پولاک، یاکوب ادوارد: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'مولف' به 'مؤلف') |
جز (جایگزینی متن - ' )' به ')') |
||
(۱۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
<div class= | <div class="wikiInfo"> | ||
[[پرونده:NUR06274.jpg|بندانگشتی|پولاک، یاکوب ادوارد]] | [[پرونده:NUR06274.jpg|بندانگشتی|پولاک، یاکوب ادوارد]] | ||
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | ||
|- | |- | ||
! نام!! data-type= | ! نام!! data-type="authorName" |پولاک، یاکوب ادوارد | ||
|- | |- | ||
| | |نامهای دیگر | ||
|data-type= | | data-type="authorOtherNames" | پولاک نمساوی | ||
پولاک، ادوارد یاکوب | پولاک، ادوارد یاکوب | ||
Jakob Eduard Polak | |||
|- | |- | ||
|نام پدر | |نام پدر | ||
|data-type= | | data-type="authorfatherName" | | ||
|- | |- | ||
|متولد | |متولد | ||
|data-type= | | data-type="authorbirthDate" |۱۲ نوامبر ۱۸۱۸م | ||
|- | |- | ||
|محل تولد | |محل تولد | ||
|data-type= | | data-type="authorBirthPlace" |مورژینا، بوهم آلمان | ||
|- | |- | ||
|رحلت | |رحلت | ||
|data-type= | | data-type="authorDeathDate" |۸ اکتبر ۱۸۹۱م | ||
|- | |- | ||
|اساتید | |اساتید | ||
|data-type= | | data-type="authorTeachers" | | ||
|- | |- | ||
|برخی آثار | |برخی آثار | ||
|data-type= | | data-type="authorWritings" |[[سفرنامه پولاک؛ ایران و ایرانیان]] | ||
|-class= | |- class="articleCode" | ||
|کد مؤلف | |کد مؤلف | ||
|data-type= | | data-type="authorCode" |AUTHORCODE06274AUTHORCODE | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
'''ياكوب ادوارد پولاک''' (1818- ۱۸۹۱م)، اولین معلم طب در مدرسه دارالفنون، پزشک دربار ناصرالدین شاه و ایرانگرد محقق اتریشی | |||
== ولادت == | |||
او در ۱۲ نوامبر ۱۸۱۸م در مورژینا در ناحیهای از ایالت بوهم در غرب چکسلواکی به دنيا آمد. او فرزند یک خانوادهٔ بسیار فقیر یهودی بود. | |||
== تحصیلات == | |||
او تحصیلات خود را در رشتههای پزشکی و مردمنگاری در دانشگاههای وین و پراگ به پایان رساند و در رشتهٔ پزشکی زنان تخصص گرفت. | |||
از اولين پزشکان خارجى بود كه به دعوت ميرزا تقى خان امیرکبیر وارد ايران شد تا به تدريس پزشکى و جراحى در دارالفنون بپردازد. | |||
وى گرچه معلم طب و جراحى بود، ولى خود سمت خويش را داروسازى نوشته است. ظاهراً استخدام او هم به عنوان معلم داروسازى يا حكمت كه مجموعه معلومات طبى آن عصر بوده، صورت گرفته است. كتابهاى مهمى نيز در اين زمينه به دستيارى شاگردان خود تأليف كرد كه معرّف هميشگى اوست. او در ميانه سالهاى 1860- 1851م در ايران زيسته و در سال 1855م پس از مرگ دكتر كلوله و پيش از استخدام دكتر طلوزان، به عنوان طبيب مخصوص ناصرالدين شاه انجام وظيفه مىكرده است. او پس از ده سال اقامت در ايران به وطن خود بازگشت و كتابى درباره ايران نوشت، به نام «ايران، سرزمين و مردم آن». او علاوه بر اين كتاب، آثار ديگرى نيز درباره ايران انتشار داده است. او در سال 1883م بار ديگر به ايران سفر كرد و به مطالعه و تحقيق در منطقه الوند پرداخت. | وى گرچه معلم طب و جراحى بود، ولى خود سمت خويش را داروسازى نوشته است. ظاهراً استخدام او هم به عنوان معلم داروسازى يا حكمت كه مجموعه معلومات طبى آن عصر بوده، صورت گرفته است. كتابهاى مهمى نيز در اين زمينه به دستيارى شاگردان خود تأليف كرد كه معرّف هميشگى اوست. او در ميانه سالهاى 1860- 1851م در ايران زيسته و در سال 1855م پس از مرگ دكتر كلوله و پيش از استخدام دكتر طلوزان، به عنوان طبيب مخصوص ناصرالدين شاه انجام وظيفه مىكرده است. او پس از ده سال اقامت در ايران به وطن خود بازگشت و كتابى درباره ايران نوشت، به نام «ايران، سرزمين و مردم آن». او علاوه بر اين كتاب، آثار ديگرى نيز درباره ايران انتشار داده است. او در سال 1883م بار ديگر به ايران سفر كرد و به مطالعه و تحقيق در منطقه الوند پرداخت. | ||
وى در مريضخانه دولتى كه نخستين بيمارستان مدرن ايران بود، به كار | وى در مريضخانه دولتى كه نخستين بيمارستان مدرن ايران بود، به كار پزشکى مىپرداخت و اولين كتاب مرجع آناتومى را در ايران نوشت كه توسط يكى از شاگردانش به نام ميرزا محمدحسين افشار به فارسى ترجمه شد. | ||
وى در مدتى كه در ايران بود، فارسى را فراگرفته و به روانى صحبت مىكرد. او به مناطق مختلف ايران سفر كرد و تمام چيزهايى را كه مىديد، در خاطراتش به رشته تحرير درآورد. كتاب خاطراتش در سال 1982 به فارسى نيز ترجمه شد. | وى در مدتى كه در ايران بود، فارسى را فراگرفته و به روانى صحبت مىكرد. او به مناطق مختلف ايران سفر كرد و تمام چيزهايى را كه مىديد، در خاطراتش به رشته تحرير درآورد. كتاب خاطراتش در سال 1982 به فارسى نيز ترجمه شد. | ||
وى سرانجام در | == وفات == | ||
وى سرانجام در ۸ اکتبر ۱۸۹۱م در سن 72 سالگى در شهر وين درگذشت. وى از برجستهترين و تاثيرگذارترين معلمین دارالفنون بود. | |||
==وابستهها== | |||
{{وابستهها}} | |||
[[سفرنامه پولاک؛ ایران و ایرانیان]] | [[سفرنامه پولاک؛ ایران و ایرانیان]] | ||
خط ۵۳: | خط ۶۵: | ||
[[رده:زندگینامه]] | [[رده:زندگینامه]] | ||
[[رده:خاورشناسان]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۵ اکتبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۰۴
نام | پولاک، یاکوب ادوارد |
---|---|
نامهای دیگر | پولاک نمساوی
پولاک، ادوارد یاکوب Jakob Eduard Polak |
نام پدر | |
متولد | ۱۲ نوامبر ۱۸۱۸م |
محل تولد | مورژینا، بوهم آلمان |
رحلت | ۸ اکتبر ۱۸۹۱م |
اساتید | |
برخی آثار | سفرنامه پولاک؛ ایران و ایرانیان |
کد مؤلف | AUTHORCODE06274AUTHORCODE |
ياكوب ادوارد پولاک (1818- ۱۸۹۱م)، اولین معلم طب در مدرسه دارالفنون، پزشک دربار ناصرالدین شاه و ایرانگرد محقق اتریشی
ولادت
او در ۱۲ نوامبر ۱۸۱۸م در مورژینا در ناحیهای از ایالت بوهم در غرب چکسلواکی به دنيا آمد. او فرزند یک خانوادهٔ بسیار فقیر یهودی بود.
تحصیلات
او تحصیلات خود را در رشتههای پزشکی و مردمنگاری در دانشگاههای وین و پراگ به پایان رساند و در رشتهٔ پزشکی زنان تخصص گرفت.
از اولين پزشکان خارجى بود كه به دعوت ميرزا تقى خان امیرکبیر وارد ايران شد تا به تدريس پزشکى و جراحى در دارالفنون بپردازد.
وى گرچه معلم طب و جراحى بود، ولى خود سمت خويش را داروسازى نوشته است. ظاهراً استخدام او هم به عنوان معلم داروسازى يا حكمت كه مجموعه معلومات طبى آن عصر بوده، صورت گرفته است. كتابهاى مهمى نيز در اين زمينه به دستيارى شاگردان خود تأليف كرد كه معرّف هميشگى اوست. او در ميانه سالهاى 1860- 1851م در ايران زيسته و در سال 1855م پس از مرگ دكتر كلوله و پيش از استخدام دكتر طلوزان، به عنوان طبيب مخصوص ناصرالدين شاه انجام وظيفه مىكرده است. او پس از ده سال اقامت در ايران به وطن خود بازگشت و كتابى درباره ايران نوشت، به نام «ايران، سرزمين و مردم آن». او علاوه بر اين كتاب، آثار ديگرى نيز درباره ايران انتشار داده است. او در سال 1883م بار ديگر به ايران سفر كرد و به مطالعه و تحقيق در منطقه الوند پرداخت.
وى در مريضخانه دولتى كه نخستين بيمارستان مدرن ايران بود، به كار پزشکى مىپرداخت و اولين كتاب مرجع آناتومى را در ايران نوشت كه توسط يكى از شاگردانش به نام ميرزا محمدحسين افشار به فارسى ترجمه شد.
وى در مدتى كه در ايران بود، فارسى را فراگرفته و به روانى صحبت مىكرد. او به مناطق مختلف ايران سفر كرد و تمام چيزهايى را كه مىديد، در خاطراتش به رشته تحرير درآورد. كتاب خاطراتش در سال 1982 به فارسى نيز ترجمه شد.
وفات
وى سرانجام در ۸ اکتبر ۱۸۹۱م در سن 72 سالگى در شهر وين درگذشت. وى از برجستهترين و تاثيرگذارترين معلمین دارالفنون بود.