دقیقی، محمد بن احمد: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    بدون خلاصۀ ویرایش
    بدون خلاصۀ ویرایش
    خط ۵: خط ۵:
    | توضیح تصویر =  
    | توضیح تصویر =  
    |سرشناسی =  
    |سرشناسی =  
    |نام کامل =  
    |نام کامل = ابومنصور محمد بن احمد دقیقی طوسی
    |نام‌های دیگر =  
    |نام‌های دیگر =  
    |لقب =  
    |لقب =  
    |نسب =  
    |نسب =  
    |تخلص =  
    |تخلص =  
    |نام پدر =  
    |نام پدر = احمد
    |ولادت =   
    |ولادت =  حدود 320ق
    |محل تولد =  
    |محل تولد = طوس
    |کشور تولد =
    |کشور تولد =
    |محل زندگی =  
    |محل زندگی =  
    |رحلت =  
    |رحلت = پیش از سال‌های370-371ق
    |شهادت =  
    |شهادت =  
    |مدفن =  
    |مدفن =  
    خط ۳۸: خط ۳۸:
    |اجازه اجتهاد از =
    |اجازه اجتهاد از =
    |آثار =  
    |آثار =  
    |سبک نوشتاری =
    |سبک نوشتاری = سبک خراسانی
    |وبگاه رسمی =  
    |وبگاه رسمی =  
    |امضا =  
    |امضا =  
    }}
    }}


    '''ابومنصور محمد بن احمد دقیقی طوسی''' (حدود 320 - پیش از سالهای370-371ق)،  شاعر بزرگ اواسط قرن چهارم دربار سامانیان و پس از مسعودی مروزی دومین شاعری است که به نظم شاهنامه دست زده است.
    '''ابومنصور محمد بن احمد دقیقی طوسی''' (حدود 320 - پیش از سال‌های370-371ق)،  شاعر بزرگ اواسط قرن چهارم دربار سامانیان و پس از مسعودی مروزی دومین شاعری است که به نظم شاهنامه دست زده است.


    == ولادت ==
    == ولادت ==
    او در اواسط نیمه اول قرن چهارم بوده است، زیرا یکی از ممدوحان دقیقی، منصور بن نوح بوده که از سال 350 تا 365ق سلطنت می‌کرده، و اگر تصور کنیم که دقیقی مثلا در حدود سال 330 اتفاق افتاده است و از طرفی دیگر چون می‌دانیم در جوانی کشته شده و قتل او بعد از سال 365 و پیش از 370 اتفاق افتاده است، نمی‌توان سال ولادت او را از حدود 320 فراتر برد.
    او در اواسط نیمه اول قرن چهارم بوده است، زیرا یکی از ممدوحان دقیقی، منصور بن نوح بوده که از سال 350 تا 365ق سلطنت می‌کرده، و اگر تصور کنیم که دقیقی مثلا در حدود سال 330 اتفاق افتاده است و از طرفی دیگر چون می‌دانیم در جوانی کشته شده و قتل او بعد از سال 365 و پیش از 370 اتفاق افتاده است، نمی‌توان سال ولادت او را از حدود 320 فراتر برد.


    درباره نام او، عوفی او را «استاد ابومنصور محمد بن احمد» و آذر «استاد منصور بن احمد» می‌نامد.
    درباره نام او، عوفی او را «استاد ابومنصور محمد بن احمد» و آذر «استاد منصور بن احمد» می‌نامد.<ref>ر.ک: شریعت، محمدجواد، ص7</ref>


    === زادگاه دقیقی ===
    === زادگاه دقیقی ===
    درباره زادگاه دقیقی در تذکره‌ها اختلافاتی وجود دارد به این ترتیب که عوفی در لباب الالباب زادگاه او  را شهر طوس می‌داند و لطفعلی بیک آذر در تذکره آتشکده می‌گوید: در وطن او اختلاف کرده‌اند، بعضی او را از طوس، بعضی از بخارا و جمعی از سمرقند می‌دانند. و رضاقلی خان هدایت مؤلف مجمع الفصحا زادگاه احتمالی شاعر را شهرهای سمرقند و بلخ و مرو می‌داند. اما با تجزیه و تحلیل این آراء احتمال طوسی بودن او بیش از هر احتمال دیگری است.
    درباره زادگاه دقیقی در تذکره‌ها اختلافاتی وجود دارد به این ترتیب که عوفی در لباب الالباب زادگاه او  را شهر طوس می‌داند و لطفعلی بیک آذر در تذکره آتشکده می‌گوید: در وطن او اختلاف کرده‌اند، بعضی او را از طوس، بعضی از بخارا و جمعی از سمرقند می‌دانند. و رضاقلی خان هدایت مؤلف مجمع الفصحا زادگاه احتمالی شاعر را شهرهای سمرقند و بلخ و مرو می‌داند. اما با تجزیه و تحلیل این آراء احتمال طوسی بودن او بیش از هر احتمال دیگری است.<ref>همان</ref>


    === مذهب دقیقی ===
    === مذهب دقیقی ===
    درباره مذهب دقیقی نیز اختلاف است به این ترتیب که بعضی او را زردشتی می‌دانند و بعضی او را مسلمان و حتی شیعه می‌دانند.  
    درباره مذهب دقیقی نیز اختلاف است به این ترتیب که بعضی او را زردشتی می‌دانند و بعضی او را مسلمان و حتی شیعه می‌دانند.  


    نتیجه آن که می‌توان حدس زد که جد یا پدر دقیقی اسلام آورده‌اند و در نتیجه دقیقی در محیطی نشو و نما کرده که در عین احترام و رعایت مذهب جدید، عادات و سنن کیش قدیم هنوز تا حدی زنده بوده، چنین کسی که با یکپا در جهان زردشتی و با پای دیگر در جهان اسلامی ایستاده است، بدون داشتن عمق ایمان و اطلاع عمیق نسبت به یکی، آسانتر می‌تواند ستایش و احترام نسبت به هر دو آیین را در خود توأم کند.
    نتیجه آن که می‌توان حدس زد که جد یا پدر دقیقی اسلام آورده‌اند و در نتیجه دقیقی در محیطی نشو و نما کرده که در عین احترام و رعایت مذهب جدید، عادات و سنن کیش قدیم هنوز تا حدی زنده بوده، چنین کسی که با یکپا در جهان زردشتی و با پای دیگر در جهان اسلامی ایستاده است، بدون داشتن عمق ایمان و اطلاع عمیق نسبت به یکی، آسانتر می‌تواند ستایش و احترام نسبت به هر دو آیین را در خود توأم کند.<ref>ر.ک: همان، ص9</ref>


    == جوانی ==
    == جوانی ==
    جزئیات زندگانی دقیقی روشن نیست، ارتباط او با درباره سامانیان و امرای سامانی مسلم است، اما این که مقیم درگاه بوده و یا از دور مدح امیران سامانی میکرده است، واضح نیست، لکن اقامت وی در دربار چغارنیان مسلم است و علاوه بر آنکه تذکره نویسان بدان تصریح کرده‌اند نظامی عروضی در چهار مقاله و فرخی در قصیده داغگاه و معزی در یکی از قصاید خود بدین مطلب اشارت صریح کرده‌اند.(5)
    جزئیات زندگانی دقیقی روشن نیست، ارتباط او با درباره سامانیان و امرای سامانی مسلم است، اما این که مقیم درگاه بوده و یا از دور مدح امیران سامانی میکرده است، واضح نیست، لکن اقامت وی در دربار چغارنیان مسلم است و علاوه بر آنکه تذکره نویسان بدان تصریح کرده‌اند نظامی عروضی در چهار مقاله و فرخی در قصیده داغگاه و معزی در یکی از قصاید خود بدین مطلب اشارت صریح کرده‌اند.<ref>ر.ک: دبیرسیاقی، محمد، ص5</ref>


    دقیقی در جوانی به شاعری دست زد، او از شاعران سبک خراسانی بود.  فردوسی آنجا که از موضوع نظم شاهنامه ابومنصوری سخن گفته، او را جوان معرفی کرده است:
    دقیقی در جوانی به شاعری دست زد، او از شاعران سبک خراسانی بود.  فردوسی آنجا که از موضوع نظم شاهنامه ابومنصوری سخن گفته، او را جوان معرفی کرده است:
    {{شعر}}
    {{ب|''جوانی بیامد گشاده زبان ''|2='' سخن گفتن خوب و طبع روان''}}
    {{پایان شعر}}


    "جوانی بیامد گشاده زبان ****** سخن گفتن خوب و طبع روان"
    چون پرداختن به کار نظم شاهنامه در اواخر عمر دقیقی صورت گرفت و او در آن وقت شاعری مشهور بود ناگزیر باید قبول کرد که در آغاز جوانی دست به کار شاعری زد و قصائد و قطعات و غزلهائی که مطبوع طبع همگان بود  سرود، از اینجا نبوغ دقیقی در شعر بخوبی آشکار می‌شود. او به مداحی امیران نامدار و شعرشناس دست یازیده و از ممدوحین نواخت یافته و بحشمت و جلال رسیده، آنگاه به نظم داستان ایران کهن پرداخت و هزار بیت از داستان شاه گشتاسپ را به نظم آورد.<ref>ر.ک: دبیرسیاقی، محمد، ص5</ref>
     
    چون پرداختن به کار نظم شاهنامه در اواخر عمر دقیقی صورت گرفت و او در آن وقت شاعری مشهور بود ناگزیر باید قبول کرد که در آغاز جوانی دست به کار شاعری زد و قصائد و قطعات و غزلهائی که مطبوع طبع همگان بود  سرود، از اینجا نبوغ دقیقی در شعر بخوبی آشکار می‌شود. او به مداحی امیران نامدار و شعرشناس دست یازیده و از ممدوحین نواخت یافته و بحشمت و جلال رسیده، آنگاه به نظم داستان ایران کهن پرداخت و هزار بیت از داستان شاه گشتاسپ را به نظم آورد.(5)


    == وفات ==
    == وفات ==
    قتل دقیقی در جوانی به دست غلامی صورت گرفت و فردوسی علت و واقعه قتل او را چنین یاد می‌کند:
    قتل دقیقی در جوانی به دست غلامی صورت گرفت و فردوسی علت و واقعه قتل او را چنین یاد می‌کند:


    "جوانیش را خوی بدیار بود ******* همه ساله تا بد به پیکار بود
    {{شعر}}
    {{ب|''جوانیش را خوی بدیار بود''|2=''همه ساله تا بد به پیکار بود''}}
    {{ب|''بر او تاختن کرد ناگاه مرگ''|2=''نهادش بسر بر یکی تیره ترگ''}}
    {{ب|''بدان خوی بدجان شیرین بداد''|2=''نبود از جهان دلش یک روز شاد''}}
    {{ب|''یکایک از و بخت برگشته شد''|2=''بدست یکی بنده برکشته شد''}}
    {{پایان شعر}}


    بر او تاختن کرد ناگاه مرگ******* نهادش بسر بر یکی تیره ترگ
    این واقعه محققا پیش از سالهای 370-371 اتفاق افتاده است، زیرا فردوسی در حدود سال 370 یا 371 به نظم شاهنامه ابومنصوری شروع کرد و در این هنگام چنانکه از سخنان فردوسی بر می‌آید، دقیقی کشته شده بود و فردوسی برآن بود که کار ناتمام وی را تمام کند. از طرفی دیگر می‌دانیم که دقیقی نوح بن منصور (365-387) را مدح گفته است و بنابر این در سال 365 زنده بود و باز می‌دانیم که نظم شاهنامه به امر همین نوح بن منصور صورت گرفت و بنابر این به حکم عقل باید قتل دقیقی را در حدود سالهای 367-369 تصور کرد.<ref>ر.ک: شریعت، محمدجواد، ص10</ref>
     
    بدان خوی بدجان شیرین بداد ***** نبود از جهان دلش یک روز شاد
     
    یکایک از و بخت برگشته شد ******* بدست یکی بنده برکشته شد
     
    این واقعه محققا پیش از سالهای 370-371 اتفاق افتاده است، زیرا فردوسی در حدود سال 370 یا 371 به نظم شاهنامه ابومنصوری شروع کرد و در این هنگام چنانکه از سخنان فردوسی بر می‌آید، دقیقی کشته شده بود و فردوسی برآن بود که کار ناتمام وی را تمام کند. از طرفی دیگر می‌دانیم که دقیقی نوح بن منصور (365-387) را مدح گفته است و بنابر این در سال 365 زنده بود و باز می‌دانیم که نظم شاهنامه به امر همین نوح بن منصور صورت گرفت و بنابر این به حکم عقل باید قتل دقیقی را در حدود سالهای 367-369 تصور کرد.


    ==پانویس ==
    ==پانویس ==
    خط ۸۵: خط ۸۵:


    ==منابع مقاله==
    ==منابع مقاله==
     
    #شریعت، محمدجواد، دیوان ابومنصور محمد بن احمد دقیقی طوسی بانضمام فرهنگ بسامدی آن، انتشارات اساطیر، چاپ دوم، 1373
    #دبیرسیاقی، محمد، دقیقی و اشعار او، گردآورنده محمد دبیرسیاقی، تهران، مؤسسه مطبوعاتی علمی، چاپ1، 1342ش


    ==وابسته‌ها==
    ==وابسته‌ها==

    نسخهٔ ‏۱۸ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۵:۳۱

    دقیقی، محمد بن احمد
    NURN18873.jpg
    نام کاملابومنصور محمد بن احمد دقیقی طوسی
    نام پدراحمد
    ولادتحدود 320ق
    محل تولدطوس
    رحلتپیش از سال‌های370-371ق
    اطلاعات علمی
    سبک نوشتاریسبک خراسانی

    ابومنصور محمد بن احمد دقیقی طوسی (حدود 320 - پیش از سال‌های370-371ق)، شاعر بزرگ اواسط قرن چهارم دربار سامانیان و پس از مسعودی مروزی دومین شاعری است که به نظم شاهنامه دست زده است.

    ولادت

    او در اواسط نیمه اول قرن چهارم بوده است، زیرا یکی از ممدوحان دقیقی، منصور بن نوح بوده که از سال 350 تا 365ق سلطنت می‌کرده، و اگر تصور کنیم که دقیقی مثلا در حدود سال 330 اتفاق افتاده است و از طرفی دیگر چون می‌دانیم در جوانی کشته شده و قتل او بعد از سال 365 و پیش از 370 اتفاق افتاده است، نمی‌توان سال ولادت او را از حدود 320 فراتر برد.

    درباره نام او، عوفی او را «استاد ابومنصور محمد بن احمد» و آذر «استاد منصور بن احمد» می‌نامد.[۱]

    زادگاه دقیقی

    درباره زادگاه دقیقی در تذکره‌ها اختلافاتی وجود دارد به این ترتیب که عوفی در لباب الالباب زادگاه او را شهر طوس می‌داند و لطفعلی بیک آذر در تذکره آتشکده می‌گوید: در وطن او اختلاف کرده‌اند، بعضی او را از طوس، بعضی از بخارا و جمعی از سمرقند می‌دانند. و رضاقلی خان هدایت مؤلف مجمع الفصحا زادگاه احتمالی شاعر را شهرهای سمرقند و بلخ و مرو می‌داند. اما با تجزیه و تحلیل این آراء احتمال طوسی بودن او بیش از هر احتمال دیگری است.[۲]

    مذهب دقیقی

    درباره مذهب دقیقی نیز اختلاف است به این ترتیب که بعضی او را زردشتی می‌دانند و بعضی او را مسلمان و حتی شیعه می‌دانند.

    نتیجه آن که می‌توان حدس زد که جد یا پدر دقیقی اسلام آورده‌اند و در نتیجه دقیقی در محیطی نشو و نما کرده که در عین احترام و رعایت مذهب جدید، عادات و سنن کیش قدیم هنوز تا حدی زنده بوده، چنین کسی که با یکپا در جهان زردشتی و با پای دیگر در جهان اسلامی ایستاده است، بدون داشتن عمق ایمان و اطلاع عمیق نسبت به یکی، آسانتر می‌تواند ستایش و احترام نسبت به هر دو آیین را در خود توأم کند.[۳]

    جوانی

    جزئیات زندگانی دقیقی روشن نیست، ارتباط او با درباره سامانیان و امرای سامانی مسلم است، اما این که مقیم درگاه بوده و یا از دور مدح امیران سامانی میکرده است، واضح نیست، لکن اقامت وی در دربار چغارنیان مسلم است و علاوه بر آنکه تذکره نویسان بدان تصریح کرده‌اند نظامی عروضی در چهار مقاله و فرخی در قصیده داغگاه و معزی در یکی از قصاید خود بدین مطلب اشارت صریح کرده‌اند.[۴]

    دقیقی در جوانی به شاعری دست زد، او از شاعران سبک خراسانی بود. فردوسی آنجا که از موضوع نظم شاهنامه ابومنصوری سخن گفته، او را جوان معرفی کرده است:

    جوانی بیامد گشاده زبان سخن گفتن خوب و طبع روان

    چون پرداختن به کار نظم شاهنامه در اواخر عمر دقیقی صورت گرفت و او در آن وقت شاعری مشهور بود ناگزیر باید قبول کرد که در آغاز جوانی دست به کار شاعری زد و قصائد و قطعات و غزلهائی که مطبوع طبع همگان بود سرود، از اینجا نبوغ دقیقی در شعر بخوبی آشکار می‌شود. او به مداحی امیران نامدار و شعرشناس دست یازیده و از ممدوحین نواخت یافته و بحشمت و جلال رسیده، آنگاه به نظم داستان ایران کهن پرداخت و هزار بیت از داستان شاه گشتاسپ را به نظم آورد.[۵]

    وفات

    قتل دقیقی در جوانی به دست غلامی صورت گرفت و فردوسی علت و واقعه قتل او را چنین یاد می‌کند:

    جوانیش را خوی بدیار بودهمه ساله تا بد به پیکار بود
    بر او تاختن کرد ناگاه مرگنهادش بسر بر یکی تیره ترگ
    بدان خوی بدجان شیرین بدادنبود از جهان دلش یک روز شاد
    یکایک از و بخت برگشته شدبدست یکی بنده برکشته شد

    این واقعه محققا پیش از سالهای 370-371 اتفاق افتاده است، زیرا فردوسی در حدود سال 370 یا 371 به نظم شاهنامه ابومنصوری شروع کرد و در این هنگام چنانکه از سخنان فردوسی بر می‌آید، دقیقی کشته شده بود و فردوسی برآن بود که کار ناتمام وی را تمام کند. از طرفی دیگر می‌دانیم که دقیقی نوح بن منصور (365-387) را مدح گفته است و بنابر این در سال 365 زنده بود و باز می‌دانیم که نظم شاهنامه به امر همین نوح بن منصور صورت گرفت و بنابر این به حکم عقل باید قتل دقیقی را در حدود سالهای 367-369 تصور کرد.[۶]

    پانویس

    1. ر.ک: شریعت، محمدجواد، ص7
    2. همان
    3. ر.ک: همان، ص9
    4. ر.ک: دبیرسیاقی، محمد، ص5
    5. ر.ک: دبیرسیاقی، محمد، ص5
    6. ر.ک: شریعت، محمدجواد، ص10


    منابع مقاله

    1. شریعت، محمدجواد، دیوان ابومنصور محمد بن احمد دقیقی طوسی بانضمام فرهنگ بسامدی آن، انتشارات اساطیر، چاپ دوم، 1373
    2. دبیرسیاقی، محمد، دقیقی و اشعار او، گردآورنده محمد دبیرسیاقی، تهران، مؤسسه مطبوعاتی علمی، چاپ1، 1342ش

    وابسته‌ها