۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'رده: دی (98)' به '') |
جز (جایگزینی متن - 'گي' به 'گی') |
||
| (۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
نياى بزرگش، محمد بن احمد بن على طوسى بود و ابوشامه خود حدس مىزند كه وى صوفى و امام مسجد صخره بيتالمقدس بوده كه در شعبان 492ق به دست صليبيان كشته شد و سپس فرزندانش از بيتالمقدس به دمشق رفتند. | نياى بزرگش، محمد بن احمد بن على طوسى بود و ابوشامه خود حدس مىزند كه وى صوفى و امام مسجد صخره بيتالمقدس بوده كه در شعبان 492ق به دست صليبيان كشته شد و سپس فرزندانش از بيتالمقدس به دمشق رفتند. | ||
== | ==ولادت== | ||
ابوشامه در 23 ربيعالاول 599ق در دمشق زاده شد. | ابوشامه در 23 ربيعالاول 599ق در دمشق زاده شد. | ||
| خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
==شاگردان== | ==شاگردان== | ||
برخى از شاگردان او بدين قرارند: شهابالدين حسين الكفرى، شهابالديناحمد لبّان و زينالدين ابوبكر يوسف مزّى كه از او علم قرائت آموختند؛ شيخ شرفالدين فزارى | برخى از شاگردان او بدين قرارند: شهابالدين حسين الكفرى، شهابالديناحمد لبّان و زينالدين ابوبكر يوسف مزّى كه از او علم قرائت آموختند؛ شيخ شرفالدين فزارى خطیب كه شرح شاطبيه را نزد او خواند؛ برهانالدين اسكندرانى، على بن مهيار و پسر ابوشامه ابولهدى احمد. نيز گروهى از بزرگان و فضلا از جمله محيىالدين يحيى بن على تمیمى برای شنيدن تاريخ و الروضتين و تأليفات ديگر وى در جامع و تربت اشرفيه نزد او حضور مىيافتند. كسانى چون مجدالدين محمد اربلى، شهابالدينابوالعباس احمد بن اشبيلى، زينالدين على بن احمد قرطبى، محمد بن ابىبكر شاغورى، محمد بن عبدالرحمن كنجى و عدهاى ديگر، الروضتين را در سالهاى آخر عمر ابوشامه، از او شنيدهاند. | ||
==مهارتهای علمی ابوشامه== | ==مهارتهای علمی ابوشامه== | ||
پايگاه دانش او در فقه به اندازهاى بود كه بعضى از معاصرانش از پيروى او از مذهب امام شافعى ابراز شگفتى میكردند. او به ویژه به فن خلاف (احكام مورد اختلاف فقها) علاقه داشت و نظرى را كه نزدیک به حقيقت مىيافت، در صورت استوارى دليلهاى آن، مىپذبرفت؛ هرچند آن نظر با مذهب شافعى موافق نبود. با آنكه دوستدار منصب نبود و از درگاه اهل دنيا دورى مىجست و متواضع بىتكلف مىزيست، غلبه خوى بدگویى از ديگران و اهانت به علما و بزرگان از طرفى و جسارت در بيان حق و مبارزه با بدعتها و | پايگاه دانش او در فقه به اندازهاى بود كه بعضى از معاصرانش از پيروى او از مذهب امام شافعى ابراز شگفتى میكردند. او به ویژه به فن خلاف (احكام مورد اختلاف فقها) علاقه داشت و نظرى را كه نزدیک به حقيقت مىيافت، در صورت استوارى دليلهاى آن، مىپذبرفت؛ هرچند آن نظر با مذهب شافعى موافق نبود. با آنكه دوستدار منصب نبود و از درگاه اهل دنيا دورى مىجست و متواضع بىتكلف مىزيست، غلبه خوى بدگویى از ديگران و اهانت به علما و بزرگان از طرفى و جسارت در بيان حق و مبارزه با بدعتها و درگیرىهاى مذهبى حنبلیان با شافعيان و اتهام در عقيده از طرف ديگر، او را گرفتار كرد. | ||
بيشتر نویسندگان معاصر ابوشامه و نزدیک ان به آن عصر، او را دانشمندى بزرگ، موثق در نقل و بىنظير در ديانت و امانت وصف كردهاند. او خط را نيز به زيبايى و استوارى مىنوشت. يونينى بر آن است كه او به علت خودپسندى و حقير شمردن دانشمندان و بزرگان، از چشم مردم افتاد و در غالب كارهایش ناموفق بود. [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلكان]] به سبب خصومتى كه با ابوشامه داشت، در وفيات شرح احوال او را ذكر نكرده است. | بيشتر نویسندگان معاصر ابوشامه و نزدیک ان به آن عصر، او را دانشمندى بزرگ، موثق در نقل و بىنظير در ديانت و امانت وصف كردهاند. او خط را نيز به زيبايى و استوارى مىنوشت. يونينى بر آن است كه او به علت خودپسندى و حقير شمردن دانشمندان و بزرگان، از چشم مردم افتاد و در غالب كارهایش ناموفق بود. [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلكان]] به سبب خصومتى كه با ابوشامه داشت، در وفيات شرح احوال او را ذكر نكرده است. | ||
ویرایش