سفر آمریکا: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۲۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۹ سپتامبر ۲۰۲۲
جز
جایگزینی متن - 'مقدمه و متن كتاب رده:کتاب‌شناسی' به 'مقدمه و متن كتاب ==وابسته‌ها== {{وابسته‌ها}} رده:کتاب‌شناسی'
جز (جایگزینی متن - ' | کتابخانۀ دیجیتال نور =' به '| کتابخانۀ دیجیتال نور =')
جز (جایگزینی متن - 'مقدمه و متن كتاب رده:کتاب‌شناسی' به 'مقدمه و متن كتاب ==وابسته‌ها== {{وابسته‌ها}} رده:کتاب‌شناسی')
 
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۴: خط ۴:
| عنوان‌های دیگر =
| عنوان‌های دیگر =
| پدیدآوران =  
| پدیدآوران =  
[[آل‌احمد، جلال]] (نويسنده)
[[آل‌احمد، جلال]] (نویسنده)
| زبان =فارسی
| زبان =فارسی
| کد کنگره =
| کد کنگره =
خط ۱۴: خط ۱۴:
| سال نشر =  
| سال نشر =  


| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE3817AUTOMATIONCODE
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE03817AUTOMATIONCODE
| چاپ =1
| چاپ =1
| تعداد جلد =1
| تعداد جلد =1
| کتابخانۀ دیجیتال نور =18950
| کتابخانۀ دیجیتال نور =03817
| کتابخوان همراه نور =03817
| کد پدیدآور =
| کد پدیدآور =
| پس از =
| پس از =
خط ۲۳: خط ۲۴:
}}
}}
   
   
'''سفر آمريكا'''، تألیف جلال آل‌احمد به زبان فارسى گزارش سفر مؤلف به آمريكا است. اين كتاب شامل نظرات تند و صريح آل‌احمد، درباره حكومت شاهنشاهى، و نيش گزنده قلم او، در انتقاد از اوضاع و احوال سياسى و اجتماعى ايران در دهه چهل مى‌باشد كه جايى براى مماشات دست‌گاه مميّزى وزارت فرهنگ و هنر دوران پهلوى باقى نمى‌نهاده و هم خود آل‌احمد، و هم ورّاث او، پيشاپيش، چاپ و نشر «سفر امريكا» را، در دوران پادشاهى محمّدرضا پهلوى، ناممكن مى‌دانسته‌اند و لاجرم ترجيح مى‌داده‌اند، «سفر امريكا» به همان شكل دست‌نويس باقى بماند.
'''سفر آمريكا'''، تألیف [[آل احمد، جلال|جلال آل‌احمد]] به زبان فارسى گزارش سفر مؤلف به آمريكا است. اين كتاب شامل نظرات تند و صريح آل‌احمد، درباره حكومت شاهنشاهى، و نيش گزنده قلم او، در انتقاد از اوضاع و احوال سياسى و اجتماعى ايران در دهه چهل مى‌باشد كه جايى براى مماشات دست‌گاه مميّزى وزارت فرهنگ و هنر دوران پهلوى باقى نمى‌نهاده و هم خود آل‌احمد، و هم ورّاث او، پيشاپيش، چاپ و نشر «سفر امريكا» را، در دوران پادشاهى محمّدرضا پهلوى، ناممكن مى‌دانسته‌اند و لاجرم ترجيح مى‌داده‌اند، «سفر امريكا» به همان شكل دست‌نويس باقى بماند.


== ساختار ==
== ساختار ==
خط ۴۱: خط ۴۲:
در يادداشت مربوط به روز شنبه 19 تير 1344، مى‌خوانيم:
در يادداشت مربوط به روز شنبه 19 تير 1344، مى‌خوانيم:


«ديگر اين كه ديشب تام هايدن، جماعت را [...] دعوت كرده بود، در يكى از خانه‌هاى اين كمبريج و جماعت، همه جوان‌ها بودند و مجلس [...] طولانى شد و تا دوازده و نيم مانديم و بعد، برگشتيم. و به صد نفر جواب داديم كه از كجا آمده‌ايم و اين‌جا چه كار مى‌كنيم و غيره. و دو سه نفر جالب بود كه راجع به ارتش ملّى سؤالات مى‌كردند و من گفتم كه ظاهرسازى است و حقّه‌بازى..
«ديگر اين كه ديشب تام هايدن، جماعت را [...] دعوت كرده بود، در يكى از خانه‌هاى اين كمبريج و جماعت، همه جوان‌ها بودند و مجلس [...] طولانى شد و تا دوازده و نيم مانديم و بعد، برگشتيم. و به صد نفر جواب داديم كه از كجا آمده‌ايم و اين‌جا چه كار مى‌كنيم و غيره. و دو سه نفر جالب بود كه راجع به ارتش ملّى سؤالات می‌كردند و من گفتم كه ظاهرسازى است و حقّه‌بازى..


يا در يادداشت پنج‌شنبه/ /24 تير/ 1345، آمده است:
يا در يادداشت پنج‌شنبه/ /24 تير/ 1345، آمده است:
خط ۴۹: خط ۵۰:
و در يادداشت جمعه/ /25 تير/ 1344، مى‌نويسد:
و در يادداشت جمعه/ /25 تير/ 1344، مى‌نويسد:


«هندى ديگرى كه اهل گروه ما است، [...] حركات سمعى و بصرى‌اش، مرا به اين موضوع متوجّه كرد كه اين فوروم‌ها اغلب چيزى در اين حدود بايد باشد و پس اگر شركت نمى‌كنى، فقط از فرصتى براى خودنمايى محرومى. امّا در عوض، فرصت تماشا هم به اين اراذل نخواهى داد. شايد از زور پسى است كه دارم اين را مى‌نويسم و اگر انگريزى خوبى مى‌دانستم، در اين نمايشت شركت مى‌كردم؛ ولى نه. چون در صورت شركت، چه بايد مى‌گفتم؟ مطالبى بى‌بو و خاصيّت، يا حرف‌هاى تند؟ در صورت اوّل، بى‌معنايى صرف و در صورت دوّم ايجاد مشكلات بعدى، يا سانسور و غيره. اين است كه همين بهتر كه كنار گود باشيم و همان در سمينار صبح‌ها دو كلامى زير لب بگوييم و بگذرد. در يك هم چه فورومى مى‌شود، خواهر و مادر شاه را گفت؟»
«هندى ديگرى كه اهل گروه ما است، [...] حركات سمعى و بصرى‌اش، مرا به اين موضوع متوجّه كرد كه اين فوروم‌ها اغلب چيزى در اين حدود بايد باشد و پس اگر شركت نمى‌كنى، فقط از فرصتى براى خودنمايى محرومى. امّا در عوض، فرصت تماشا هم به اين اراذل نخواهى داد. شايد از زور پسى است كه دارم اين را مى‌نويسم و اگر انگريزى خوبى مى‌دانستم، در اين نمايشت شركت مى‌كردم؛ ولى نه. چون در صورت شركت، چه بايد مى‌گفتم؟ مطالبى بى‌بو و خاصیّت، يا حرف‌هاى تند؟ در صورت اوّل، بى‌معنايى صرف و در صورت دوّم ايجاد مشكلات بعدى، يا سانسور و غيره. اين است كه همين بهتر كه كنار گود باشيم و همان در سمينار صبح‌ها دو كلامى زير لب بگوييم و بگذرد. در يك هم چه فورومى مى‌شود، خواهر و مادر شاه را گفت؟»


جلال، در بدو ورود به پاريس، آن قدر كلافه است كه ترجيح مى‌دهد به تنهايى پياده‌روى كند و بدون هم راه به سينما برود بعد او سر شوق مى‌آيد كه با سارتر سلام و عليكى بكند و باب آشنايى را بگشايد، امّا بلافاصله، سرخوردگى بر شور و شعفش غلبه مى‌كند و پشيمان مى‌شود. با وجود بى‌حوصلگى، باز هم از هر چه مى‌بيند و از هر چه مى‌شنود، يادداشت بر مى‌دارد. شايد از روى عادت و لابد بر مبناى احساس وظيفه.
جلال، در بدو ورود به پاريس، آن قدر كلافه است كه ترجيح مى‌دهد به تنهايى پياده‌روى كند و بدون هم راه به سينما برود بعد او سر شوق مى‌آيد كه با سارتر سلام و عليكى بكند و باب آشنايى را بگشايد، امّا بلافاصله، سرخوردگى بر شور و شعفش غلبه مى‌كند و پشيمان مى‌شود. با وجود بى‌حوصلگى، باز هم از هر چه مى‌بيند و از هر چه مى‌شنود، يادداشت بر مى‌دارد. شايد از روى عادت و لابد بر مبناى احساس وظيفه.
خط ۶۳: خط ۶۴:
«نوعى حالت نفى براى همه چيز و همه كس در من است. در عين حال كه ظاهرا مدارا مى‌كنم و مؤدّبم و از تهران كه بيرون آمده‌ام، هنوز عصبانى نشده‌ام. جز يك شب در پاريس و در خانه ملك، كه با جماعتى از اراذل سياستمدار حرفم شد كه نمى‌دانم، اشاره كرده‌ام يا نه. اين بحث سياست را اصلا بايد رها كرد.»
«نوعى حالت نفى براى همه چيز و همه كس در من است. در عين حال كه ظاهرا مدارا مى‌كنم و مؤدّبم و از تهران كه بيرون آمده‌ام، هنوز عصبانى نشده‌ام. جز يك شب در پاريس و در خانه ملك، كه با جماعتى از اراذل سياستمدار حرفم شد كه نمى‌دانم، اشاره كرده‌ام يا نه. اين بحث سياست را اصلا بايد رها كرد.»


نزدیک به چهل روز بعد، در آخرين روزهاى برگزارى سمينار هاروارد، هريس وافورد، سخن‌ران مهمان، راجع به «سپاه صلح» امريكايى، بحثى را پيش مى‌كشد كه ديگ نفرت آل‌احمد را به جوش مى‌آورد و او هم با مشاركت در بگو و مگوهاى نظرى و سياسى، درباره جنگ ويت‌نام، پيش‌گويى مى‌كند.
نزدیک به چهل روز بعد، در آخرين روزهاى برگزارى سمينار هاروارد، هريس وافورد، سخن‌ران مهمان، راجع به «سپاه صلح» امريكايى، بحثى را پيش مى‌كشد كه ديگ نفرت آل‌احمد را به جوش مى‌آورد و او هم با مشاركت در بگو و مگوهاى نظرى و سياسى، درباره جنگ ويت‌نام، پيش‌گويى مى‌كند.


وى در مراحل مختلف سفر، آل‌احمد همواره در حال شمارش پول‌هاى اندكى است كه هم راه آورده و پيوسته نگران بى‌پولى، و مدام مراقب مهار هزينه‌ها و پرداخت‌هاى نقدى است. درست است كه جلال دل‌شوره بى‌پولى و تهى بودن جيبش را دارد؛ امّا عزّت نفسش را از دست نمى‌دهد و به هيچ وجه دلش نمى‌خواهد سربار دوستان و آشنايانش بشود. حتّى در مواقعى كه مهمان رفقا و ياران است و آن‌ها نمى‌گذارند، آل احمد دست در جيبش بكند، احساس خوش‌آيندى ندارد و معذّب است.
وى در مراحل مختلف سفر، آل‌احمد همواره در حال شمارش پول‌هاى اندكى است كه هم راه آورده و پيوسته نگران بى‌پولى، و مدام مراقب مهار هزينه‌ها و پرداخت‌هاى نقدى است. درست است كه جلال دل‌شوره بى‌پولى و تهى بودن جيبش را دارد؛ امّا عزّت نفسش را از دست نمى‌دهد و به هيچ وجه دلش نمى‌خواهد سربار دوستان و آشنايانش بشود. حتّى در مواقعى كه مهمان رفقا و ياران است و آن‌ها نمى‌گذارند، آل احمد دست در جيبش بكند، احساس خوش‌آيندى ندارد و معذّب است.
خط ۷۴: خط ۷۵:




بخش پايانى كتاب نمايه مى‌باشد. متن كتاب به صورت دست‌نويس است و كلمات و جملات، روى اوراق دفترهاى تحرير چهار سوراخه، مخصوص كلاسور، نوشته شده‌اند. قطع برگه‌هاى سفرنامه، به اصطلاح اهل فنّ، خشتى، در ابعاد 18 *23 سانتى‌متر است. كاغذها خطّ دارند و جلال آل‌احمد، در نگارش كتابش، نهايت صرفه‌جويى را كرده و از تك‌تك سطرهاى نازك ورقه‌ها سود برده و تقريبا فضاى سفيد باقى نگذاشته است. نسخه دست‌نويس، يك صد و هفتاد و يك صفحه است و آل‌احمد بالاى تك‌تك صفحات را با خطّ خودش شماره گذارى كرده است. همه برگه‌ها در نهايت سليقه و پاكيزگى نوشته شده‌اند و به ندرت خطّ خوردگى دارند و مسلّم است كه نويسنده، جرح و تعديل و حكّ و اصلاحش را روى ورق‌هاى ديگرى انجام داده و متن موجود، از نظر او، نسخه پاك‌نويس شده، نسخه نهايى، و نسخه آماده تحويل به حروف چينى بوده است.
بخش پايانى كتاب نمايه مى‌باشد. متن كتاب به صورت دست‌نويس است و كلمات و جملات، روى اوراق دفترهاى تحرير چهار سوراخه، مخصوص كلاسور، نوشته شده‌اند. قطع برگه‌هاى سفرنامه، به اصطلاح اهل فنّ، خشتى، در ابعاد 18 *23 سانتى‌متر است. كاغذها خطّ دارند و جلال آل‌احمد، در نگارش كتابش، نهايت صرفه‌جويى را كرده و از تك‌تك سطرهاى نازك ورقه‌ها سود برده و تقريبا فضاى سفيد باقى نگذاشته است. نسخه دست‌نويس، يك صد و هفتاد و يك صفحه است و آل‌احمد بالاى تك‌تك صفحات را با خطّ خودش شماره گذارى كرده است. همه برگه‌ها در نهايت سليقه و پاکيزگى نوشته شده‌اند و به ندرت خطّ خوردگى دارند و مسلّم است كه نویسنده، جرح و تعديل و حكّ و اصلاحش را روى ورق‌هاى ديگرى انجام داده و متن موجود، از نظر او، نسخه پاک‌نويس شده، نسخه نهايى، و نسخه آماده تحويل به حروف چينى بوده است.


خطّ آل‌احمد، خطّى خوش و خوانا، با شيوه‌اى متعارف است كه از ريزه‌كارى‌هاى خطّ شكسته هم بهره‌اى نسبى برده است. منتهى حسّاسيّت‌هاى روحى، عصبيّت‌هاى مخصوص، فوران عاطفى و احساسى، و عجله و شتابى كه جزء خصايل بارز او بوده، موجب شده‌اند، هنگام نگارش، چرخش‌ها و قوس‌ها و انحناهاى خاصّ حروف زبان فارسى، به خوبى رعايت نشوند و به شكل زوايايى تيز و تند درآيند و در نتيجه، برخى كلمات ناخوانا شوند، به قسمى كه براى خبرگان خطّ و خطّاطى نيز، غير قابل قرائت باشند. مشكل مزبور، موقعى مضاعف مى‌گردد كه بگوييم آل‌احمد، براى نوشتن سفرنامه‌اش، از خودنويس، يا روان‌نويسى استفاده كرده كه جوهرش به طور يك‌نواخت روى كاغذ سر ريز نمى‌شده و مدام كم رنگ و پررنگ مى‌شده است. و اگر در نظر بگيريم كه آل‌احمد به جوهرهاى آبى آسمانى، يا سبز روشن، علاقه داشته و ما كه اوراق اصلى «سفر آمريكا» را در اختيار نداشته‌ايم، مجبور به استفاده از برگه‌هاى زيراكس شده از روى آن‌ها بوده‌ايم،... ناگفته پيدا است كه دشوارى‌هاى روخوانى و رونويسى اثر مزبور، چند برابر بوده‌اند.
خطّ آل‌احمد، خطّى خوش و خوانا، با شيوه‌اى متعارف است كه از ريزه‌كارى‌هاى خطّ شكسته هم بهره‌اى نسبى برده است. منتهى حسّاسيّت‌هاى روحى، عصبيّت‌هاى مخصوص، فوران عاطفى و احساسى، و عجله و شتابى كه جزء خصايل بارز او بوده، موجب شده‌اند، هنگام نگارش، چرخش‌ها و قوس‌ها و انحناهاى خاصّ حروف زبان فارسى، به خوبى رعايت نشوند و به شكل زوايايى تيز و تند درآيند و در نتيجه، برخى كلمات ناخوانا شوند، به قسمى كه براى خبرگان خطّ و خطّاطى نيز، غير قابل قرائت باشند. مشكل مزبور، موقعى مضاعف مى‌گردد كه بگوييم آل‌احمد، براى نوشتن سفرنامه‌اش، از خودنويس، يا روان‌نويسى استفاده كرده كه جوهرش به طور يك‌نواخت روى كاغذ سر ريز نمى‌شده و مدام كم رنگ و پررنگ مى‌شده است. و اگر در نظر بگيريم كه آل‌احمد به جوهرهاى آبى آسمانى، يا سبز روشن، علاقه داشته و ما كه اوراق اصلى «سفر آمريكا» را در اختيار نداشته‌ايم، مجبور به استفاده از برگه‌هاى زيراكس شده از روى آن‌ها بوده‌ايم،... ناگفته پيدا است كه دشوارى‌هاى روخوانى و رونويسى اثر مزبور، چند برابر بوده‌اند.
خط ۸۵: خط ۸۶:
مقدمه و متن كتاب
مقدمه و متن كتاب


==وابسته‌ها==
{{وابسته‌ها}}




[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش