اصول فلسفه و روش رئالیسم: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'گي' به 'گی')
    برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
    خط ۳۳: خط ۳۳:
    اصل مطالب کتاب، جزوه‌هاى درسى بوده كه [[طباطبایی، سید محمدحسین|علامه‌ى طباطبايى]] برای گروهى از نخبگان وادى حكمت و فلسفه، چند سال قبل از سال 1332ش، تا اسفند همان سال مطرح كرده‌اند.
    اصل مطالب کتاب، جزوه‌هاى درسى بوده كه [[طباطبایی، سید محمدحسین|علامه‌ى طباطبايى]] برای گروهى از نخبگان وادى حكمت و فلسفه، چند سال قبل از سال 1332ش، تا اسفند همان سال مطرح كرده‌اند.


    انگيزه‌ى [[طباطبایی، سید محمدحسین|علامه‌ى طباطبايى]] از تألیف این کتاب، نوشتن یک دوره فلسفه با این ويژگى بوده است كه در آن، دو فلسفه اسلامى و غرب مطرح گردد و با تحليل این دو، فاصله‌ى بسيارى كه بين آن‌ها به وجود آمده، برداشته شود و بتواند نيازهاى امروز جامعه‌ى بشرى را پاسخ گويد.
    انگیزه‌ى [[طباطبایی، سید محمدحسین|علامه‌ى طباطبايى]] از تألیف این کتاب، نوشتن یک دوره فلسفه با این ويژگى بوده است كه در آن، دو فلسفه اسلامى و غرب مطرح گردد و با تحليل این دو، فاصله‌ى بسيارى كه بين آن‌ها به وجود آمده، برداشته شود و بتواند نيازهاى امروز جامعه‌ى بشرى را پاسخ گويد.


    [[مطهری، مرتضی|استاد مطهرى]]، علاوه بر اصلاحات لازم در متن، پاورقى‌هایى به آن افزوده است كه خود به‌تنهایى کتابى است مستقل و اگر کتاب «اصول فلسفه و روش رئاليسم» را دو کتاب در یک کتاب بناميم، سخنى به‌گزاف نگفته‌ايم.
    [[مطهری، مرتضی|استاد مطهرى]]، علاوه بر اصلاحات لازم در متن، پاورقى‌هایى به آن افزوده است كه خود به‌تنهایى کتابى است مستقل و اگر کتاب «اصول فلسفه و روش رئاليسم» را دو کتاب در یک کتاب بناميم، سخنى به‌گزاف نگفته‌ايم.
    خط ۵۱: خط ۵۱:
    #علم و ادراك: این مقاله، به اثبات تجرد روح و ادراك، اعم از حسى و خيالى و عقلانى، مى‌پردازد و به ايرادات ماديون در این مورد پاسخ مى‌دهد.
    #علم و ادراك: این مقاله، به اثبات تجرد روح و ادراك، اعم از حسى و خيالى و عقلانى، مى‌پردازد و به ايرادات ماديون در این مورد پاسخ مى‌دهد.
    #ارزش معلومات: این مقاله، با مقدمه‌اى از استاد شهيد درباره تعريف حقيقت و تحقق آن و ميزان تشخيص حقيقت از خطا و اجتماع این دو و موقت و دائمى بودن، تحول و تكامل، مطلق و نسبى بودن حقيقت و سيرى تاريخى در آراء پيرامون نسبى بودن حقيقت، به طرح بحث از تطبيق ادراكات انسان با واقع مى‌پردازد.
    #ارزش معلومات: این مقاله، با مقدمه‌اى از استاد شهيد درباره تعريف حقيقت و تحقق آن و ميزان تشخيص حقيقت از خطا و اجتماع این دو و موقت و دائمى بودن، تحول و تكامل، مطلق و نسبى بودن حقيقت و سيرى تاريخى در آراء پيرامون نسبى بودن حقيقت، به طرح بحث از تطبيق ادراكات انسان با واقع مى‌پردازد.
    #پيدايش كثرت در ادراكات: این مقاله با مقدمه‌اى از استاد شهيد در رابطه با آراء و نظريات پيرامون راه حصول علم برای انسان و محدوده‌ى آن كه تنها به ظاهر و آثار اشياء تعلق مى‌گيرد يا به اعم از ظاهر و باطن؟ به ريشه‌يابى علت كثرت مدرک ات مى‌پردازد؛ كثرتى كه از طرف خود ذهن به وجود مى‌آيد، نه از متعلق آن و در ضمن در رابطه با راه حصول ادراكات در ذهن و حدود توانايى ذهن در كسب مجهولات و ادراكات حسى و عقلانى نيز بحث مى‌كند.
    #پيدايش كثرت در ادراكات: این مقاله با مقدمه‌اى از استاد شهيد در رابطه با آراء و نظريات پيرامون راه حصول علم برای انسان و محدوده‌ى آن كه تنها به ظاهر و آثار اشياء تعلق مى‌گیرد يا به اعم از ظاهر و باطن؟ به ريشه‌يابى علت كثرت مدرک ات مى‌پردازد؛ كثرتى كه از طرف خود ذهن به وجود مى‌آيد، نه از متعلق آن و در ضمن در رابطه با راه حصول ادراكات در ذهن و حدود توانايى ذهن در كسب مجهولات و ادراكات حسى و عقلانى نيز بحث مى‌كند.
    #ادراكات اعتبارى: این مقاله، به بررسى علومى كه به اعتبار ذهن حاصل مى‌شود و ريشه‌يابى كردن آنها و تفكیک قضاياى اعتبارى و حقيقى مى‌پردازد و سپس اقسام اعتباريات و رابطه‌ى آنها با حقايق مرتبط با آنها را بيان مى‌كند.
    #ادراكات اعتبارى: این مقاله، به بررسى علومى كه به اعتبار ذهن حاصل مى‌شود و ريشه‌يابى كردن آنها و تفكیک قضاياى اعتبارى و حقيقى مى‌پردازد و سپس اقسام اعتباريات و رابطه‌ى آنها با حقايق مرتبط با آنها را بيان مى‌كند.
    #واقعيت و هستى اشياء: مباحث این مقاله، جزء مسائلى است كه پايه و اساس ساير مباحث فلسفى محسوب مى‌شود و از لحاظ صناعى آغاز فلسفه است. مقدارى از مباحث آن از قبيل تعريف فلسفه و موضوع آن كه وجود است، در مقاله‌هاى قبلى بحث شده است و در اينجا در رابطه با تمايز و موضوع و مبادى تصورى و تصديقى علوم و مبادى و روش و اسلوب فلسفه و منشأ اختلاف علوم در این مسائل بحث مى‌شود.
    #واقعيت و هستى اشياء: مباحث این مقاله، جزء مسائلى است كه پايه و اساس ساير مباحث فلسفى محسوب مى‌شود و از لحاظ صناعى آغاز فلسفه است. مقدارى از مباحث آن از قبيل تعريف فلسفه و موضوع آن كه وجود است، در مقاله‌هاى قبلى بحث شده است و در اينجا در رابطه با تمايز و موضوع و مبادى تصورى و تصديقى علوم و مبادى و روش و اسلوب فلسفه و منشأ اختلاف علوم در این مسائل بحث مى‌شود.
    خط ۵۷: خط ۵۷:
    #علت و معلول: مسئله علت و معلول، یکى از مباحث درجه اول فلسفه است كه با بسيارى از مسائل آن در ارتباط است. آنچه در این مقاله مورد توجه است، بحث پيرامون قانون عليت و متفرعات آن، اصل احتياج به علت و چهار علت مادى و صورى و فاعلى و غائى است.
    #علت و معلول: مسئله علت و معلول، یکى از مباحث درجه اول فلسفه است كه با بسيارى از مسائل آن در ارتباط است. آنچه در این مقاله مورد توجه است، بحث پيرامون قانون عليت و متفرعات آن، اصل احتياج به علت و چهار علت مادى و صورى و فاعلى و غائى است.
    #قوه و فعل - امكان و فعليت: این مقاله با هدف تفسير چگونگى تغيير و تبدل در عالم ماده، به بحث از حقيقت و ابعاد و اجزاى تشكيل دهنده‌ى آن مى‌پردازد و از حركت و تكامل و زمان نيز در این ارتباط بحث مى‌كند و نظر علم و فلسفه درباره‌ى ماده را با هم مقايسه مى‌كند. پاورقى‌هاى [[مطهری، مرتضی|استاد مطهرى]] در این مقاله كمتر از پاورقى‌هاى مقالات ديگر است؛ البته استاد، قصد تكميل آن‌ها را داشته، ولى موفق نگرديده است. برای تكميل بحث، يادداشت‌هایى از استاد (درباره قوه و فعل و حركت و امكان استعدادى) كه در دسترس بوده است، به آخر مقاله اضافه شده است.
    #قوه و فعل - امكان و فعليت: این مقاله با هدف تفسير چگونگى تغيير و تبدل در عالم ماده، به بحث از حقيقت و ابعاد و اجزاى تشكيل دهنده‌ى آن مى‌پردازد و از حركت و تكامل و زمان نيز در این ارتباط بحث مى‌كند و نظر علم و فلسفه درباره‌ى ماده را با هم مقايسه مى‌كند. پاورقى‌هاى [[مطهری، مرتضی|استاد مطهرى]] در این مقاله كمتر از پاورقى‌هاى مقالات ديگر است؛ البته استاد، قصد تكميل آن‌ها را داشته، ولى موفق نگرديده است. برای تكميل بحث، يادداشت‌هایى از استاد (درباره قوه و فعل و حركت و امكان استعدادى) كه در دسترس بوده است، به آخر مقاله اضافه شده است.
    #قدم و حدوث: این مقاله، مسئله تقدم و تاخر و معيت زمانى اشياء و رابطه‌ى آنها را بررسى مى‌كند و ضمن بيان اقسام حدوث و قدم كه از تقدم و تاخر نشأت مى‌گيرد، به حدوث كل عالم و نياز آن به علتى قديم اشاره مى‌كند و بحث مفصل درباره‌ى آن را به مقاله‌ى چهاردهم وامى‌گذارد.
    #قدم و حدوث: این مقاله، مسئله تقدم و تاخر و معيت زمانى اشياء و رابطه‌ى آنها را بررسى مى‌كند و ضمن بيان اقسام حدوث و قدم كه از تقدم و تاخر نشأت مى‌گیرد، به حدوث كل عالم و نياز آن به علتى قديم اشاره مى‌كند و بحث مفصل درباره‌ى آن را به مقاله‌ى چهاردهم وامى‌گذارد.
    #وحدت و كثرت: این مقاله، بعد از اثبات وحدت و كثرت در عالم، به تقسيمات و احكام این دو مى‌پردازد و با بحث از غيريت و اقسام آن، اقسام تقابل را مورد بحث قرار مى‌دهد.
    #وحدت و كثرت: این مقاله، بعد از اثبات وحدت و كثرت در عالم، به تقسيمات و احكام این دو مى‌پردازد و با بحث از غيريت و اقسام آن، اقسام تقابل را مورد بحث قرار مى‌دهد.
    #ماهيت، جوهر، عرض: این مقاله، درباره‌ى تحقق ماهيت در خارج و اقسام آن و رابطه‌ى جنس و فصل و تعريف و اقسام جوهر و عرض بحث مى‌كند.
    #ماهيت، جوهر، عرض: این مقاله، درباره‌ى تحقق ماهيت در خارج و اقسام آن و رابطه‌ى جنس و فصل و تعريف و اقسام جوهر و عرض بحث مى‌كند.

    نسخهٔ ‏۱ سپتامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۳۴

    اصول فلسفه و روش رئالیسم
    اصول فلسفه و روش رئالیسم
    پدیدآورانمطهری، مرتضی (حاشيه نويس) طباطبایی، سید محمدحسین (نویسنده)
    ناشرصدرا
    مکان نشرتهران - ایران
    سال نشر1364 ش
    چاپ2
    موضوعفلسفه اسلامی واقع گرایی
    زبانفارسی
    تعداد جلد5
    کد کنگره
    ‏BBR‎‏ ‎‏1392‎‏ ‎‏/‎‏الف‎‏6
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf


    اصول فلسفه و روش رئاليسم، اثر گران‌سنگ علامه سيد‌ ‎محمدحسين طباطبايى به زبان فارسی است كه همراه با پاورقى‌هاى روشنگرانه و نقادانه استاد شهيد مرتضى مطهرى چاپ شده است.

    اصل مطالب کتاب، جزوه‌هاى درسى بوده كه علامه‌ى طباطبايى برای گروهى از نخبگان وادى حكمت و فلسفه، چند سال قبل از سال 1332ش، تا اسفند همان سال مطرح كرده‌اند.

    انگیزه‌ى علامه‌ى طباطبايى از تألیف این کتاب، نوشتن یک دوره فلسفه با این ويژگى بوده است كه در آن، دو فلسفه اسلامى و غرب مطرح گردد و با تحليل این دو، فاصله‌ى بسيارى كه بين آن‌ها به وجود آمده، برداشته شود و بتواند نيازهاى امروز جامعه‌ى بشرى را پاسخ گويد.

    استاد مطهرى، علاوه بر اصلاحات لازم در متن، پاورقى‌هایى به آن افزوده است كه خود به‌تنهایى کتابى است مستقل و اگر کتاب «اصول فلسفه و روش رئاليسم» را دو کتاب در یک کتاب بناميم، سخنى به‌گزاف نگفته‌ايم.

    ساختار

    مطالب کتاب در چهارده مقاله تنظيم و در ضمن پنج جلد ارائه شده است.

    مقاله یکم تا چهارم در جلد اول، مقاله پنجم و ششم در جلد دوم، مقاله هفتم تا نهم در جلد سوم، مقاله دهم تا سيزدهم در جلد چهارم و مقاله چهاردهم در جلد پنجم گنجانده شده است.

    از ميان مقالات مزبور، مقاله دوازدهم و سيزدهم فاقد هرگونه پاورقى و يادداشت است. مقاله يازدهم نيز فاقد پاورقى است، ولى مطالبى را كه استاد مطهرى در حاشيه متن تايپ‌شده این مقاله نوشته بوده‌اند، به «صلاحديد شوراى نظارت بر آثار استاد شهيد مطهرى» در پاورقى درج شده است.

    گزارش محتوا

    مقالات چهارده‌گانه کتاب به ترتيب عبارتند از:

    1. فلسفه چيست: این مقاله، ضمن بررسى درباره‌ى ريشه‌ى فلسفه، به تعريف آن مى‌پردازد و موضوع فلسفه را «وجود» بدون خصوصيت خاصى مى‌داند، آنگاه به رابطه‌ى فلسفه و ساير علوم مى‌پردازد و در این رابطه به تحليل ماترياليسم ديالكتیک و فلسفه‌هاى مادى و رئاليسم و ايدئاليسم همت مى‌گمارد.
    2. رئاليسم و ايدئاليسم يا فلسفه و سفسطه: این مقاله، با تصوير حقيقت فلسفه و سفسطه و اقسام سفسطه، شبهات ايدئاليست‌ها را كه منكر علم به واقع هستند، پاسخ مى‌گويد و در پایان با جدا كردن كسانى كه قسمتى از واقعيت عالم را منكرند از صف ايدئاليست‌ها، پيوند ريشه‌اى مادى‌گرايى و ماترياليسم ديالكتیک را با ايدئاليسم توضيح مى‌دهد.
    3. علم و ادراك: این مقاله، به اثبات تجرد روح و ادراك، اعم از حسى و خيالى و عقلانى، مى‌پردازد و به ايرادات ماديون در این مورد پاسخ مى‌دهد.
    4. ارزش معلومات: این مقاله، با مقدمه‌اى از استاد شهيد درباره تعريف حقيقت و تحقق آن و ميزان تشخيص حقيقت از خطا و اجتماع این دو و موقت و دائمى بودن، تحول و تكامل، مطلق و نسبى بودن حقيقت و سيرى تاريخى در آراء پيرامون نسبى بودن حقيقت، به طرح بحث از تطبيق ادراكات انسان با واقع مى‌پردازد.
    5. پيدايش كثرت در ادراكات: این مقاله با مقدمه‌اى از استاد شهيد در رابطه با آراء و نظريات پيرامون راه حصول علم برای انسان و محدوده‌ى آن كه تنها به ظاهر و آثار اشياء تعلق مى‌گیرد يا به اعم از ظاهر و باطن؟ به ريشه‌يابى علت كثرت مدرک ات مى‌پردازد؛ كثرتى كه از طرف خود ذهن به وجود مى‌آيد، نه از متعلق آن و در ضمن در رابطه با راه حصول ادراكات در ذهن و حدود توانايى ذهن در كسب مجهولات و ادراكات حسى و عقلانى نيز بحث مى‌كند.
    6. ادراكات اعتبارى: این مقاله، به بررسى علومى كه به اعتبار ذهن حاصل مى‌شود و ريشه‌يابى كردن آنها و تفكیک قضاياى اعتبارى و حقيقى مى‌پردازد و سپس اقسام اعتباريات و رابطه‌ى آنها با حقايق مرتبط با آنها را بيان مى‌كند.
    7. واقعيت و هستى اشياء: مباحث این مقاله، جزء مسائلى است كه پايه و اساس ساير مباحث فلسفى محسوب مى‌شود و از لحاظ صناعى آغاز فلسفه است. مقدارى از مباحث آن از قبيل تعريف فلسفه و موضوع آن كه وجود است، در مقاله‌هاى قبلى بحث شده است و در اينجا در رابطه با تمايز و موضوع و مبادى تصورى و تصديقى علوم و مبادى و روش و اسلوب فلسفه و منشأ اختلاف علوم در این مسائل بحث مى‌شود.
    8. ضرورت و امكان: مباحث مطرح‌شده در این مقاله، درباره معانى ضرورت و امكان و چگونگى ادراك و منشأ تحقق و اقسام آنها و... مى‌باشد.
    9. علت و معلول: مسئله علت و معلول، یکى از مباحث درجه اول فلسفه است كه با بسيارى از مسائل آن در ارتباط است. آنچه در این مقاله مورد توجه است، بحث پيرامون قانون عليت و متفرعات آن، اصل احتياج به علت و چهار علت مادى و صورى و فاعلى و غائى است.
    10. قوه و فعل - امكان و فعليت: این مقاله با هدف تفسير چگونگى تغيير و تبدل در عالم ماده، به بحث از حقيقت و ابعاد و اجزاى تشكيل دهنده‌ى آن مى‌پردازد و از حركت و تكامل و زمان نيز در این ارتباط بحث مى‌كند و نظر علم و فلسفه درباره‌ى ماده را با هم مقايسه مى‌كند. پاورقى‌هاى استاد مطهرى در این مقاله كمتر از پاورقى‌هاى مقالات ديگر است؛ البته استاد، قصد تكميل آن‌ها را داشته، ولى موفق نگرديده است. برای تكميل بحث، يادداشت‌هایى از استاد (درباره قوه و فعل و حركت و امكان استعدادى) كه در دسترس بوده است، به آخر مقاله اضافه شده است.
    11. قدم و حدوث: این مقاله، مسئله تقدم و تاخر و معيت زمانى اشياء و رابطه‌ى آنها را بررسى مى‌كند و ضمن بيان اقسام حدوث و قدم كه از تقدم و تاخر نشأت مى‌گیرد، به حدوث كل عالم و نياز آن به علتى قديم اشاره مى‌كند و بحث مفصل درباره‌ى آن را به مقاله‌ى چهاردهم وامى‌گذارد.
    12. وحدت و كثرت: این مقاله، بعد از اثبات وحدت و كثرت در عالم، به تقسيمات و احكام این دو مى‌پردازد و با بحث از غيريت و اقسام آن، اقسام تقابل را مورد بحث قرار مى‌دهد.
    13. ماهيت، جوهر، عرض: این مقاله، درباره‌ى تحقق ماهيت در خارج و اقسام آن و رابطه‌ى جنس و فصل و تعريف و اقسام جوهر و عرض بحث مى‌كند.
    14. خداى جهان و جهان: این مقاله، درباره‌ى آنچه در اصطلاح حكماى اسلامى الهيات بالمعنى الاخص خوانده مى‌شود، بحث مى‌كند و زمينه‌ى شناخت ذات خداوند و صفات و افعال او و همين‌طور رابطه‌ى او با جهان را با ادله‌ى عقلى و براهین فلسفى فراهم مى‌كند و در ضمن آن، اشكالات و شبهات ماديون پاسخ داده مى‌شود. این مقاله داراى مقدمه‌اى از استاد مطهرى پيرامون نظريات مختلف در رابطه با شناخت خداوند است.

    امتيازات ويژه این کتاب را از زبان استاد مطهرى بشنويم:

    1. اين‌کتاب، مشتمل بر یک دوره مختصر فلسفه است؛ مهمات مسائل فلسفه را بيان مى‌كند و سعى شده است كه حتى‌الامكان ساده و عمومى‌فهم باشد تا جميع اشخاصى كه ذوق فلسفى دارند، با داشتن اطلاعات مختصرى به فراخور حال خود استفاده كنند و لذا از ذكر دلايل و براهین متعدد در هر مورد خوددارى شده و برای اثبات هر مدعا ساده‌ترين راه‌ها و بسيطترين براهین انتخاب شده است[۱]
    2. در این کتاب، درعين‌اينكه از تحقيقات گران‌بهاى هزارساله فلسفه اسلامى استفاده شده است، به آراء و تحقيقات دانشمندان بزرگ اروپا نيز توجه كامل شده.[۲]
    3. در این کتاب، هم مسائلى كه در فلسفه‌ى قديم نقش عمده را دارد و هم مسائلى كه در فلسفه‌ى جديد حائز اهميت است، مطرح مى‌شود[۳].
    4. در ضمن این کتاب، به قسمت‌هایى برخورد خواهد شد كه در هيچ‌یک از فلسفه‌ى اسلامى و فلسفه اروپايى سابقه ندارد، مانند معظم مسائلى كه در مقاله‌ى پنجم حل شده و آنچه در مقاله‌ى ششم بيان شده است. در مقاله‌ى ششم، با طرز بى‌سابقه‌اى به نقادى دستگاه ادراكى و تميز و تفكیک ادراكات حقيقى از ادراكات اعتبارى پرداخته شده است. در این مقاله، هويت و موقعيت ادراكات اعتبارى نشان داده مى‌شود و فلسفه از آميزش با آنها بركنار داشته مى‌شود و همين آميزش نابجا است كه بسيارى از فلاسفه را از پا درآورده است.[۴]
    5. در این کتاب، درعين‌اينكه فلسفه حريم خود را حفظ كرده، با علوم مختلط نمى‌شود، رابطه‌ى فلسفه و علم محفوظ مانده است، ولى رابطه‌ى فلسفه با طبیعیات و فلكيات قديم به‌كلى قطع شده و لدى‌الاقتضاء از نظريات علمى جديد استفاده مى‌شود.[۵]
    6. هدف اصلى این کتاب، به وجود آوردن یک سيستم فلسفى عالى بر اساس استفاده از زحمات گران‌مايه‌ى هزار ساله‌ى فلاسفه‌ى اسلامى و از ثمره‌ى تحقيقات وسيع و عظيم دانشمندان مغرب‌زمين و از به كار بردن قوه‌ى ابداع و ابتكار است.[۶]

    وضعيت کتاب

    پاورقى‌هاى استاد شهيد، غناى بسيارى به این کتاب بخشيده است. به خاطر اختصار متن کتاب، در اكثر مقالات، مقدمه‌اى از طرف استاد برای روشن شدن اصل بحث، طرح گرديده و در خلال مباحث نيز هرجا مطلب يا اصطلاحى وجود داشته، استاد به بيان سابقه‌ى تاريخى و دگرگونى‌هاى معنايى آن پرداخته و زمينه را برای عدم اختلاط بين اصطلاحات، فراهم آورده است. این شيوه بحث، انسان را با سابقه‌ى تاريخى هر بحث، هرچند به‌طور اجمال، آشنا مى‌سازد و او را در جريان تمام آراء و نظريات آن مبحث قرار مى‌دهد.

    پانویس

    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.

    وابسته‌ها