دراسات في أصول التفسير: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ظـ' به 'ظ'
جز (جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'ظـ' به 'ظ')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
 
(۱۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱۷: خط ۱۷:
| چاپ =1
| چاپ =1
| تعداد جلد =1
| تعداد جلد =1
| کتابخانۀ دیجیتال نور =  
| کتابخانۀ دیجیتال نور =14022
| کتابخوان همراه نور =14022
| کد پدیدآور =
| کد پدیدآور =
| پس از =
| پس از =
خط ۳۵: خط ۳۶:
# کتب علوم قرآن؛ مانند: «[[البرهان في علوم القرآن|البرهان]]» زرکشی و «[[الإتقان في علوم القرآن|الإتقان]]» [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر|سیوطی]].
# کتب علوم قرآن؛ مانند: «[[البرهان في علوم القرآن|البرهان]]» زرکشی و «[[الإتقان في علوم القرآن|الإتقان]]» [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر|سیوطی]].
# مطالبی که مفسرین در مقدمه‌های تفاسیرشان نوشته‌اند؛ مانند مقدمه‌های [[جامع البيان في تفسير القرآن (تفسير الطبري)|تفسیر طبری]]، [[تفسير القرآن العظيم (ابن كثير)|تفسیر ابن کثیر]]، «[[تفسير التحرير و التنوير المعروف بتفسير ابن عاشور|التحرير و التنوير]]» [[ابن عاشور، محمدطاهر|ابن عاشور]]، «أضواء البيان» محمد امین شنقیطی.
# مطالبی که مفسرین در مقدمه‌های تفاسیرشان نوشته‌اند؛ مانند مقدمه‌های [[جامع البيان في تفسير القرآن (تفسير الطبري)|تفسیر طبری]]، [[تفسير القرآن العظيم (ابن كثير)|تفسیر ابن کثیر]]، «[[تفسير التحرير و التنوير المعروف بتفسير ابن عاشور|التحرير و التنوير]]» [[ابن عاشور، محمدطاهر|ابن عاشور]]، «أضواء البيان» محمد امین شنقیطی.
# آنچه ویژه اصول تفسیر نوشته شده است که همان‌گونه که ذکر شد اندک است؛ در بخش آثار قدیمی: مقدمه «في أصول التفسير» [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] و «الفوز الكبير في أصول التفسير» [[شاه‌ولی‌الله، احمد بن عبدالرحیم|شاه ولی‌الله دهلوی]]؛ و در بخش آثار جدید: «أصول التفسير و قواعده» شیخ خالد عبدالرحمن العک، «أصول في التفسير» محمد بن صالح بن عثیمین، «بحوث في أصول التفسير و مناهجه» فهد بن عبدالرحمن رومی و «فصول في أصول التفسير» مساعد بن سلیمان طیار را می‌توان نام برد.
# آنچه ویژه اصول تفسیر نوشته شده است که همان‌گونه که ذکر شد اندک است؛ در بخش آثار قدیمی: مقدمه «في أصول التفسير» [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] و «الفوز الكبير في أصول التفسير» [[شاه‌ولی‌الله، احمد بن عبدالرحیم|شاه ولی‌الله دهلوی]]؛ و در بخش آثار جدید: «أصول التفسير و قواعده» شیخ خالد عبدالرحمن العک، «[[أصول في التفسير]]» [[عثیمین، محمد بن صالح|محمد بن صالح بن عثیمین]]، «بحوث في أصول التفسير و مناهجه» فهد بن عبدالرحمن رومی و «فصول في أصول التفسير» مساعد بن سلیمان طیار را می‌توان نام برد.
# آنچه در رابطه با اصول فقه نوشته شده و بیشتر آن برای نویسندگان در اصول تفسیر نیز مفید است؛ مانند: «کتاب الرسالة» [[شافعی، محمد بن ادریس|محمد بن ادریس شافعی]] و «الموافقات» [[شاطبی، ابراهیم بن موسی|ابواسحاق شاطبی]]<ref>ر.ک: همان، ص5</ref>. ‌
# آنچه در رابطه با اصول فقه نوشته شده و بیشتر آن برای نویسندگان در اصول تفسیر نیز مفید است؛ مانند: «کتاب الرسالة» [[شافعی، محمد بن ادریس|محمد بن ادریس شافعی]] و «الموافقات» [[شاطبی، ابراهیم بن موسی|ابواسحاق شاطبی]]<ref>ر.ک: همان، ص5</ref>. ‌


خط ۵۰: خط ۵۱:
در پنجمین باب کتاب به موضوع اسرائیلیات و چگونگی نفوذ آن‌ها به منابع اسلامی پرداخته شده است. در این باب به‌اختصار مهم‌ترین راویان اسرائیلیات از صحابه و تابعین و تابعین آن‌ها و میزان اطمینان به آن‌ها ذکر شده است. سپس ارزش‌گذاری اسرائیلیات در تبیین کتاب و سنت مطرح شده و در آخر نیز اسرائیلیات به سه بخش تقسیم و کذب و صدق آن‌ها بررسی شده است.<ref>ر.ک: مقدمه، ص7؛ متن کتاب، ص427</ref>. ‌
در پنجمین باب کتاب به موضوع اسرائیلیات و چگونگی نفوذ آن‌ها به منابع اسلامی پرداخته شده است. در این باب به‌اختصار مهم‌ترین راویان اسرائیلیات از صحابه و تابعین و تابعین آن‌ها و میزان اطمینان به آن‌ها ذکر شده است. سپس ارزش‌گذاری اسرائیلیات در تبیین کتاب و سنت مطرح شده و در آخر نیز اسرائیلیات به سه بخش تقسیم و کذب و صدق آن‌ها بررسی شده است.<ref>ر.ک: مقدمه، ص7؛ متن کتاب، ص427</ref>. ‌


در باب ششم، اصطلاحات رأی، اجتهاد، عقل و ارتباط و پیوند آن‌ها با هم شرح شده است. فریقین سند احادیث نهی از تفسیر به رأی را پذیرفته و درباره مفاد این‌ احادیث‌ به‌ دو گـروه کـلی تـقسیم شده‌اند؛ گروهی با استناد به این روایات هر نوع کوششی را‌ برای استنباط مراد خدا از ظـواهر آیات مردود و حرام می‌دانند و گروه غالب با‌ ردّ این نگرش نهی‌ از‌ تفسیر به رأی را بـه معنای نفی مطلق تـفسیر قـلمداد نمی‌کنند و بر این باورند که مقصود از این روایات تفسیر بدون علم و یا تحمیل رأی بر قرآن است.<ref>ر.ک: گل محمدی، جعفر، ص199</ref>. نویسنده ادله قرآنی و روایی هر دو گروه را مورد بررسی قرار است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص445-441</ref>. ‌
در باب ششم، اصطلاحات رأی، اجتهاد، عقل و ارتباط و پیوند آن‌ها با هم شرح شده است. فریقین سند احادیث نهی از تفسیر به رأی را پذیرفته و درباره مفاد این‌ احادیث‌ به‌ دو گروه کلی تقسیم شده‌اند؛ گروهی با استناد به این روایات هر نوع کوششی را‌ برای استنباط مراد خدا از ظواهر آیات مردود و حرام می‌دانند و گروه غالب با‌ ردّ این نگرش نهی‌ از‌ تفسیر به رأی را به معنای نفی مطلق تفسیر قلمداد نمی‌کنند و بر این باورند که مقصود از این روایات تفسیر بدون علم و یا تحمیل رأی بر قرآن است.<ref>ر.ک: گل محمدی، جعفر، ص199</ref>. نویسنده ادله قرآنی و روایی هر دو گروه را مورد بررسی قرار است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص445-441</ref>. ‌


در باب هفتم به موضوع تفسیر علمی پرداخته شده و دلائل موافقین و مخالفین مطرح شده است. از جمله ادله مهم‌ترین مخالفین تفسیر علمی این است که قرآن کریم کتاب علومی مانند کیمیا، اتم، هندسه، نجوم، فیزیک و مانند آن نیست بلکه کتابی است که خداوند برای هدایت و رحمت مردم نازل کرده است.<ref>ر.ک: همان، ص483</ref>. ‌
در باب هفتم به موضوع تفسیر علمی پرداخته شده و دلائل موافقین و مخالفین مطرح شده است. از جمله ادله مهم‌ترین مخالفین تفسیر علمی این است که قرآن کریم کتاب علومی مانند کیمیا، اتم، هندسه، نجوم، فیزیک و مانند آن نیست بلکه کتابی است که خداوند برای هدایت و رحمت مردم نازل کرده است.<ref>ر.ک: همان، ص483</ref>. ‌


در هشتمین باب کتاب، «تفسیر به اشاره» یا تفسیر اشاری، فیضی یا باطنی مورد بحث قرار گرفته است. نویسنده می‌گوید: [[زرقانی، محمد عبدالعظیم|محمد عبدالعظیم زرقانی]] این تفسیر را این‌گونه معرفی کرده است: تفسیر به اشاره، تأویل قرآن به غیر ظاهرش به اشاره‌ای پنهانی است که برای ارباب سلوک و تصوف آشکار می‌شود؛ و برای آن پنج شرط در نظر گرفته است. تفسیر اشاری‌ شامل دو قسم است: الف) تفسیر اشاری صحیح کـه مقصود‌ از آن به دست آوردن بطـن قـرآن و تـأویـل آن، بـه صورتی ضابطه‌مند و صحیح است که این ضابطه (ضوابط) نـزد مفسـران و علمـای مـختلف بـا توجه به تفاوت تعاریفشان از‌ بـطن‌ قـرآن‌، مـتفاوت است؛ ب) تفسیر اشـاری غـیرصحیح: که بر نـظریات عـرفانی یا شهود عرفانی پایه‌گـذاری شده و امری ‌‌ذوقی‌ و بدون‌ضابطه است که به تـفسیر بـه رأی منتهی می‌شـود<ref>ر.ک: علایی رحمانی، فاطمه و فتاحی زاده، فتحیه، ص162؛ متن کتاب، ص 522-518</ref>. ‌
در هشتمین باب کتاب، «تفسیر به اشاره» یا تفسیر اشاری، فیضی یا باطنی مورد بحث قرار گرفته است. نویسنده می‌گوید: [[زرقانی، محمد عبدالعظیم|محمد عبدالعظیم زرقانی]] این تفسیر را این‌گونه معرفی کرده است: تفسیر به اشاره، تأویل قرآن به غیر ظاهرش به اشاره‌ای پنهانی است که برای ارباب سلوک و تصوف آشکار می‌شود؛ و برای آن پنج شرط در نظر گرفته است. تفسیر اشاری‌ شامل دو قسم است: الف) تفسیر اشاری صحیح که مقصود‌ از آن به دست آوردن بطن قرآن و تأویل آن، به صورتی ضابطه‌مند و صحیح است که این ضابطه (ضوابط) نزد مفسران و علمای مختلف با توجه به تفاوت تعاریفشان از‌ بطن‌ قرآن‌، متفاوت است؛ ب) تفسیر اشاری غیرصحیح: که بر نظریات عرفانی یا شهود عرفانی پایه‌گذاری شده و امری ‌ذوقی‌ و بدون‌ضابطه است که به تفسیر به رأی منتهی می‌شود<ref>ر.ک: علایی رحمانی، فاطمه و فتاحی زاده، فتحیه، ص162؛ متن کتاب، ص 522-518</ref>. ‌


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
خط ۶۲: خط ۶۳:


==پانویس==
==پانویس==
<references/>
<references />


==منابع مقاله==
==منابع مقاله==
خط ۷۰: خط ۷۱:


==وابسته‌ها==
==وابسته‌ها==
{{وابسته‌ها}}
[[البرهان في علوم القرآن]]
[[البرهان في علوم القرآن]]


خط ۸۷: خط ۹۰:
   
   
[[رده:علم تفسیر]]
[[رده:علم تفسیر]]
[[رده:جدید25 شهریور الی 24 مهر]]
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش