کتاب. | ||
# شهابی، علیاکبر، همبستگی میان تصوف و تشیع (ترجمه الصلة بین التصوف و التشیع)، نوشته کامل مصطفی شیبی، انتشارات دانشگاه تهران، 1354ش. | # شهابی، علیاکبر، همبستگی میان تصوف و تشیع (ترجمه الصلة بین التصوف و التشیع)، نوشته کامل مصطفی شیبی، انتشارات دانشگاه تهران، 1354ش. | ||
# طباطبایی، سید محمدکاظم، «عبدالله بن سبأ آنچه بود و آنچه نبود»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله حدیث حوزه، بهار و تابستان 1393، سال چهارم، شماره 8، ص5- | #[[:noormags:1034382|طباطبایی، سید محمدکاظم، «عبدالله بن سبأ آنچه بود و آنچه نبود»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله حدیث حوزه، بهار و تابستان 1393، سال چهارم، شماره 8، ص5-24]]. | ||
# مغنیه، محمدجواد، شیعه و زمامداران خودسر، قم، انتشارات شهید گمنام، چاپ دوم، 1343ش. | # مغنیه، محمدجواد، شیعه و زمامداران خودسر، قم، انتشارات شهید گمنام، چاپ دوم، 1343ش. | ||
# عسکرى، مرتضى، عبدالله بن سبأ و اساطير اخری، تهران، المجمع العلمی | # عسکرى، مرتضى، عبدالله بن سبأ و اساطير اخری، تهران، المجمع العلمی الاسلامي، چاپ اول، 1417ق. | ||
==وابستهها== | ==وابستهها== | ||
{{وابستهها}} | |||
[[همبستگی میان تصوف و تشیع]] | |||
[[ | |||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] |