ابوالفداء، اسماعیل بن علی: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'ني ' به 'نی') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۸۱: | خط ۸۱: | ||
[[تقویم البلدان]] | [[تقویم البلدان]] | ||
[[ | [[الكناش في النحو و التصريف]] | ||
[[رده:زندگینامه]] | [[رده:زندگینامه]] |
نسخهٔ ۲ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۷:۰۰
نام | ابوالفداء، اسماعیل بن علی |
---|---|
نامهای دیگر | ابوالفداء حموی
ملک الموید عمادالدین ابوالفداء صاحب حماة، اسماعیل بن الافضل علی ابوالفداء عمادالدین اسماعیل |
نام پدر | علی |
متولد | 672ق برابر با 1273م |
محل تولد | دمشق |
رحلت | 732ق یا 1331م |
اساتید | |
برخی آثار | تاريخ أبيالفداء المسمی المختصر في أخبار البشر |
کد مؤلف | AUTHORCODE02108AUTHORCODE |
ابوالفِدا، اسماعیل بن علی بن محمود بن محمد بن عمر بن شاهنشاه بن ايوب بن شادى بن مروان (672-732ق)، مشهور به الملک المؤید عمادالدین ایوبی، مورخ و جغرافىدان و حکمران عرب. شاهزادهای ایوبی، حاکم موروثی شهر حماة، و از فرماندهان مسلمانان در جنگهای صلیبی در شام. لقب او ابتدا الملك الصالح بود كه پس از مدتى به الملك المؤيد تغيير يافت، ولى در غرب او را بيشتر با كنيه ابوالفدا مىشناسند.
خاندان ابوالفداء
ابوالفدا كه از خاندان ايوبيان بود، نياى بزرگ او شاهنشاه برادر صلاحالدين ايوبى بوده است - در دمشق تولد يافت. در آن زمان خانواده او به سبب ترس از حمله تاتارها حماة را ترك گفته و به دمشق آمده بودند.
همراهی ابوالفداء در جنگ با صلیبیان
وى در 12 سالگى همراه پدر و پسر عمش، المظفر محمود ثانى امیرحماة در محاصره و فتح دژ مرقب و بيرون راندن صليبيان از آن دژ شركت جست. همچنين هنگامى كه 16 ساله بود، در پیکار برای بيرون راندن صليبيان از طرابلس شركت نمود و در 691ق، در فتح قلعه روم به فرماندهى الاشرف خليل بن سلطان قلاوون، شركت داشت. در 697ق در لشكركشى به ارمنستان صغير تحت فراندهى لاچين، سلطان مملوك كه گویا همراه صليبيان به فلسطين آمده و سپس جانب مسلمانان را گرفته و تا مقام سلطانى ارتقاء يافته بود، مشاركت داشت.
مناصب حکومتی
وى از 698ق و در زمان الناصر جانشين لاچين با ممالیک رابطه كامل برقرار نمود و تا پایان زندگى به آنان وفادار ماند. وى در 698ق، هنگامى كه حكومت ايوبيان در حماة قطع شد، به خدمت فرمانروايان آن سرزمین و به ديگر سخن، به خدمت ممالیک مصر درآمد و حمايت الناصر محمد بن قلاوون را جلب نمود. در 701ق، در دومین حمله ممالیک به ارمنستان و نيز جنگ با مغولان در آسياى صغير شركت داشت. در همین ايام، نخستين بار به قصر سلطان در قاهره رفت و با احترام مورد پذيرايى قرار گرفت و دو سال بعد با داشتن حق جانشين موروث به نيابت حماة منصوب گرديد و از آن پس در كاخ خود سكنى گزيد و اغلب برای شركت در مراسم باشكوه به قاهره مىرفت.
وى چند بار روانه مكه و زيارت بيتالله الحرام شد و گاه در این سفرها، الناصر سلطان مصر را همراهى مىكرد كه یکى از این سفرها در 719ق بوده است. وى بار ديگر در لشكركشى به آسياى صغير شركت كرد. او چند بار برای به دست آوردن حكومت حماة تلاش كرد و سرانجام در 17 محرم 720ق، الملك المؤيد لقب گرفت و بر همه فرمانروايان سرزمین شام برترى يافت.
هنگام اقامت در مصر از سلطان اجازه گرفت كه امارت حماة در خاندان او باقى بماند و پس از وى پسرش به امارت آنجا منصوب گردد. وى هنگام سفر مصر، به اسكندريه رفت و در مجالس پذيرايى با شكوه از شخصيتهاى مهم از جمله سفير خايمه دوم پادشاه آراگون و نيز سفير خان مغول حضور يافت. سپس همراه سلطان به مصر عليا سفر كرد و از شهر دندره در ساحل چپ رود نيل ديدن نمود.
ابوالفدا و اخلاف او مدتى دراز بر مسند قدرت باقى نماندند. پس از او پسرش ناصرالدين محمد در ربيعالثانى 723ق به جاى پدر نشست و در 741ق درگذشت. در 742ق نوهاش به سبب اوضاع و احوال آن زمان توانست تنها عنوان امیر را برای خود محفوظ دارد، ولى در 758ق با مرگ او دوران فرمانروايى دودمان ابوالفدا بر حماة به پایان رسيد.
وفات
وى اواخر عمر را به آرامى در حماة گذرانيد و در همانجا در 23 محرم الحرام 732ق درگذشت. آرامگاه ابوالفدا در جامع الدهشه (يا جامع الحيايا) كه خود آن را بنا كرده بود، برجاست.
آثار
زندگى پرتحرك و اداره امور دولت، مانع از آن نبود كه ابوالفدا به تأليف آثار در زمینههاى مختلف بپردازد، چنانكه وى داراى آثار بسيارى در زمینه تاريخ، جغرافيا، صرف و نحو، حديث، فقه، ادبيات، طب و نيز اديان است. از آثار او المختصر في اخبار البشر، تقویم البلدان، الكناش، العروض و الاطوال، نظم الحاوى الصغير، الموازين، التبر المسبوك في تواريخ الملوك، مختصر اللطائف السنية في التواريخ الاسلامية و شرح نظم الكافية را مىتوان نام برد[۱].
پانویس
- ↑ رضا، عنایت الله، ج6، ص115-118
منابع مقاله
رضا، عنایت الله، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ اول، 1373.