السیرة النبویة لابن هشام: تفاوت میان نسخهها
Alphabetit (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR19231J1.jpg | عنوان = السیرة النبویة لابن هشام | عنوا...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''السيرة النبوية''' تأليف [[ابن هشام، عبدالملک بن هشام|عبدالملك بن هشام معافرى مصرى]] كه به [[السيرة النبوية|سيره ابن هشام]] شهرت يافته است؛ يكى از دو منبعى است كه در سيره و مغازى پيامبر گرامى اسلام(ص) از اعتبار و شهرت زيادى برخوردار است. اين كتاب در واقع سيره ابن اسحاق است كه ابن هشام آن را تهذيب و تلخيص كرده است. | |||
محمد بن اسحاق مطلّبى (58 - 150ه-) اولین كسى است كه سيره و مغازى رسول خدا(ص) را جمعآورى و تدوين نموده و كتابش به دست ما رسيده است البته كتب مشابه پيش از او وجود داشته ولى باقى نمانده است نام اين اثر كتاب المبتدأ و المبعث و المغازى بوده مىباشد. | |||
==موضوع== | |||
ابن اسحاق اخبار حوادث دوران مكه و مدينه و احوال پيامبر(ص) و بخشى از مباحث مربوط به عصر جاهلى را كه در کتابها و مجموعههاى حديث و تاريخ تا زمان خود يافته در اين اثر ارائه نموده و به خليفه منصور عباسى تقديم كرده است. | |||
اصل كتاب ابن اسحاق به صورتى كه خود تدوين كرده بود امروزه در دست نيست اما چند روايت كامل و ناقص از آن موجود است كه مفصل ترين آنها [[السيرة النبوية|سيره ابن هشام]] است. ابن هشام از طريق زياد بن عبداللّه بكائى روايت و آن را تهذيب و تلخيص كرده است. روايت ديگر از سيره ابن اسحاق را [[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]] در تاريخ خود آورده است. اين كتاب، روايتى هم به نقل يونس بن بكير شيبانى (م 199) و محمد بن سلمه باهلى دارد. بخشى از مغازى ابن اسحاق به روايت يونس كه به كوشش محمد حميد اللّه با عنوان «سيرة ابن اسحاق» چاپ شده تقريباً در الفاظ با [[السيرة النبوية|سيره ابن هشام]] منطبق است. | |||
==حذفیات== | |||
ابن هشام که سیرهء ابن اسحاق را از یکی از کاملترین و دقیقترین روایات یعنی روایت زیاد بن عبد اللّه بکّایی اخذ کرده است، مقید به نقل همهء اقوال و گفتههای ابن اسحاق نبوده و برخی مطالب را افزوده و از برخی کاسته است بهطور کلی آنچه را که ابن هشام بنابه قول خودش از کتاب ابن اسحاق حذف کرده است به چهار قسمت تقسیم میشوند: | |||
1) مطالبی که در آناز پیامبر اکرم(ص)ذکری نبوده و یا آیهای از آیات قرآن در مورد آن نازل نشده است و یا مطلبی از مطالب مربوط به قرآن را تأیید یا تبیین نکرده و یا به درستی آن گواه نبوده است. این مطالب عبارتند از: اخبار و قصص مربوط به آغاز خلقت و تاریخ انبیاء از آدم تا عیسی(ع)به استثنای قسمت مربوط به فرزندان اسماعیل و اخبار مربوط به ملوک یمن و پدیدار شدن دین عیسی در نجران، حکایات مربوط به تاریخ مکه در دوران قبل از اسلام به جز آن قسمت که با بعثت پیامبر(ص)مرتبط بوده نیز حذف شده است. | |||
2)اشعاری که ابن اسحاق ضمن وقایع و حوادث آورده است ولی شعرشناسان آن را تأیید نکردهاند. | |||
3)اخبار و روایاتی که ممکن بوده است بعضی از مردم را بیازارد ویا گفتن آنها قبیح شمرده شود. | |||
4)اخباری که زیاد بن عبد اللّه بکّایی تأیید نکرده و از ذکر آنها اجتناب کرده است. | |||
حذف مطالب مربوط به قسمت اول میتواند یک حذف طبیعی باشد. هرچند ذکر آنها میتوانست فواید تاریخی دیگری داشته باشد ولی با توجه به عدم ارتباط آنها با زندگی پیامبر اسلام، به تاریخ پیامبر اسلام و زندگینامه آن حضرت لطمهای نمیزند و حتی این کار میتواند در مورد سیره یک کار پسندیده نیز باشد. | |||
در مورد مطالب مربوط به قسمت دوم باوجوداین که گاهی ابن هشام اشعاری را به خاطر انکار شعرشناسان حذف کرده است، ولی در بسیاری از مواقع نیز هرگاه که وی اانکار شعرشناسان در مورد شعری را میآورد بعد از نقل خود اشعار است، مثلا در یکی از سریهها که حمزه عهدهدار آن بوده است، 14 بیت شعر از او نقل کرده و در جواب آن نیز 15 بیت از ابو جهل نقل نقل میکند و بعد از نقل هرکدام، میگوید اکثر دانایان به شعر آن را انکار کردهاند. 23 | |||
همانطوریکه گاهی مطالب مربوط به علی(ع)را حذف کرده است، اشعار و یا اخباری که دلالت برایمان ابو طالب به پیامبر اسلام (ص)داشته نیز حذف شده است که در تحقیقات جدید نیز به آنها اشاره شده است. 24این امر نیز ناشی از کوشش عباسیان برای برتری دادن خود و آل عباس برعلویان بوده است که به نویسندگان اجازه نمیداده است هر مطلبی در مورد ابو طاللب و یا علی(ع)بیان شود. البته در سیرهء ابن هشام مطالبی فراوانی در مورد جانفشانیهای ابو طالب آمده ولی گاهی اشعار و اخباری نیز حذف شده است. | |||
یکی دیگر از مواردی که ابن هشام مطلبی را حذف کرده و اشکال شکی نیست که در تمامی ادوار سیرهنویسی، گرایشهای سیاسی، مذهبی و قبیلهای در نگارش سیرهها نقش داشته است | |||
سیرهنویسی در مدینه آغاز شد و مهمترین و بهترین سیرهها مربوط به نسلهای سه گانهء سیرهنویسان مدینه است سندی نداشته است و عدم ذکر آن به دلیل رد اعتبار آن از سوی دیگر مورخان و محدثان نبوده، این است که در سال دوم هجرت، پیامبر (ص)در آغاز غزوهء بدر با یاران خود به مشورت پرداخت. ابن هشام مینویسد در پاسخ به نظرخواهی پیامبر(ص)ابو بکر برخاست و به خوبی سخن گفت. سپس عمر برخاست و سخن گفت و به خوبی سخن گفت. ولی در سیرهء ابن هشام به گفتههای آنها اشاره نمیکند، اما در مورد مقداد مینویسد که او برخاست و گفت: «آنچه خداوند به تو رائه داده است انجام بده، ما با تو هستیم. به خدا سوگند ما آنچه را بنی اسرائیل به موسی گفتند به تو نخواهیم گفت. رسول خدا (ص)او را دعای خیر کرد. سعد بن معاذ نیز برخاست و گفت یا رسول اللّه به آنچه اراده داری عمل کن ما با تو هستیم. سوگند به آن خدایی که تو را به حق مبعوث داشته است اگر به این دریا داخل شوی ما نیز به همراه تو بدان داخل خواهیم شد و یک تن از ما تخلف نخواهد ورزید. 25»اما سخنان خوب ابو بکر و عمر چه بوده، آورده نشده است. مسلم در صحیح خود آورده است که پیامبر(ص)«در پاسخ به سخنان آن دو از آنها روی بگردانید»26. و این نشان میدهد که آنها سخنانی که مورد پسند و رضایت پیامبر(ص)باشد نگفتهاند. از موارد دیگر حذف حدیث یوم الدّار، واقعهء غدیر و بلکه کل جریان بازگشت پیامبر اسلام(ص)از حجة الوداع میباشد به این ترتیب مشخص میشود که ابن هشام مطالبی که مربوط به فضایل علی(ع) بوده کم و بیش حذف کرده است. | |||
==اضافات ابن هشام برسیرهء ابن اسحاق== | |||
اضافات ابن هشام با عبارت«قال ابن هشام»، در ابتدای هر جمله از گفتههای ابن اسحاق بهطور کامل مشخص و جداست. به همین لحاظ است که به آسانی میتوان جملات اضافی را حذف کرد و عین عباراتی را که بکّایی از ابن اسحاق روایت کرده است به دست آورد و به صورت کتاب مستقلی مدون کرد. مطالبی را که ابن هشام بر گفتههای اصلی ابن اسحاق اضافه کرده است میتوان چنین بیان کرد: | |||
-توضیحات لغوی و نحوی و صرفی. | |||
-تحقیق دربارهء گویندگان و راویان اشعار و تکمیل و تصحیح و ارائه منابع آنها. | |||
-ذکر نسب اشخاص و قبایل در صورت فقدان و یا تصحیح آنها. -تصحیح و اصلاح بعضی از اخبار. -نقل قصص و حکایات و اخباری که در روایت بکّایی از ابن اسحاق وجود نداشته است. | |||
آنچه که ابن هشام برگفتههای ابن اسحاق افزوده همگی مشخص و قابل تفکیک است ولی آنچه که حذف شده است به روشنی و به تحقیق معلوم نیست و حتی در بعضی از موارد معلوم نیست محلی که چیزی از آن حذف شده در کجای کتاب یا فصول آن قرار داشته است. پس برای به دست آوردن کتاب نزدیک به اصل کتاب ابن اسحاق باید روایات واقوال سایر راویان و روایان اصلی بکّایی را که در منابع و کتابهای مختلف بهطور پراکنده است، استخراج و براساس آنها کتاب سیرهء ابن هشام را اصلاح و تکمیل کرد. | |||
==شارحان، ملخصان و ناظمان سیرهء ابن هشام== | |||
یکی از شارحان سیرهء ابن هشام، ابو القسم عبد الرحمن سهیلی (508 تا 581ه. ق)صاحب کتاب روض الانف است. دیگر ابو ذر مصعب بن محمد خشنی اندلسی(533 تا 604ه. ق)که بدون اطلاع از کتاب سهیلی و مراجعه به آن، کتاب خود را در شرح مشکلات سیره به نام غریب سیرة النبویه به رشتهء تحریر در آورده است. دو کتاب مذکور را در توضیح و رفع مشکلات سیره میتوان مکمل یکدیگر دانست. از جمله کسانی که این سیره را خلاصه کردهاند یکی برهان الدّین ابراهیم بن محمد شافعی است که آن را پس از تلخیص به اسلوب دیگری مرتب و در 18 مجلس تدوین کرده است و آن را الذخیره فی مختصر السیره نامیده است. دیگر عماد الدّین ابو العباس احمد بن ابراهیم بن عبد الرّحمان واسطی(متوفی(711 ه. ق)است که کتاب سیره را خلاصه کرده و به نام مختصر سیرة رسول اللّه یا تلخیص سیرة رسول اللّه نامیده شده است. این شخص پس از حذف اشعار و انساب و زوائد سعی کرده است به اقوال محمد بن اسحاق اکتفا کند. تنی چند نیز سیرهء ابن هشام را به نظم در آوردهاند. یکی ابو نصر فتح بن موسی بن حمّاد مغربی(588 تا 633 ه. ق)و دیگر از محمد عبد العزیز بن احمد بن سعد دیرینی(612 تا 964 ه. ق)است<ref>یاری، سیاوش، ص27-28</ref> | |||
==پانویس == | ==پانویس == | ||
<references/> | <references/> | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/198438 یاری، سیاوش، «نگاهی به سیره ابن هشام»، رشد آموزش تاریخ، شماره 9، بهار 1381]. | |||
==وابستهها== | ==وابستهها== | ||
{{وابستهها}} | {{وابستهها}} | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
نسخهٔ ۴ اکتبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۲:۴۷
السیرة النبویة لابن هشام | |
---|---|
پدیدآوران | ابن هشام، عبد الملک بن هشام (نويسنده)
سقا، مصطفی (محقق) ابیاری، ابراهیم ( محقق) شلبی، عبدالحفیظ ( محقق) |
ناشر | دار إحياء التراث العربي |
مکان نشر | لبنان - بیروت |
سال نشر | 13سده |
چاپ | 1 |
شابک | - |
موضوع | اسلام - تاریخ - از آغاز تا 41ق. - محمد(ص)، پیامبر اسلام، ۵۳ قبل از هجرت - ۱۱ق. -- سرگذشتنامه |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 4 |
کد کنگره | /الف2س9 1300 22/2 BP |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
السيرة النبوية تأليف عبدالملك بن هشام معافرى مصرى كه به سيره ابن هشام شهرت يافته است؛ يكى از دو منبعى است كه در سيره و مغازى پيامبر گرامى اسلام(ص) از اعتبار و شهرت زيادى برخوردار است. اين كتاب در واقع سيره ابن اسحاق است كه ابن هشام آن را تهذيب و تلخيص كرده است.
محمد بن اسحاق مطلّبى (58 - 150ه-) اولین كسى است كه سيره و مغازى رسول خدا(ص) را جمعآورى و تدوين نموده و كتابش به دست ما رسيده است البته كتب مشابه پيش از او وجود داشته ولى باقى نمانده است نام اين اثر كتاب المبتدأ و المبعث و المغازى بوده مىباشد.
موضوع
ابن اسحاق اخبار حوادث دوران مكه و مدينه و احوال پيامبر(ص) و بخشى از مباحث مربوط به عصر جاهلى را كه در کتابها و مجموعههاى حديث و تاريخ تا زمان خود يافته در اين اثر ارائه نموده و به خليفه منصور عباسى تقديم كرده است.
اصل كتاب ابن اسحاق به صورتى كه خود تدوين كرده بود امروزه در دست نيست اما چند روايت كامل و ناقص از آن موجود است كه مفصل ترين آنها سيره ابن هشام است. ابن هشام از طريق زياد بن عبداللّه بكائى روايت و آن را تهذيب و تلخيص كرده است. روايت ديگر از سيره ابن اسحاق را طبرى در تاريخ خود آورده است. اين كتاب، روايتى هم به نقل يونس بن بكير شيبانى (م 199) و محمد بن سلمه باهلى دارد. بخشى از مغازى ابن اسحاق به روايت يونس كه به كوشش محمد حميد اللّه با عنوان «سيرة ابن اسحاق» چاپ شده تقريباً در الفاظ با سيره ابن هشام منطبق است.
حذفیات
ابن هشام که سیرهء ابن اسحاق را از یکی از کاملترین و دقیقترین روایات یعنی روایت زیاد بن عبد اللّه بکّایی اخذ کرده است، مقید به نقل همهء اقوال و گفتههای ابن اسحاق نبوده و برخی مطالب را افزوده و از برخی کاسته است بهطور کلی آنچه را که ابن هشام بنابه قول خودش از کتاب ابن اسحاق حذف کرده است به چهار قسمت تقسیم میشوند:
1) مطالبی که در آناز پیامبر اکرم(ص)ذکری نبوده و یا آیهای از آیات قرآن در مورد آن نازل نشده است و یا مطلبی از مطالب مربوط به قرآن را تأیید یا تبیین نکرده و یا به درستی آن گواه نبوده است. این مطالب عبارتند از: اخبار و قصص مربوط به آغاز خلقت و تاریخ انبیاء از آدم تا عیسی(ع)به استثنای قسمت مربوط به فرزندان اسماعیل و اخبار مربوط به ملوک یمن و پدیدار شدن دین عیسی در نجران، حکایات مربوط به تاریخ مکه در دوران قبل از اسلام به جز آن قسمت که با بعثت پیامبر(ص)مرتبط بوده نیز حذف شده است.
2)اشعاری که ابن اسحاق ضمن وقایع و حوادث آورده است ولی شعرشناسان آن را تأیید نکردهاند.
3)اخبار و روایاتی که ممکن بوده است بعضی از مردم را بیازارد ویا گفتن آنها قبیح شمرده شود.
4)اخباری که زیاد بن عبد اللّه بکّایی تأیید نکرده و از ذکر آنها اجتناب کرده است.
حذف مطالب مربوط به قسمت اول میتواند یک حذف طبیعی باشد. هرچند ذکر آنها میتوانست فواید تاریخی دیگری داشته باشد ولی با توجه به عدم ارتباط آنها با زندگی پیامبر اسلام، به تاریخ پیامبر اسلام و زندگینامه آن حضرت لطمهای نمیزند و حتی این کار میتواند در مورد سیره یک کار پسندیده نیز باشد.
در مورد مطالب مربوط به قسمت دوم باوجوداین که گاهی ابن هشام اشعاری را به خاطر انکار شعرشناسان حذف کرده است، ولی در بسیاری از مواقع نیز هرگاه که وی اانکار شعرشناسان در مورد شعری را میآورد بعد از نقل خود اشعار است، مثلا در یکی از سریهها که حمزه عهدهدار آن بوده است، 14 بیت شعر از او نقل کرده و در جواب آن نیز 15 بیت از ابو جهل نقل نقل میکند و بعد از نقل هرکدام، میگوید اکثر دانایان به شعر آن را انکار کردهاند. 23
همانطوریکه گاهی مطالب مربوط به علی(ع)را حذف کرده است، اشعار و یا اخباری که دلالت برایمان ابو طالب به پیامبر اسلام (ص)داشته نیز حذف شده است که در تحقیقات جدید نیز به آنها اشاره شده است. 24این امر نیز ناشی از کوشش عباسیان برای برتری دادن خود و آل عباس برعلویان بوده است که به نویسندگان اجازه نمیداده است هر مطلبی در مورد ابو طاللب و یا علی(ع)بیان شود. البته در سیرهء ابن هشام مطالبی فراوانی در مورد جانفشانیهای ابو طالب آمده ولی گاهی اشعار و اخباری نیز حذف شده است.
یکی دیگر از مواردی که ابن هشام مطلبی را حذف کرده و اشکال شکی نیست که در تمامی ادوار سیرهنویسی، گرایشهای سیاسی، مذهبی و قبیلهای در نگارش سیرهها نقش داشته است
سیرهنویسی در مدینه آغاز شد و مهمترین و بهترین سیرهها مربوط به نسلهای سه گانهء سیرهنویسان مدینه است سندی نداشته است و عدم ذکر آن به دلیل رد اعتبار آن از سوی دیگر مورخان و محدثان نبوده، این است که در سال دوم هجرت، پیامبر (ص)در آغاز غزوهء بدر با یاران خود به مشورت پرداخت. ابن هشام مینویسد در پاسخ به نظرخواهی پیامبر(ص)ابو بکر برخاست و به خوبی سخن گفت. سپس عمر برخاست و سخن گفت و به خوبی سخن گفت. ولی در سیرهء ابن هشام به گفتههای آنها اشاره نمیکند، اما در مورد مقداد مینویسد که او برخاست و گفت: «آنچه خداوند به تو رائه داده است انجام بده، ما با تو هستیم. به خدا سوگند ما آنچه را بنی اسرائیل به موسی گفتند به تو نخواهیم گفت. رسول خدا (ص)او را دعای خیر کرد. سعد بن معاذ نیز برخاست و گفت یا رسول اللّه به آنچه اراده داری عمل کن ما با تو هستیم. سوگند به آن خدایی که تو را به حق مبعوث داشته است اگر به این دریا داخل شوی ما نیز به همراه تو بدان داخل خواهیم شد و یک تن از ما تخلف نخواهد ورزید. 25»اما سخنان خوب ابو بکر و عمر چه بوده، آورده نشده است. مسلم در صحیح خود آورده است که پیامبر(ص)«در پاسخ به سخنان آن دو از آنها روی بگردانید»26. و این نشان میدهد که آنها سخنانی که مورد پسند و رضایت پیامبر(ص)باشد نگفتهاند. از موارد دیگر حذف حدیث یوم الدّار، واقعهء غدیر و بلکه کل جریان بازگشت پیامبر اسلام(ص)از حجة الوداع میباشد به این ترتیب مشخص میشود که ابن هشام مطالبی که مربوط به فضایل علی(ع) بوده کم و بیش حذف کرده است.
اضافات ابن هشام برسیرهء ابن اسحاق
اضافات ابن هشام با عبارت«قال ابن هشام»، در ابتدای هر جمله از گفتههای ابن اسحاق بهطور کامل مشخص و جداست. به همین لحاظ است که به آسانی میتوان جملات اضافی را حذف کرد و عین عباراتی را که بکّایی از ابن اسحاق روایت کرده است به دست آورد و به صورت کتاب مستقلی مدون کرد. مطالبی را که ابن هشام بر گفتههای اصلی ابن اسحاق اضافه کرده است میتوان چنین بیان کرد:
-توضیحات لغوی و نحوی و صرفی.
-تحقیق دربارهء گویندگان و راویان اشعار و تکمیل و تصحیح و ارائه منابع آنها.
-ذکر نسب اشخاص و قبایل در صورت فقدان و یا تصحیح آنها. -تصحیح و اصلاح بعضی از اخبار. -نقل قصص و حکایات و اخباری که در روایت بکّایی از ابن اسحاق وجود نداشته است.
آنچه که ابن هشام برگفتههای ابن اسحاق افزوده همگی مشخص و قابل تفکیک است ولی آنچه که حذف شده است به روشنی و به تحقیق معلوم نیست و حتی در بعضی از موارد معلوم نیست محلی که چیزی از آن حذف شده در کجای کتاب یا فصول آن قرار داشته است. پس برای به دست آوردن کتاب نزدیک به اصل کتاب ابن اسحاق باید روایات واقوال سایر راویان و روایان اصلی بکّایی را که در منابع و کتابهای مختلف بهطور پراکنده است، استخراج و براساس آنها کتاب سیرهء ابن هشام را اصلاح و تکمیل کرد.
شارحان، ملخصان و ناظمان سیرهء ابن هشام
یکی از شارحان سیرهء ابن هشام، ابو القسم عبد الرحمن سهیلی (508 تا 581ه. ق)صاحب کتاب روض الانف است. دیگر ابو ذر مصعب بن محمد خشنی اندلسی(533 تا 604ه. ق)که بدون اطلاع از کتاب سهیلی و مراجعه به آن، کتاب خود را در شرح مشکلات سیره به نام غریب سیرة النبویه به رشتهء تحریر در آورده است. دو کتاب مذکور را در توضیح و رفع مشکلات سیره میتوان مکمل یکدیگر دانست. از جمله کسانی که این سیره را خلاصه کردهاند یکی برهان الدّین ابراهیم بن محمد شافعی است که آن را پس از تلخیص به اسلوب دیگری مرتب و در 18 مجلس تدوین کرده است و آن را الذخیره فی مختصر السیره نامیده است. دیگر عماد الدّین ابو العباس احمد بن ابراهیم بن عبد الرّحمان واسطی(متوفی(711 ه. ق)است که کتاب سیره را خلاصه کرده و به نام مختصر سیرة رسول اللّه یا تلخیص سیرة رسول اللّه نامیده شده است. این شخص پس از حذف اشعار و انساب و زوائد سعی کرده است به اقوال محمد بن اسحاق اکتفا کند. تنی چند نیز سیرهء ابن هشام را به نظم در آوردهاند. یکی ابو نصر فتح بن موسی بن حمّاد مغربی(588 تا 633 ه. ق)و دیگر از محمد عبد العزیز بن احمد بن سعد دیرینی(612 تا 964 ه. ق)است[۱]
پانویس
- ↑ یاری، سیاوش، ص27-28
منابع مقاله
یاری، سیاوش، «نگاهی به سیره ابن هشام»، رشد آموزش تاریخ، شماره 9، بهار 1381.