الشيخ عبدالقادر الجيلاني و أعلام القادرية: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - ' (ص)' به '(ص)') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
تصوف اسلامی نیز با شیوع ادعای وصول به حقیقت، همه فرایض و تکالیف شرعیه را کنار نهاد، و در سراشیبی انحراف از مسیر اعتدال گرفتار گردید و به دنبال چنین تفکری؛ انواع شطحیات، و زد و خوردها و نظریات فلسفی مانند وحدت وجود و اتحاد و حلول شکل گرفت. بعلاوه جهل بسیاری از شیوخ صوفیه موجب رواج افراد جاهل و عوام فریب گردید که افسانهها و خرافات را منتشر میکردند و حقه بازی و حیلهگری را منتشر میکردند. این جماعت تصویر اسلام و واقعیت تصوف را تحریف کردند و عقل را به پایینترین سطوح آن رساندند. در چنین عصری گروهی از مردم به تصوف هجوم آورده، تا آن را وسیلهای برای رسیدن به اهداف و ارضاء جاهطلبیهای خود قرار دهند.<ref>ر.ک: همان، ص10</ref> | تصوف اسلامی نیز با شیوع ادعای وصول به حقیقت، همه فرایض و تکالیف شرعیه را کنار نهاد، و در سراشیبی انحراف از مسیر اعتدال گرفتار گردید و به دنبال چنین تفکری؛ انواع شطحیات، و زد و خوردها و نظریات فلسفی مانند وحدت وجود و اتحاد و حلول شکل گرفت. بعلاوه جهل بسیاری از شیوخ صوفیه موجب رواج افراد جاهل و عوام فریب گردید که افسانهها و خرافات را منتشر میکردند و حقه بازی و حیلهگری را منتشر میکردند. این جماعت تصویر اسلام و واقعیت تصوف را تحریف کردند و عقل را به پایینترین سطوح آن رساندند. در چنین عصری گروهی از مردم به تصوف هجوم آورده، تا آن را وسیلهای برای رسیدن به اهداف و ارضاء جاهطلبیهای خود قرار دهند.<ref>ر.ک: همان، ص10</ref> | ||
از این رو در نقاط مختلف کشورهای اسلامی عالمان ربانی و وارثان دین محمدی (ص) قیام کردند و مردم را به بازگشت به ایمان واقعی دعوت کردند و شیخ عبدالقاهر گیلانی در صف اول مبلغان قرار دارد. | از این رو در نقاط مختلف کشورهای اسلامی عالمان ربانی و وارثان دین محمدی(ص) قیام کردند و مردم را به بازگشت به ایمان واقعی دعوت کردند و شیخ عبدالقاهر گیلانی در صف اول مبلغان قرار دارد. | ||
نوشتن درباره [[گیلانی، عبدالقادر|شیخ عبدالقادر]] در پایان قرن بیستم، یک ضرورت فوری است، زیرا انسان اکنون بیش از هر زمان دیگری فشار آموزههای مادیگرایانه را احساس میکند. فشار نیازهای بدن و معیشت سخت، به او هجوم آورده، او نیازمند به چیزی است که ذهنش را خشنود سازد و روحش را پر کند و اعتماد به نفس او را به او بازگرداند.<ref>ر.ک: همان</ref> | نوشتن درباره [[گیلانی، عبدالقادر|شیخ عبدالقادر]] در پایان قرن بیستم، یک ضرورت فوری است، زیرا انسان اکنون بیش از هر زمان دیگری فشار آموزههای مادیگرایانه را احساس میکند. فشار نیازهای بدن و معیشت سخت، به او هجوم آورده، او نیازمند به چیزی است که ذهنش را خشنود سازد و روحش را پر کند و اعتماد به نفس او را به او بازگرداند.<ref>ر.ک: همان</ref> |
نسخهٔ ۱۵ اکتبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۹:۵۷
الشيخ عبد القادر الجيلاني و أعلام القادرية | |
---|---|
پدیدآوران | درنيقه، محمد احمد (نویسنده) |
ناشر | الدار العربية للموسوعات |
مکان نشر | لبنان - بيروت |
سال نشر | 1427ق. = 2006م. |
چاپ | يکم |
موضوع | عبد القادر جيلاني، عبد القادر بن ابي صالح، ??? - ?61ق. - سرگذشت نامه
قادريه تصوف - متون قديمي تا قرن 14 عرفان - دفاعيهها و رديهها |
زبان | عربي |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | /ع2د4 / 292/34 BP |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
الشيخ عبدالقادر الجيلاني و أعلام القادرية در زندگی و آراء و نظرات شیخ عبدالقادر گیلانی و نیز دیگر بزرگان قادریه
در قرن پنجم (یازدهم میلادی) مردم زمانه از عصر نبوت فاصله گرفتند، و ارواح در غفلت و سرگرمی فرو رفتند و اخلاق تباه شد و اختلافات گسترش یافت و وسوسهها و تهمتها و کینهها افزوده گردید. جنگهای داخلی و خارجی فراوان گردید و مردم در مصیبتها و بلاها گرفتار شدند و درهم شکستند.[۱]
تصوف اسلامی نیز با شیوع ادعای وصول به حقیقت، همه فرایض و تکالیف شرعیه را کنار نهاد، و در سراشیبی انحراف از مسیر اعتدال گرفتار گردید و به دنبال چنین تفکری؛ انواع شطحیات، و زد و خوردها و نظریات فلسفی مانند وحدت وجود و اتحاد و حلول شکل گرفت. بعلاوه جهل بسیاری از شیوخ صوفیه موجب رواج افراد جاهل و عوام فریب گردید که افسانهها و خرافات را منتشر میکردند و حقه بازی و حیلهگری را منتشر میکردند. این جماعت تصویر اسلام و واقعیت تصوف را تحریف کردند و عقل را به پایینترین سطوح آن رساندند. در چنین عصری گروهی از مردم به تصوف هجوم آورده، تا آن را وسیلهای برای رسیدن به اهداف و ارضاء جاهطلبیهای خود قرار دهند.[۲]
از این رو در نقاط مختلف کشورهای اسلامی عالمان ربانی و وارثان دین محمدی(ص) قیام کردند و مردم را به بازگشت به ایمان واقعی دعوت کردند و شیخ عبدالقاهر گیلانی در صف اول مبلغان قرار دارد.
نوشتن درباره شیخ عبدالقادر در پایان قرن بیستم، یک ضرورت فوری است، زیرا انسان اکنون بیش از هر زمان دیگری فشار آموزههای مادیگرایانه را احساس میکند. فشار نیازهای بدن و معیشت سخت، به او هجوم آورده، او نیازمند به چیزی است که ذهنش را خشنود سازد و روحش را پر کند و اعتماد به نفس او را به او بازگرداند.[۳]
نویسنده این کتاب را به دو قسمت تقسیم نموده، در قسمت اول به بررسی زندگی و آراء و نظرات شیخ عبدالقادر گیلانی میپردازد. و در قسمت دوم به اعلام و بزرگان قادریه پرداخته که کوشیدند راه شیخ عبدالقادر را بروند.[۴] بخش اول کتاب از دو فصل تشکیل شده است. در فصل اول از قسمت اول کتاب، به زندگانی شیخ عبدالقادر گیلانی پرداخته و در آن از نسب ایشان و ولات و پرورش ایشان و نیز از وفات، تألیفات ایشان و شخصیت ایشان سخن گفته است.[۵] در فصل دوم به آراء ایشان در مقامات و احوال طریق صوفیه پرداخته است[۶] که برخی از آن مقامات عبارتند از: توبه[۷]، ورع[۸]، خلوت[۹]، زهد[۱۰]، محبت به خدای تعالی[۱۱]، محبت به رسول[۱۲] و..... در فصل سوم کتاب که در واقع قسمت دوم کتاب است به بیان برخی از اعلام و بزرگان صوفیه قادریه پرداخته است که درآن نام 319 تن از بزرگان صوفیه وجود دارد[۱۳].
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب