۱۰۶٬۵۵۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
}} | }} | ||
'''مقامات حمیدی''' اثر قاضی حمیدالدین ابوبکر عمر بن محمودی بلخی(م559ق)، از جمله نثرهای مصنوع قرن ششم هجری است که انواع صنایع ادبی، به وفور در آن به کار رفته است. | '''مقامات حمیدی''' اثر قاضی [[حميد الدين بلخي، عمر بن محمود|حمیدالدین ابوبکر عمر بن محمودی بلخی]](م559ق)، از جمله نثرهای مصنوع قرن ششم هجری است که انواع صنایع ادبی، به وفور در آن به کار رفته است. | ||
شاخص عمده نثر دوره سلجوقیان و خوارزمشاهیان، موازنه، سجع، تکلف و صنایع لفظی است و نثر مسجع در این برهه از تاریخ ادبی ایران، پا به پای سخن منظوم، ترقی کرده است، اما غالبا هرجا به صنایع لفظی، به خصوص سجع و موازنه عنایت میشود، تأثیرپذیری از نثر عربی که برای صنایع لفظی استعداد وسیع دارد، مشهود است. اثر حاضر، یکی از نمونههای تقلید از نثر عربی است که از جهت شیوه نگارش و پرداخت کتاب و هم از لحاظ تقلید محتوا و مضامین، از مقامهنویسی عربی و مقامات بدیعالزمان و حریری میتوان بر آن تقلید مضاعف نام گذاشت<ref>پیشگفتار، ص10</ref>. | شاخص عمده نثر دوره سلجوقیان و خوارزمشاهیان، موازنه، سجع، تکلف و صنایع لفظی است و نثر مسجع در این برهه از تاریخ ادبی ایران، پا به پای سخن منظوم، ترقی کرده است، اما غالبا هرجا به صنایع لفظی، به خصوص سجع و موازنه عنایت میشود، تأثیرپذیری از نثر عربی که برای صنایع لفظی استعداد وسیع دارد، مشهود است. اثر حاضر، یکی از نمونههای تقلید از نثر عربی است که از جهت شیوه نگارش و پرداخت کتاب و هم از لحاظ تقلید محتوا و مضامین، از مقامهنویسی عربی و مقامات بدیعالزمان و حریری میتوان بر آن تقلید مضاعف نام گذاشت<ref>پیشگفتار، ص10</ref>. | ||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
'''با مایه خود بساز و چون بیهنران/ سرمایه به عاریت مخواه از دگران'''<ref>همان</ref>. | '''با مایه خود بساز و چون بیهنران/ سرمایه به عاریت مخواه از دگران'''<ref>همان</ref>. | ||
قاضی عبدالحمید در پرداختن مقامات خود، دنبالهرو و مقلد بدیعزمان و حریری است، اما در بسیاری از موارد، احساس میشود که مسئله از حد تقلید فراتر رفته و به خصوص در مورد حریری، کار به معارضه کشیده است. مسئله تقلید، صراحتا از مقدمه کتاب برمیآید: «تا وقتی به حسن اتفاق در نشر وطی آن اوراق، به مقامات بدیع همدانی و ابوالقاسم حریری رسیدم و آن دو برج غرر و درج درر بدیدم با خود گفتم صد هزار رحمت بر چنین نفسی باد که از انفاس او چنین نفایس یادگار بماند...» حتی از پایان کتاب چنین برمیآید که حمیدی میخواسته است شماره مقامهها را به نصاب حریری یعنی پنجاه برساند. با وجود چنین همسانی بین مقامات حمیدی و اسلافش که حتی گاه از همانندی به ترجه دقیق نزدیک شده، یک دوگانگی مهم بین مقامات حمیدی و حریری وجود دارد و آن اینکه موضوع اصلی و عمومی همه مقامات حریری کدیه است و حال اینکه حمیدی به موضوعهای متنوع پرداخته است؛ چنانکه پارهای از مقامهها، از نوع مناظرات است مانند مناظره پیر و جوان، شیعه و سنی، پزشک و منجم و قسمتی، مربوط به موضوعهایی است مانند بهار، عشق و جنون و... و قسمتی حاوی لغزها و معماها و | [[حميد الدين بلخي، عمر بن محمود|قاضی عبدالحمید]] در پرداختن مقامات خود، دنبالهرو و مقلد بدیعزمان و حریری است، اما در بسیاری از موارد، احساس میشود که مسئله از حد تقلید فراتر رفته و به خصوص در مورد حریری، کار به معارضه کشیده است. مسئله تقلید، صراحتا از مقدمه کتاب برمیآید: «تا وقتی به حسن اتفاق در نشر وطی آن اوراق، به مقامات بدیع همدانی و [[ابوالقاسم حریری]] رسیدم و آن دو برج غرر و درج درر بدیدم با خود گفتم صد هزار رحمت بر چنین نفسی باد که از انفاس او چنین نفایس یادگار بماند...» حتی از پایان کتاب چنین برمیآید که حمیدی میخواسته است شماره مقامهها را به نصاب حریری یعنی پنجاه برساند. با وجود چنین همسانی بین مقامات حمیدی و اسلافش که حتی گاه از همانندی به ترجه دقیق نزدیک شده، یک دوگانگی مهم بین مقامات حمیدی و حریری وجود دارد و آن اینکه موضوع اصلی و عمومی همه مقامات حریری کدیه است و حال اینکه حمیدی به موضوعهای متنوع پرداخته است؛ چنانکه پارهای از مقامهها، از نوع مناظرات است مانند مناظره پیر و جوان، شیعه و سنی، پزشک و منجم و قسمتی، مربوط به موضوعهایی است مانند بهار، عشق و جنون و... و قسمتی حاوی لغزها و معماها و حاجی یا مسائل فقهی و تفکرات صوفیانه است<nowiki><ref>همان، ص10- 11</re</nowiki> | ||
فهرست محتوا در آغاز و فهرست آیات، روایات، ضربالمثلها و عبارات عربی، لغات و ترکیبات، نام اشخاص، نامهای جغرافیایی و کتابنامه در پایان کتاب آمده است. | فهرست محتوا در آغاز و فهرست آیات، روایات، ضربالمثلها و عبارات عربی، لغات و ترکیبات، نام اشخاص، نامهای جغرافیایی و کتابنامه در پایان کتاب آمده است. |