رتبة الحيات: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
}} | }} | ||
'''رتبة الحيات''' عنوان کتابی است یک جلدی به زبان فارسی از [[همدانی، یوسف بن ایوب|ابو يعقوب يوسف بوزنجردي همداني]] با موضوع عرفان اسلامی. | '''رتبة الحيات''' عنوان کتابی است یک جلدی به زبان فارسی از [[همدانی، یوسف بن ایوب|ابو يعقوب يوسف بوزنجردي همداني]] با موضوع عرفان اسلامی. ضمیمه آن رساله الطیور اثر نجم رازی میباشد. | ||
رتبة الحیات تنها اثر [[همدانی، یوسف بن ایوب|خواجه یوسف همدانی]](440-535 ق) عارف خوشبیان قرن ششم است. این اثر به لحاظ سابقه خواجه در وعظ و خطابه با لحنی منبری و خطابی و به زبانی عامه فهم نوشته شده است. لبّ لباب مکتب خواجه کوشش در ایجاد پیوند بین شریعت و حقیقت است.<ref>ر.ک: مشتاق مهر، رحمان، بازخوانی رتبة الحیات خواجه یوسف همدانی، ص99</ref> | رتبة الحیات تنها اثر [[همدانی، یوسف بن ایوب|خواجه یوسف همدانی]](440-535 ق) عارف خوشبیان قرن ششم است. این اثر به لحاظ سابقه خواجه در وعظ و خطابه با لحنی منبری و خطابی و به زبانی عامه فهم نوشته شده است. لبّ لباب مکتب خواجه کوشش در ایجاد پیوند بین شریعت و حقیقت است.<ref>ر.ک: مشتاق مهر، رحمان، بازخوانی رتبة الحیات خواجه یوسف همدانی، ص99</ref> | ||
[[همدانی، یوسف بن ایوب|خواجه]] با طرح این سؤال که «زنده کیست و زندگانی چیست؟» به بیان مراتب زندگانی یا حیات طیبه(در تعبیر قرآنی) پرداخته و آن را در سه مرتبه اسلام، ایمان، و احسان مقصور کرده است. به نظر میرسد که طرح مرتبه اسلام در آغاز مراتب سهگانه حیات معنوی -اسلام، ایمان، و احسان- برای تأکید بر اهمیت شریعت و التزام متابعت از احکام شرعی در مراتب بالاتر سلوک، صورت گرفته باشد و صعود به درجات بالاتر، به رعایت حدود مسلمانی منوط شده باشد. از آنچه خواجه یوسف در تفضیل مراتب اسلام و ایمان و احسان گفته است، برمیآید که لازمه زندگانی در هرکدام از این آسایشگاهها، ادای حق مرتبه فرودین است؛ بدین معنی که تا مسلمانی در کسی به کمال نرسد، نمیتواند به مأمن ایمان گام نهد و تا منازل ایمان را پشتسر نگذارد، از زندگانی به احسان، بویی نمیبرد. مرتبه اسلام، مرتبه عموم مسلمانان و مرتبه احسان، انسگاه خواص اولیا و صاحبدلان است و مرتبه ایمان، غایت و ثمره مسلمانی و مدخل آرامگاه احسان است؛ ازاینرو نه تنها بین هرکدام از این مراتب -که همان اسلام و عرفان است- منافات و مغایرتی وجود ندارد، بلکه مفهوم اسلام را برای اذهان روشن و دلهای مستعد، فراختر میکند و آن را از محدود شدن شهادت زبانی و پارهای اعمال جسمانی، مانع میشود و افقهای روشنتری را به روی جانهای دور پرواز و سبکبال میگشاید و مفهوم حیات را از خوروخواب حیوانی تا مشاهده جمال ربانی کمال میبخشد و مخاطب را از ایستایی و دلمردگی و خرسندی، به مراتب پستتری از حیات بازمیدارد.<ref>ر.ک: همان، ص 106</ref> | [[همدانی، یوسف بن ایوب|خواجه]] با طرح این سؤال که «زنده کیست و زندگانی چیست؟» به بیان مراتب زندگانی یا حیات طیبه(در تعبیر قرآنی) پرداخته و آن را در سه مرتبه اسلام، ایمان، و احسان مقصور کرده است. به نظر میرسد که طرح مرتبه اسلام در آغاز مراتب سهگانه حیات معنوی -اسلام، ایمان، و احسان- برای تأکید بر اهمیت شریعت و التزام متابعت از احکام شرعی در مراتب بالاتر سلوک، صورت گرفته باشد و صعود به درجات بالاتر، به رعایت حدود مسلمانی منوط شده باشد. از آنچه خواجه یوسف در تفضیل مراتب اسلام و ایمان و احسان گفته است، برمیآید که لازمه زندگانی در هرکدام از این آسایشگاهها، ادای حق مرتبه فرودین است؛ بدین معنی که تا مسلمانی در کسی به کمال نرسد، نمیتواند به مأمن ایمان گام نهد و تا منازل ایمان را پشتسر نگذارد، از زندگانی به احسان، بویی نمیبرد. مرتبه اسلام، مرتبه عموم مسلمانان و مرتبه احسان، انسگاه خواص اولیا و صاحبدلان است و مرتبه ایمان، غایت و ثمره مسلمانی و مدخل آرامگاه احسان است؛ ازاینرو نه تنها بین هرکدام از این مراتب -که همان اسلام و عرفان است- منافات و مغایرتی وجود ندارد، بلکه مفهوم اسلام را برای اذهان روشن و دلهای مستعد، فراختر میکند و آن را از محدود شدن شهادت زبانی و پارهای اعمال جسمانی، مانع میشود و افقهای روشنتری را به روی جانهای دور پرواز و سبکبال میگشاید و مفهوم حیات را از خوروخواب حیوانی تا مشاهده جمال ربانی کمال میبخشد و مخاطب را از ایستایی و دلمردگی و خرسندی، به مراتب پستتری از حیات بازمیدارد.<ref>ر.ک: همان، ص 106</ref> | ||
'''رسالةالطّيور''' نوشتهايست خيالي و تمثيلي، و به زبان رمز و اشارت، و به تعبير نويسنده از زبان مرغان. و اگـرچه مـاية فـلسفي و عرفاني عميقي ندارد، امّا هرچه هست يادگاري است از نثر فارسي پيش از مغول، و بـه قـلم عـارفي نامدار و نيز نمونهاي از رنج و روزگار مردم آن روز ري. هـدف نـويسنده، گزارش ستمديدگي مردم ري، به يكي از بزرگان زمان است. سخن را با وصفي از دميدن صبح آغـاز مـيكند. | |||
==پانویس== | ==پانویس== |
نسخهٔ ۱۱ سپتامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۱۴
رتبة الحيات | |
---|---|
پدیدآوران | همدانی، یوسف بن ایوب (نویسنده) ریاحی، محمدامین (مصحح و مقدمهنويس) |
عنوانهای دیگر |
|
ناشر | توس |
مکان نشر | ايران - تهران |
سال نشر | 1362ش. |
چاپ | چاپ دوم |
موضوع | نثر فارسی - قرن 6ق. نثر فارسی - قرن 7ق. |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | /ر2 / 5141 PIR |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
رتبة الحيات عنوان کتابی است یک جلدی به زبان فارسی از ابو يعقوب يوسف بوزنجردي همداني با موضوع عرفان اسلامی. ضمیمه آن رساله الطیور اثر نجم رازی میباشد.
رتبة الحیات تنها اثر خواجه یوسف همدانی(440-535 ق) عارف خوشبیان قرن ششم است. این اثر به لحاظ سابقه خواجه در وعظ و خطابه با لحنی منبری و خطابی و به زبانی عامه فهم نوشته شده است. لبّ لباب مکتب خواجه کوشش در ایجاد پیوند بین شریعت و حقیقت است.[۱]
خواجه با طرح این سؤال که «زنده کیست و زندگانی چیست؟» به بیان مراتب زندگانی یا حیات طیبه(در تعبیر قرآنی) پرداخته و آن را در سه مرتبه اسلام، ایمان، و احسان مقصور کرده است. به نظر میرسد که طرح مرتبه اسلام در آغاز مراتب سهگانه حیات معنوی -اسلام، ایمان، و احسان- برای تأکید بر اهمیت شریعت و التزام متابعت از احکام شرعی در مراتب بالاتر سلوک، صورت گرفته باشد و صعود به درجات بالاتر، به رعایت حدود مسلمانی منوط شده باشد. از آنچه خواجه یوسف در تفضیل مراتب اسلام و ایمان و احسان گفته است، برمیآید که لازمه زندگانی در هرکدام از این آسایشگاهها، ادای حق مرتبه فرودین است؛ بدین معنی که تا مسلمانی در کسی به کمال نرسد، نمیتواند به مأمن ایمان گام نهد و تا منازل ایمان را پشتسر نگذارد، از زندگانی به احسان، بویی نمیبرد. مرتبه اسلام، مرتبه عموم مسلمانان و مرتبه احسان، انسگاه خواص اولیا و صاحبدلان است و مرتبه ایمان، غایت و ثمره مسلمانی و مدخل آرامگاه احسان است؛ ازاینرو نه تنها بین هرکدام از این مراتب -که همان اسلام و عرفان است- منافات و مغایرتی وجود ندارد، بلکه مفهوم اسلام را برای اذهان روشن و دلهای مستعد، فراختر میکند و آن را از محدود شدن شهادت زبانی و پارهای اعمال جسمانی، مانع میشود و افقهای روشنتری را به روی جانهای دور پرواز و سبکبال میگشاید و مفهوم حیات را از خوروخواب حیوانی تا مشاهده جمال ربانی کمال میبخشد و مخاطب را از ایستایی و دلمردگی و خرسندی، به مراتب پستتری از حیات بازمیدارد.[۲]
رسالةالطّيور نوشتهايست خيالي و تمثيلي، و به زبان رمز و اشارت، و به تعبير نويسنده از زبان مرغان. و اگـرچه مـاية فـلسفي و عرفاني عميقي ندارد، امّا هرچه هست يادگاري است از نثر فارسي پيش از مغول، و بـه قـلم عـارفي نامدار و نيز نمونهاي از رنج و روزگار مردم آن روز ري. هـدف نـويسنده، گزارش ستمديدگي مردم ري، به يكي از بزرگان زمان است. سخن را با وصفي از دميدن صبح آغـاز مـيكند.
پانویس
منابع مقاله
مشتاق مهر، رحمان، «بازخوانی رتبة الحیات خواجه یوسف همدانی»، نامه پارسی تابستان 1384 - شماره 37 (8 صفحه - از 99 تا 106 ).