۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'گي' به 'گی') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
|||
| خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
وى در لوشه به دنيا آمد و در خردى با پدر به غرناطه رفت و در آنجا علم و ادب فراگرفت و چون در نظم، نثر و ترسل سرآمد همگنان شد، به خدمت سلطان ابوالحجاج درآمد و در ديوان انشاء زيردست ابوالحسن بن جياب به كار پرداخت و چندى بعد بهجاى وى منشى مخصوص و وزير ابوالحجاج شد و بهرغم جوانى، گذشته از وزارت، رياست لشكر و بيتالمال را نيز در دست گرفت. همچنين انتصاب كارگزاران دولتى بر عهده وى بود و از این راه ثروت فراوان كسب كرد. | وى در لوشه به دنيا آمد و در خردى با پدر به غرناطه رفت و در آنجا علم و ادب فراگرفت و چون در نظم، نثر و ترسل سرآمد همگنان شد، به خدمت سلطان ابوالحجاج درآمد و در ديوان انشاء زيردست ابوالحسن بن جياب به كار پرداخت و چندى بعد بهجاى وى منشى مخصوص و وزير ابوالحجاج شد و بهرغم جوانى، گذشته از وزارت، رياست لشكر و بيتالمال را نيز در دست گرفت. همچنين انتصاب كارگزاران دولتى بر عهده وى بود و از این راه ثروت فراوان كسب كرد. | ||
سلطان بارها او را به سفارت نزد سلاطين ديگر فرستاد و پس از سلطان، پسرش الغنى بالله، او را به رياست هيئتى، نزد سلطلان مغرب فرستاد. موفقيت وى در این مأموريت، جايگاه او را نزد سلطان بالا برد تا اينكه شورشى به همدستى برادر سلطان درگرفت و الغنى بالله گريخته و او نيز | سلطان بارها او را به سفارت نزد سلاطين ديگر فرستاد و پس از سلطان، پسرش الغنى بالله، او را به رياست هيئتى، نزد سلطلان مغرب فرستاد. موفقيت وى در این مأموريت، جايگاه او را نزد سلطان بالا برد تا اينكه شورشى به همدستى برادر سلطان درگرفت و الغنى بالله گريخته و او نيز دستگیر و زندانى شد، ولى سرانجام به شفاعت سلطان ابوسالم آزاد شده و به مغرب رفت و در آنجا با دانشمندانى مانند [[ابن خلدون]] آشنا گرديد و به نوشتن آثار خود پرداخت. | ||
الغنى بالله در 763ق، مجددا بر تخت سلطنت نشست و او را به خدمت بازخواند. بدينسان، دوره دوم اقتدار وى آغاز شد كه نزدیک به ده سال طول كشيد. وى كه خواهان قدرت مطلق در امور دولتى بود، طى این دوره به دور كردن رقيبان از میدان دست زد؛ كارى كه سرانجام به بهاى جان وى تمام شد. | الغنى بالله در 763ق، مجددا بر تخت سلطنت نشست و او را به خدمت بازخواند. بدينسان، دوره دوم اقتدار وى آغاز شد كه نزدیک به ده سال طول كشيد. وى كه خواهان قدرت مطلق در امور دولتى بود، طى این دوره به دور كردن رقيبان از میدان دست زد؛ كارى كه سرانجام به بهاى جان وى تمام شد. | ||
ویرایش