ابوشامه، عبدالرحمن بن اسماعیل: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'فخر‌ الدين' به 'فخر‌الدين')
    جز (جایگزینی متن - 'گي' به 'گی')
     
    (۵۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۱: خط ۱:
    <div class='wikiInfo'>
    <div class="wikiInfo">
    [[پرونده:NUR01120.jpg|بندانگشتی|ابوشامه، عبدالرحمن بن اسماعیل]]
    [[پرونده:NUR01120.jpg|بندانگشتی|ابوشامه، عبدالرحمن بن اسماعیل]]
    {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
    {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
    |-
    |-
    ! نام!! data-type='authorName'|ابوشامه، عبدالرحمن بن اسماعیل
    ! نام!! data-type="authorName" |ابوشامه، عبدالرحمن بن اسماعیل
    |-
    |-
    |نام‌های دیگر  
    |نام‌های دیگر  
    |data-type='authorOtherNames'|  
    | data-type="authorOtherNames" |  
    |-
    |-
    |نام پدر  
    |نام پدر  
    |data-type='authorfatherName'|
    | data-type="authorfatherName" |اسماعیل
    |-
    |-
    |متولد  
    |متولد  
    |data-type='authorbirthDate'|
    | data-type="authorbirthDate" |599
    |-
    |-
    |محل تولد
    |محل تولد
    |data-type='authorBirthPlace'|
    | data-type="authorBirthPlace" |دمشیق
    |-
    |-
    |رحلت  
    |رحلت  
    |data-type='authorDeathDate'|665 هـ.ق
    | data-type="authorDeathDate" |665 ق
    |-
    |-
    |اساتید
    |اساتید
    |data-type='authorTeachers'|
    | data-type="authorTeachers" |[[سخاوی، علی بن محمد|ابوالحسن على سخاوى]]
     
    [[ابن صلاح، عثمان بن عبدالرحمن|ابن صلاح شهرزورى]]
     
    [[آمدی، علی بن محمد|سيف آمدى]]
     
    موفق‌الدين ابن قدامه
    |-
    |-
    |برخی آثار
    |برخی آثار
    |data-type='authorWritings'|
    | data-type="authorWritings" |[[ابراز المعانی من حرز الامانی فی القراءات السبع]]
    |-class='articleCode'
     
    [[المرشد الوجيز الی علوم تتعلق بالكتاب العزيز]]
     
    [[الروضتين في أخبار الدولتين]]
     
    [[رؤية الله جل و علا]]
    |- class="articleCode"
    |کد مؤلف
    |کد مؤلف
    |data-type='authorCode'|AUTHORCODE1120AUTHORCODE
    | data-type="authorCode" |AUTHORCODE01120AUTHORCODE
    |}
    |}
    </div>
    </div>


    '''ابوالقاسم شهاب‌الدين عبدالرحمن بن اسماعيل بن ابراهیم مقدسى''' (۵۹۹-۶۶۵ق/۱۲۰۳-۱۲۶۷م)، فقيه، محدث، اديب و مورخ دمشقى شافعى مذهبى است كه به سبب خال بزرگى كه بر بالاى ابروى چب داشت، به ابوشامه معروف شد. نام او را محمد بن عبدالرحمن نيز آورده‌اند.
    ==خاندان ابوشامه==
    نياى بزرگش، محمد بن احمد بن على طوسى بود و ابوشامه خود حدس مى‌زند كه وى صوفى و امام مسجد صخره بيت‌المقدس بوده كه در شعبان 492ق به دست صليبيان كشته شد و سپس فرزندانش از بيت‌المقدس به دمشق رفتند.
    ==ولادت==
    ابوشامه در 23 ربيع‌الاول 599ق در دمشق زاده شد.
    ==تحصیلات==
    از خردسالى به حفظ قرآن و آموختن علوم مشتاق بود. در 621ق همراه پدر به زيارت كعبه رفت. سال بعد نيز دوباره حج گزارد و در 624ق به بيت‌المقدس و در 628ق به مصر رفت و در شهرهاى قاهره، دمیاط و اسكندريه از دانشمندان بهره‌ها برد.


    '''ابوشامه، ابوالقاسم شهاب‌ الدين عبدالرحمن بن اسماعيل بن ابراهيم مقدسى'''، فقيه، محدث، اديب و مورخ دمشقى شافعى مذهبى است كه به سبب خال بزرگى كه بر بالاى ابروى چب داشت، به ابوشامه معروف شد. نام او را محمد بن عبدالرحمن نيز آورده‌اند.
    ==اساتید==
    از جمله استادان او در مصر و شام، بايد از فخر‌الدين ابومنصور ابن عساكر، [[سخاوی، علی بن محمد|ابوالحسن على سخاوى]]، [[ابن صلاح، عثمان بن عبدالرحمن|ابن صلاح شهرزورى]]، موفق‌الدين ابن قدامه، [[آمدی، علی بن محمد|سيف آمدى]] و نيز احمد بن عبدالله سلمى، داوود بن ملاعب و عبدالجليل بن مندویه (در حديث) نام برد.


    نياى بزرگش، محمد بن احمد بن على طوسى بود و ابوشامه خود حدس مى‌زند كه وى صوفى و امام مسجد صخره بيت المقدس بوده كه در شعبان 492ق به دست صليبيان كشته شد و سپس فرزندانش از بيت المقدس به دمشق رفتند.
    چون به دمشق بازگشت، ظاهراً تا پایان عمر ديگر به سفر نپرداخت و روزگار خود را به مطالعه، تدريس، نقل حديث، تأليف و پاسخ‌گویى به مسائل شرعى گذرانيد. در ترجمه‌اى كه ابوشامه از احوال خود نوشته، با شيفتگى بسيار به بيان خواب‌هایى كه مردمان درباره او مى‌ديدند و دالّ بر مقام والاى علمى او بوده، پرداخته است. از جمله مشاغل او، استادى دارالحديث اشرفيه، رياست قاريان تربت اشرفيه و در اواخر عمر، مديريت دارالحديث اشرفيه بود. اقدام او برای تصدى رياست داراقرائه بزرگ امّ الصالح، به علت شرط واقف آن، به نتيجه نرسيد.


    ابوشامه در 23 ربيع الاول 599ق در دمشق زاده شد و از خردسالى به حفظ قرآن و آموختن علوم مشتاق بود. در 621ق همراه پدر به زيارت كعبه رفت. سال بعد نيز دوباره حج گزارد و در 624ق به بيت المقدس و در 628ق به مصر رفت و در شهرهاى قاهره، دمياط و اسكندريه از دانشمندان بهره‌ها برد. از جمله استادان او در مصر و شام، بايد از فخر‌الدين ابومنصور [[ابن عساکر، علی بن حسن|ابن عساكر]]، ابوالحسن على سخاوى، ابن صلاح شهرزورى، موفق‌الدين ابن قدامه، سيف آمدى و نيز احمد بن عبدالله [[سلمی، محمد بن حسین |سلمى]]، داوود بن ملاعب و عبدالجليل بن مندويه (در حديث) نام برد.
    ==شاگردان==
    برخى از شاگردان او بدين قرارند: شهاب‌الدين حسين الكفرى، شهاب‌الدين‌احمد لبّان و زين‌الدين ابوبكر يوسف مزّى كه از او علم قرائت آموختند؛ شيخ شرف‌الدين فزارى خطیب كه شرح شاطبيه را نزد او خواند؛ برهان‌الدين اسكندرانى، على بن مهيار و پسر ابوشامه ابولهدى احمد. نيز گروهى از بزرگان و فضلا از جمله محيى‌الدين يحيى بن على تمیمى برای شنيدن تاريخ و الروضتين و تأليفات ديگر وى در جامع و تربت اشرفيه نزد او حضور مى‌يافتند. كسانى چون مجدالدين محمد اربلى، شهاب‌الدين‌ابوالعباس احمد بن اشبيلى، زين‌الدين على بن احمد قرطبى، محمد بن ابى‌بكر شاغورى، محمد بن عبدالرحمن كنجى و عده‌اى ديگر، الروضتين را در سال‌هاى آخر عمر ابوشامه، از او شنيده‌اند.


    چون به دمشق بازگشت، ظاهراً تا پايان عمر ديگر به سفر نپرداخت و روزگار خود را به مطالعه، تدريس، نقل حديث، تأليف و پاسخ‌گويى به مسائل شرعى گذرانيد. در ترجمه‌اى كه ابوشامه از احوال خود نوشته، با شيفتگى بسيار به بيان خواب‌هايى كه مردمان درباره او مى‌ديدند و دالّ بر مقام والاى علمى او بوده، پرداخته است. از جمله مشاغل او، استادى دارالحديث اشرفيه، رياست قاريان تربت اشرفيه و در اواخر عمر، مديريت دارالحديث اشرفيه بود. اقدام او براى تصدى رياست داراقرائه بزرگ امّ الصالح، به علت شرط واقف آن، به نتيجه نرسيد.
    ==مهارت‎های علمی ابوشامه==
    پايگاه دانش او در فقه به اندازه‌اى بود كه بعضى از معاصرانش از پيروى او از مذهب امام شافعى ابراز شگفتى می‌كردند. او به ویژه به فن خلاف (احكام مورد اختلاف فقها) علاقه داشت و نظرى را كه نزدیک به حقيقت مى‌يافت، در صورت استوارى دليل‌هاى آن، مى‌پذبرفت؛ هرچند آن نظر با مذهب شافعى موافق نبود. با آن‌كه دوستدار منصب نبود و از درگاه اهل دنيا دورى مى‌جست و متواضع بى‌تكلف مى‌زيست، غلبه خوى بدگویى از ديگران و اهانت به علما و بزرگان از طرفى و جسارت در بيان حق و مبارزه با بدعت‌ها و درگیرى‌هاى مذهبى حنبلیان با شافعيان و اتهام در عقيده از طرف ديگر، او را گرفتار كرد.  


    پايگاه دانش او در فقه به اندازه‌اى بود كه بعضى از معاصرانش از پيروى او از مذهب امام شافعى ابراز شگفتى مى‌كردند. او به ويژه به فن خلاف (احكام مورد اختلاف فقها) علاقه داشت و نظرى را كه نزديك به حقيقت مى‌يافت، در صورت استوارى دليل‌هاى آن، مى‌پذبرفت؛ هر چند آن نظر با مذهب شافعى موافق نبود. با آن‌كه دوستدار منصب نبود و از درگاه اهل دنيا دورى مى‌جست و متواضع بى‌تكلف مى‌زيست، غلبه خوى بدگويى از ديگران و اهانت به علما و بزرگان از طرفى و جسارت در بيان حق و مبارزه با بدعت‌ها و درگيرى‌هاى مذهبى حنبليان با شافعيان و اتهام در عقيده از طرف ديگر، او را گرفتار كرد. دو تن از شاگردانش يا به روايتى از مخالفان او، به بهانه‌اى وارد خانه‌اش شدند و او را زخم زدند. در پى اين صدمه يا بر اثر سوءقصدى ديگر، درگذشت و در دارالفراديس دمشق به خاك سپرده شد.
    بيشتر نویسندگان معاصر ابوشامه و نزدیک ان به آن عصر، او را دانشمندى بزرگ، موثق در نقل و بى‌نظير در ديانت و امانت وصف كرده‌اند. او خط را نيز به زيبايى و استوارى مى‌نوشت. يونينى بر آن است كه او به علت خودپسندى و حقير شمردن دانشمندان و بزرگان، از چشم مردم افتاد و در غالب كارهایش ناموفق بود. [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلكان]] به سبب خصومتى كه با ابوشامه داشت، در وفيات شرح احوال او را ذكر نكرده است.


    برخى از شاگردان او بدين قرارند: شهاب‌ الدين حسين الكفرى، شهاب‌ الدين احمد لبّان و زين‌ الدين ابوبكر يوسف مزّى كه از او علم قرائت آموختند؛ شيخ شرف‌ الدين فزارى خطيب كه شرح شاطبيه را نزد او خواند؛ برهان‌ الدين اسكندرانى، على بن مهيار و پسر ابوشامه ابولهدى احمد. نيز گروهى از بزرگان و فضلا از جمله محيى‌الدين يحيى بن على تميمى براى شنيدن تاريخ و الروضتين و تأليفات ديگر وى در جامع و تربت اشرفيه نزد او حضور مى‌يافتند. كسانى چون مجد الدين محمد اربلى، شهاب‌ الدين ابوالعباس احمد بن اشبيلى، زين‌ الدين على بن احمد قرطبى، محمد بن ابى‌بكر شاغورى، محمد بن عبدالرحمن كنجى و عده‌اى ديگر، الروضتين را در سال‌هاى آخر عمر ابوشامه، از او شنيده‌اند.
    ==وفات==


    بيشتر نويسندگان معاصر ابوشامه و نزديكان به آن عصر، او را دانشمندى بزرگ، موثق در نقل و بى‌نظير در ديانت و امانت وصف كرده‌اند. او خط را نيز به زيبايى و استوارى مى‌نوشت. يونينى بر آن است كه او به علت خودپسندى و حقير شمردن دانشمندان و بزرگان، از چشم مردم افتاد و در غالب كارهايش ناموفق بود. [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلكان]] به سبب خصومتى كه با ابوشامه داشت، در وفيات شرح احوال او را ذكر نكرده است.
    دو تن از شاگردانش يا به روايتى از مخالفان او، به بهانه‌اى وارد خانه‌اش شدند و او را زخم زدند. در پى این صدمه يا بر اثر سوءقصدى ديگر، در 19 رمضان 665ق درگذشت و در دارالفراديس دمشق به خاک سپرده شد.


    == آثار==
    ==آثار==


    ابوشامه از مؤلفان پركارى است كه در فنون مختلف، به تصنيف، تأليف، تهذيب، شرح و تلخيص پرداخته است. او خود بيش از 40 عنوان از آثارش را ياد كرده است. اين نوشته‌ها بيشتر به نثر و گاه به نظم بوده و شمارى از آن‌ها ناتمام مانده است. نثر ابوشامه بجز در مقدمه کتاب‌ها كه تا حدّى زيباست، بسيار معمولى است. نظم او هم متوسط، گاه زيبا و گاه نازيباست. وى در نحو، لغت و صناعت شعر نيز آثارى دارد و بعضى از کتاب‌هاى خود را به دو صورت مفصل و مختصر تدوين كرده است.
    ابوشامه از مؤلفان پركارى است كه در فنون مختلف، به تصنيف، تأليف، تهذيب، شرح و تلخيص پرداخته است. او خود بيش از 40 عنوان از آثارش را ياد كرده است. این نوشته‌ها بيشتر به نثر و گاه به نظم بوده و شمارى از آن‌ها ناتمام مانده است. نثر ابوشامه بجز در مقدمه کتاب‌ها كه تا حدّى زيباست، بسيار معمولى است. نظم او هم متوسط، گاه زيبا و گاه نازيباست. وى در نحو، لغت و صناعت شعر نيز آثارى دارد و بعضى از کتاب‌هاى خود را به دو صورت مفصل و مختصر تدوین كرده است.


    الف) چاپى:  
    الف) چاپى:  
    خط ۶۳: خط ۸۸:
    #تتمه البيان لما اشكل من متشابه القرآن؛
    #تتمه البيان لما اشكل من متشابه القرآن؛
    #شرح البرده؛
    #شرح البرده؛
    #شرح القصائد السبع في المدائح النبوية؛
    #شرح القصائد السبع في المدائح النبویة؛
    #شرح القصيدة الشقراطيسية في مدح النبى(ص)؛
    #شرح القصيدة الشقراطيسية في مدح النبى(ص)؛
    #ضوء (القمر) السارى الى رؤية معرفه البارى؛
    #ضوء (القمر) السارى الى رؤية معرفه البارى؛
    خط ۷۹: خط ۱۰۴:
    ج‍- آثار يافت نشده:  
    ج‍- آثار يافت نشده:  


    1. الارجوزة في الفقه؛ 2. الاصول من الاصول؛ 3. الاعلام بمعنى الكلمة و الكلام؛ 4. اقامة الدليل الناسخ لجزء الفاسخ؛ 5. الالفاظ المعربة؛ 6. تقييد الاسماء المشكلة؛ 7. جامع اخبار مكه و المدينة و بيت المقدس؛ 8. ذكر منازل الطريق من جهة الشام؛ 9. ذكر من ركب الحمار؛ 10. رفع النزاع بالرد الى الاتباع؛ 11. شرح احاديث الوسيط؛ 12. شرح الحديث المقتضى في مبعث النبى المصطفى(ص). اثرى كه در لغت نامه دهخدا به صورت المقتضى في منعه المصطفى(ص) ياد شده، بايد ضبطى نادرست از همين عنوان باشد؛ 13. شرح عروس السمر؛ 14. شرح القصيدة الشيبانية في علم الكلام يا المقاصد السَنية في شرح الشيبانية؛ 15. شرح لباب التهذيب؛ 16. شرح نظم المفصل؛ 17. شيوخ الحافظ البيهقى؛ 18. قصيدتان في وصف افعال الحاج؛ 19. القصيدة الدامغة للفرقة الزائغة؛ 20. کتاب البسملة مفصل؛ 21. کتاب القيامة؛ 22. كشف حال بنى عبيد يا كشف ماكان عليه بنو عبيد من الفكر و الكذب و الكيد؛ 23. مختصر [[تاریخ بغداد|تاريخ بغداد]]؛ 24. مختصر [[تاریخ مدینة دمشق |تاريخ دمشق]]؛ 25. المذهب في علم المذهب؛ 26. المرقوم في جملة من العلوم؛ 27. مشكلات الآيات؛ 28. مشكلات الاخبار؛ 29. مفردات القرءة؛ 30. مقدمة في النحو؛ 31. نظم العروض و القوافى؛ 32. نظم مفصل الزمحشرى؛ 33. نية الصيام و ما في يوم الشك من الكلام.
    1. الارجوزة في الفقه؛ 2. الاصول من الاصول؛ 3. الاعلام بمعنى الكلمة و الكلام؛ 4. اقامة الدليل الناسخ لجزء الفاسخ؛ 5. الالفاظ المعربة؛ 6. تقييد الاسماء المشكلة؛ 7. جامع اخبار مكه و المدينة و بيت المقدس؛ 8. ذكر منازل الطريق من جهة الشام؛ 9. ذكر من ركب الحمار؛ 10. رفع النزاع بالرد الى الاتباع؛ 11. شرح احاديث الوسيط؛ 12. شرح الحديث المقتضى في مبعث النبى المصطفى(ص). اثرى كه در لغت نامه دهخدا به صورت المقتضى في منعه المصطفى(ص) ياد شده، بايد ضبطى نادرست از همین عنوان باشد؛ 13. شرح عروس السمر؛ 14. شرح القصيدة الشيبانية في علم الكلام يا المقاصد السَنية في شرح الشيبانية؛ 15. شرح لباب التهذيب؛ 16. شرح نظم المفصل؛ 17. شيوخ الحافظ البيهقى؛ 18. قصيدتان في وصف افعال الحاج؛ 19. القصيدة الدامغة للفرقة الزائغة؛ 20. کتاب البسملة مفصل؛ 21. کتاب القيامة؛ 22. كشف حال بنى عبيد يا كشف ماكان عليه بنو عبيد من الفكر و الكذب و الكيد؛ 23. مختصر [[تاریخ بغداد|تاريخ بغداد]]؛ 24. مختصر [[تاریخ مدینة دمشق |تاريخ دمشق]]؛ 25. المذهب في علم المذهب؛ 26. المرقوم في جملة من العلوم؛ 27. مشكلات الآيات؛ 28. مشكلات الاخبار؛ 29. مفردات القرءة؛ 30. مقدمة في النحو؛ 31. نظم العروض و القوافى؛ 32. نظم مفصل الزمحشرى؛ 33. نية الصيام و ما في يوم الشك من الكلام<ref>رحیم لو، یوسف، ج5، ص586</ref>.
    ==پانویس==
    <references/>


    وى در 19 رمضان 665ق درگذشت.
    ==منابع مقاله==


    == منابع ==
    رحیم لو، یوسف، دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1378




    برگرفته از دايرةالمعارف بزرگ اسلامى، ج5، ص586، نوشته: يوسف رحيم لو.
    ==وابسته‌ها==
    {{وابسته‌ها}}


    == وابسته‌ها ==
    {{وابسته‌ها}}


    [[ابراز المعانی من حرز الامانی فی القراءات السبع]]  
    [[ابراز المعانی من حرز الامانی فی القراءات السبع]]  


    [[المرشد الوجیز الی علوم تتعلق بالکتاب العزیز]]  
    [[المرشد الوجيز الی علوم تتعلق بالكتاب العزيز]]  


    [[الروضتين في أخبار الدولتين]]  
    [[الروضتين في أخبار الدولتين]]  


    [[روية الله جل و علا - و یلیه روية الله تبارک و تعالي - ویلیه ضوء الساري إلي معرفة روية الباري]]  
    [[رؤية الله جل و علا]]  


    [[المذيل علي الروضتين ((تاريخ الدولة الأيوبية ما بعد صلاح‌ الدين)(حتي دولة المماليک في عهد الظاهر بيبرس)(590ه-665ه))]]  
    [[المذيل علي الروضتين ((تاريخ الدولة الأيوبية ما بعد صلاح‌الدين)(حتي دولة المماليک في عهد الظاهر بيبرس)(590ه-665ه))]]  


    [[الروضتين في أخبار الدولتين (ويرايش قديم)]]  
    [[الروضتين في أخبار الدولتين (ویرايش قديم)]]  


    [[تراجم رجال القرنين (السادس و السابع)]]  
    [[تراجم رجال القرنين (السادس و السابع)]]  


    [[رده:زندگی‌نامه]]
    [[رده:زندگی‌نامه]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۱ سپتامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۲۰

    ابوشامه، عبدالرحمن بن اسماعیل
    نام ابوشامه، عبدالرحمن بن اسماعیل
    نام‌های دیگر
    نام پدر اسماعیل
    متولد 599
    محل تولد دمشیق
    رحلت 665 ق
    اساتید ابوالحسن على سخاوى

    ابن صلاح شهرزورى

    سيف آمدى

    موفق‌الدين ابن قدامه

    برخی آثار ابراز المعانی من حرز الامانی فی القراءات السبع

    المرشد الوجيز الی علوم تتعلق بالكتاب العزيز

    الروضتين في أخبار الدولتين

    رؤية الله جل و علا

    کد مؤلف AUTHORCODE01120AUTHORCODE

    ابوالقاسم شهاب‌الدين عبدالرحمن بن اسماعيل بن ابراهیم مقدسى (۵۹۹-۶۶۵ق/۱۲۰۳-۱۲۶۷م)، فقيه، محدث، اديب و مورخ دمشقى شافعى مذهبى است كه به سبب خال بزرگى كه بر بالاى ابروى چب داشت، به ابوشامه معروف شد. نام او را محمد بن عبدالرحمن نيز آورده‌اند.

    خاندان ابوشامه

    نياى بزرگش، محمد بن احمد بن على طوسى بود و ابوشامه خود حدس مى‌زند كه وى صوفى و امام مسجد صخره بيت‌المقدس بوده كه در شعبان 492ق به دست صليبيان كشته شد و سپس فرزندانش از بيت‌المقدس به دمشق رفتند.

    ولادت

    ابوشامه در 23 ربيع‌الاول 599ق در دمشق زاده شد.

    تحصیلات

    از خردسالى به حفظ قرآن و آموختن علوم مشتاق بود. در 621ق همراه پدر به زيارت كعبه رفت. سال بعد نيز دوباره حج گزارد و در 624ق به بيت‌المقدس و در 628ق به مصر رفت و در شهرهاى قاهره، دمیاط و اسكندريه از دانشمندان بهره‌ها برد.

    اساتید

    از جمله استادان او در مصر و شام، بايد از فخر‌الدين ابومنصور ابن عساكر، ابوالحسن على سخاوى، ابن صلاح شهرزورى، موفق‌الدين ابن قدامه، سيف آمدى و نيز احمد بن عبدالله سلمى، داوود بن ملاعب و عبدالجليل بن مندویه (در حديث) نام برد.

    چون به دمشق بازگشت، ظاهراً تا پایان عمر ديگر به سفر نپرداخت و روزگار خود را به مطالعه، تدريس، نقل حديث، تأليف و پاسخ‌گویى به مسائل شرعى گذرانيد. در ترجمه‌اى كه ابوشامه از احوال خود نوشته، با شيفتگى بسيار به بيان خواب‌هایى كه مردمان درباره او مى‌ديدند و دالّ بر مقام والاى علمى او بوده، پرداخته است. از جمله مشاغل او، استادى دارالحديث اشرفيه، رياست قاريان تربت اشرفيه و در اواخر عمر، مديريت دارالحديث اشرفيه بود. اقدام او برای تصدى رياست داراقرائه بزرگ امّ الصالح، به علت شرط واقف آن، به نتيجه نرسيد.

    شاگردان

    برخى از شاگردان او بدين قرارند: شهاب‌الدين حسين الكفرى، شهاب‌الدين‌احمد لبّان و زين‌الدين ابوبكر يوسف مزّى كه از او علم قرائت آموختند؛ شيخ شرف‌الدين فزارى خطیب كه شرح شاطبيه را نزد او خواند؛ برهان‌الدين اسكندرانى، على بن مهيار و پسر ابوشامه ابولهدى احمد. نيز گروهى از بزرگان و فضلا از جمله محيى‌الدين يحيى بن على تمیمى برای شنيدن تاريخ و الروضتين و تأليفات ديگر وى در جامع و تربت اشرفيه نزد او حضور مى‌يافتند. كسانى چون مجدالدين محمد اربلى، شهاب‌الدين‌ابوالعباس احمد بن اشبيلى، زين‌الدين على بن احمد قرطبى، محمد بن ابى‌بكر شاغورى، محمد بن عبدالرحمن كنجى و عده‌اى ديگر، الروضتين را در سال‌هاى آخر عمر ابوشامه، از او شنيده‌اند.

    مهارت‎های علمی ابوشامه

    پايگاه دانش او در فقه به اندازه‌اى بود كه بعضى از معاصرانش از پيروى او از مذهب امام شافعى ابراز شگفتى می‌كردند. او به ویژه به فن خلاف (احكام مورد اختلاف فقها) علاقه داشت و نظرى را كه نزدیک به حقيقت مى‌يافت، در صورت استوارى دليل‌هاى آن، مى‌پذبرفت؛ هرچند آن نظر با مذهب شافعى موافق نبود. با آن‌كه دوستدار منصب نبود و از درگاه اهل دنيا دورى مى‌جست و متواضع بى‌تكلف مى‌زيست، غلبه خوى بدگویى از ديگران و اهانت به علما و بزرگان از طرفى و جسارت در بيان حق و مبارزه با بدعت‌ها و درگیرى‌هاى مذهبى حنبلیان با شافعيان و اتهام در عقيده از طرف ديگر، او را گرفتار كرد.

    بيشتر نویسندگان معاصر ابوشامه و نزدیک ان به آن عصر، او را دانشمندى بزرگ، موثق در نقل و بى‌نظير در ديانت و امانت وصف كرده‌اند. او خط را نيز به زيبايى و استوارى مى‌نوشت. يونينى بر آن است كه او به علت خودپسندى و حقير شمردن دانشمندان و بزرگان، از چشم مردم افتاد و در غالب كارهایش ناموفق بود. ابن خلكان به سبب خصومتى كه با ابوشامه داشت، در وفيات شرح احوال او را ذكر نكرده است.

    وفات

    دو تن از شاگردانش يا به روايتى از مخالفان او، به بهانه‌اى وارد خانه‌اش شدند و او را زخم زدند. در پى این صدمه يا بر اثر سوءقصدى ديگر، در 19 رمضان 665ق درگذشت و در دارالفراديس دمشق به خاک سپرده شد.

    آثار

    ابوشامه از مؤلفان پركارى است كه در فنون مختلف، به تصنيف، تأليف، تهذيب، شرح و تلخيص پرداخته است. او خود بيش از 40 عنوان از آثارش را ياد كرده است. این نوشته‌ها بيشتر به نثر و گاه به نظم بوده و شمارى از آن‌ها ناتمام مانده است. نثر ابوشامه بجز در مقدمه کتاب‌ها كه تا حدّى زيباست، بسيار معمولى است. نظم او هم متوسط، گاه زيبا و گاه نازيباست. وى در نحو، لغت و صناعت شعر نيز آثارى دارد و بعضى از کتاب‌هاى خود را به دو صورت مفصل و مختصر تدوین كرده است.

    الف) چاپى:

    1. ابراز المعانى من حرز الامانى يا شرح الشاطبية؛
    2. الباعث على انكار البِّدع الحوادث؛
    3. الروضتين في اخبار الدولتين با ازهار الروضتين؛
    4. الذيل على الروضتين يا الروض الآنق في الذيل على ازهار الروضتين، يا تراجم رجال القرنين؛
    5. مختصر كتب المؤمّل؛
    6. المرشد الوجيز الى علوم تتعلق بالکتاب العزيز.

    ب) خطى

    1. تتمه البيان لما اشكل من متشابه القرآن؛
    2. شرح البرده؛
    3. شرح القصائد السبع في المدائح النبویة؛
    4. شرح القصيدة الشقراطيسية في مدح النبى(ص)؛
    5. ضوء (القمر) السارى الى رؤية معرفه البارى؛
    6. مختصر الروضتين؛
    7. کتاب البَسْمَلة؛
    8. کتاب السواك و ما اشبه ذاك؛
    9. كراسة جامعة لمسائل نافعة؛
    10. المحقق من علم الاصول فيما يتعلق بافعال الرسول(ص)؛
    11. مختصر تاريخ دمشق؛
    12. المُمْتع المُقتضب في سيرة خير العجم و العرب؛
    13. نزهة المقلتين في سيرة الدولتين العلائية و جلالية و ما كان من الوقائع التاتارية؛
    14. نور المَسرى في تفسير آية الاسرا؛
    15. الواضح الجلى في الرد على الجنبلى.

    ج‍- آثار يافت نشده:

    1. الارجوزة في الفقه؛ 2. الاصول من الاصول؛ 3. الاعلام بمعنى الكلمة و الكلام؛ 4. اقامة الدليل الناسخ لجزء الفاسخ؛ 5. الالفاظ المعربة؛ 6. تقييد الاسماء المشكلة؛ 7. جامع اخبار مكه و المدينة و بيت المقدس؛ 8. ذكر منازل الطريق من جهة الشام؛ 9. ذكر من ركب الحمار؛ 10. رفع النزاع بالرد الى الاتباع؛ 11. شرح احاديث الوسيط؛ 12. شرح الحديث المقتضى في مبعث النبى المصطفى(ص). اثرى كه در لغت نامه دهخدا به صورت المقتضى في منعه المصطفى(ص) ياد شده، بايد ضبطى نادرست از همین عنوان باشد؛ 13. شرح عروس السمر؛ 14. شرح القصيدة الشيبانية في علم الكلام يا المقاصد السَنية في شرح الشيبانية؛ 15. شرح لباب التهذيب؛ 16. شرح نظم المفصل؛ 17. شيوخ الحافظ البيهقى؛ 18. قصيدتان في وصف افعال الحاج؛ 19. القصيدة الدامغة للفرقة الزائغة؛ 20. کتاب البسملة مفصل؛ 21. کتاب القيامة؛ 22. كشف حال بنى عبيد يا كشف ماكان عليه بنو عبيد من الفكر و الكذب و الكيد؛ 23. مختصر تاريخ بغداد؛ 24. مختصر تاريخ دمشق؛ 25. المذهب في علم المذهب؛ 26. المرقوم في جملة من العلوم؛ 27. مشكلات الآيات؛ 28. مشكلات الاخبار؛ 29. مفردات القرءة؛ 30. مقدمة في النحو؛ 31. نظم العروض و القوافى؛ 32. نظم مفصل الزمحشرى؛ 33. نية الصيام و ما في يوم الشك من الكلام[۱].

    پانویس

    1. رحیم لو، یوسف، ج5، ص586

    منابع مقاله

    رحیم لو، یوسف، دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1378


    وابسته‌ها