أخبار الأولياء: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR14875J1.jpg | عنوان =أخبار الأولياء | عنوانهای دیگر =اخبار الاولياء: رساله صفي الدين بن ظافر |پدیدآورندگان | پدیدآوران = ظافر، محمد بن محمد حسن (نویسنده) سایح، احمد عبدالرحیم (مقدمهنویس) وهبه، توفیق علی (مقدمهن...» ایجاد کرد) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ ۹ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۷:۲۱
أخبار الأولياء | |
---|---|
پدیدآوران | ظافر، محمد بن محمد حسن (نویسنده)
سایح، احمد عبدالرحیم (مقدمهنویس) وهبه، توفیق علی (مقدمهنویس) |
عنوانهای دیگر | اخبار الاولياء: رساله صفي الدين بن ظافر |
ناشر | مکتبة الثقافة الدينية |
مکان نشر | مصر - قاهره |
سال نشر | 1430ق. = 2009م. |
چاپ | چاپ یکم |
شابک | 977-341-3977 |
موضوع | اولیا |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | /ظ2الف3 / 287/4 BP |
أخبار الأولياء یا «رسالة صفيالدين بن ظافر»، تألیف ابن ظافر خزرجی (درگذشته 682ق)، در ذکر احوالات، حکایات و کرامات عرفا و صوفیه است. این رساله با مقدمه و تحقیق عبدالرحیم سایح منتشر شده است.
محقق کتاب در مقدمهاش لزوم اطلاع از احوالات بزرگان صوفیه را اینگونه توضیح میدهد: «ازآنجاکه تصوف اسلامی و علمای آن نقش آشکاری در انتشار اسلام در قاره آفریقا و غیر آن داشتهاند، بر ما لازم است که اساس و اصول و قواعد و جایگاه آن را بشناسیم»[۱]. وی سپس به بررسی تاریخچه تصوف پرداخته و در آخر چنین مینویسد: «کسی که میخواهد معنای تصوف را بداند باید آن را در زندگی صوفیه بیابد؛ چراکه تصوف در حقیقت سلوک عملی است»[۲].
اخبار و اطلاعاتی که ابن ظافر در «أخبار الأولياء» از اعلام و شخصیتها میدهد، مورد توجه محققین قرار گرفته که حاکی از اهمیت کتاب است: «رباط رامـشت، وقـف صوفیان و مـحل اسـتقرار آنـان بود و کاربرد آموزشی و پژوهـشی داشت. منابع از عالمانی یاد کردهاند که بهطور موقت یا دائم در این مکان سکونت گزیدهاند. شیخ شهابالدین سهروردی (درگذشته ٦٣٢ق) صـاحب کـتاب «عـوارف المـعارف» از جـمله منزلگزیدگان در این رباط بوده است. ابن ظافر در «أخبار الأولياء» از دیداری عاشقانه میان او و شیخ عبدالله دکالی، مشهور به ابولکوط (درگذشته ٦٢٩ق)، که صاحب کرامات نیز بود، در هـمین رباط خبر داده است»[۳]. یا از ملاقات سهروردی با شیخ علی کردی سخن گفته است[۴]. یا در جایی دیگر چنین آورده است: «از اشبیلیه بههمراه گروهی به قصد سیاحت خارج شدیم و محیالدین بن عربی نیز یکی از ما بود...»[۵].
ابن ظافر ابتدا از کرامات کسانی چون ابویحیی بن شافع، علمالدین منفلوطی، یعقوب مغربی و ابوالقاسم مراغی بهتفصیل سخن گفته است و پس از آن تحت عنوان «بعضی از اولیایی که دیدم و کرامات ایشان»، از عبدالقادر اسکندرانی، ضرغام مسیری و برخی دیگر بهاختصار یاد کرده است[۶].
ازآنجاکه رساله صفیالدین بن ظافر، حاوی الفاظ عامیانه مورد استفاده زمان خود، اسلوب غیر رایج، خطاهای لغوی فراوان و نیز فاقد فصول یا عناوین بوده است، عبدالرحیم سایح در تحقیق کتاب به این موارد توجه داشته است[۷].
پانویس
منابع مقاله
- مقدمه محقق و متن کتاب.
- داداشنژاد، منصور، «رباط رامشت: خدمات و اقدامات تاجری ایرانی در مکه در سده ششم هجری»، مجله: تاریخ و تمدن اسلامی، پاییز و زمستان 1392، شماره 18، صفحه 17 تا 36، به آدرس اینترنتی:
https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1062621