أوثق الوسائل في شرح الرسائل (طبع قديم): تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۳۱ اکتبر ۲۰۱۶
جز
جایگزینی متن - 'كتاب' به 'کتاب'
جز (جایگزینی متن - 'تفسير مجمع البيان' به 'تفسير مجمع البيان')
جز (جایگزینی متن - 'كتاب' به 'کتاب')
خط ۴۷: خط ۴۷:
'''أوثق الوسائل فی شرح الرسائل'''، تاليف ميرزا [[موسى بن جعفر بن احمد تبريزى]] (متوفاى 1307 قمرى) است.
'''أوثق الوسائل فی شرح الرسائل'''، تاليف ميرزا [[موسى بن جعفر بن احمد تبريزى]] (متوفاى 1307 قمرى) است.


كتاب أوثق الوسائل يكى از بهترين شروح [[ فرائد الاصول (طبع انتشارات اسلامی) |فرائد الأصول (رسائل)]]  [[شيخ اعظم انصارى]] است و از نظر وسعت تتبع و تنوع مطالب كم نظير مى‌باشد.
کتاب أوثق الوسائل يكى از بهترين شروح [[ فرائد الاصول (طبع انتشارات اسلامی) |فرائد الأصول (رسائل)]]  [[شيخ اعظم انصارى]] است و از نظر وسعت تتبع و تنوع مطالب كم نظير مى‌باشد.


== ساختار ==
== ساختار ==




اين كتاب در سال 1295 قمرى به پايان رسيده و در سال 1313 قمرى چاپ شده است. <ref>الذريعة ج 2 صفحۀ 473</ref>.
اين کتاب در سال 1295 قمرى به پايان رسيده و در سال 1313 قمرى چاپ شده است. <ref>الذريعة ج 2 صفحۀ 473</ref>.


كتاب حاضر از چهار قسمت تشكيل شده است:
کتاب حاضر از چهار قسمت تشكيل شده است:


قسمت اول: از بحث حجيت قطع تا انتهاى مبحث خنثى و تا صفحۀ 58 كتاب است و در شوال المكرم 1278 قمرى به پايان رسيده است.
قسمت اول: از بحث حجيت قطع تا انتهاى مبحث خنثى و تا صفحۀ 58 کتاب است و در شوال المكرم 1278 قمرى به پايان رسيده است.


قسمت دوم: شامل بحث حجيت ظن است كه تا سال 1291 تدوين و تأليف شده و نگارش آن در سال 1301 قمرى بوده و تا صفحۀ 249 كتاب است.
قسمت دوم: شامل بحث حجيت ظن است كه تا سال 1291 تدوين و تأليف شده و نگارش آن در سال 1301 قمرى بوده و تا صفحۀ 249 کتاب است.


قسمت سوّم: اصل استصحاب را مورد بحث قرار داده و در سال 1292 تدوين شده و تا صفحۀ 585 مى‌باشد.
قسمت سوّم: اصل استصحاب را مورد بحث قرار داده و در سال 1292 تدوين شده و تا صفحۀ 585 مى‌باشد.
خط ۶۴: خط ۶۴:
قسمت چهارم: بحث تعادل و تراجيح است كه تأليف آن در سال 1295 پايان يافته است.
قسمت چهارم: بحث تعادل و تراجيح است كه تأليف آن در سال 1295 پايان يافته است.


در چاپ دوّم، از ابتدا تا انتهاى كتاب به وسيلۀ زين العابدين بن على بن لطفعلى در سال 1343 تصحيح شده و به وسيلۀ محمدعلى تبريزى غروى نگاشته شده است.
در چاپ دوّم، از ابتدا تا انتهاى کتاب به وسيلۀ زين العابدين بن على بن لطفعلى در سال 1343 تصحيح شده و به وسيلۀ محمدعلى تبريزى غروى نگاشته شده است.


اين كتاب در سال 1378 هجرى قمرى و سال 1411 هجرى قمرى مطابق با 1369 هجرى شمسى تجديد چاپ شده است.
اين کتاب در سال 1378 هجرى قمرى و سال 1411 هجرى قمرى مطابق با 1369 هجرى شمسى تجديد چاپ شده است.


كتاب حاضر در سال 1411 هجرى قمرى در انتشارات الغدير چاپ شده و ناشر آن انتشارات كتبى نجفى قم است و به صورت رحلى مى‌باشد.
کتاب حاضر در سال 1411 هجرى قمرى در انتشارات الغدير چاپ شده و ناشر آن انتشارات كتبى نجفى قم است و به صورت رحلى مى‌باشد.


تفاوت زمانى بين تأليف قسمت اول و قسمت دوّم كتاب كه در حدود 13 سال است نشان از دقت و تلاش پيگير مؤلف در تدوين اين قسمت از كتاب دارد.
تفاوت زمانى بين تأليف قسمت اول و قسمت دوّم کتاب كه در حدود 13 سال است نشان از دقت و تلاش پيگير مؤلف در تدوين اين قسمت از کتاب دارد.


== گزارش محتوا ==
== گزارش محتوا ==




سبك طرح مباحث در أوثق الوسائل به گونه‌اى نيست كه نظير كتاب مطارح الأنظار، مؤلف صرفا به شرح عبارت‌هاى كتاب بسنده كند، بلكه اشكالات و مناقشاتى در نظريات شيخ اعظم به وسيلۀ مؤلف و يا استادش سيد حسين كوه‌كمرى ديده مى‌شود. بنابراين شرح كتاب همراه با نقد و مناقشه است <ref>مانند ص 15 سطر 21 و ص 17 س 34 و ص 20 س 12</ref>.
سبك طرح مباحث در أوثق الوسائل به گونه‌اى نيست كه نظير کتاب مطارح الأنظار، مؤلف صرفا به شرح عبارت‌هاى کتاب بسنده كند، بلكه اشكالات و مناقشاتى در نظريات شيخ اعظم به وسيلۀ مؤلف و يا استادش سيد حسين كوه‌كمرى ديده مى‌شود. بنابراين شرح کتاب همراه با نقد و مناقشه است <ref>مانند ص 15 سطر 21 و ص 17 س 34 و ص 20 س 12</ref>.


مؤلف در بعضى مباحث حتى مناقشاتى را در نظريات استادش مطرح مى‌كند، مثلا: «و لكن الانصاف أن دعوى كون المرتب على ظن الضرر حكماً واقعياً لا تخلو عن نظر، بل منع، و إن مال إليه سيدنا الأستاذ - دام ظله - في مجلس الدرس» <ref>ص 18 سطر 22</ref>.  
مؤلف در بعضى مباحث حتى مناقشاتى را در نظريات استادش مطرح مى‌كند، مثلا: «و لكن الانصاف أن دعوى كون المرتب على ظن الضرر حكماً واقعياً لا تخلو عن نظر، بل منع، و إن مال إليه سيدنا الأستاذ - دام ظله - في مجلس الدرس» <ref>ص 18 سطر 22</ref>.  


از نكات مثبت كتاب اين كه مؤلف به واسطۀ استادش سيد حسين بن محمد كوه‌كمرى تبريزى معروف به سيد حسين ترك (متوفاى 1299 قمرى) كه شاگرد شيخ اعظم و صاحب فصول بوده، با نظريات واقعى شيخ اعظم آشنايى داشته و گاهى با عبارت: «و قد نقل بعض مشايخنا عن المصنف - قده - أنّه قال» <ref>ص 146 س 23</ref> مطلب را بيان مى‌فرمايد و با مراجعه به نسخه‌هاى مختلف رسائل نيز سعى در به دست آوردن نظريات اصلى شيخ اعظم داشته است؛ مانند: «و في بعض النسخ قد وقع الأمر بالتأمل بعد قوله...».
از نكات مثبت کتاب اين كه مؤلف به واسطۀ استادش سيد حسين بن محمد كوه‌كمرى تبريزى معروف به سيد حسين ترك (متوفاى 1299 قمرى) كه شاگرد شيخ اعظم و صاحب فصول بوده، با نظريات واقعى شيخ اعظم آشنايى داشته و گاهى با عبارت: «و قد نقل بعض مشايخنا عن المصنف - قده - أنّه قال» <ref>ص 146 س 23</ref> مطلب را بيان مى‌فرمايد و با مراجعه به نسخه‌هاى مختلف رسائل نيز سعى در به دست آوردن نظريات اصلى شيخ اعظم داشته است؛ مانند: «و في بعض النسخ قد وقع الأمر بالتأمل بعد قوله...».


مؤلف در نهايت تواضع و فروتنى به شيخ اعظم بسيار احترام مى‌گذاشته است. در خطبۀ كتاب مى‌خوانيم «فيقول المذنب الجاني قليل البضاعة كثير الإضاعة موسى بن جعفر...» و راجع به شيخ اعظم مى‌گويد: «شيخ المشايخ ممهّد قواعد الدين و محرز ضوابط الشرع المبين و مهذب القوانين المحكمة و مبين الإشارات المبهمة و مصباح مناهج شرايع الإسلام و مشكوة مسالك غاية المرام، كاشف اللثام عن غاية المراد كاشف الغطاء عن نهاية الإرشاد، كاشف الأسرار و الرموز عن مدارك الأحكام...».
مؤلف در نهايت تواضع و فروتنى به شيخ اعظم بسيار احترام مى‌گذاشته است. در خطبۀ کتاب مى‌خوانيم «فيقول المذنب الجاني قليل البضاعة كثير الإضاعة موسى بن جعفر...» و راجع به شيخ اعظم مى‌گويد: «شيخ المشايخ ممهّد قواعد الدين و محرز ضوابط الشرع المبين و مهذب القوانين المحكمة و مبين الإشارات المبهمة و مصباح مناهج شرايع الإسلام و مشكوة مسالك غاية المرام، كاشف اللثام عن غاية المراد كاشف الغطاء عن نهاية الإرشاد، كاشف الأسرار و الرموز عن مدارك الأحكام...».


(اگر توجه شود مؤلف به بسيارى از كتب اصولى و فقهى در اين عبارت‌ها اشاره كرده است).
(اگر توجه شود مؤلف به بسيارى از كتب اصولى و فقهى در اين عبارت‌ها اشاره كرده است).


كتاب أوثق الوسائل يكى از بهترين منابع براى به دست آوردن مآخذ و منابع نظريات شيخ اعظم در رسائل است و در واقع، در بسيارى از موارد أوثق الوسائل يك دورۀ كتاب شناسى و شناسايى منابع و مآخذ اقوال مختلف مى‌باشد <ref>صفحۀ 22 سطر 18</ref>.
کتاب أوثق الوسائل يكى از بهترين منابع براى به دست آوردن مآخذ و منابع نظريات شيخ اعظم در رسائل است و در واقع، در بسيارى از موارد أوثق الوسائل يك دورۀ کتاب شناسى و شناسايى منابع و مآخذ اقوال مختلف مى‌باشد <ref>صفحۀ 22 سطر 18</ref>.


حتى اگر قسمتى از عبارتى حذف شده باشد، بيان مى‌كند؛ مثلا در نقل كلام محدث استرآبادى: «قوله من الأمور الواضحة عند الأذهان المستقيمة... و قد وقع هنا سقط من قلم المصنف. قال في كتاب الفوائد المدنية قد وقع بعد العبارة المذكورة و لأنّهم عارفون بالقواعد المنطقية.» يا اين كه اگر عبارت به صورت خلاصه ذكر شده باشد، عين الفاظ را براى فهم بهتر مطالب ذكر مى‌كند <ref>ص 177 سطر 31</ref>.
حتى اگر قسمتى از عبارتى حذف شده باشد، بيان مى‌كند؛ مثلا در نقل كلام محدث استرآبادى: «قوله من الأمور الواضحة عند الأذهان المستقيمة... و قد وقع هنا سقط من قلم المصنف. قال في کتاب الفوائد المدنية قد وقع بعد العبارة المذكورة و لأنّهم عارفون بالقواعد المنطقية.» يا اين كه اگر عبارت به صورت خلاصه ذكر شده باشد، عين الفاظ را براى فهم بهتر مطالب ذكر مى‌كند <ref>ص 177 سطر 31</ref>.


خصوصيت ديگر مؤلف در كتاب شناسى، احاطه به نظريات افراد و كتاب‌هايى است كه در رسائل مطرح شده است. ايشان گاهى از كتاب‌هاى مذكور، آدرس را به شكل دقيق بيان مى‌كند؛ مثل :«وجدتها في أواخر باب الرهن في مسألة إقرار الراهن بعتق العبد المرهون قبل الرهن» يا اين كه: «قد ظهر من بعض المعاصرين الخ هو صاحب الفصول و ما نقله عنه في مبحث الاجتهاد و التقليد» و گاهى تناقض نظريات آن افراد را بيان مى‌كند؛ مثل: «و العجب من المحقق القمى، لأنه مع قوله باعتبار الظنون من باب دليل الانسداد ذهب إلى القول بالإجزاء. و أعجب منه قوله به في الأوامر العذريّة».
خصوصيت ديگر مؤلف در کتاب شناسى، احاطه به نظريات افراد و کتاب‌هايى است كه در رسائل مطرح شده است. ايشان گاهى از کتاب‌هاى مذكور، آدرس را به شكل دقيق بيان مى‌كند؛ مثل :«وجدتها في أواخر باب الرهن في مسألة إقرار الراهن بعتق العبد المرهون قبل الرهن» يا اين كه: «قد ظهر من بعض المعاصرين الخ هو صاحب الفصول و ما نقله عنه في مبحث الاجتهاد و التقليد» و گاهى تناقض نظريات آن افراد را بيان مى‌كند؛ مثل: «و العجب من المحقق القمى، لأنه مع قوله باعتبار الظنون من باب دليل الانسداد ذهب إلى القول بالإجزاء. و أعجب منه قوله به في الأوامر العذريّة».


مصنف گاهى نظريات آن افراد را از طريق مشايخش بيان مى‌كند؛ مثل: «قد نقل بعض مشايخنا عن الشيخ علي بن الشيخ جعفر صاحب كاشف الغطاء سماعاً منه في مجلس بحثه التمسك بعموم الأمر الوفاء بالعقود في المسألة» يا اينكه :«قوله فقد يقال الخ، القائل صاحب الرياض على ما حكاه عن بعض مشايخنا».
مصنف گاهى نظريات آن افراد را از طريق مشايخش بيان مى‌كند؛ مثل: «قد نقل بعض مشايخنا عن الشيخ علي بن الشيخ جعفر صاحب كاشف الغطاء سماعاً منه في مجلس بحثه التمسك بعموم الأمر الوفاء بالعقود في المسألة» يا اينكه :«قوله فقد يقال الخ، القائل صاحب الرياض على ما حكاه عن بعض مشايخنا».
خط ۹۵: خط ۹۵:
ايشان گاهى مأخذ نظريات مطرح شده به وسيلۀ علما را مشخص مى‌كند؛ مثل: «قوله للشيخ بعض، هو المحقق القمي - قده - تبعاً لسلطان العلماء في حاشية المعالم»، و يا: «هو المحكي عن بعض كتب العلامة و تبعهما صاحب الهداية و الفصول» و يا: «أقول قد اختار الثاني صاحب الهداية و الفصول سبقهما الشيخ أسد اللّه التستري و هو لا يقدح فيما ذكره في الفصول من أنّه لم يسبقه إلى ما اختاره أحد لأنّه مع أخيه الفاضل البارع صاحب الهداية من تلامذة الشيخ المذكور و لا غرو في نسبة التلميذ مطالب شيخه إلى نفسه كما جرى ديدنهم عليه في أمثال هذا الزمان».
ايشان گاهى مأخذ نظريات مطرح شده به وسيلۀ علما را مشخص مى‌كند؛ مثل: «قوله للشيخ بعض، هو المحقق القمي - قده - تبعاً لسلطان العلماء في حاشية المعالم»، و يا: «هو المحكي عن بعض كتب العلامة و تبعهما صاحب الهداية و الفصول» و يا: «أقول قد اختار الثاني صاحب الهداية و الفصول سبقهما الشيخ أسد اللّه التستري و هو لا يقدح فيما ذكره في الفصول من أنّه لم يسبقه إلى ما اختاره أحد لأنّه مع أخيه الفاضل البارع صاحب الهداية من تلامذة الشيخ المذكور و لا غرو في نسبة التلميذ مطالب شيخه إلى نفسه كما جرى ديدنهم عليه في أمثال هذا الزمان».


از طرف ديگر مؤلف به كتاب‌ها و حواشى شيخ اعظم نيز احاطۀ كامل داشته و گاهى رسالۀ مستقلى مثل رسالۀ تسامح در ادلۀ سنن را در متن كتاب آورده است: «إنا وعدناك في بعض الحواشي السابقة نقل رسالة مفردة في التسامح في أدلة السنن للمصنف قدس اللّه سره و طيب رمسه و هى...»، كه از صفحۀ 299 تا صفحۀ 307 ادامه پيدا مى‌كند و در آخر اين طور مى‌فرمايد: «إلى هنا جف قلمه الشريف و بلغ كلامه اللطيف نور اللّه مرقده الحنيف و إنّى شاهدت أم النسخ و لكني نسخت هذه النسخة من نسخة مستنسخة من الأصل».
از طرف ديگر مؤلف به کتاب‌ها و حواشى شيخ اعظم نيز احاطۀ كامل داشته و گاهى رسالۀ مستقلى مثل رسالۀ تسامح در ادلۀ سنن را در متن کتاب آورده است: «إنا وعدناك في بعض الحواشي السابقة نقل رسالة مفردة في التسامح في أدلة السنن للمصنف قدس اللّه سره و طيب رمسه و هى...»، كه از صفحۀ 299 تا صفحۀ 307 ادامه پيدا مى‌كند و در آخر اين طور مى‌فرمايد: «إلى هنا جف قلمه الشريف و بلغ كلامه اللطيف نور اللّه مرقده الحنيف و إنّى شاهدت أم النسخ و لكني نسخت هذه النسخة من نسخة مستنسخة من الأصل».


در جايى ديگر از كتاب مى‌گويد: «قوله قد ادعى فخر الدين الخ قد اعترف المصنف في بعض رسائله المفردة لهذه القاعدة بعدم عثوره في الإيضاح بهذه الدعوى من الفخر و لكني وجدتها أواخر باب الرهن».
در جايى ديگر از کتاب مى‌گويد: «قوله قد ادعى فخر الدين الخ قد اعترف المصنف في بعض رسائله المفردة لهذه القاعدة بعدم عثوره في الإيضاح بهذه الدعوى من الفخر و لكني وجدتها أواخر باب الرهن».


يا اينكه: «الظاهر أن المشهور هنا تقديم جانب المالك و قد أورد المصنف في رسالته المفردة في هذه القاعدة شطراً من كلماتهم فلا بأس بنقله».
يا اينكه: «الظاهر أن المشهور هنا تقديم جانب المالك و قد أورد المصنف في رسالته المفردة في هذه القاعدة شطراً من كلماتهم فلا بأس بنقله».
خط ۱۰۳: خط ۱۰۳:
و يا اينكه «كتب في الحاشية...» و «قال في الحاشية...» كه ظاهراً بايد حاشيۀ شيخ بر رسائل باشد.
و يا اينكه «كتب في الحاشية...» و «قال في الحاشية...» كه ظاهراً بايد حاشيۀ شيخ بر رسائل باشد.


مؤلف به دليل اينكه استادش سيد حسين كوه‌كمرى از شاگردان صاحب فصول بوده به نظريات صاحب فصول عنايت داشته و در بسيارى موارد بدون اينكه در متن كتاب نام يا اشاره‌اى از صاحب فصول برده شده باشد، به نظريۀ ايشان اشاره كرده و نظريۀ او را تحليل مى‌كند و اگر چه شيخ از او تعبير به بعض المعاصرين مى‌كند، مؤلف از او تعبير به الفاضل المعاصر دارد كه خود حكايت از فضيلت علمى او نزد مؤلف دارد.
مؤلف به دليل اينكه استادش سيد حسين كوه‌كمرى از شاگردان صاحب فصول بوده به نظريات صاحب فصول عنايت داشته و در بسيارى موارد بدون اينكه در متن کتاب نام يا اشاره‌اى از صاحب فصول برده شده باشد، به نظريۀ ايشان اشاره كرده و نظريۀ او را تحليل مى‌كند و اگر چه شيخ از او تعبير به بعض المعاصرين مى‌كند، مؤلف از او تعبير به الفاضل المعاصر دارد كه خود حكايت از فضيلت علمى او نزد مؤلف دارد.


از نكات مثبت ديگر اين كه مؤلف بدون اطلاع دقيق مطلبى را بيان نمى‌كند و در صورت شك، احتياط مى‌كند؛ مثلا «و المسألة محتاجة إلى مزيد التأمل و هذا ما يخطر بالبال في العاجل لعلّ اللّه تعالى يوفقنا لما هو أدق و أتقن في الآجل». كه نشان از تقوا و ورع او در بيان مطالب دارد.
از نكات مثبت ديگر اين كه مؤلف بدون اطلاع دقيق مطلبى را بيان نمى‌كند و در صورت شك، احتياط مى‌كند؛ مثلا «و المسألة محتاجة إلى مزيد التأمل و هذا ما يخطر بالبال في العاجل لعلّ اللّه تعالى يوفقنا لما هو أدق و أتقن في الآجل». كه نشان از تقوا و ورع او در بيان مطالب دارد.


از خصوصيات مهم ديگر كتاب تنوع در طرح مطالب است، زيرا مؤلف علاوه بر توضيح مطالب عميق و تعيين دقيق مآخذ مورد استفاده، به نكات جزئى نيز توجه دارد؛ مثلا وزن كلمات يا حتى متعلق جار و مجرور را بيان مى‌كند و حتى مباحث رجالى را نيز تبيين نموده و مآخذ و صاحبان آنان را نيز معرفى مى‌كند <ref>ص 227 س 34 و ص 234 س 36 و ص 159 س 3</ref>.
از خصوصيات مهم ديگر کتاب تنوع در طرح مطالب است، زيرا مؤلف علاوه بر توضيح مطالب عميق و تعيين دقيق مآخذ مورد استفاده، به نكات جزئى نيز توجه دارد؛ مثلا وزن كلمات يا حتى متعلق جار و مجرور را بيان مى‌كند و حتى مباحث رجالى را نيز تبيين نموده و مآخذ و صاحبان آنان را نيز معرفى مى‌كند <ref>ص 227 س 34 و ص 234 س 36 و ص 159 س 3</ref>.


== مطالب مستقل در كتاب ==
== مطالب مستقل در کتاب ==




مطالب مستقلى جداى از شرح متن فرائد الأصول (رسائل) در اين كتاب مطرح شده است كه به بعضى اشاره مى‌شود:
مطالب مستقلى جداى از شرح متن فرائد الأصول (رسائل) در اين کتاب مطرح شده است كه به بعضى اشاره مى‌شود:


1 - رسالۀ تسامح در ادلۀ سنن، از شيخ اعظم از صفحۀ 299 تا 307؛ صفحات 394 تا 396؛ صفحۀ 422 تحقيق المقام يحتاج إلى بسط الكلام، تا صفحۀ 425؛ صفحۀ 426 بقي الكلام في جملة...؛ صفحۀ 525 اعلم أنه قد بقي في المقام...؛ صفحۀ 540 راجع به قاعدۀ يد؛ صفحۀ 540 تا 546؛ صفحۀ 556 تا 560 فروع قاعدۀ تجاوز؛ صفحۀ 574 تا 579 أصالة الصحة در اقوال؛ در بحث تعادل و تراجيح صفحۀ 600؛ تنبيه در صفحۀ 603؛ در توضيح حكم تعارض از صفحۀ 617 تا 623؛ تعارض ساير ادلۀ ظنى با اجماعين منقولين از صفحۀ 633 تا آخر كتاب.
1 - رسالۀ تسامح در ادلۀ سنن، از شيخ اعظم از صفحۀ 299 تا 307؛ صفحات 394 تا 396؛ صفحۀ 422 تحقيق المقام يحتاج إلى بسط الكلام، تا صفحۀ 425؛ صفحۀ 426 بقي الكلام في جملة...؛ صفحۀ 525 اعلم أنه قد بقي في المقام...؛ صفحۀ 540 راجع به قاعدۀ يد؛ صفحۀ 540 تا 546؛ صفحۀ 556 تا 560 فروع قاعدۀ تجاوز؛ صفحۀ 574 تا 579 أصالة الصحة در اقوال؛ در بحث تعادل و تراجيح صفحۀ 600؛ تنبيه در صفحۀ 603؛ در توضيح حكم تعارض از صفحۀ 617 تا 623؛ تعارض ساير ادلۀ ظنى با اجماعين منقولين از صفحۀ 633 تا آخر کتاب.


از صفحۀ 123 تا 136 نيز مباحث وسيعى از نقل كلام اخباريها در مورد قطعيت صدور اخبار آورده شده كه بسيار مهم و با ارزش است.
از صفحۀ 123 تا 136 نيز مباحث وسيعى از نقل كلام اخباريها در مورد قطعيت صدور اخبار آورده شده كه بسيار مهم و با ارزش است.
خط ۱۲۱: خط ۱۲۱:




در رسائل شيخ انصارى از بسيارى از دانشمندان اصولى و كتاب‌هاى آنها به رمز و كنايه تعبير شده كه أوثق الوسائل آنها را بيان كرده است، از جمله:
در رسائل شيخ انصارى از بسيارى از دانشمندان اصولى و کتاب‌هاى آنها به رمز و كنايه تعبير شده كه أوثق الوسائل آنها را بيان كرده است، از جمله:


1 - از شريف العلماء تعبير به بعض مشايخنا شده، قوله من بعض مشايخنا هو الفاضل النراقي في مناهجه.
1 - از شريف العلماء تعبير به بعض مشايخنا شده، قوله من بعض مشايخنا هو الفاضل النراقي في مناهجه.
خط ۱۴۲: خط ۱۴۲:




أوثق الوسائل از معدود كتاب‌هايى است كه به منابع تمام اقوال اشاره كرده، بنابراين از نظر ذكر منابع بسيار غنى است. در اين جا به مهم‌ترين آنها اشاره مى‌كنيم:
أوثق الوسائل از معدود کتاب‌هايى است كه به منابع تمام اقوال اشاره كرده، بنابراين از نظر ذكر منابع بسيار غنى است. در اين جا به مهم‌ترين آنها اشاره مى‌كنيم:


1 - الانصاف في الإمامة، تأليف ابن قبة، ابى جعفر محمد بن عبد الرحمن بن قبه رازى (متوفاى 319 قمرى).
1 - الانصاف في الإمامة، تأليف ابن قبة، ابى جعفر محمد بن عبد الرحمن بن قبه رازى (متوفاى 319 قمرى).
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش