الترتب: تفاوت میان نسخه‌ها

۹۰۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱ سپتامبر ۲۰۲۲
جز
جایگزینی متن - 'گي' به 'گی'
(لینک درون متنی)
جز (جایگزینی متن - 'گي' به 'گی')
 
(۱۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۴: خط ۴:
| عنوان‌های دیگر =
| عنوان‌های دیگر =
| پدیدآوران =  
| پدیدآوران =  
[[شیرازی، محمدرضا]] (نويسنده)
[[شیرازی، سید محمدرضا]] (نویسنده)
| زبان =عربی
| زبان =عربی
| کد کنگره =‏BP‎‏ ‎‏159‎‏/‎‏6‎‏ ‎‏44‎‏ ‎‏55‎‏*
| کد کنگره =‏BP‎‏ ‎‏159‎‏/‎‏6‎‏ ‎‏44‎‏ ‎‏55‎‏*
خط ۱۰: خط ۱۰:
اصول فقه شیعه
اصول فقه شیعه
| ناشر =  
| ناشر =  
مجمع الفکر الإسلامي
[[مجمع الفكر الإسلامي]]
| مکان نشر =قم - ایران
| مکان نشر =قم - ایران
| سال نشر = 1368 ش  
| سال نشر = 1368 ش  
خط ۱۷: خط ۱۷:
| چاپ =1
| چاپ =1
| تعداد جلد =1
| تعداد جلد =1
| کتابخانۀ دیجیتال نور =12229
| کتابخوان همراه نور =12229
| کد پدیدآور =
| کد پدیدآور =
| پس از =
| پس از =
| پیش از =
| پیش از =
}}
}}
'''الترتب'''، به زبان عربى و به قلم [[شیرازی، محمدرضا|محمدرضا شيرازى]] و درباره ترتب(يكى از مسائل مهم اصولى) است.
'''الترتب'''، به زبان عربى و به قلم [[شیرازی، سید محمدرضا|محمدرضا شيرازى]] و درباره ترتب(يكى از مسائل مهم اصولى) است.


==ساختار==
==ساختار==
خط ۳۱: خط ۳۳:
مؤلف، بعد از اثبات اصولى بودن مسئله، به مباحث زير مى‌پردازد:
مؤلف، بعد از اثبات اصولى بودن مسئله، به مباحث زير مى‌پردازد:


الف) شرايط تحقق ترتب، عبارتند از: 1. وجود تضاد بين دو امر و مراد از تضاد در اين‌جا تضادِ بالذات و بالتبع نيست، بلكه تضاد بالعرض است. 2. هر دو حكم، الزامی‌باشد. 3. مهم، امر عبادى باشد. 4. مهم، مشروط به قدرت شرعيه نباشد. 5. تضاد ميان متعلقين، اتفاقى باشد. 6. مهم، ضرورى الوجود به هنگام عصيان نباشد. 7. تنجز خطاب اهم بر مكلف. 8. وصول تكليف به اهم بنفسه برای مكلف باشد، زيرا در غير اين صورت، عصيانى در حق وى محقق نمى‌شود. 9. در موضوع امر ترتبى، جهل مأخوذ نباشد. 10. متزاحمين، عرضى باشند. نويسنده، در ضمن بيان هر كدام از شرايط فوق، آنها را مورد نقد و بررسى قرار داده و در اين باره بيشتر به فرمايشات [[نایینی، محمدحسین|محقق نايينى]] متمسك مى‌شود.
الف) شرايط تحقق ترتب، عبارتند از: 1. وجود تضاد بين دو امر و مراد از تضاد در اين‌جا تضادِ بالذات و بالتبع نيست، بلكه تضاد بالعرض است. 2. هر دو حكم، الزامی‌باشد. 3. مهم، امر عبادى باشد. 4. مهم، مشروط به قدرت شرعيه نباشد. 5. تضاد ميان متعلقين، اتفاقى باشد. 6. مهم، ضرورى الوجود به هنگام عصيان نباشد. 7. تنجز خطاب اهم بر مكلف. 8. وصول تكليف به اهم بنفسه برای مكلف باشد، زيرا در غير اين صورت، عصيانى در حق وى محقق نمى‌شود. 9. در موضوع امر ترتبى، جهل مأخوذ نباشد. 10. متزاحمين، عرضى باشند. نویسنده، در ضمن بيان هر كدام از شرايط فوق، آنها را مورد نقد و بررسى قرار داده و در اين باره بيشتر به فرمايشات [[نایینی، محمدحسین|محقق نايينى]] متمسك مى‌شود.


ب) اشكالات وارده به نظريه ترتب: مؤلف، مجموعاً شش اشكال بر نظريه ترتب وارد كرده كه يكى از مهم‌ترين آنها اشكال [[آخوند خراسانى]] است. به نظر ايشان اگر ترتب را بپذيريم، تالى فاسد و محذورى دارد كه قائلين به ترتب، به آن ملتزم نمى‌شوند؛ به اين بيان كه اگر ترتب صحيح باشد، بايد در فرضى كه مكلف هم ازاله را ترك مى‌كند و هم صلات را، معاقب به دو عقوبت باشد؛ يكى برای مخالفت با امر اهم و ديگرى برای مخالفت با امر مهم؛ با اينكه گمان نمى‌رود كسانى كه قائل به ترتب هستند، به اين لازم(استحقاق دو عقوبت) ملتزم شوند، زيرا همه قبول دارند كه در اين صورت، فقط يك عقوبت است.
ب) اشكالات وارده به نظريه ترتب: مؤلف، مجموعاً شش اشكال بر نظريه ترتب وارد كرده كه يكى از مهم‌ترين آنها اشكال [[آخوند خراسانى]] است. به نظر ايشان اگر ترتب را بپذيريم، تالى فاسد و محذورى دارد كه قائلين به ترتب، به آن ملتزم نمى‌شوند؛ به اين بيان كه اگر ترتب صحيح باشد، بايد در فرضى كه مكلف هم ازاله را ترك مى‌كند و هم صلات را، معاقب به دو عقوبت باشد؛ يكى برای مخالفت با امر اهم و ديگرى برای مخالفت با امر مهم؛ با اينكه گمان نمى‌رود كسانى كه قائل به ترتب هستند، به اين لازم(استحقاق دو عقوبت) ملتزم شوند، زيرا همه قبول دارند كه در اين صورت، فقط يك عقوبت است.


ج) ادله جواز ترتب: مرحوم [[محقق کرکی، علی بن حسین|محقق ثانى]]، [[میرزای شیرازی، محمدحسن بن محمود|ميرزاى شيرازى]]، [[فشارکی اصفهانی، محمد بن امیرقاسم|سيد‌‎محمد فشاركى]] اصفهانى و [[نائینی، محمدحسین|ميرزاى نايينى]]، ترتب را قبول داشته و برای جواز آن، دلايلى اقامه فرموده‌اند. دلايل آنها مركب از دو بخش است كه يك بخش آن مربوط به اثبات امكان عقلى مسئله و بخش ديگر آن مربوط به امكان وقوعى آن است. قائلين به ترتب، مى‌گويند: هيچ مانع و اشكال و محذور عقلى در مورد ترتب نمى‌باشد؛ به اين صورت كه امر، به‌طور طولى به ضدين تعلق بگيرد. درباره امكان وقوعى ترتب، مى‌گويند: در عرف عقلا از اين موارد بسيار مشاهده مى‌شود، مثل اينكه پدر به فرزندش مى‌گويد: «درس بخوان». بعد كه مى‌بيند فرزندش اهل درس خواندن نيست، مى‌گويد: «اگر درس نمى‌خوانى، لااقل كار كن».
ج) ادله جواز ترتب: مرحوم [[محقق کرکی، علی بن حسین|محقق ثانى]]، [[میرزای شیرازی، سید محمدحسن|ميرزاى شيرازى]]، [[فشارکی اصفهانی، سید محمد بن امیرقاسم|سيد‌ ‎محمد فشاركى]] اصفهانى و [[نائینی، محمدحسین|ميرزاى نايينى]]، ترتب را قبول داشته و برای جواز آن، دلايلى اقامه فرموده‌اند. دلايل آنها مركب از دو بخش است كه يك بخش آن مربوط به اثبات امكان عقلى مسئله و بخش ديگر آن مربوط به امكان وقوعى آن است. قائلين به ترتب، مى‌گويند: هيچ مانع و اشكال و محذور عقلى در مورد ترتب نمى‌باشد؛ به اين صورت كه امر، به‌طور طولى به ضدين تعلق بگیرد. درباره امكان وقوعى ترتب، مى‌گويند: در عرف عقلا از اين موارد بسيار مشاهده مى‌شود، مثل اينكه پدر به فرزندش مى‌گويد: «درس بخوان». بعد كه مى‌بيند فرزندش اهل درس خواندن نيست، مى‌گويد: «اگر درس نمى‌خوانى، لااقل كار كن».


مؤلف، بعد از تبيين ادله جواز، مناط امر مهم را بررسى كرده و كتاب را با بيان فروعات فقهى كه مبتنى بر مسئله ترتب است، خاتمه مى‌دهد.
مؤلف، بعد از تبيين ادله جواز، مناط امر مهم را بررسى كرده و كتاب را با بيان فروعات فقهى كه مبتنى بر مسئله ترتب است، خاتمه مى‌دهد.
خط ۴۱: خط ۴۳:
== وضعيت كتاب ==
== وضعيت كتاب ==
فهرست محتويات كتاب، در پایان آن ذكر شده است.
فهرست محتويات كتاب، در پایان آن ذكر شده است.
==وابسته‌ها==
{{وابسته‌ها}}
[[تبيين الأصول]]
[[أصول الفقه (اراکی)]]
[[أصول الفقه (تحقیق زارعی سبزواری)]]
[[أصول الفقه (طبع اسماعیلیان)]]
[[أصول الفقه (طبع جامعه مدرسین)]]
[[أصول الفقه (مظفر) همراه با شرح فارسی]]
[[أصول الفوائد الغروية في مسائل علم الأصول وفقاَ للنظريات الحديثة الدقيقة]]
[[أصول معتبرة]]
[[أضواء و آراء: تعليقات علی كتابنا بحوث في علم الأصول]]
[[اللؤلؤة الغروية في أصول الفقه]]
[[الأصول المنتجة في الفقه]]
[[التحقيق في الإجتهاد و التقليد]]


[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش