۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'ني ' به 'نی') |
||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
فصل دوم، دربارهى عشق در بسائط غير زنده میباشد. [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] ابتدا اقسام سهگانهي بسائط غير زنده را بيان میكند تا قرين عشق بودن تك تك آنها را كه سبب وجودشان میباشد، بيان كند، همچنين نفرتي كه اين موجودات از عدم مطلق دارند را در وجودشان ظاهر میداند. فصل سوم در وجود عشق در صور نباتيه يا همان نفوس نباتيه است كه در هر سه قسم قوهي تغذيه، تنميه و تولید مثل، وجود عشق را متذكر میگردد. | فصل دوم، دربارهى عشق در بسائط غير زنده میباشد. [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] ابتدا اقسام سهگانهي بسائط غير زنده را بيان میكند تا قرين عشق بودن تك تك آنها را كه سبب وجودشان میباشد، بيان كند، همچنين نفرتي كه اين موجودات از عدم مطلق دارند را در وجودشان ظاهر میداند. فصل سوم در وجود عشق در صور نباتيه يا همان نفوس نباتيه است كه در هر سه قسم قوهي تغذيه، تنميه و تولید مثل، وجود عشق را متذكر میگردد. | ||
در فصل چهارم راجع به وجود عشق در نفوس حيوانيه سخن گفته و وجود عشق غريزي را در قوا و نفوس حيوانيه، انكارناپذير میداند و...[[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] در اين قسمت عشق را در نفوس | در فصل چهارم راجع به وجود عشق در نفوس حيوانيه سخن گفته و وجود عشق غريزي را در قوا و نفوس حيوانيه، انكارناپذير میداند و...[[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] در اين قسمت عشق را در نفوس حيوانیبه اختياري و طبیعی تقسيم میكند كه مشخصا بعضي از كارهای آنها، مربوط به عشق طبیعی و بعضي ديگر مربوط به عشق اختياري میباشد. | ||
فصل پنجم، در عشق ظرفاء و جوانان به صورتهای زيبا است كه با چهار مقدمه شروع میشود، بعد علاقه به زيبايي را مطلبي عقلي و عاقلانه میداند و میگويد: اگر چنين عشقي شهوي باشد، باعث تنزل انسان گشته و مضر به قوهي نطقيه خواهد بود، اما اگر عقلي باشد، به خاطر تاثيرش از مؤثر اول و معشوق محض، باعث رفعت و زيادي در خيريت خواهد بود... در ادامه اضافه میكند كه عشق به صورت، سه اثر در پي دارد كه عبارتند از: 1- حب معانقه. 2- حب تقبيل. 3- حب مباضعه كه اين سومي خاص عشق | فصل پنجم، در عشق ظرفاء و جوانان به صورتهای زيبا است كه با چهار مقدمه شروع میشود، بعد علاقه به زيبايي را مطلبي عقلي و عاقلانه میداند و میگويد: اگر چنين عشقي شهوي باشد، باعث تنزل انسان گشته و مضر به قوهي نطقيه خواهد بود، اما اگر عقلي باشد، به خاطر تاثيرش از مؤثر اول و معشوق محض، باعث رفعت و زيادي در خيريت خواهد بود... در ادامه اضافه میكند كه عشق به صورت، سه اثر در پي دارد كه عبارتند از: 1- حب معانقه. 2- حب تقبيل. 3- حب مباضعه كه اين سومي خاص عشق حيوانیمیباشد و تنها در همسر و كنيز جايز بوده و در غير آن مستحسن نمیباشد. | ||
فصل ششم در ذكر عشق نفوس الهيه میباشد. [[ابنسینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]] بعد از يادآوری وجود عشق در تمام موجودات، در پي اثبات بالذات بودن خيريت محض علت اولی میباشد...در ادامه توضيح میدهد كه علت اولی في ذاتها خير است و نسبت به ساير موجودات نيز خير مىباشد، چون سبب اول برای قوام و بقايشان است... | فصل ششم در ذكر عشق نفوس الهيه میباشد. [[ابنسینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]] بعد از يادآوری وجود عشق در تمام موجودات، در پي اثبات بالذات بودن خيريت محض علت اولی میباشد...در ادامه توضيح میدهد كه علت اولی في ذاتها خير است و نسبت به ساير موجودات نيز خير مىباشد، چون سبب اول برای قوام و بقايشان است... | ||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
در هفتمين فصل، [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] میگويد: میخواهيم در اين فصل توضيح دهيم كه هر يك از موجودات عشق غريزي به خير محض دارند و خير مطلق نيز بر عاشق خود تجلي میكند الا اينكه قبول تجلي از طرف عشاق متفاوت میباشد. وي خير محض را بالذات متجلي و ظاهر برای تمام موجودات میداند و میگويد: اگر اين چنين نبود و ذاتش محتجب از موجودات بود و غير متجلي بر آنان، شناخته نمیشد و راهی برای نيل به سوي او وجود نداشت، بله تنها علت محجوب بودنش عدم پذيرش تجلي از ناحيهي بعضي ذوات است و حجاب نيز عبارت است از قصور و ضعف و نقص همان ذوات. | در هفتمين فصل، [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] میگويد: میخواهيم در اين فصل توضيح دهيم كه هر يك از موجودات عشق غريزي به خير محض دارند و خير مطلق نيز بر عاشق خود تجلي میكند الا اينكه قبول تجلي از طرف عشاق متفاوت میباشد. وي خير محض را بالذات متجلي و ظاهر برای تمام موجودات میداند و میگويد: اگر اين چنين نبود و ذاتش محتجب از موجودات بود و غير متجلي بر آنان، شناخته نمیشد و راهی برای نيل به سوي او وجود نداشت، بله تنها علت محجوب بودنش عدم پذيرش تجلي از ناحيهي بعضي ذوات است و حجاب نيز عبارت است از قصور و ضعف و نقص همان ذوات. | ||
دو طرفه بودن عشق بين خير محض و نفوس متألهه كه حديث قدسي«ان العبداذا كان كذا و كذا | دو طرفه بودن عشق بين خير محض و نفوس متألهه كه حديث قدسي«ان العبداذا كان كذا و كذا عشقنیو عشقته»، آخرين مطلبي است كه مؤلف در اين رساله بدان پرداخته است. | ||
==وابستهها== | ==وابستهها== |
ویرایش