دیوان فانی خویی (موسوم به گنج‌الله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'پژوهشي' به 'پژوهشی'
جز (جایگزینی متن - 'ی‎س' به 'ی‌س')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'پژوهشي' به 'پژوهشی')
 
(۵۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات کتاب
{{جعبه اطلاعات کتاب
| تصویر =NUR34883J1.jpg
| تصویر =NUR34883J1.jpg
| عنوان =‏دیوان فانی خویی (موسوم به گنج‎الله)
| عنوان =‏دیوان فانی خویی (موسوم به گنج‌الله)
| عنوان‌های دیگر =ديوان فاني خويي (موسوم به گنج الله)
| عنوان‌های دیگر =ديوان فاني خويي (موسوم به گنج الله)


خط ۱۵: خط ۱۵:
| موضوع =شعر فارسی - قرن 12ق.
| موضوع =شعر فارسی - قرن 12ق.


| ناشر =مرکز پژوهشي ميراث مکتوب
| ناشر =مرکز پژوهشی ميراث مکتوب


| مکان نشر =ايران - تهران  
| مکان نشر =ايران - تهران  
خط ۲۴: خط ۲۴:
| شابک =978-600-203-023-8
| شابک =978-600-203-023-8
| تعداد جلد =1
| تعداد جلد =1
| کتابخانۀ دیجیتال نور =
| کتابخانۀ دیجیتال نور =34883
| کتابخوان همراه نور =34883
| کد پدیدآور =4191
| کد پدیدآور =4191
| پس از =
| پس از =
خط ۳۰: خط ۳۱:
}}  
}}  


'''‏دیوان فانی خویی (موسوم به گنج‎الله)''' مجموعه سروده‌های [[فانی زنوزی، محمدحسن|میرزا حسن زنوزی خویی]] در قالب غزل، قصیده، مخمس، رباعی، ترجیع‎بند، قطعه و... است.
'''‏دیوان فانی خویی (موسوم به گنج‌الله)''' مجموعه سروده‌های [[فانی زنوزی، محمدحسن|میرزا حسن زنوزی خویی]] در قالب غزل، قصیده، مخمس، رباعی، ترجیع‌بند، قطعه و... است.


کتاب توسط [[حسن زاده،‌ شهريار|شهریار حسن زاده]] تصحیح و تحقیق شده و مقدمه آن توسط مصطفی امیری به زبان انگلیسی ترجمه گردیده است.
کتاب توسط [[حسن زاده،‌ شهريار|شهریار حسن زاده]] تصحیح و تحقیق شده و مقدمه آن توسط مصطفی امیری به زبان انگلیسی ترجمه گردیده است.


==ساختار==
==ساختار==
کتاب، مشتمل است بر مقدمه مدیرعامل مرکز پژوهشی میراث مکتوب، پیشگفتار [[حسن زاده،‌ شهريار|شهریار حسن‎زاده]]، مقدمه مصحح و محتوای اصلی که در چند بخش ارائه گردیده است. مجموع اشعار دیوان، شامل 253 غزل، 3 ترجیع‎بند، یک قصیده، 19 قطعه، 53 مثنوی، یک مخمس و 96 رباعی و روی‎هم‎رفته 5564 بیت است.<ref>ر.ک: مقدمه مصحح، صفحه ‎سی‎وشش</ref>.
کتاب، مشتمل است بر مقدمه مدیرعامل مرکز پژوهشی میراث مکتوب، پیشگفتار [[حسن زاده،‌ شهريار|شهریار حسن‌زاده]]، مقدمه مصحح و محتوای اصلی که در چند بخش ارائه گردیده است. مجموع اشعار دیوان، شامل 253 غزل، 3 ترجیع‌بند، یک قصیده، 19 قطعه، 53 مثنوی، یک مخمس و 96 رباعی و روی‌هم‌رفته 5564 بیت است.<ref>ر.ک: مقدمه مصحح، صفحه ‎سی‌وشش</ref>.


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
[[فانی زنوزی، محمدحسن|زنوزی]]، فقیه و ادیب بوده و به زبان‎های فارسی، ترکی و عربی شعر سروده و «فانی» تخلص می‎کرده است.
[[فانی زنوزی، محمدحسن|زنوزی]]، فقیه و ادیب بوده و به زبان‌های فارسی، ترکی و عربی شعر سروده و «فانی» تخلص می‌کرده است.


این دیوان که آن را گنج‎الله نام نهاده‌اند، چنین آغاز می‎شود:  
این دیوان که آن را گنج‌الله نام نهاده‌اند، چنین آغاز می‌شود:  
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب|'' ای ذات تو ز ادراک خیالات مبرا''|2='' وز وهم و خرد فهم کمالات تو اعلا''}}
{{ب|'' ای ذات تو ز ادراک خیالات مبرا''|2='' وز وهم و خرد فهم کمالات تو اعلا''}}
{{ب|'' مرآت عدم گشت به رویت چو مقابل''|2='' یک جلوه نمودی و جهان گشت هویدا''}}{{پایان شعر}}
{{ب|'' مرآت عدم گشت به رویت چو مقابل''|2='' یک جلوه نمودی و جهان گشت هویدا''}}{{پایان شعر}}


طبع آرایشگر و باریک‎اندیش میرزا حسن در آرایش کلمات و احساس بخشیدن به واژه‌ها و مهارت وی در به‌هم‎پیوستن آن‎ها، کاخ سخنی به وجود آورده که در اوج جلال و حد کمال در باغ بدیع سخن از تابش آفتاب و گزند باد و باران در امان خواهد ماند<ref>ر.ک: همان</ref>.
طبع آرایشگر و باریک‌اندیش میرزا حسن در آرایش کلمات و احساس بخشیدن به واژه‌ها و مهارت وی در به‌هم‌پیوستن آن‌ها، کاخ سخنی به وجود آورده که در اوج جلال و حد کمال در باغ بدیع سخن از تابش آفتاب و گزند باد و باران در امان خواهد ماند<ref>ر.ک: همان</ref>.


بسیاری از غزل‎های [[فانی زنوزی، محمدحسن|فانی]] در پرتو حالات روحی از کشف و سیر معنوی الهام گرفته و به آنها مفاهیم افلاکی بخشیده است؛ زیرا این اندیشه بلند عرفانی گاه از محدوده جهان خاکی فراتر می‎رود.
بسیاری از غزل‎های [[فانی زنوزی، محمدحسن|فانی]] در پرتو حالات روحی از کشف و سیر معنوی الهام گرفته و به آنها مفاهیم افلاکی بخشیده است؛ زیرا این اندیشه بلند عرفانی گاه از محدوده جهان خاکی فراتر می‌رود.


اشعار [[فانی زنوزی، محمدحسن|فانی خویی]] گل‎نوای دلاویز و گلبانگ شورانگیزی است که از یک دل پاک سوخته و دردمند بیرون می‎آید. این عالم قرن سیزدهم روح عاشق‎پیشه خویش را تا پایان زندگی به دست مایه عشق، در سرای سپنجی، آیینه تمام‎نمای صنع و تجلیات معشوق و معبود خود گردانیده و با صدهزار دیده تماشا نموده است.
اشعار [[فانی زنوزی، محمدحسن|فانی خویی]] گل‌نوای دلاویز و گلبانگ شورانگیزی است که از یک دل پاک سوخته و دردمند بیرون می‌آید. این عالم قرن سیزدهم روح عاشق‎پیشه خویش را تا پایان زندگی به دست مایه عشق، در سرای سپنجی، آیینه تمام‌نمای صنع و تجلیات معشوق و معبود خود گردانیده و با صدهزار دیده تماشا نموده است.


شعر شگفتی‌ساز این شاعر، نهاد آرمان‎گرایی در نقش‎بند وجودی است که خود هم فقیه و هم شاعر است و چون قاضی ارجانی و ابوحنیفه اسکافی اجتماع دو جنبه روحانی و شاعری در وجود وی می‎باشد و نتیجه‌اش آزادگی و وارستگی است. باید گفت صفا و پاکی و همچنین شیرین‎ترین موضوعات شعری در جنبه‌های ظاهری و معنوی بر تار و پود این دیوان سایه انداخته است که نشانه‌های آن را در سخن عشق و وجود عاشقانه [[فانی زنوزی، محمدحسن|میرزا حسن زنوزی خویی]] می‎توان یافت و لمس کرد:
شعر شگفتی‌ساز این شاعر، نهاد آرمان‌گرایی در نقش‌بند وجودی است که خود هم فقیه و هم شاعر است و چون قاضی ارجانی و ابوحنیفه اسکافی اجتماع دو جنبه روحانی و شاعری در وجود وی می‌باشد و نتیجه‌اش آزادگی و وارستگی است. باید گفت صفا و پاکی و همچنین شیرین‎ترین موضوعات شعری در جنبه‌های ظاهری و معنوی بر تار و پود این دیوان سایه انداخته است که نشانه‌های آن را در سخن عشق و وجود عاشقانه [[فانی زنوزی، محمدحسن|میرزا حسن زنوزی خویی]] می‌توان یافت و لمس کرد:
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب|'' دل‎نشان شد سخنم تا تو قبولش کردی''|2='' آری آری سخن عشق نشانی دارد''}}{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: همان، صفحه ‎سی‎وهفت سی‎ونه</ref>.
{{ب|'' دل‌نشان شد سخنم تا تو قبولش کردی''|2='' آری آری سخن عشق نشانی دارد''<ref>ر.ک: همان، صفحه ‎سی‌وهفت سی‌ونه</ref>}}{{پایان شعر}}.


هنر والای شعر [[فانی زنوزی، محمدحسن|فانی]] که احساسات و عواطف درونی را به گفتار درمی‎آورد، مبیّن غم‎ها و شادی‎ها و سایر بازتاب‎های روانی در قالب و اشعار است که با دمیدن شور عرفانی، دنیای دیگری را در زاویه نگاه خود خلق می‎کند و با برداشتی از «خلاف‎آمد عادت» و بهره‎گیری از مظاهر ناهمگون، دنیای درونی خود را در ایمان و اعتقاد و درک از واقعیت‎ها و رسالت خلقت درمی‎آمیزد و از دهلیز ظاهر به شبستان انس خیمه می‎زند. اشعار و رسایل ارغنون در دیوان فانی نمود و عرصه چنین اندیشه باریک و مایه شاعری اوست:
هنر والای شعر [[فانی زنوزی، محمدحسن|فانی]] که احساسات و عواطف درونی را به گفتار درمی‌آورد، مبیّن غم‎ها و شادی‌ها و سایر بازتاب‌های روانی در قالب و اشعار است که با دمیدن شور عرفانی، دنیای دیگری را در زاویه نگاه خود خلق می‌کند و با برداشتی از «خلاف‌آمد عادت» و بهره‌گیری از مظاهر ناهمگون، دنیای درونی خود را در ایمان و اعتقاد و درک از واقعیت‎ها و رسالت خلقت درمی‌آمیزد و از دهلیز ظاهر به شبستان انس خیمه می‌زند. اشعار و رسایل ارغنون در دیوان فانی نمود و عرصه چنین اندیشه باریک و مایه شاعری اوست:
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب|'' چیست درویشی ز خود وارستگی''|2='' از خودی رستن به حق پیوستگی''}}
{{ب|'' چیست درویشی ز خود وارستگی''|2='' از خودی رستن به حق پیوستگی''}}


{{ب|'' وارهیدن از وجود خویشتن''|2='' وز غم بود و نبود خویشتن''}}{{پایان شعر}}
{{ب|'' وارهیدن از وجود خویشتن''|2='' وز غم بود و نبود خویشتن''}}{{پایان شعر}}


در دیوان [[فانی زنوزی، محمدحسن|فانی خویی]] یازده حکایت با بن‎مایه کهن، به‎مانند بوستان سعدی و کلیله و دمنه و مثنوی مولانا دیده می‎شود. حکایات فیل و نهان‎خانه تاریک، لیلی و مجنون، شکایت پشه از باد در درگاه سلیمان(ع)، علل تفاوت خلقت انسان، طواف کعبه دل و ماهی و دریا از حکایت‎های عرفانی دیوان این شاعر فقیه است که با پرورش متن به‎صورت عرفان شهودی، به تقویت اندیشه و افکار خداجویانه پرداخته و ناپایداری دنیا و ضعف انسان و عظمت پرودگار را با روح معنوی متذکر گردیده است؛ چنان‎که در حکایت فیل می‎گوید:
در دیوان [[فانی زنوزی، محمدحسن|فانی خویی]] یازده حکایت با بن‌مایه کهن، به‌مانند بوستان سعدی و کلیله و دمنه و مثنوی مولانا دیده می‌شود. حکایات فیل و نهان‌خانه تاریک، لیلی و مجنون، شکایت پشه از باد در درگاه سلیمان(ع)، علل تفاوت خلقت انسان، طواف کعبه دل و ماهی و دریا از حکایت‎های عرفانی دیوان این شاعر فقیه است که با پرورش متن به‌صورت عرفان شهودی، به تقویت اندیشه و افکار خداجویانه پرداخته و ناپایداری دنیا و ضعف انسان و عظمت پرودگار را با روح معنوی متذکر گردیده است؛ چنان‌که در حکایت فیل می‌گوید:
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب|'' ز هندستان یکی آورد فیلی''|2='' ز مردم خاست هر سو قال و قیلی''}}
{{ب|'' ز هندستان یکی آورد فیلی''|2='' ز مردم خاست هر سو قال و قیلی''}}
{{ب|'' به جستجوی رو هر سو نهادند''|2='' نشان در خانه تاریک دادند''}}
{{ب|'' به جستجوی رو هر سو نهادند''|2='' نشان در خانه تاریک دادند''}}


{{ب|'' به عضوی هر یکی دستی نهادند''|2='' نشان هریک به‎قدر دیده دادند''}}{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: همان، صفحه ‎سی‎ونه – چهل‎ودو</ref>.


حکایت مجنون و لیلی و دلدادگی آنان در دیوان میرزا حسن، مبیّن دیدگاه عرفانی شاعر در چشم‎دوزی از دنیا و عقبی می‎باشد که در ورای آن دو شور عشق معشوق را به سر دارد:
 
{{ب|'' به عضوی هر یکی دستی نهادند''|2='' نشان هریک به‌قدر دیده دادند''<ref>ر.ک: همان، صفحه ‎سی‌ونه – چهل‌ودو</ref>}}{{پایان شعر}}.
 
حکایت مجنون و لیلی و دلدادگی آنان در دیوان میرزا حسن، مبیّن دیدگاه عرفانی شاعر در چشم‌دوزی از دنیا و عقبی می‌باشد که در ورای آن دو شور عشق معشوق را به سر دارد:


{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب|'' شنیدستم که مجنون دل‎افکار''|2='' چو شد در عشق لیلی کارش از کار''}}
{{ب|'' شنیدستم که مجنون دل‌افکار''|2='' چو شد در عشق لیلی کارش از کار''}}
 
 


{{ب|''غم عشقش چنان در دل وطن کرد''|2='' که بیزارش ز جان خویشتن کرد''}}
{{ب|''غم عشقش چنان در دل وطن کرد''|2='' که بیزارش ز جان خویشتن کرد''}}


{{ب|'' به هامون روز و شب حیران همی گشت''|2='' به پای شوق سرگردان همی گشت''}}{{پایان شعر}}
{{ب|'' به هامون روز و شب حیران همی گشت''|2='' به پای شوق سرگردان همی گشت''}}{{پایان شعر}}


در حکایات [[فانی زنوزی، محمدحسن|فانی خویی]]، به‎مناسبت هر موضوعی که زمینه اصلی آن را عرفان تشکیل می‎دهد، حاصل عمر و تجارب پنجاه‎وسه سال زندگی و سیر و سفر و نشست و برخاست با مردم گوناگون، به‎خصوص عالمان علم و دین و استماع سخن جان‎سوختگان و قدرت قوی تحلیل داستان‎های متون ادب فارسی و برداشت تازه از آن‎ها به‎وضوح مشهود است تا چون پیری آگاه، راهی روشن در سر راه سالکان و مریدان و انسان‎های صادق قرار دهد و به رسالت خود عمل نماید.
در حکایات [[فانی زنوزی، محمدحسن|فانی خویی]]، به‌مناسبت هر موضوعی که زمینه اصلی آن را عرفان تشکیل می‌دهد، حاصل عمر و تجارب پنجاه‌وسه سال زندگی و سیر و سفر و نشست و برخاست با مردم گوناگون، به‌خصوص عالمان علم و دین و استماع سخن جان‌سوختگان و قدرت قوی تحلیل داستان‌های متون ادب فارسی و برداشت تازه از آن‌ها به‌وضوح مشهود است تا چون پیری آگاه، راهی روشن در سر راه سالکان و مریدان و انسان‌های صادق قرار دهد و به رسالت خود عمل نماید.


محسوس‎ترین ویژگی زبان [[فانی زنوزی، محمدحسن|فانی]] عرفانی بودن آن است؛ چنان‎که غزل یا قطعه و مثنوی و حکایتی نمی‎توان یافت که از رنگ و لعاب اندیشه عرفانی خالی و عاری باشد. ریزش رشحات معانی بلند عرفانی که از وسعت دنیای ایمان و آگاهی او سرچشمه می‎گیرد با توسل به تصویرسازی‎های بدیع و تشبیهات محسوس و ریختن مضمون‎های بکر در قالب تعبیر‎های تازه عرفان و معنویت سبک گفتاری وی را نشان می‎دهد.
محسوس‎ترین ویژگی زبان [[فانی زنوزی، محمدحسن|فانی]] عرفانی بودن آن است؛ چنان‌که غزل یا قطعه و مثنوی و حکایتی نمی‌توان یافت که از رنگ و لعاب اندیشه عرفانی خالی و عاری باشد. ریزش رشحات معانی بلند عرفانی که از وسعت دنیای ایمان و آگاهی او سرچشمه می‌گیرد با توسل به تصویرسازی‌های بدیع و تشبیهات محسوس و ریختن مضمون‌های بکر در قالب تعبیر‎های تازه عرفان و معنویت سبک گفتاری وی را نشان می‌دهد.


پایبندی [[فانی زنوزی، محمدحسن|فانی]] به شریعت با مناعت و آزادگی و بلندی روح و زیبایی و وارستگی همراه است و این همراهی و همگامی در اعتقاد محض به ذات حضرت باری تعالی، تفسیر تجلی صفات آن خورشید عالم‎تاب در مظاهر طبیعی، عشق و دلباختگی به خداوند، رجا به هدایت و جذبه، بدرقه و مشایعت علم الیقین تا عین و حق الیقین و همین‎طور نگرش بلند عارفانه به جایگاه آسمانی، بهشتی و عاشق بودن انسان به عشق لایزال، منصفانه راه خلود را در گذر از هفت شهر عشق می‎نمایاند.
پایبندی [[فانی زنوزی، محمدحسن|فانی]] به شریعت با مناعت و آزادگی و بلندی روح و زیبایی و وارستگی همراه است و این همراهی و همگامی در اعتقاد محض به ذات حضرت باری تعالی، تفسیر تجلی صفات آن خورشید عالم‎تاب در مظاهر طبیعی، عشق و دلباختگی به خداوند، رجا به هدایت و جذبه، بدرقه و مشایعت علم الیقین تا عین و حق الیقین و همین‎طور نگرش بلند عارفانه به جایگاه آسمانی، بهشتی و عاشق بودن انسان به عشق لایزال، منصفانه راه خلود را در گذر از هفت شهر عشق می‌نمایاند.
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب|'' ای یار شکردهان عطا کن''|2='' از شکر خود نبات ما را''}}
{{ب|'' ای یار شکردهان عطا کن''|2='' از شکر خود نبات ما را''}}


{{ب|'' سرچشمه زندگی لب توست''|2='' زان چشمه بده حیات ما را''}}{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: همان، صفحه ‎چهل‎ودو چهل‎وچهار</ref>.
 
 
{{ب|'' سرچشمه زندگی لب توست''|2='' زان چشمه بده حیات ما را''<ref>ر.ک: همان، صفحه ‎چهل‌ودو چهل‌وچهار</ref>}}{{پایان شعر}}.


آشنایی کامل و عمیق [[فانی زنوزی، محمدحسن|فانی]] با رموز و اصطلاحات عرفانی و طرز استدراک و کیفیت انتزاع و دخل و تصرف ذهنی، که باید آن را مکتب [[فانی زنوزی، محمدحسن|فانی]] نامید، نگاه ژرف او را در ورای ظاهر مسائل و معانی لغات آشکار می‌سازد:
آشنایی کامل و عمیق [[فانی زنوزی، محمدحسن|فانی]] با رموز و اصطلاحات عرفانی و طرز استدراک و کیفیت انتزاع و دخل و تصرف ذهنی، که باید آن را مکتب [[فانی زنوزی، محمدحسن|فانی]] نامید، نگاه ژرف او را در ورای ظاهر مسائل و معانی لغات آشکار می‌سازد:
خط ۹۱: خط ۱۰۲:
{{ب|'' برو زاهد تو دانی زهد و طامات''|2='' من و رسوایی کوی خرابات''}}
{{ب|'' برو زاهد تو دانی زهد و طامات''|2='' من و رسوایی کوی خرابات''}}
{{ب|'' برو ای شیخ بر من جلوه مفروش ''|2='' که من بیزارم از کشف و کرامات''}}
{{ب|'' برو ای شیخ بر من جلوه مفروش ''|2='' که من بیزارم از کشف و کرامات''}}


{{ب|'' نگشت از خانقاهم هیچ حاصل''|2='' عبث شد روزگارم صرف طاعات''}}
{{ب|'' نگشت از خانقاهم هیچ حاصل''|2='' عبث شد روزگارم صرف طاعات''}}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}
اعتقادات و باورداشت‎های دینی [[فانی زنوزی، محمدحسن|میرزا حسن زنوزی خویی]] با جلوه زرین عرفان آن در دوستداری [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] ریشه دوانیده است و چون مریدی حیران در تماشای نورانیت آن قاف عشق به انتظار فیض نشسته و معتکف گشته است. [[فانی زنوزی، محمدحسن|فانی خویی]] با ایمان راسخ، [[امام على(ع)|علی(ع)]] را دست‎پرورده دامان حضرت محمد(ص) دانسته و او را علم و معرفت‎آموز مکتب آسمانی پیامبر خدا معرفی می‎کند؛ پیامبری که چون کوهساری چشمه‌های علم ازلی خویش را به سرزمین وجودی [[امام على(ع)|علی(ع)]] جاری و ساری ساخته و جانشین خود کرده است:
اعتقادات و باورداشت‎های دینی [[فانی زنوزی، محمدحسن|میرزا حسن زنوزی خویی]] با جلوه زرین عرفان آن در دوستداری [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] ریشه دوانیده است و چون مریدی حیران در تماشای نورانیت آن قاف عشق به انتظار فیض نشسته و معتکف گشته است. [[فانی زنوزی، محمدحسن|فانی خویی]] با ایمان راسخ، [[امام على(ع)|علی(ع)]] را دست‌پرورده دامان حضرت محمد(ص) دانسته و او را علم و معرفت‌آموز مکتب آسمانی پیامبر خدا معرفی می‌کند؛ پیامبری که چون کوهساری چشمه‌های علم ازلی خویش را به سرزمین وجودی [[امام على(ع)|علی(ع)]] جاری و ساری ساخته و جانشین خود کرده است:
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب|'' مرتضی آن جانشین مصطفی''|2='' آن ولی خاص درگاه خدا''}}
{{ب|'' مرتضی آن جانشین مصطفی''|2='' آن ولی خاص درگاه خدا''}}
{{ب|'' بود یک پای شریفش در رکاب ''|2='' پای دیگر در مقام کبریا''}}
{{ب|'' بود یک پای شریفش در رکاب ''|2='' پای دیگر در مقام کبریا''}}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}
شخصیت حقیقی [[امام على(ع)|امام علی(ع)]] در زبان شعر فانی شکوه زیبایی‎ها و فخامت ایستادگی‎ها در سختی‎هاست. [[فانی زنوزی، محمدحسن|فانی]]، [[امام على(ع)|علی(ع)]] را سر معراج می‎داند و می‎گوید: او در مقام جمع الجمع است که کرانه‌ها را درمی‎نوردد و از قید زمان و زمین آزاد می‎شود.
شخصیت حقیقی [[امام على(ع)|امام علی(ع)]] در زبان شعر فانی شکوه زیبایی‌ها و فخامت ایستادگی‌ها در سختی‌هاست. [[فانی زنوزی، محمدحسن|فانی]]، [[امام على(ع)|علی(ع)]] را سر معراج می‌داند و می‌گوید: او در مقام جمع الجمع است که کرانه‌ها را درمی‌نوردد و از قید زمان و زمین آزاد می‌شود.
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب|'' ختم می‎فرمود قرآن مجید''|2='' در زمان از ابتدا تا انتها''}}
{{ب|'' ختم می‌فرمود قرآن مجید''|2='' در زمان از ابتدا تا انتها''}}
 
 


{{ب|'' سر معراج نبی گردد عیان''|2='' اولیا را در فنا و در بقا''}}
{{ب|'' سر معراج نبی گردد عیان''|2='' اولیا را در فنا و در بقا''}}
{{ب|'' در مقام جمع چون فرقی نماند''|2='' تیغ إلا زد علی بر فرق لا''}}
{{ب|'' در مقام جمع چون فرقی نماند''|2='' تیغ إلا زد علی بر فرق لا''}}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}
[[فانی زنوزی، محمدحسن|فانی خویی]]، [[امام على(ع)|علی(ع)]] را محرم اسرار الهی و قافله‎سالار سیر الی الله می‎نامد و او را پاسخی برای هر سؤال می‎بیند. دنیای اندیشه فانی چلچراغی زیبا از صفات جمالی و باطنی [[امام على(ع)|علی(ع)]] در شجاعت، ولایت، عزت، علم، شرف، عظمت، کرامت و عدالت به تصویر می‎کشد و او را گوهر دردانه فلک در بحر نجف می‎یابد. عشق و علاقه قلبی میرزا حسن به [[امام على(ع)|علی(ع)]] پایان‎پذیر نیست و در یک ترجیع‎بند زیباترین و دلنوازترین نجوای شاعرانه از عشق ولایی را به تصویر کشیده است:
 
[[فانی زنوزی، محمدحسن|فانی خویی]]، [[امام على(ع)|علی(ع)]] را محرم اسرار الهی و قافله‌سالار سیر الی الله می‌نامد و او را پاسخی برای هر سؤال می‌بیند. دنیای اندیشه فانی چلچراغی زیبا از صفات جمالی و باطنی [[امام على(ع)|علی(ع)]] در شجاعت، ولایت، عزت، علم، شرف، عظمت، کرامت و عدالت به تصویر می‌کشد و او را گوهر دردانه فلک در بحر نجف می‌یابد. عشق و علاقه قلبی میرزا حسن به [[امام على(ع)|علی(ع)]] پایان‌پذیر نیست و در یک ترجیع‌بند زیباترین و دلنوازترین نجوای شاعرانه از عشق ولایی را به تصویر کشیده است:
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب|'' یا علی سر کاینات تویی''|2='' ذات را مظهر صفات تویی''}}
{{ب|'' یا علی سر کاینات تویی''|2='' ذات را مظهر صفات تویی''}}


{{ب|'' دو جهان روشن از جمال تو شد''|2='' نور حقی صفات و ذات تویی''}}<ref>ر.ک: همان، صفحه ‎چهل‎وپنج چهل‎ونه</ref>.
 
 
{{ب|'' دو جهان روشن از جمال تو شد''|2='' نور حقی صفات و ذات تویی''<ref>ر.ک: همان، صفحه ‎چهل‌وپنج چهل‌ونه</ref>}}.
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}
==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
فهرست مطالب در ابتدای کتاب و فهارس فنی در انتهای آن ذکر گردیده است.
فهرست مطالب در ابتدای کتاب و فهارس فنی در انتهای آن ذکر گردیده است.
در پاورقی‎ها آدرس و توضیح برخی مطالب ذکر شده است.
در پاورقی‌ها آدرس و توضیح برخی مطالب ذکر شده است.


==پانویس ==
==پانویس ==
<references />
<references/>


==منابع مقاله==
==منابع مقاله==
مقدمه و متن کتاب.
مقدمه و متن کتاب.
   
   
== وابسته‌ها ==
==وابسته‌ها==
{{وابسته‌ها}}
 
   
   
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
خط ۱۳۳: خط ۱۵۴:
   
   
[[رده:زبانها و ادبیات ایرانی]]
[[رده:زبانها و ادبیات ایرانی]]
[[رده: 25 شهریور الی 24 مهر]]
[[رده:سال97-25شهریور الی24 مهر]]
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش