مشاوره و راهنمایى در تعلیم و تربیت اسلامى: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
}} | }} | ||
{{کاربردهای دیگر|تربیت اسلامی (ابهام زدایی)}} | |||
'''مشاوره و راهنمایى در تعلیم و تربیت اسلامى'''، تألیف [[سید مهدی حسینی (بیرجندی)]] کتابی است که در آن تلاش شده با بهرهگیرى از کتاب، سنت، اجماع و عقل(ص 19)به گوشههایى از رهیافتهای فرهنگ اسلامى دربارۀ مشاوره و راهنمایى اشارت رود. | '''مشاوره و راهنمایى در تعلیم و تربیت اسلامى'''، تألیف [[سید مهدی حسینی (بیرجندی)]] کتابی است که در آن تلاش شده با بهرهگیرى از کتاب، سنت، اجماع و عقل(ص 19)به گوشههایى از رهیافتهای فرهنگ اسلامى دربارۀ مشاوره و راهنمایى اشارت رود. |
نسخهٔ ۹ اکتبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۷:۱۵
مشاوره و راهنمایى در تعلیم و تربیت اسلامى | |
---|---|
پدیدآوران | حسینی (بیرجندی) سید مهدی (نویسنده) |
ناشر | انتشارات امیر کبیر |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | 1375ش |
چاپ | دوم |
موضوع | تعلیم و تربیت |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | |
مشاوره و راهنمایى در تعلیم و تربیت اسلامى، تألیف سید مهدی حسینی (بیرجندی) کتابی است که در آن تلاش شده با بهرهگیرى از کتاب، سنت، اجماع و عقل(ص 19)به گوشههایى از رهیافتهای فرهنگ اسلامى دربارۀ مشاوره و راهنمایى اشارت رود.
کتاب در دو بخش و بیست و پنج فصل، سامان یافته است.
بخش اول: مشاوره
در فصل اول، از اهمیت مشاوره از دیدگاه قرآن و حدیث مىگوید و به نمونههایى از مشاورههای رسول خدا(ص)و امامان معصوم(ع)اشاره مىکند و با تلخیص سخن و نتیجهگیرى از بحث به بسیارى از مشکلات فراگیران در مدرسه مىپردازد تا اهمیت و ضرورت مشاوره در مدرسه را برساند.
در فصل دوم به هدفهای مشاوره مىپردازد و با برشماردن آنها به هدفهای پیامبر اکرم(ص)و امامان(ع)از مشاوره مىرسد و پس از اشاره به ده مورد آن، مىکوشد معلوم دارد، آیا مشاوره معصوم(ع)براى بهرهگیرى از دیدگاه دیگران بوده و یا فلسفهای دیگر داشته است. آنگاه از هدفهای مشاوره در تعلیم و تربیت یاد مىکند.
فصل سوم. موارد شور: اسلام درباره قوانین الهى و شرح و تفسیر پیامبر و امام از آنها، شور را برنمىتابد. بنابراین، دربارۀ چگونگى اجراى حکم و نیز امورى که حکم صریحى دربارۀ آنها نرسیده است مىتوان مشورت کرد. موارد شور در سنت رسول اکرم(ص)و مدرسه دیگر نکات این گفتار است.
فصل چهارم. شرایط مشاور: از کاوش در احادیث برمىآید که مشاور باید داراى ویژگیهای زیر باشد: عاقل، آزاد، دیندار، صمیمى، رازدار، صاحبنظر، خردمند و حقیقتبین، دوراندیش، حکیم و دانشور، باتجربه و آزموده، پرهیزگار و خداترس و امانتدار. همچنین بنابر روایات موجود از مشورت با کسان زیر باید پرداخت: احمق، بخیل، ترسو، حریص، زنان کمخرد، دروغزن، نادان، برده، فرومایه، آنکه بدو اعتماد نیست و کسى که با موضوع مشورت آشنا نباشد. پس از این، ویژگیهای مشاور مدرسه شرح و شماره مىشود.
فصل پنجم. وظایف و دستور العمل مشاوران: شرح اصول ششگانهای که مشاور باید در مشورت بدانها پاىبند باشد و شرح وظایف مشاور در مدرسه نکتههای آمده در این فصل است.
فصل ششم. وظیفۀ مراجعهکننده در مشاوره: مشورتخواه، نخست باید از خداوند خیر بخواهد، آنگاه به رایزنى روى کند. چنانچه مشورتخواه براساس ضوابط آمده در فصل چهارم کتاب کسى را به مشورت برگزید و با او مشاوره کرد، سزاوار نیست به دیدگاه وى بىاعتنا باشد. با این حال در مشاوره حق تصمیمگیرى نهایى با مشورتخواه است. مشاوران مدرسه، باید فراگیران و پدر و مادر آنها را با خدمات مشاورهای آشنا کنند تا آنها بهتر بتوانند با وظایف خود آشنا شوند و از مشاوره بهره گیرند.
در فصل هفتم، از فنون دوازدهگانه مشاوره یاد مىکند و در قالب این فنون، روشهای دست یافتن به هدفهای مشاوره را پیش رو مىنهد.
فصل هشتم. تفکر و خویشتنشناسى در مشاوره: در این فصل، با توجه به اهمیت و نقش تفکر و خویشتنشناسى مشاور و مشورتخواه در مشاوره، به اهمیت تفکر و خویشتنشناسى در آیات و روایات مىپردازد.
در فصل نهم، از توکل و توبه و ارتباط آن دو با مشاوره مىگوید و از این رهگذر توکل را معنا مىکند و به اهمیت آن در اجراى تصمیمات مبتنى بر مشاوره مىپردازد و وظایف مشاور را در توجیه فراگیران نسبت به توکل مىآورد. سپس به معناى توبه و ضرورت و فضایل آن اشاره مىکند و شرایط پذیرش توبه را یاد مىکند و از نیاز افراد خطاکار به مشاوره و راهنمایى مىگوید و در پایان مىافزاید، افراد گناهکار و پشیمان، باید در زمینههای نهگانهای بصیرت یابند. آنگاه آن زمینهها را شرح و شماره مىکند.
فصل دهم. رابطه ایمان با مشاوره: در این فصل ایمان را معنا مىکند. ویژگیهای آن را برمىشمارد. از موارد توجه به ایمان مشورتخواه در مشاوره مىگوید و به فنون مشاوره نسبت به دینمداران مىپردازد. آنگاه به ایمان و نقش آن در آموزش درونى مؤمنان اشارت مىکند و تسلیم و رضا را که نمودهای ایمانند شرح مىدهد.
در فصل یازدهم، از پیوند ذکر و دعا با مشاوره مىگوید و با شرح دعا و ذکر و یادآورى نقش آن دو در مشاوره و زمینۀ کاررفت دعا و ذکر، این بخش را پایان مىدهد.
بخش دوم: راهنمائى
فصل دوازدهم. مقدمات: در این فصل، مفهوم راهنمایى و زمینههای تحصیلى، حرفهای و سازشى آن را گوشزد مىکند و از اهمیت راهنمایى در اسلام مىگوید و اصول ششگانه راهنمایى را از زبان قرآن و روایات شرح مىدهد.
فصل سیزدهم. ضرورت برنامه راهنمایى در تفاوتهای فردى: وجود تفاوتهای فردى از عوامل مؤید ضرورت برنامۀ راهنمایى در آموزش و پرورش است. نگارنده در شرح این نکته، با اشاره به آیات و روایات از توجه آنها به تفاوتهای فردى مىگوید و به فلسفه و لزوم تفاوتهای فردى مىپردازد و از اصل توجه به تفاوتهای فردى یاد مىکند و با نتیجهگیرى از بحث، به برنامۀ راهنمایى و لزوم آن در مدارس براى رعایت تفاوتهای فردى در آموزش و پرورش اشارت مىکند.
فصل چهاردهم، خدمات راهنمایى: خدمات چهارگانۀ ارزیابى، اطلاعاتى، کارگمارى و مشاورهای را در این فصل بررسى مىکند.
فصل پانزدهم. راهنمایى حرفهای: هدف تربیت اسلامى، پرورش عبد صالح است و از ویژگیهای عبد صالح، آمادگى او براى حرفهگزینى و اشتغال است؛ بنابراین، باید در تربیت کودک، هدفهایى را پى گرفت که به آمادگى او براى اشتغال انجامد. در روایات به اشتغال و اهمیت آن اشارت رفته است. راهنمایى حرفهای بر اصولى استوار است که باید رعایت شود. یادکرد اهمیت گسترش بخش کشاورزى و بهرهورى از دادههای طبیعت در روایات، فراز انجامین این فصل است.
در فصل شانزدهم، از راهنمایى تحصیلى و اصول چهارگانۀ آن از نگاه روایات مىگوید و هریک را شرح مىکند.
فصل هفدهم. راهنمایى شخصى: راهنمایى شخصى، در زمینۀ مشکلات عاطفى، سازشى، روانى و اجتماعى به افراد کمک مىکند. برخى دانشمندان به دلایلى چند راهنمایى شخصى را در مدرسه لازم نمىدانند؛ اما گفتنى است که مسائل شخصى از مسائل حرفهای و تحصیلى جدایىناپذیر است و جنبههای شخصى راهنمایى شغلى و تحصیلى بسیار اهمیت دارد. بر این اساس است که نگارنده در ادامه بحث از راهنمایى دربارۀ مسائل ازدواج، تفهیم معنا و حدود آزادى و تفهیم لزوم رعایت حدود آزادى یاد مىکند.
فصل هجدهم. راهنمایى در مقاطع مختلف تحصیلى و مراحل زندگى: در این جستار، نخست براساس حدیثى از پیامبر اکرم(ص)، از مراحل سهگانه تربیت مىگوید؛ آنگاه به راهنمایى در پیش از دبستان، دورۀ ابتدایى و دبیرستان و دانشگاه مىپردازد و از نوجوانى و نشانههای بلوغ یاد مىکند و حالات روانى دوران بلوغ و جوانى را یادآور مىشود. لزوم راهنمایى نوجوان و جوان و پارهای موارد آن را مىآورد و سرانجام، ویژگیهای دورۀ میانسالى و بزرگسالى را برمىشمارد.
فصل نوزدهم. راهنمایى دانشآموزان در مورد چگونگى بهرهگیرى از اوقات فراغت:
در این فصل چگونگى گذراندن اوقات فراغت را مىکاود و به نکات زیر اشارت مىکند:
تقسیم اوقات شبانهروز، اهمیت تفریح، چگونگى صرف اوقات فراغت، مسافرت، اسبسوارى، شنا، تیراندازى، آمیزش با دوستان مؤمن و مورد اعتماد، فعالیتهایى که در اوقات فراغت نباید بدانها تن داد و نقش مدرسه در بهرهگیرى بهینه از اوقات فراغت دانشآموز.
فصل بیستم. راهنمایى براى بهداشت روانى: در این فصل از پارهای صفات ناپسند و لزوم پرهیزاندن فراگیران از آنها یاد مىشود مانند: حسد، خشم، کمرویى، شوخچشمى، بدبینى، کینهتوزى، دورویى، دروغزنى، لجاجت، خودبزرگبینى، رغبت و تمایل شدید، رضایت از خود و توقع بیجا، آزمندى، بىاتکائى به تلاش و کوشش، ناامیدى، گرفتگى و ترشرویى و نداشتن اعتماد بهنفس. آنگاه براى حفظ بهداشت روانى دانشآموزان چند نکته را شرح و شماره مىکند.
فصل بیست و یکم. راهنمایى در کلاس درس: معلم براى بهبود وضع آموزش و راهنمایى فراگیران نکات دوازدهگانهای را باید رعایت کند. نگارنده پس از شرح این نکات به شرح مواردى که راهنمایى در ضمن تدریس و اداره کلاس انجام مىشود، مىپردازد و راهنمایى در مسائل انضباطى فراگیران را یادآور مىشود و با گفتگو از راهنمایى در برخورد با دانشآموزان عقبمانده؛ یعنى، آنها که نقص عضو دارند و دانشآموزان یتیم فصل را مىبندد.
فصل بیست و دوم. راهنمایى والدین نسبت به تعلیم و تربیت فرزندان: در این فصل مهمترین مطالب تربیتى را که بایسته است پدران و مادران آنها را بدانند به ترتیب زیر شرح مىدهد: اهمیت توجه به تربیت فرزند، گزینش نام نیک براى فرزند، وظایف آموزشى والدین، وظایف پرورشى آنها؛ یعنى، احترام به کودک، محبت به او، پرهیز از زیادهروى در محبت، رعایت مساوات و عدالت میان کودکان، وفاى به عهد، مواجهه با سختى، پرهیز از آنچه به سرکشى کودک مىانجامد، راهنمایى و نظارت بر معاشرتهای او. برشماردن وظایف فرزند در قبال پدر و مادر نکته دیگر این فصل است.
در فصل بیست و سوم، از راهنمایى کاربرد اصول و مبانى تعلیم و تربیت در مدرسه مىگوید.
در فصل بیست و چهارم، به راهنمایى معلمان در تدریس مىپردازد و از راهنمایى قرآن در کاربرد چشم و گوش در یادگیرى یاد مىکند.
در فصل بیست و پنجم، به پارهای از اصول اعمال روشهای تربیت اشارت دارد[۱].
پانویس
- ↑ رفیعی، بهروز، ص336-340
منابع مقاله
رفیعی، بهروز، کتابشناسی توصیفی و موضوعی تعلیم و تربیت در اسلام، انتشارات بین المللی هدی، تهران، چاپ اول، 1378ش