العقود الفضية في أصول الإباضية: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'ه‎ه' به 'ه‌ه')
    جز (جایگزینی متن - 'گي' به 'گی')
     
    (۲۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۱۹: خط ۱۹:
    | شابک =
    | شابک =
    | تعداد جلد =1
    | تعداد جلد =1
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =38971
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =56079
    | کتابخوان همراه نور =56079
    | کد پدیدآور =44665
    | کد پدیدآور =44665
    | پس از =
    | پس از =
    خط ۳۱: خط ۳۲:


    ==گزارش محتوا==
    ==گزارش محتوا==
    نویسنده در مقدمه کتاب پس از ثنای الهی، به دو بخش از آیه‌های شریفه: «إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلاَمُ» ﴿آل‌‏عمران‏، 19﴾ و «وَ مَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلاَمِ دِيناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ» ﴿آل‏‌عمران‏، 85﴾ را ذکر می‌کند و سپس بر پیامبر برگزیده و خاندان طاهرینش درود می‌فرستد و پس‎ازآن می‌نویسد: از حکمت‎های الهی در خلایقش است که آنان را به خیر و شر و طاعت و معصیت مبتلا می‌کند چنانچه خداوند دراین‎باره می‌فرماید: «وَنَبْلُوكُم بِالشَّرِّ وَ الْخَيْرِ فِتْنَةً ۖ وَ إِلَيْنَا تُرْجَعُونَ» ﴿٣٥ سوره انبیاء﴾. خدای متعال در کتابش محکم و متشابه قرار داد و فرمود: «كسانى كه در دل‎هایشان انحراف است براى فتنه‎جويى و طلب تأويل آن [به‎دلخواه خود]، از متشابه آن پيروى مى‎كنند، با آنكه تأويلش را جز خدا و ريشه‎داران در دانش كسى نمى‎داند.»<ref>قرآن کریم، آیه هفت آل‎عمران، ترجمه فولادوند</ref> به همین دلیل بود که امت اسلامی به فرقه‌های مختلف منشعب شد و هر فرقه‌ای خودش را بر حق دانست و دیگری را بر راه باطل. در این میان، برخی مجتهد بودند، برخی در تعصب در مذهبشان مبالغه کردند، برخی تساهل پیشه کردند و...؛ و ای‎کاش حقیقت این امر را به پیامبر و اولی‌الامر در علمش وا می‌گذاشتند؛ به‌هرحال کتاب الهی و سنت پیامبرش در میان آنان هست و بر آن اجماع دارند. بر این اساس، واجب است که به آن رجوع کنند ولی قَدَر الهی بر همه‎چیز سابق است و حکمتش نافذ و بنا بر آیات الهی وَ لَوْ شَاءَ رَبُّكَ لَجَعَلَ النَّاسَ أُمَّةً وَاحِدَةً ۖ وَ لَا يَزَالُونَ مُخْتَلِفِينَ ﴿١١٨﴾ إِلَّا مَن رَّحِمَ رَبُّكَ ۚ وَ لِذَلِكَ خَلَقَهُمْ ۗ وَ تَمَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاسِ أَجْمَعِينَ﴿١١9﴾؛ و اگر پروردگار تو مى‎خواست، قطعاً همه مردم را امّت واحدى قرار مى‎داد، درحالی‎که پيوسته در اختلافند، (۱۱۸) مگر كسانى كه پروردگار تو به آنان رحم كرده و براى همين آنان را آفريده است؛ و وعده پروردگارت [چنين‎] تحقّق پذيرفته است [كه]: «البتّه جهنّم را از جنّ و انس يكسره پر خواهم كرد. (۱۱۹)»<ref>سوره هود: آیات 118-119</ref> مشیت خدا بر این امر تعلق گرفت.
    نویسنده در مقدمه کتاب پس از ثنای الهی، به دو بخش از آیه‌های شریفه: «إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلاَمُ» ﴿آل‌‏عمران‏، 19﴾ و «وَ مَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلاَمِ دِيناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ» ﴿آل‏‌عمران‏، 85﴾ را ذکر می‌کند و سپس بر پیامبر برگزیده و خاندان طاهرینش درود می‌فرستد و پس‌ازآن می‌نویسد: از حکمت‎های الهی در خلایقش است که آنان را به خیر و شر و طاعت و معصیت مبتلا می‌کند چنانچه خداوند دراین‌باره می‌فرماید: «وَنَبْلُوكُم بِالشَّرِّ وَ الْخَيْرِ فِتْنَةً ۖ وَ إِلَيْنَا تُرْجَعُونَ» ﴿٣٥ سوره انبیاء﴾. خدای متعال در کتابش محکم و متشابه قرار داد و فرمود: «كسانى كه در دل‎هایشان انحراف است براى فتنه‌جويى و طلب تأويل آن [به‌دلخواه خود]، از متشابه آن پيروى مى‎كنند، با آنكه تأويلش را جز خدا و ريشه‌داران در دانش كسى نمى‎داند.»<ref>قرآن کریم، آیه هفت آل‌عمران، ترجمه فولادوند</ref> به همین دلیل بود که امت اسلامی به فرقه‌های مختلف منشعب شد و هر فرقه‌ای خودش را بر حق دانست و دیگری را بر راه باطل. در این میان، برخی مجتهد بودند، برخی در تعصب در مذهبشان مبالغه کردند، برخی تساهل پیشه کردند و...؛ و ای‌کاش حقیقت این امر را به پیامبر و اولی‌الامر در علمش وا می‌گذاشتند؛ به‌هرحال کتاب الهی و سنت پیامبرش در میان آنان هست و بر آن اجماع دارند. بر این اساس، واجب است که به آن رجوع کنند ولی قَدَر الهی بر همه‌چیز سابق است و حکمتش نافذ و بنا بر آیات الهی وَ لَوْ شَاءَ رَبُّكَ لَجَعَلَ النَّاسَ أُمَّةً وَاحِدَةً ۖ وَ لَا يَزَالُونَ مُخْتَلِفِينَ ﴿١١٨﴾ إِلَّا مَن رَّحِمَ رَبُّكَ ۚ وَ لِذَلِكَ خَلَقَهُمْ ۗ وَ تَمَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاسِ أَجْمَعِينَ﴿١١9﴾؛ و اگر پروردگار تو مى‌خواست، قطعاً همه مردم را امّت واحدى قرار مى‎داد، درحالی‌که پيوسته در اختلافند، (۱۱۸) مگر كسانى كه پروردگار تو به آنان رحم كرده و براى همين آنان را آفريده است؛ و وعده پروردگارت [چنين‎] تحقّق پذيرفته است [كه]: «البتّه جهنّم را از جنّ و انس يكسره پر خواهم كرد. (۱۱۹)»<ref>سوره هود: آیات 118-119</ref> مشیت خدا بر این امر تعلق گرفت.


    یکی از مذاهب اسلامی، اباضیه است که نویسنده، مبنای آن را بر اساس کتاب و سنت و اجماع و قیاس (در مواردی که نصی بر مطلب وجود ندارد) می‌داند. او می‌نویسد: بسیاری از مشایخ و برادران دینی از من خواستند اجمالی از سیره آنان و طایفه‌ای که از آن نشئت گرفته‌اند بنگارم و هرچند خودم را اهل برای این کار نمی‌دانم و در این مذهب، مردانی هستند که بر من در این امر، اولویت دارند، اما به خاطر امتثال طلب دوستان و موافقت با رغبت آنان و تقرب به خدا در تحریر علم و دفع ظلم، این مطلب را می‌نگارم. در این اثر با تبرک به رسول و اصحاب بزرگش، از روایات، اصح آن‎ها و از اقوال ارجحشان را برگزیده‌ام. امروزه انسان‎ها به حدی رسیده‌اند که بدون تبعیت و تقلید از دیگران، با تکیه بر اندیشه و نظر در قول صحیح، بتوانند درباره صحت و سقم یک قضیه، به‎صورت مستقل حکم کنند.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38971/2/1 ر.ک: مقدمه کتاب، ص1-2]</ref>
    یکی از مذاهب اسلامی، اباضیه است که نویسنده، مبنای آن را بر اساس کتاب و سنت و اجماع و قیاس (در مواردی که نصی بر مطلب وجود ندارد) می‌داند. او می‌نویسد: بسیاری از مشایخ و برادران دینی از من خواستند اجمالی از سیره آنان و طایفه‌ای که از آن نشئت گرفته‌اند بنگارم و هرچند خودم را اهل برای این کار نمی‌دانم و در این مذهب، مردانی هستند که بر من در این امر، اولویت دارند، اما به خاطر امتثال طلب دوستان و موافقت با رغبت آنان و تقرب به خدا در تحریر علم و دفع ظلم، این مطلب را می‌نگارم. در این اثر با تبرک به رسول و اصحاب بزرگش، از روایات، اصح آن‌ها و از اقوال ارجحشان را برگزیده‌ام. امروزه انسان‌ها به حدی رسیده‌اند که بدون تبعیت و تقلید از دیگران، با تکیه بر اندیشه و نظر در قول صحیح، بتوانند درباره صحت و سقم یک قضیه، به‌صورت مستقل حکم کنند.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38971/2/1 ر.ک: مقدمه کتاب، ص1-2]</ref>


    از نگاه [[ح‍ارث‍ي‌، س‍ال‍م‌|سالم بن حمد بن سلیمان]]، مذهب اباضیه به لحاظ تأسیس، قدیمی‌ترین مذهب است و علمایش دارای بیشترین تألیفات هستند. او می‌نویسد: اباضیان اولین کسانی هستند که تفسیر قرآن را جمع‎آوری کردند و اولین‎ها در تدوین حدیث و فقه هستند....<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38971/2/3 ر.ک: همان، ص3]</ref>
    از نگاه [[ح‍ارث‍ي‌، س‍ال‍م‌|سالم بن حمد بن سلیمان]]، مذهب اباضیه به لحاظ تأسیس، قدیمی‌ترین مذهب است و علمایش دارای بیشترین تألیفات هستند. او می‌نویسد: اباضیان اولین کسانی هستند که تفسیر قرآن را جمع‌آوری کردند و اولین‌ها در تدوین حدیث و فقه هستند....<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38971/2/3 ر.ک: همان، ص3]</ref>


    در بخشی از کتاب، تحت عنوان «تنبیه»، به تفاوت میان اقوال علمای اباضیه با سایرین اشاره شده است؛ برخی اختلافات از این قرار است: آیا صفات باری‌تعالی عین ذات اوست یا غیر آن است؟ بر مبنای مذهب اباضیه صفات ذاتیه عین ذات است و شئ زایدی بر آن نیست. ابن عربی نیز در این مسئله با اباضیان موافق است و گفته فرقی میان قول قائل بر اینکه صفات الله تعالی غیر از ذات او هستند با قول یهودیان که به قول قرآن می‌گفتند: «إن الله فقیر» نیست مگر در تحسین عبارت.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38971/2/285 ر.ک: متن کتاب، ص285]</ref>
    در بخشی از کتاب، تحت عنوان «تنبیه»، به تفاوت میان اقوال علمای اباضیه با سایرین اشاره شده است؛ برخی اختلافات از این قرار است: آیا صفات باری‌تعالی عین ذات اوست یا غیر آن است؟ بر مبنای مذهب اباضیه صفات ذاتیه عین ذات است و شئ زایدی بر آن نیست. ابن عربی نیز در این مسئله با اباضیان موافق است و گفته فرقی میان قول قائل بر اینکه صفات الله تعالی غیر از ذات او هستند با قول یهودیان که به قول قرآن می‌گفتند: «إن الله فقیر» نیست مگر در تحسین عبارت.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38971/2/285 ر.ک: متن کتاب، ص285]</ref>


    از مسائلی که اباضیه نسبت به آن نظر داده‌اند، بحث خلود فاسقان بدون توبه در آتش جهنم است. در این مسئله آنان با سعد مالکی موافقند. گفته شده شافعی نیز با آنان در این امر موافقت دارد. آیات شریفه «إِنَّ اللَّـهَ لَا يَغْفِرُ أَن يُشْرَكَ بِهِ وَ يَغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِكَ لِمَن يَشَاءُ» در آیات 48 و 116 سوره نساء، درباره کسی است که از گناهش توبه کرده باشد و جواز مغفرت بدون توبه در این آیه شریفه سودی نمی‎رساند. این قول جابر بن زید در تفسیر آیه است. او برای این ادعا به آیات 17 و 18 سوره مبارکه نساء استشهاد می‌کند. آنجا که خداوند می‌فرماید: إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَى اللَّـهِ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهَالَةٍ ثُمَّ يَتُوبُونَ مِن قَرِيبٍ فَأُولَـئِكَ يَتُوبُ اللَّـهُ عَلَيْهِمْ ۗ وَ كَانَ اللَّـهُ عَلِيمًا حَكِيمًا ﴿١٧﴾ وَ لَيْسَتِ التَّوْبَةُ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السَّيِّئَاتِ حَتَّى إِذَا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ إِنِّي تُبْتُ الْآنَ وَ لَا الَّذِينَ يَمُوتُونَ وَ هُمْ كُفَّارٌ ۚ أُولَـئِكَ أَعْتَدْنَا لَهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا ﴿١٨﴾؛ «توبه، نزد خداوند، تنها براى كسانى است كه از روى نادانى مرتكب گناه مى‎شوند، سپس به‎زودی توبه مى‎كنند؛ اينانند كه خدا توبه‎شان را مى‎پذيرد و خداوند داناى حكيم است. (۱۷) و توبه كسانى كه گناه مى‎كنند تا وقتی‎که مرگ يكى از ايشان در رسد، مى‎گويد: «اكنون توبه كردم»، پذيرفته نيست؛ و [نيز توبه‎] كسانى كه در حال كفر مى‎ميرند، پذيرفته نخواهد بود، آنانند كه برايشان عذابى دردناك آماده كرده‌ايم. (۱۸)». قول متعزله نیز همین است. همچنین خدای متعال در آیه 93 از سوره نساء فرموده: وَ مَن يَقْتُلْ مُؤْمِنًا مُّتَعَمِّدًا فَجَزَاؤُهُ جَهَنَّمُ خَالِدًا فِيهَا وَ غَضِبَ اللَّـهُ عَلَيْهِ وَ لَعَنَهُ وَ أَعَدَّ لَهُ عَذَابًا عَظِيمًا؛ و هر كس عمداً مؤمنى را بكشد، كيفرش دوزخ است كه در آن ماندگار خواهد بود؛ و خدا بر او خشم مى‎گيرد و لعنتش مى‎كند و عذابى بزرگ برايش آماده ساخته است. همچنین داریم: وَ مَن يَعْصِ اللَّـهَ وَ رَسُولَهُ فَإِنَّ لَهُ نَارَ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا ﴿سوره جن: ٢٣﴾ یعنی: و هر كس خدا و پيامبرش را نافرمانى كند قطعاً آتش دوزخ براى اوست و جاودانه در آن خواهند ماند. بعلاوه اینکه خداوند در سوره مؤمنون پس از ذکر زنا و قتل نفس و اینکه مرتکبان این کارها دچار گناه شده‌اند و عذابشان مضاعف است و در آتش جاودانند، فرموده: مگر آنان که توبه کرده باشند؛... وَ مَن يَفْعَلْ ذَلِكَ يَلْقَ أَثَامًا ﴿٦٨﴾ يُضَاعَفْ لَهُ الْعَذَابُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ يَخْلُدْ فِيهِ مُهَانًا ﴿٦٩﴾ إِلَّا مَن تَابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا فَأُولَـئِكَ يُبَدِّلُ اللَّـهُ سَيِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ ۗ وَ كَانَ اللَّـهُ غَفُورًا رَّحِيمًا ﴿٧٠﴾ و هر كس این‎ها را انجام دهد سزايش را دريافت خواهد كرد. (۶۸) براى او در روز قيامت عذاب دوچندان مى‎شود و پيوسته در آن خوار مى‎ماند. (۶۹) مگر كسى كه توبه كند و ايمان آورد و كار شايسته كند. پس خداوند بدی‎هایشان را به نیکی‎ها تبديل مى‎كند و خدا همواره آمرزنده مهربان است (۷۰).<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38971/2/285 متن کتاب، ص285-286]</ref>
    از مسائلی که اباضیه نسبت به آن نظر داده‌اند، بحث خلود فاسقان بدون توبه در آتش جهنم است. در این مسئله آنان با سعد مالکی موافقند. گفته شده شافعی نیز با آنان در این امر موافقت دارد. آیات شریفه «إِنَّ اللَّـهَ لَا يَغْفِرُ أَن يُشْرَكَ بِهِ وَ يَغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِكَ لِمَن يَشَاءُ» در آیات 48 و 116 سوره نساء، درباره کسی است که از گناهش توبه کرده باشد و جواز مغفرت بدون توبه در این آیه شریفه سودی نمی‌رساند. این قول جابر بن زید در تفسیر آیه است. او برای این ادعا به آیات 17 و 18 سوره مبارکه نساء استشهاد می‌کند. آنجا که خداوند می‌فرماید: إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَى اللَّـهِ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهَالَةٍ ثُمَّ يَتُوبُونَ مِن قَرِيبٍ فَأُولَـئِكَ يَتُوبُ اللَّـهُ عَلَيْهِمْ ۗ وَ كَانَ اللَّـهُ عَلِيمًا حَكِيمًا ﴿١٧﴾ وَ لَيْسَتِ التَّوْبَةُ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السَّيِّئَاتِ حَتَّى إِذَا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ إِنِّي تُبْتُ الْآنَ وَ لَا الَّذِينَ يَمُوتُونَ وَ هُمْ كُفَّارٌ ۚ أُولَـئِكَ أَعْتَدْنَا لَهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا ﴿١٨﴾؛ «توبه، نزد خداوند، تنها براى كسانى است كه از روى نادانى مرتكب گناه می‌شوند، سپس به‌زودی توبه مى‎كنند؛ اينانند كه خدا توبه‌شان را مى‎پذيرد و خداوند داناى حكيم است. (۱۷) و توبه كسانى كه گناه مى‎كنند تا وقتی‌که مرگ يكى از ايشان در رسد، مى‌گويد: «اكنون توبه كردم»، پذيرفته نيست؛ و [نيز توبه‎] كسانى كه در حال كفر می‌ميرند، پذيرفته نخواهد بود، آنانند كه برایشان عذابى دردناك آماده كرده‌ايم. (۱۸)». قول متعزله نیز همین است. همچنین خدای متعال در آیه 93 از سوره نساء فرموده: وَ مَن يَقْتُلْ مُؤْمِنًا مُّتَعَمِّدًا فَجَزَاؤُهُ جَهَنَّمُ خَالِدًا فِيهَا وَ غَضِبَ اللَّـهُ عَلَيْهِ وَ لَعَنَهُ وَ أَعَدَّ لَهُ عَذَابًا عَظِيمًا؛ و هر كس عمداً مؤمنى را بكشد، كيفرش دوزخ است كه در آن ماندگار خواهد بود؛ و خدا بر او خشم مى‌گیرد و لعنتش مى‎كند و عذابى بزرگ برایش آماده ساخته است. همچنین داریم: وَ مَن يَعْصِ اللَّـهَ وَ رَسُولَهُ فَإِنَّ لَهُ نَارَ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا ﴿سوره جن: ٢٣﴾ یعنی: و هر كس خدا و پيامبرش را نافرمانى كند قطعاً آتش دوزخ براى اوست و جاودانه در آن خواهند ماند. بعلاوه اینکه خداوند در سوره مؤمنون پس از ذکر زنا و قتل نفس و اینکه مرتکبان این کارها دچار گناه شده‌اند و عذابشان مضاعف است و در آتش جاودانند، فرموده: مگر آنان که توبه کرده باشند؛... وَ مَن يَفْعَلْ ذَلِكَ يَلْقَ أَثَامًا ﴿٦٨﴾ يُضَاعَفْ لَهُ الْعَذَابُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ يَخْلُدْ فِيهِ مُهَانًا ﴿٦٩﴾ إِلَّا مَن تَابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا فَأُولَـئِكَ يُبَدِّلُ اللَّـهُ سَيِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ ۗ وَ كَانَ اللَّـهُ غَفُورًا رَّحِيمًا ﴿٧٠﴾ و هر كس این‌ها را انجام دهد سزايش را دريافت خواهد كرد. (۶۸) براى او در روز قيامت عذاب دوچندان می‌شود و پيوسته در آن خوار می‌ماند. (۶۹) مگر كسى كه توبه كند و ايمان آورد و كار شايسته كند. پس خداوند بدی‌هایشان را به نیکی‌ها تبديل مى‎كند و خدا همواره آمرزنده مهربان است (۷۰).<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38971/2/285 متن کتاب، ص285-286]</ref>


    ==وضعیت کتاب==
    ==وضعیت کتاب==
    خط ۴۵: خط ۴۶:


    ==پانویس==
    ==پانویس==
    <references />
    <references/>


    ==منبع مقاله==
    ==منابع مقاله==
    مقدمه و متن کتاب.
    مقدمه و متن کتاب.


    == وابسته‌ها ==
    ==وابسته‌ها==
    {{وابسته‌ها}}
     
    [[الرد علی جمیع المخالفین (الخوارج، المرجئة، المعتزلة)]]
     
    [[معجم مصطلحات الإباضية]]
     
    [[معجم أعلام الإباضية من القرن الأول الهجري إلی العصر الحاضر]]
     
    [[الإباضية بين الفرق الإسلامية]]
     
    [[نظرية الإمامة عند الأباضية]]
       
       
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
       
       
    [[رده: تیر(98)]]
    [[رده:اسلام، عرفان، غیره]]
     
    [[رده:25 خرداد الی 24 تیر(98)]]
    [[رده:فرق اسلامی]]
    [[رده:فرق شیعه]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۱ سپتامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۱۶

    ‏العقود الفضية في أصول الإباضية
    العقود الفضية في أصول الإباضية
    پدیدآورانح‍ارث‍ي‌، س‍ال‍م‌ (نويسنده)
    مکان نشرعمان
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    العقود الفضية في أصول الإباضية، تألیف سالم بن حمد بن سلیمان بن حمید حارثی عمانی إباضی مضیربی، کتابی است به زبان عربی با موضوع عقاید در مذهب اباضی در یک جلد. نویسنده در این اثر به بیان آرای اباضیه می‌پردازد و درصدد توضیح و تأیید آن است.

    ساختار

    کتاب دارای مقدمه و محتوای مطالب در ابواب و فصول متعدد است.

    گزارش محتوا

    نویسنده در مقدمه کتاب پس از ثنای الهی، به دو بخش از آیه‌های شریفه: «إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلاَمُ» ﴿آل‌‏عمران‏، 19﴾ و «وَ مَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلاَمِ دِيناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ» ﴿آل‏‌عمران‏، 85﴾ را ذکر می‌کند و سپس بر پیامبر برگزیده و خاندان طاهرینش درود می‌فرستد و پس‌ازآن می‌نویسد: از حکمت‎های الهی در خلایقش است که آنان را به خیر و شر و طاعت و معصیت مبتلا می‌کند چنانچه خداوند دراین‌باره می‌فرماید: «وَنَبْلُوكُم بِالشَّرِّ وَ الْخَيْرِ فِتْنَةً ۖ وَ إِلَيْنَا تُرْجَعُونَ» ﴿٣٥ سوره انبیاء﴾. خدای متعال در کتابش محکم و متشابه قرار داد و فرمود: «كسانى كه در دل‎هایشان انحراف است براى فتنه‌جويى و طلب تأويل آن [به‌دلخواه خود]، از متشابه آن پيروى مى‎كنند، با آنكه تأويلش را جز خدا و ريشه‌داران در دانش كسى نمى‎داند.»[۱] به همین دلیل بود که امت اسلامی به فرقه‌های مختلف منشعب شد و هر فرقه‌ای خودش را بر حق دانست و دیگری را بر راه باطل. در این میان، برخی مجتهد بودند، برخی در تعصب در مذهبشان مبالغه کردند، برخی تساهل پیشه کردند و...؛ و ای‌کاش حقیقت این امر را به پیامبر و اولی‌الامر در علمش وا می‌گذاشتند؛ به‌هرحال کتاب الهی و سنت پیامبرش در میان آنان هست و بر آن اجماع دارند. بر این اساس، واجب است که به آن رجوع کنند ولی قَدَر الهی بر همه‌چیز سابق است و حکمتش نافذ و بنا بر آیات الهی وَ لَوْ شَاءَ رَبُّكَ لَجَعَلَ النَّاسَ أُمَّةً وَاحِدَةً ۖ وَ لَا يَزَالُونَ مُخْتَلِفِينَ ﴿١١٨﴾ إِلَّا مَن رَّحِمَ رَبُّكَ ۚ وَ لِذَلِكَ خَلَقَهُمْ ۗ وَ تَمَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاسِ أَجْمَعِينَ﴿١١9﴾؛ و اگر پروردگار تو مى‌خواست، قطعاً همه مردم را امّت واحدى قرار مى‎داد، درحالی‌که پيوسته در اختلافند، (۱۱۸) مگر كسانى كه پروردگار تو به آنان رحم كرده و براى همين آنان را آفريده است؛ و وعده پروردگارت [چنين‎] تحقّق پذيرفته است [كه]: «البتّه جهنّم را از جنّ و انس يكسره پر خواهم كرد. (۱۱۹)»[۲] مشیت خدا بر این امر تعلق گرفت.

    یکی از مذاهب اسلامی، اباضیه است که نویسنده، مبنای آن را بر اساس کتاب و سنت و اجماع و قیاس (در مواردی که نصی بر مطلب وجود ندارد) می‌داند. او می‌نویسد: بسیاری از مشایخ و برادران دینی از من خواستند اجمالی از سیره آنان و طایفه‌ای که از آن نشئت گرفته‌اند بنگارم و هرچند خودم را اهل برای این کار نمی‌دانم و در این مذهب، مردانی هستند که بر من در این امر، اولویت دارند، اما به خاطر امتثال طلب دوستان و موافقت با رغبت آنان و تقرب به خدا در تحریر علم و دفع ظلم، این مطلب را می‌نگارم. در این اثر با تبرک به رسول و اصحاب بزرگش، از روایات، اصح آن‌ها و از اقوال ارجحشان را برگزیده‌ام. امروزه انسان‌ها به حدی رسیده‌اند که بدون تبعیت و تقلید از دیگران، با تکیه بر اندیشه و نظر در قول صحیح، بتوانند درباره صحت و سقم یک قضیه، به‌صورت مستقل حکم کنند.[۳]

    از نگاه سالم بن حمد بن سلیمان، مذهب اباضیه به لحاظ تأسیس، قدیمی‌ترین مذهب است و علمایش دارای بیشترین تألیفات هستند. او می‌نویسد: اباضیان اولین کسانی هستند که تفسیر قرآن را جمع‌آوری کردند و اولین‌ها در تدوین حدیث و فقه هستند....[۴]

    در بخشی از کتاب، تحت عنوان «تنبیه»، به تفاوت میان اقوال علمای اباضیه با سایرین اشاره شده است؛ برخی اختلافات از این قرار است: آیا صفات باری‌تعالی عین ذات اوست یا غیر آن است؟ بر مبنای مذهب اباضیه صفات ذاتیه عین ذات است و شئ زایدی بر آن نیست. ابن عربی نیز در این مسئله با اباضیان موافق است و گفته فرقی میان قول قائل بر اینکه صفات الله تعالی غیر از ذات او هستند با قول یهودیان که به قول قرآن می‌گفتند: «إن الله فقیر» نیست مگر در تحسین عبارت.[۵]

    از مسائلی که اباضیه نسبت به آن نظر داده‌اند، بحث خلود فاسقان بدون توبه در آتش جهنم است. در این مسئله آنان با سعد مالکی موافقند. گفته شده شافعی نیز با آنان در این امر موافقت دارد. آیات شریفه «إِنَّ اللَّـهَ لَا يَغْفِرُ أَن يُشْرَكَ بِهِ وَ يَغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِكَ لِمَن يَشَاءُ» در آیات 48 و 116 سوره نساء، درباره کسی است که از گناهش توبه کرده باشد و جواز مغفرت بدون توبه در این آیه شریفه سودی نمی‌رساند. این قول جابر بن زید در تفسیر آیه است. او برای این ادعا به آیات 17 و 18 سوره مبارکه نساء استشهاد می‌کند. آنجا که خداوند می‌فرماید: إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَى اللَّـهِ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهَالَةٍ ثُمَّ يَتُوبُونَ مِن قَرِيبٍ فَأُولَـئِكَ يَتُوبُ اللَّـهُ عَلَيْهِمْ ۗ وَ كَانَ اللَّـهُ عَلِيمًا حَكِيمًا ﴿١٧﴾ وَ لَيْسَتِ التَّوْبَةُ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السَّيِّئَاتِ حَتَّى إِذَا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ إِنِّي تُبْتُ الْآنَ وَ لَا الَّذِينَ يَمُوتُونَ وَ هُمْ كُفَّارٌ ۚ أُولَـئِكَ أَعْتَدْنَا لَهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا ﴿١٨﴾؛ «توبه، نزد خداوند، تنها براى كسانى است كه از روى نادانى مرتكب گناه می‌شوند، سپس به‌زودی توبه مى‎كنند؛ اينانند كه خدا توبه‌شان را مى‎پذيرد و خداوند داناى حكيم است. (۱۷) و توبه كسانى كه گناه مى‎كنند تا وقتی‌که مرگ يكى از ايشان در رسد، مى‌گويد: «اكنون توبه كردم»، پذيرفته نيست؛ و [نيز توبه‎] كسانى كه در حال كفر می‌ميرند، پذيرفته نخواهد بود، آنانند كه برایشان عذابى دردناك آماده كرده‌ايم. (۱۸)». قول متعزله نیز همین است. همچنین خدای متعال در آیه 93 از سوره نساء فرموده: وَ مَن يَقْتُلْ مُؤْمِنًا مُّتَعَمِّدًا فَجَزَاؤُهُ جَهَنَّمُ خَالِدًا فِيهَا وَ غَضِبَ اللَّـهُ عَلَيْهِ وَ لَعَنَهُ وَ أَعَدَّ لَهُ عَذَابًا عَظِيمًا؛ و هر كس عمداً مؤمنى را بكشد، كيفرش دوزخ است كه در آن ماندگار خواهد بود؛ و خدا بر او خشم مى‌گیرد و لعنتش مى‎كند و عذابى بزرگ برایش آماده ساخته است. همچنین داریم: وَ مَن يَعْصِ اللَّـهَ وَ رَسُولَهُ فَإِنَّ لَهُ نَارَ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا ﴿سوره جن: ٢٣﴾ یعنی: و هر كس خدا و پيامبرش را نافرمانى كند قطعاً آتش دوزخ براى اوست و جاودانه در آن خواهند ماند. بعلاوه اینکه خداوند در سوره مؤمنون پس از ذکر زنا و قتل نفس و اینکه مرتکبان این کارها دچار گناه شده‌اند و عذابشان مضاعف است و در آتش جاودانند، فرموده: مگر آنان که توبه کرده باشند؛... وَ مَن يَفْعَلْ ذَلِكَ يَلْقَ أَثَامًا ﴿٦٨﴾ يُضَاعَفْ لَهُ الْعَذَابُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ يَخْلُدْ فِيهِ مُهَانًا ﴿٦٩﴾ إِلَّا مَن تَابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا فَأُولَـئِكَ يُبَدِّلُ اللَّـهُ سَيِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ ۗ وَ كَانَ اللَّـهُ غَفُورًا رَّحِيمًا ﴿٧٠﴾ و هر كس این‌ها را انجام دهد سزايش را دريافت خواهد كرد. (۶۸) براى او در روز قيامت عذاب دوچندان می‌شود و پيوسته در آن خوار می‌ماند. (۶۹) مگر كسى كه توبه كند و ايمان آورد و كار شايسته كند. پس خداوند بدی‌هایشان را به نیکی‌ها تبديل مى‎كند و خدا همواره آمرزنده مهربان است (۷۰).[۶]

    وضعیت کتاب

    فهرست مطالب، در انتهای کتاب، پیش از ارائه رونوشت‎های تأییدیه دیگران از این اثر در صفحات 337 تا 339 ذکر شده است. از صفحه 3 تا 15 کتاب، در صفحات فرد، رونوشت نسخه‌ها و نوشته‌های خطی ذکر شده است. صفحات 357 تا 364 در انتهای کتاب، رونوشت نظرات دیگران به خط خودشان درباره این کتاب است.

    پانویس

    1. قرآن کریم، آیه هفت آل‌عمران، ترجمه فولادوند
    2. سوره هود: آیات 118-119
    3. ر.ک: مقدمه کتاب، ص1-2
    4. ر.ک: همان، ص3
    5. ر.ک: متن کتاب، ص285
    6. متن کتاب، ص285-286

    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.

    وابسته‌ها