۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (ویرایش Mhosseini@noornet.net (بحث) به آخرین تغییری که Hbaghizadeh@noornet.net انجام داده بود واگ...) |
جز (جایگزینی متن - 'ني ' به 'نی') |
||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
نویسنده در تقدیریه، از اساتید دانشگاه اصفهان بهویژه دکتر [[عبدالغنی ایروانی زاده]] و دکتر [[نصرالله شاملی]] و دکتر [[سید فضلالله میرقادری]] و تمامی کسانی که یار و یاورش در نوشتن این اثر بودهاند تشکر کرده است.<ref>ر.ک: تقدیریه کتاب، ص7</ref> او، کتاب را به پدر و مادر، اساتید، همسر و فرزندان و دوستانش هدیه کرده است.<ref>ر.ک: اهدائیه کتاب، ص8</ref> | نویسنده در تقدیریه، از اساتید دانشگاه اصفهان بهویژه دکتر [[عبدالغنی ایروانی زاده]] و دکتر [[نصرالله شاملی]] و دکتر [[سید فضلالله میرقادری]] و تمامی کسانی که یار و یاورش در نوشتن این اثر بودهاند تشکر کرده است.<ref>ر.ک: تقدیریه کتاب، ص7</ref> او، کتاب را به پدر و مادر، اساتید، همسر و فرزندان و دوستانش هدیه کرده است.<ref>ر.ک: اهدائیه کتاب، ص8</ref> | ||
نویسنده پس از بیان اهمیت شعر و بیان شعر هجائی و اغراض و انواع هجو (احتقار، استهزاء، تصریح، تعریض، گفتار زشت، تمسخر و...) به بیان موضوع بحث میپردازد.<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص15</ref> باوجود اضطرابات سیاسی و محدودیتهای اجتماعی در دوران عباسیان، شئون فرهنگی آنان رو به توسعه و پیشرفت نهاد؛ زیرا اعراب با دیگر ملل و فرهنگها به تعامل پرداختند. علاوه بر این امر، حاکمان نیز مترجمان و ادیبان و شاعران را بر علم و ادب تشویق میکردند. به خاطر چنین امری، شعر و نثر ادبی در این دوره رو به توسعه نهاد و طبعاً شعر هجوی هم به موقعیتی طلایی دست پیدا کرد و قالبهای جدیدی یافت. از جمله شاعران مطرح هجائی این دوران، بشار بن برد (95- 167 یا 168ق) و ابونواس (133-196ق) و دعبل بن علی خزاعی (148-245ق) و ابن رومی (متوفای 284 یا 286ق) و متنبی (303-354ق) هستند. این شاعران به حدی در شوخطبعی شعر هجائی ظریف بودند که توانایی درآوردنِ خنده و گریه مخاطب را درآنواحد داشتند و تصویرسازی آنان در شعر به حدی دقیق است که به کاریکاتوریستها نزدیک شده و شباهت یافتهاند. البته شعر هجائی در پیش از دوران عباسی نیز وجود داشته است اما در زمان عباسیان، روح تازهای در آن دمیده شد. تصویرسازی آنان در شعر آن روز، کماهمیتتر از تصویرهای کاریکاتوری نیست که امروز در کتابها و مجلات شاهد آن هستیم. این نوشته تلاش دارد که بهنوعی از هجاء در دوران عباسی بپردازد که شایستگی آن به نامگذاری به هجاء کاریکاتوری، بیش از دیگر نامگذاریها است.<ref>ر.ک: همان، ص15-17</ref> بااینکه مساحت هجو کاریکاتوری شاعران دوره عباسی در حدی است که نیازمند کتابت اثر مستقلی در این زمینه بوده اما تنها عدهای مانند ایلیا حاوی در «فن الهجاء و تطوره عند العرب»، سامی دهان در «الهجاء» و عبدالخالق عودة عیسی در «السخرية في الشعر العباسي في القرنین | نویسنده پس از بیان اهمیت شعر و بیان شعر هجائی و اغراض و انواع هجو (احتقار، استهزاء، تصریح، تعریض، گفتار زشت، تمسخر و...) به بیان موضوع بحث میپردازد.<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص15</ref> باوجود اضطرابات سیاسی و محدودیتهای اجتماعی در دوران عباسیان، شئون فرهنگی آنان رو به توسعه و پیشرفت نهاد؛ زیرا اعراب با دیگر ملل و فرهنگها به تعامل پرداختند. علاوه بر این امر، حاکمان نیز مترجمان و ادیبان و شاعران را بر علم و ادب تشویق میکردند. به خاطر چنین امری، شعر و نثر ادبی در این دوره رو به توسعه نهاد و طبعاً شعر هجوی هم به موقعیتی طلایی دست پیدا کرد و قالبهای جدیدی یافت. از جمله شاعران مطرح هجائی این دوران، بشار بن برد (95- 167 یا 168ق) و ابونواس (133-196ق) و دعبل بن علی خزاعی (148-245ق) و ابن رومی (متوفای 284 یا 286ق) و متنبی (303-354ق) هستند. این شاعران به حدی در شوخطبعی شعر هجائی ظریف بودند که توانایی درآوردنِ خنده و گریه مخاطب را درآنواحد داشتند و تصویرسازی آنان در شعر به حدی دقیق است که به کاریکاتوریستها نزدیک شده و شباهت یافتهاند. البته شعر هجائی در پیش از دوران عباسی نیز وجود داشته است اما در زمان عباسیان، روح تازهای در آن دمیده شد. تصویرسازی آنان در شعر آن روز، کماهمیتتر از تصویرهای کاریکاتوری نیست که امروز در کتابها و مجلات شاهد آن هستیم. این نوشته تلاش دارد که بهنوعی از هجاء در دوران عباسی بپردازد که شایستگی آن به نامگذاری به هجاء کاریکاتوری، بیش از دیگر نامگذاریها است.<ref>ر.ک: همان، ص15-17</ref> بااینکه مساحت هجو کاریکاتوری شاعران دوره عباسی در حدی است که نیازمند کتابت اثر مستقلی در این زمینه بوده اما تنها عدهای مانند ایلیا حاوی در «فن الهجاء و تطوره عند العرب»، سامی دهان در «الهجاء» و عبدالخالق عودة عیسی در «السخرية في الشعر العباسي في القرنین الثانیو الثالث» به آن اشاراتی داشتهاند و تاکنون کسی مستقیماً به بحث هجاء کاریکاتوری نپرداخته است.<ref>ر.ک: همان، ص17</ref> | ||
این بحث، در پی پاسخ به سؤالهای ذیل است: | این بحث، در پی پاسخ به سؤالهای ذیل است: |
ویرایش