ابن عربی، محمد بن عبدالله: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱ سپتامبر ۲۰۲۲
جز
جایگزینی متن - 'گي' به 'گی'
جز (جایگزینی متن - 'گي' به 'گی')
خط ۴۷: خط ۴۷:
در این سفر كه در اوايل 485ق آغاز شد، ابن عربى به‌همراه پدر از طريق افريقيه و مصر به شام در آمد. مدت 3 سال در بيت‌المقدس اقامت گزيد و در آنجا از كسانى چون ابوبكر طرطوشى و مكى بن عبدالسلام رمیلى سود جست. از يادكردهاى او برمى‌آيد كه این مدت از ايامِ بسيار پرفايده در دوران تحصيل او بوده است. سپس در دمشق در جلسات درس كسانى چون ابوالفتح مقدسى، ابومحمد بن اكفانى و ابوالفضل بن فرات شيعى حضور يافت و در حدود شعبان 489 راه عراق در پيش گرفت.
در این سفر كه در اوايل 485ق آغاز شد، ابن عربى به‌همراه پدر از طريق افريقيه و مصر به شام در آمد. مدت 3 سال در بيت‌المقدس اقامت گزيد و در آنجا از كسانى چون ابوبكر طرطوشى و مكى بن عبدالسلام رمیلى سود جست. از يادكردهاى او برمى‌آيد كه این مدت از ايامِ بسيار پرفايده در دوران تحصيل او بوده است. سپس در دمشق در جلسات درس كسانى چون ابوالفتح مقدسى، ابومحمد بن اكفانى و ابوالفضل بن فرات شيعى حضور يافت و در حدود شعبان 489 راه عراق در پيش گرفت.


اقامت در بغداد برای ابن عربى فرصتى مغتنم بود تا در مجلس استادان بزرگى چون ابوبكر شاشى و خطیب تبريزى شركت جوید و با طرز فكرهاى گوناگون آشنا شود. این برهه تا آن اندازه برای وى ثمربخش بود كه سال‌ها بعد، خاطرات آن، او را به سرودن ابياتى در وصف بغداد واداشته است. وى در اواخر 489ق، قصد حجاز كرد و ضمن به‌جاى آوردن مناسك حج، از فراگيرى علم نيز غفلت نورزيد، اما گویا در این سفر مقصود ديگرى را نيز دنبال مى‌كرد و آن رساندن آوازه مجاهدات يوسف بن تاشفين در برابر حملات مسيحيان بود.
اقامت در بغداد برای ابن عربى فرصتى مغتنم بود تا در مجلس استادان بزرگى چون ابوبكر شاشى و خطیب تبريزى شركت جوید و با طرز فكرهاى گوناگون آشنا شود. این برهه تا آن اندازه برای وى ثمربخش بود كه سال‌ها بعد، خاطرات آن، او را به سرودن ابياتى در وصف بغداد واداشته است. وى در اواخر 489ق، قصد حجاز كرد و ضمن به‌جاى آوردن مناسك حج، از فراگیرى علم نيز غفلت نورزيد، اما گویا در این سفر مقصود ديگرى را نيز دنبال مى‌كرد و آن رساندن آوازه مجاهدات يوسف بن تاشفين در برابر حملات مسيحيان بود.


ابن عربى در این فاصله مدتى مصاحبت [[غزالی، محمد بن محمد|امام محمد غزالى]] را نيز درك كرد. ثمره این مصاحبت تأييديه‌اى بود كه ابن عربى از غزالى برای ابن تاشفين دريافت داشت. در راه بازگشت به مغرب، وى مدتى در اسكندريه مقيم شد و در این فرصت بار ديگر از محضر ابوبكر طرطوشى كه به اسكندريه آمده بود، بهره برد و نيز توانست تأييدنامه‌اى نيز برای ابن تاشفين از طرطوشى بگيرد. مدتى هم در آنجا به مرابطه پرداخت.
ابن عربى در این فاصله مدتى مصاحبت [[غزالی، محمد بن محمد|امام محمد غزالى]] را نيز درك كرد. ثمره این مصاحبت تأييديه‌اى بود كه ابن عربى از غزالى برای ابن تاشفين دريافت داشت. در راه بازگشت به مغرب، وى مدتى در اسكندريه مقيم شد و در این فرصت بار ديگر از محضر ابوبكر طرطوشى كه به اسكندريه آمده بود، بهره برد و نيز توانست تأييدنامه‌اى نيز برای ابن تاشفين از طرطوشى بگیرد. مدتى هم در آنجا به مرابطه پرداخت.


در 493ق، زمانى كه هنوز در اسكندريه بود پدرش درگذشت. ابن عربى پس از ترك ديار مصر از افريقيه گذشت، ولى مستقيماً به اندلس نرفت و راه مغرب پيش گرفت. احتمالاً او به مراكش رفت تا نتيجه فعالیت‌های سياسى خود را به اطلاع ابن تاشفين برساند. سپس عازم اندلس شد و در 495ق، به موطن خود رسيد.
در 493ق، زمانى كه هنوز در اسكندريه بود پدرش درگذشت. ابن عربى پس از ترك ديار مصر از افريقيه گذشت، ولى مستقيماً به اندلس نرفت و راه مغرب پيش گرفت. احتمالاً او به مراكش رفت تا نتيجه فعالیت‌های سياسى خود را به اطلاع ابن تاشفين برساند. سپس عازم اندلس شد و در 495ق، به موطن خود رسيد.


ابن عربى در اشبيليه مورد عنايت امیر سير بن ابى‌بكر لمتونى نماينده مرابطون قرار گرفت و به سمت مشاورت وى برگزيده شد. على بن يوسف بن تاشفين در پایان جمادى‌الثانى 528 از مراكش او را به قضاى اشبيليه گماشت. گرچه حسن رفتار او را در دوران تصدى قضا ستوده‌اند، ولى كارشكنى‌هاى مخالفان او موجب شد پس از حدود دو سال از آن منصب بركنار شود (يا كناره گيرد). در پى آن به قرطبه رفت و چندى در آنجا مقيم شد و به تدريس پرداخت. از آن پس تا 541ق، اطلاع چندانى از فعاليت سياسى وى در دست نيست. شايد بيشتر اوقات خود را صرف تعليم و تأليف مى‌كرده است. تنها از یک سفر او به مغرب در حدود 535 - 536ق اطلاع داريم كه انگيزه آن روشن نيست. در 541ق، لشكريان موحدون، اشبيليه را به تصرف درآوردند و بر اساس گزارش [[ابن خلدون]]، پسر ابن عربى با نام عبدالله در جريان این انتقال قدرت، به دست موحدون كشته شد.
ابن عربى در اشبيليه مورد عنايت امیر سير بن ابى‌بكر لمتونى نماينده مرابطون قرار گرفت و به سمت مشاورت وى برگزيده شد. على بن يوسف بن تاشفين در پایان جمادى‌الثانى 528 از مراكش او را به قضاى اشبيليه گماشت. گرچه حسن رفتار او را در دوران تصدى قضا ستوده‌اند، ولى كارشكنى‌هاى مخالفان او موجب شد پس از حدود دو سال از آن منصب بركنار شود (يا كناره گیرد). در پى آن به قرطبه رفت و چندى در آنجا مقيم شد و به تدريس پرداخت. از آن پس تا 541ق، اطلاع چندانى از فعاليت سياسى وى در دست نيست. شايد بيشتر اوقات خود را صرف تعليم و تأليف مى‌كرده است. تنها از یک سفر او به مغرب در حدود 535 - 536ق اطلاع داريم كه انگیزه آن روشن نيست. در 541ق، لشكريان موحدون، اشبيليه را به تصرف درآوردند و بر اساس گزارش [[ابن خلدون]]، پسر ابن عربى با نام عبدالله در جريان این انتقال قدرت، به دست موحدون كشته شد.


==وفات==
==وفات==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش