۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'فارسي' به 'فارسی') |
جز (جایگزینی متن - ' (ع) ' به '(ع) ') |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
مقدّمهی کتاب به طور مبسوط از [[امام علی علیهالسلام|امام علی]] سخن گفته و شأن خلمی و ارزش حضور او را در دوران اسلامی و تأثیرش را بیان نموده است. در همین مقدّمه و از روی فهرست مطالب کتاب می توان فهمید که متنی از [[دیلمی، حسن بن محمد|دیلمی]] مورد نظر است که از دو طریق دیگر مورد مقایسه و تطبیق واقع شده است، هم از سوی [[شیخ صدوق]] و هم از سوی [[علامه مجلسی]] و در این تطبیق مواردی که مورد پرسشهای جاثلیق است مطرح می شود و در این میانه تنها کسی که قدرت پاسخگویی دارد و او و همراهانش را هم مجاب و هم قانع می کند شخص [[امام علی (ع)]] است. در واقع کار اصلی با بیان روایتی در قیاس و تطبیق از برای نشان دادن علم وسیع و عمیق ((امام علی (ع)]] به مخاطب است، هر چند که این امری مسلّم و پذیرفته است ولی ذکر و اثبات آن نیز به طور مکرّر خوشایند اهل معنا است. | مقدّمهی کتاب به طور مبسوط از [[امام علی علیهالسلام|امام علی]] سخن گفته و شأن خلمی و ارزش حضور او را در دوران اسلامی و تأثیرش را بیان نموده است. در همین مقدّمه و از روی فهرست مطالب کتاب می توان فهمید که متنی از [[دیلمی، حسن بن محمد|دیلمی]] مورد نظر است که از دو طریق دیگر مورد مقایسه و تطبیق واقع شده است، هم از سوی [[شیخ صدوق]] و هم از سوی [[علامه مجلسی]] و در این تطبیق مواردی که مورد پرسشهای جاثلیق است مطرح می شود و در این میانه تنها کسی که قدرت پاسخگویی دارد و او و همراهانش را هم مجاب و هم قانع می کند شخص [[امام علی (ع)]] است. در واقع کار اصلی با بیان روایتی در قیاس و تطبیق از برای نشان دادن علم وسیع و عمیق ((امام علی (ع)]] به مخاطب است، هر چند که این امری مسلّم و پذیرفته است ولی ذکر و اثبات آن نیز به طور مکرّر خوشایند اهل معنا است. | ||
فصل علم امام علی (ع) با دو بیت زیبا از [[حکیم سنایی]] آغز شده که به باب علم بودن و دانش بیکرانه ی آن حضرت اشاره دارد. نویسنده در بخشی از این فصل چنین اشارت می دهد: در طول تاریخ کسی چون علی (ع) از علم و دانش و خرق حجاب و کشف و یقین سخن نگفته است. آن جناب چنان سخن می گوید که گویا برای او همه چیز در حدّ دانش قطعی و دانستن یقینی و بدون حجاب و پرده است. برای او ظاهر و باطن معنایی ندارد، آنچه برای دیگران باطن و غیب است برای او ظاهر و شهود است، این است که با جرئت تمام می فرماید: «لو کشف الغطاء ما ازددت یقیناً». که هرآینه اگر همه ی پرده ها به کناری رود هیچ بر یقین من افزوده نمی گردد. و این نشان از آن دارد که برای او هیچ مجهولی نیست و دانش او به همه چیز، دانشی کاملاً عینی و یقینی است<ref>متن، ص 34</ref>. | فصل علم امام علی(ع) با دو بیت زیبا از [[حکیم سنایی]] آغز شده که به باب علم بودن و دانش بیکرانه ی آن حضرت اشاره دارد. نویسنده در بخشی از این فصل چنین اشارت می دهد: در طول تاریخ کسی چون علی(ع) از علم و دانش و خرق حجاب و کشف و یقین سخن نگفته است. آن جناب چنان سخن می گوید که گویا برای او همه چیز در حدّ دانش قطعی و دانستن یقینی و بدون حجاب و پرده است. برای او ظاهر و باطن معنایی ندارد، آنچه برای دیگران باطن و غیب است برای او ظاهر و شهود است، این است که با جرئت تمام می فرماید: «لو کشف الغطاء ما ازددت یقیناً». که هرآینه اگر همه ی پرده ها به کناری رود هیچ بر یقین من افزوده نمی گردد. و این نشان از آن دارد که برای او هیچ مجهولی نیست و دانش او به همه چیز، دانشی کاملاً عینی و یقینی است<ref>متن، ص 34</ref>. | ||
در خصوص سخن مخصوص حضرت که فرمود: «لو کشف الغطاء ما ازددت یقیناً» به این اسناد اشاره کرده است: [[الحدائق الوردية في مناقب الأئمة الزيدية|الحدائق الوردیه]]، ج1، ص134. [[صبح الأعشی في صناعة الإنشاء|صبح الاعشی]]، ج14، ص257. [[بحارالانوار]]، ج40، ص153. [[الألفين في إمامة مولانا أميرالمؤمنين علي بن أبيطالب عليهالسلام|الألفین]]، ص115. [[الطرائف في معرفة مذاهب الطوائف|الطرائف]]، ج2، ص512. [[شرح نهجالبلاغة (ابن ابيالحديد)|شرح نهجالبلاغه ابن ابی الحدید]]، ج7، ص253. [[إرشاد القلوب|ارشاد القلوب]]، ج1، ص124. [[الإعجاز و الإيجاز|الاعجاز و الایجاز]]، ص35. [[تذكرة الخواص|تذکرة الخواص]]، ص34 و [[مطالب السؤول في مناقب آل الرسول|مطالب السؤول]]، ص78 <ref>متن، ص 34</ref>. | در خصوص سخن مخصوص حضرت که فرمود: «لو کشف الغطاء ما ازددت یقیناً» به این اسناد اشاره کرده است: [[الحدائق الوردية في مناقب الأئمة الزيدية|الحدائق الوردیه]]، ج1، ص134. [[صبح الأعشی في صناعة الإنشاء|صبح الاعشی]]، ج14، ص257. [[بحارالانوار]]، ج40، ص153. [[الألفين في إمامة مولانا أميرالمؤمنين علي بن أبيطالب عليهالسلام|الألفین]]، ص115. [[الطرائف في معرفة مذاهب الطوائف|الطرائف]]، ج2، ص512. [[شرح نهجالبلاغة (ابن ابيالحديد)|شرح نهجالبلاغه ابن ابی الحدید]]، ج7، ص253. [[إرشاد القلوب|ارشاد القلوب]]، ج1، ص124. [[الإعجاز و الإيجاز|الاعجاز و الایجاز]]، ص35. [[تذكرة الخواص|تذکرة الخواص]]، ص34 و [[مطالب السؤول في مناقب آل الرسول|مطالب السؤول]]، ص78 <ref>متن، ص 34</ref>. | ||
در ادامه ی فصل نیز با وجود روایات متعدّد از منابع گوناگون شیعه و اهل سنّت به علم امام علی و دیگر فضیلتهای او اشاره شده که هیچ کس در هیچ کدام از آنها با او برابری نمی کند و او یکّه تاز میدان حقیقت است. در فصل امام علی (ع) و قرآن روایات متعدّدی نقل می شود که معیّت قرآن و امام و همین طور امام و قرآن را نشانه می رود و آن را تأیید می کند ضمن این که شاید از همه مهمتر و مشهورتر ماجرای آخرین حج پیامبر خدا باشد که در آن در حضور ده ها هزار نفر خلیفه و وصی خود را به عنوان امام و ولی مسلمین معرّفی نمود. | در ادامه ی فصل نیز با وجود روایات متعدّد از منابع گوناگون شیعه و اهل سنّت به علم امام علی و دیگر فضیلتهای او اشاره شده که هیچ کس در هیچ کدام از آنها با او برابری نمی کند و او یکّه تاز میدان حقیقت است. در فصل امام علی(ع) و قرآن روایات متعدّدی نقل می شود که معیّت قرآن و امام و همین طور امام و قرآن را نشانه می رود و آن را تأیید می کند ضمن این که شاید از همه مهمتر و مشهورتر ماجرای آخرین حج پیامبر خدا باشد که در آن در حضور ده ها هزار نفر خلیفه و وصی خود را به عنوان امام و ولی مسلمین معرّفی نمود. | ||
در فصل متن روایت، که راوی آن سلمان فارسی است حدیثی مهم در خلافت و وصایت [[امام علی علیهالسلام|امام علی (ع)]] مطرح می شود و متن کامل آن بدون کم و کاست روایت می گردد. بعد از آن روایت [[دیلمی، حسن بن محمد|دیلمی]] در [[إرشاد القلوب|ارشاد القلوب]] مورد توجّه قرار می گیرد که از قول ابن عبّاس مسئله مطرح می شود که برخی از سران دینی یهود برای گرفتن پاسخهای خود به نزد خلیفه ی پیامبر آمدند که در صورت پاسخ گرفتن به وی و پیامبر و دین او ایمان بیاورند، امّا در این وضع با خلافت ابوبکر مواجه شدند که وی پاسخ هیچ پرسشی را نداشت، عمر و عثمان و دیگران نیز از جواب خالی و تهی بودند، در این حال دست به دامن [[امام علی (ع)]] شدند. در این روایت ده ها پرسش سخت و رمزی از امام پرسیده می شود و امام هم با صبر و دقّت به یکایک آنها پاسخهای کامل و تمام می دهد. در صفحه ی 123 همین روایت را از قول [[امام جعفر صادق علیهالسلام|امام صادق (ع)]] هم مطرح می کند منتها در این روایت دوران خلافت عمر مطرح شده است، ولی آنجا نیز پرسشهای مهمّی وجود دارد. در صفحه ی 127 به بعد روایت مذکور از قول [[علامه مجلسی]] در کتاب [[بحار الانوار]] ذکر می شود و نهایتاً از صفحه ی 137 به بعد همان روایت از قول [[شیخ صدوق]] در [[الخصال]] پیگیری می شود. از صفحه ی 149 تا انتهای کتاب ترجمه ی روایت به طور کامل و مبسوط دیده می شود که یکایک پرسشها و پاسخهای آنها وجود دارد. | در فصل متن روایت، که راوی آن سلمان فارسی است حدیثی مهم در خلافت و وصایت [[امام علی علیهالسلام|امام علی (ع)]] مطرح می شود و متن کامل آن بدون کم و کاست روایت می گردد. بعد از آن روایت [[دیلمی، حسن بن محمد|دیلمی]] در [[إرشاد القلوب|ارشاد القلوب]] مورد توجّه قرار می گیرد که از قول ابن عبّاس مسئله مطرح می شود که برخی از سران دینی یهود برای گرفتن پاسخهای خود به نزد خلیفه ی پیامبر آمدند که در صورت پاسخ گرفتن به وی و پیامبر و دین او ایمان بیاورند، امّا در این وضع با خلافت ابوبکر مواجه شدند که وی پاسخ هیچ پرسشی را نداشت، عمر و عثمان و دیگران نیز از جواب خالی و تهی بودند، در این حال دست به دامن [[امام علی (ع)]] شدند. در این روایت ده ها پرسش سخت و رمزی از امام پرسیده می شود و امام هم با صبر و دقّت به یکایک آنها پاسخهای کامل و تمام می دهد. در صفحه ی 123 همین روایت را از قول [[امام جعفر صادق علیهالسلام|امام صادق (ع)]] هم مطرح می کند منتها در این روایت دوران خلافت عمر مطرح شده است، ولی آنجا نیز پرسشهای مهمّی وجود دارد. در صفحه ی 127 به بعد روایت مذکور از قول [[علامه مجلسی]] در کتاب [[بحار الانوار]] ذکر می شود و نهایتاً از صفحه ی 137 به بعد همان روایت از قول [[شیخ صدوق]] در [[الخصال]] پیگیری می شود. از صفحه ی 149 تا انتهای کتاب ترجمه ی روایت به طور کامل و مبسوط دیده می شود که یکایک پرسشها و پاسخهای آنها وجود دارد. |
ویرایش