التنوير في إسقاط التدبير: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات کتاب | |||
| تصویر =NUR22386J1.jpg | | تصویر =NUR22386J1.jpg | ||
| عنوان = التنویر فی إسقاط التدبیر | | عنوان = التنویر فی إسقاط التدبیر |
نسخهٔ ۲۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۱۶
التنویر فی إسقاط التدبیر | |
---|---|
پدیدآوران | ابن عطاءالله اسکندری، احمد بن محمد (نویسنده) |
ناشر | دار الکتب العلمیة |
مکان نشر | لبنان - بیروت |
سال نشر | 1427ق. = 2006م. |
چاپ | چاپ دوم |
موضوع | عرفان - متون قدیمی تا قرن 14 تصوف - متون قدیمی تا قرن 14 |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | /الف26ت9 / 283 BP |
التنویر فی إسقاط التدبیر تألیف تاجالدین ابیالفضل احمد بن محمد بن عبدالکریم ابن عطاءالله اسکندری (متوفای 709ق)، شرحی ساده و گویا در مورد برداشت صوفیانهی شاذلیه از فضایلی همچون صبر، اخلاص، رجاء، محبت، خوف و غیرو است و همه اینها همچون فصیلتی واحد و جامع در محو انیت (اسقاط تدبیر) دیده میشوند- این مسئله به مریدی مربوط است که خواست خود را در جهت مشیت الهی قرار میدهد.[۱]
در ابتدای کتاب، شواهدی از قرآن و احادیث برای اثبات این نظریه میآورد. مانند آیه «فَلَا وَرَبِّكَ لَا یُؤۡمِنُونَ حَتَّىٰ یُحَكِّمُوكَ فِیمَا شَجَرَ بَینَهُمۡ ثُمَّ لَا یَجِدُواْ فِیٓ أَنفُسِهِمۡ حَرَجا مِّمَّا قَضَیتَ وَیُسَلِّمُواْ تَسلِیما » (سوره نساء آیه 65)[۲]
تدبیر در نظر ابن عطا به معنای اندیشهکردن در سرانجام کارهایی است که در آینده رخ خواهند داد و تدبیر پسندیده، تدبیری است که سالک را به قرب الی الله برساند، همانند تدبیر توبه، رزق و عبادت، ولی شرطی که برای این تدبیر میگذارند، این است که موافق با اراده خدا و رسول(ص) باشد. ابن عطا این نوع تدبیر را برای محکم کردن عزم و نیت در طی طریق و رسیدن به نهایت راه مؤثر میداند و معتقد است که انجام دستورات خداوند و اطاعت و بندگی او بدون داشتن نقشه راه و در نظر گرفتن احتمالات مقدور نیست که این امر نیز نیاز به تفکر در آینده امور دارد، پس این تدبیر پسندیده به سالک کمک بسیاری میکند، اما آنچهکه باید از آن برحذر بود، تدبیر ناپسند است.
باید در نظر داشت که منظور ابن عطاء از اسقاط تدبیر در افکار، این نیست که سالک تمام زندگی و معاش خود را کنار بگذارد، بلکه انسان باید با ایمان و اطمینان در برابر ترسها و ناراحتیها و غمها ظاهر شود و از بندگی خلق آزاد شود و تدبیری را که مخالف اراده خدا و موافق لذتهای نفسانی است، رها کند و مشتاق زیاد شدن اسباب زندگی نباشد.
او تدبیر را از حجابهای سیر و سلوک و وصول به خدا میداند، زیرا اراده انسان در برابر اراده خداوند هیچ است و تدبیر همه امور از آن خدا میباشد و بس. بنابراین تدبیر امور توسط انسان را نوعی دخالت در امور خداوند محسوب میکند و سالک را در ابتدای ورود به مسیر الیالله به اسقاط تدبیر فرا میخواند و او را از انجام تدبیر در تمام مراحل سلوکی نهی میکند، زیرا که تدبیر امور را باعث اتلاف وقت سالک میداند، ولی سالک بعد از طی مراحل سلوک به مقامی میرسد که تنها مدبر خود را خداوند میداند و بس.
ابن عطاء برای اثبات وجوب اسقاط تدبیر ده دلیل را ذکر میکند، از جمله: 1- تدبیر امور انسان در ازل توسط خداوند انجام شده است؛ بنابر این او برای تدبیر زندگی این جهانی ما نیز برتری دارد. 2- حسن تدبیر تنها از جانب خداوند انجام میگیرد و نفس برای تدبیر امور خود عاجز است. 3- هنگام جاری شدن قدر بر انسان معمولا ارادهای از جانب انسان بر آن کارساز نیست. 4- خداوند مدبر همه سرزمین تحت فرمانروایی خود است، از علوی، سفلی، غیب، شهادت، عرش و ....، بنابر این انسان هم به عنوان عضوی از این مملکت، اگر تدبیر امور خود را بر عهده بگیرد، جهل انجام داده است.[۳]
پانویس
منابع مقاله
- متن کتاب
- ویکتور دانر، زندگی و آثار ابن عطاء الله، مترجم: ضمیری، امیره ؛ پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله فرهنگ زمستان 1374 - شماره 16 (20 صفحه - از 295 تا 314 )
- الهیمنش، رضا ؛ ابراهیمی، نعیمه؛ رابطه سیر و سلوک عرفانی با مفهوم اسقاط تدبیر در اندیشه های ابن عطاء الله اسکندرانی، پایگاه مجلات تخصصی نور، پژوهشنامه ادیان بهار و تابستان 1394 - شماره 17 رتبه علمی-پژوهشی (وزارت علوم)/ISC (23 صفحه - از 1 تا 23 )