التفسير القرآني للقرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱ سپتامبر ۲۰۲۲
جز
جایگزینی متن - 'گي' به 'گی'
جز (جایگزینی متن - 'ني ' به 'نی')
جز (جایگزینی متن - 'گي' به 'گی')
خط ۲۷: خط ۲۷:
'''التفسير القرآنیللقرآن''' نوشته [[عبدالكريم خطیب]]، تفسيرى تحليلى، اجتهادى و عقلى با رويكرد تقريب بين مذاهب اسلامى است. نویسنده به روايات و اقوال صحابه و تابعين و علماى پيشين اهميّت نداده است و بدين‌جهت با تفاسير ديگر تفاوت دارد. اين تفسير خطاب به مسلمانان معاصر نوشته شده است.
'''التفسير القرآنیللقرآن''' نوشته [[عبدالكريم خطیب]]، تفسيرى تحليلى، اجتهادى و عقلى با رويكرد تقريب بين مذاهب اسلامى است. نویسنده به روايات و اقوال صحابه و تابعين و علماى پيشين اهميّت نداده است و بدين‌جهت با تفاسير ديگر تفاوت دارد. اين تفسير خطاب به مسلمانان معاصر نوشته شده است.


== انگيزه ==
== انگیزه ==




خط ۳۵: خط ۳۵:




روش كلى وى در ورود به تفسير سوره‌ها به اين ترتيب است كه در آغاز، نزول، شمار آيه‌ها، تعداد كلمات و حروف، نامها، مكى و مدنى بودن آنها را بيان مى‌كند.چنانكه از نام تفسير پيداست به تناسب آيات، عنايتى خاصى دارد و در صورت امكان به بيان آن مى‌پردازد. در تبيين معانى آيات، از آيات ديگر كمك مى‌گيرد و پيرو روشى كه اتخاذ كرده از روايات صحابه و تابعين و اقوال مفسرين استفاده نمى‌كند و مكرر تأكيد مى‌كند كه به جاى رجوع به كتاب‌ها و آثار گذشتگان، آيات قرآن را مى‌خواند و آنچه را كه خداوند متعال بر دل او افاضه مى‌كند، بيان مى‌دارد.
روش كلى وى در ورود به تفسير سوره‌ها به اين ترتيب است كه در آغاز، نزول، شمار آيه‌ها، تعداد كلمات و حروف، نامها، مكى و مدنى بودن آنها را بيان مى‌كند.چنانكه از نام تفسير پيداست به تناسب آيات، عنايتى خاصى دارد و در صورت امكان به بيان آن مى‌پردازد. در تبيين معانى آيات، از آيات ديگر كمك مى‌گیرد و پيرو روشى كه اتخاذ كرده از روايات صحابه و تابعين و اقوال مفسرين استفاده نمى‌كند و مكرر تأكيد مى‌كند كه به جاى رجوع به كتاب‌ها و آثار گذشتگان، آيات قرآن را مى‌خواند و آنچه را كه خداوند متعال بر دل او افاضه مى‌كند، بيان مى‌دارد.


در شرح آياتى كه متضمن برخى مباحث هستى‌شناسى هستند اذغان مى‌دارد كه قرآن كتاب علم نيست و رسالت آن بيان حقايق علمى نمى‌باشد.مسائل علمى مربوط به آيه را با تفسير علمى معقول متناسب با هدف هدايتى آن و فهم آن را مطابق با مسلمات علمى بيان شده، مطرح مى‌نمايد؛ مانند:ج14، ص682. گاهى در فهم تك‌واژگان و سيره و غزوات از احاديث بهره مى‌برد. چندان به اعراب و مباحث ادبى و زبانى عنايت ندارد؛ چراكه معتقد است بلاغت و نظم قرآن كريم بسى بالاتر و برتر از آن است كه بتوان آن را با معيارها و نظريات دانشمندان علم نحو محدود كرد. در عين حال در تفسير آيات قرآن به أنوار التنزيل بيضاوى و [[مجمع البيان في تفسير القرآن|مجمع البيان طبرسى]] و برخى ديگر از تفاسير عنايت دارد و غالباً ً بدون ذكر منبع از آنها مطالبى نقل مى‌كند.
در شرح آياتى كه متضمن برخى مباحث هستى‌شناسى هستند اذغان مى‌دارد كه قرآن كتاب علم نيست و رسالت آن بيان حقايق علمى نمى‌باشد.مسائل علمى مربوط به آيه را با تفسير علمى معقول متناسب با هدف هدايتى آن و فهم آن را مطابق با مسلمات علمى بيان شده، مطرح مى‌نمايد؛ مانند:ج14، ص682. گاهى در فهم تك‌واژگان و سيره و غزوات از احاديث بهره مى‌برد. چندان به اعراب و مباحث ادبى و زبانى عنايت ندارد؛ چراكه معتقد است بلاغت و نظم قرآن كريم بسى بالاتر و برتر از آن است كه بتوان آن را با معيارها و نظريات دانشمندان علم نحو محدود كرد. در عين حال در تفسير آيات قرآن به أنوار التنزيل بيضاوى و [[مجمع البيان في تفسير القرآن|مجمع البيان طبرسى]] و برخى ديگر از تفاسير عنايت دارد و غالباً ً بدون ذكر منبع از آنها مطالبى نقل مى‌كند.
خط ۴۳: خط ۴۳:
خطیب در آيات احكام، فقط به تفسير مفهومى و بيان الفاظ آن و غالباً ً بدون ورود به نفس حكم و بيان شرعى آن مى‌پردازد. ذيل آيه 178 سوره بقره در مسئله قصاص، با تحليل خود، به اين نتيجه مى‌رسد كه قصاص انسان با انسان مطرح است و روح انسان در مقابل روح انسانى ديگر قصاص مى‌شود و جنسيت تغييرى در حكم نمى‌دهد.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/13365/1/195 جلد 1، ص195]</ref>
خطیب در آيات احكام، فقط به تفسير مفهومى و بيان الفاظ آن و غالباً ً بدون ورود به نفس حكم و بيان شرعى آن مى‌پردازد. ذيل آيه 178 سوره بقره در مسئله قصاص، با تحليل خود، به اين نتيجه مى‌رسد كه قصاص انسان با انسان مطرح است و روح انسان در مقابل روح انسانى ديگر قصاص مى‌شود و جنسيت تغييرى در حكم نمى‌دهد.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/13365/1/195 جلد 1، ص195]</ref>


از جانبى ديگر معتقد است در قرآن نسخ وجود ندارد.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/13367/1/793 ج 3، ص793، ذيل آيه 43 سوره نساء]</ref>در مسائل كلامى نيز همين روش را در پيش مى‌گيرد و با تدبر در آيات و ضميمه كردن آنها به آيات ديگر سعى در بيان مسائل دارد و به شكل كليشه‌اى و بنابر مشرب خاصى از اهل سنت آنها را تفسير نمى‌كند. مانند مبحث رؤيت خداوند كه معتقد است منظور از نظر به خداوند، نظر به رحمت او و طمع در رضوان اوست و عقول ما كه متناسب با عالم زمينى خلق شده است، قادر به درك ذات خداوند نخواهد بود.
از جانبى ديگر معتقد است در قرآن نسخ وجود ندارد.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/13367/1/793 ج 3، ص793، ذيل آيه 43 سوره نساء]</ref>در مسائل كلامى نيز همين روش را در پيش مى‌گیرد و با تدبر در آيات و ضميمه كردن آنها به آيات ديگر سعى در بيان مسائل دارد و به شكل كليشه‌اى و بنابر مشرب خاصى از اهل سنت آنها را تفسير نمى‌كند. مانند مبحث رؤيت خداوند كه معتقد است منظور از نظر به خداوند، نظر به رحمت او و طمع در رضوان اوست و عقول ما كه متناسب با عالم زمينى خلق شده است، قادر به درك ذات خداوند نخواهد بود.


در آيه 103 سوره انعام ''' «لا تدركه الأبصار و هو يدرك الأبصار» ''' نيز معتقد است كه اين آيه اشاره به لطيف بودن و عدم رؤيت خداوند دارد؛ زيرا شيء مرئى، محدود است و محدود جسم دارد و جسم مركب خواهد بود و مركب هم مخلوق است و به بيان حضرت [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين على(ع)]] استشهاد مى‌كند كه در جواب «هل رأيت ربك»؟فرمود: «نورانىّ أراه؟» يعنى نورى است كه وجود را پر كرده است و موجودات بوسيله نور او ديده مى‌شوند امّا خود نور ديده نمى‌شود.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/13368/1/254 جلد 4 صفحه 254]</ref>
در آيه 103 سوره انعام ''' «لا تدركه الأبصار و هو يدرك الأبصار» ''' نيز معتقد است كه اين آيه اشاره به لطيف بودن و عدم رؤيت خداوند دارد؛ زيرا شيء مرئى، محدود است و محدود جسم دارد و جسم مركب خواهد بود و مركب هم مخلوق است و به بيان حضرت [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين على(ع)]] استشهاد مى‌كند كه در جواب «هل رأيت ربك»؟فرمود: «نورانىّ أراه؟» يعنى نورى است كه وجود را پر كرده است و موجودات بوسيله نور او ديده مى‌شوند امّا خود نور ديده نمى‌شود.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/13368/1/254 جلد 4 صفحه 254]</ref>
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش