حدیثشناسی: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR15941J1.jpg | عنوان =حدیثشناسی | عنوانهای دیگر = |پد...» ایجاد کرد) |
جز (جایگزینی متن - 'فارسي ' به 'فارسی') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۷: | خط ۷: | ||
[[نصیری، علی]] (نویسنده) | [[نصیری، علی]] (نویسنده) | ||
|زبان | |زبان | ||
| زبان = | | زبان =فارسی | ||
| کد کنگره =/ن6ح4 / 109 BP | | کد کنگره =/ن6ح4 / 109 BP | ||
| موضوع =حديث | | موضوع =حديث | ||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
| شابک =964-95451-9-0 | | شابک =964-95451-9-0 | ||
| تعداد جلد =2 | | تعداد جلد =2 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور = | | کتابخانۀ دیجیتال نور =15941 | ||
| کتابخوان همراه نور = | | کتابخوان همراه نور = | ||
| کد پدیدآور =04491 | | کد پدیدآور =04491 | ||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
}} | }} | ||
'''حدیثشناسی'''، تألیف علی | '''حدیثشناسی'''، تألیف [[نصیری، علی|علی نصیری]]، کتابی است که با نگاهی نو به بررسی علوم حدیث و رفع کاستیهای آثار منتشره در این موضوع پرداخته است. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
کتاب مشتمل بر مقدمه نویسنده و شش فصل است که در جلد نخست، مباحث سه فصل نخست و در جلد دوم، مباحث فصلهای چهارم و پنجم و ششم منعکس شده است. | کتاب مشتمل بر مقدمه نویسنده و شش فصل است که در جلد نخست، مباحث سه فصل نخست و در جلد دوم، مباحث فصلهای چهارم و پنجم و ششم منعکس شده است. | ||
در پایان هر فصل برای تسهیل در فراگیری مباحث، گزیده مطالب آن منعکس شده است. | در پایان هر فصل برای تسهیل در فراگیری مباحث، گزیده مطالب آن منعکس شده است. | ||
خط ۴۲: | خط ۴۳: | ||
محورهای اساسی که در تدوین این کتاب مورد توجه قرار گرفته به شرح ذیل است: | محورهای اساسی که در تدوین این کتاب مورد توجه قرار گرفته به شرح ذیل است: | ||
# بهرغم نگارش کتابهای فراوان در زمینه دانش حدیث و با ارج نهادن به کوشش و تلاش پدیدآورندگان آنها، باید اذعان کرد که آثار منتشره از دو جهت دچار کاستی است: | # بهرغم نگارش کتابهای فراوان در زمینه دانش حدیث و با ارج نهادن به کوشش و تلاش پدیدآورندگان آنها، باید اذعان کرد که آثار منتشره از دو جهت دچار کاستی است: | ||
اول اینکه در اغلب اینگونه آثار تقسیمبندی روشنی از دانشهای حدیثی به چشم نمیخورد؛ بدینجهت مباحث مربوط به تاریخ حدیث، درایة الحدیث و مباحث علم رجال، بدون آنکه جایگاه و مرزبندی آنها مشخص شود، در کنار یکدیگر طرح شدهاند. | اول اینکه در اغلب اینگونه آثار تقسیمبندی روشنی از دانشهای حدیثی به چشم نمیخورد؛ بدینجهت مباحث مربوط به تاریخ حدیث، درایة الحدیث و مباحث علم رجال، بدون آنکه جایگاه و مرزبندی آنها مشخص شود، در کنار یکدیگر طرح شدهاند. | ||
کاستی دوم اینکه یکی از بنیادیترین دانشهای حدیثی به نام «فقه الحدیث» که با متن روایات سروکار داشته و سایر دانشها نقش مقدمیت برای آن دارند، تا حدود زیادی مورد غفلت قرار گرفته است؛ بهگونهای که بر اساس تتبع نگارنده، بهاستثنای اشاره کوتاهی در | |||
کاستی دوم اینکه یکی از بنیادیترین دانشهای حدیثی به نام «فقه الحدیث» که با متن روایات سروکار داشته و سایر دانشها نقش مقدمیت برای آن دارند، تا حدود زیادی مورد غفلت قرار گرفته است؛ بهگونهای که بر اساس تتبع نگارنده، بهاستثنای اشاره کوتاهی در «[[مقباس الهداية في علم الدراية|مقباس الهداية]]» علامه شیخ [[مامقانی، عبدالله|عبدالله مامقانی]]، در هیچ کتاب حدیثپژوهی، فصلی به مبحث فقه الحدیث اختصاص نیافته است. هرچند که برخی از مباحث آن بهصورت پراکنده در لابهلای برخی از منابع انعکاس یافته است. | |||
بر این اساس در این کتاب ضمن تقسیم دانشهای حدیثی به چهار دانش اصلی: تاریخ حدیث، درایة الحدیث یا مصطلح الحدیث، رجال حدیث، فقه الحدیث و طرح اهم مبانی فهم حدیث، کوشش شده است تا مباحث هریک از دانشهای مزبور در جای خود ارائه گردد. | بر این اساس در این کتاب ضمن تقسیم دانشهای حدیثی به چهار دانش اصلی: تاریخ حدیث، درایة الحدیث یا مصطلح الحدیث، رجال حدیث، فقه الحدیث و طرح اهم مبانی فهم حدیث، کوشش شده است تا مباحث هریک از دانشهای مزبور در جای خود ارائه گردد. | ||
# با توجه به تفاوت سیر تاریخی احادیث اهل سنت با سیر تاریخی احادیث شیعه، در بررسی تاریخ حدیث، این دو عرصه تاریخی بهطور جداگانه مورد بررسی قرار گرفته و برای تاریخ حدیث اهل سنت ده دوره و برای تاریخ حدیث شیعه هشت دوره برشمرده و مهمترین تحولات هریک از این ادوار ارائه شده است. ازاینرو، بسیاری از شخصیتهای حدیثی و جوامع روایی فریقین نیز در ضمن همین بررسیهای تاریخ معرفی شدهاند و ازآنجاکه برخی از ویژگیها و امتیازات ادوار تاریخ حدیث شیعه با امعان نظر به تاریخ حدیث اهل سنت دانسته میشود، تاریخ حدیث اهل سنت مقدم شده است. | # با توجه به تفاوت سیر تاریخی احادیث اهل سنت با سیر تاریخی احادیث شیعه، در بررسی تاریخ حدیث، این دو عرصه تاریخی بهطور جداگانه مورد بررسی قرار گرفته و برای تاریخ حدیث اهل سنت ده دوره و برای تاریخ حدیث شیعه هشت دوره برشمرده و مهمترین تحولات هریک از این ادوار ارائه شده است. ازاینرو، بسیاری از شخصیتهای حدیثی و جوامع روایی فریقین نیز در ضمن همین بررسیهای تاریخ معرفی شدهاند و ازآنجاکه برخی از ویژگیها و امتیازات ادوار تاریخ حدیث شیعه با امعان نظر به تاریخ حدیث اهل سنت دانسته میشود، تاریخ حدیث اهل سنت مقدم شده است. | ||
# ازآنجاکه برخی از مباحث، همچون آشنایی با تعاریف پرکاربرد، جایگاه حدیث در دینشناخت، دلایل حجیت و منشأ حجیت سنت و... نقش مقدمیت داشته و آگاهی از آنها برای دریافت سایر مباحث و فصول ضروری است، لذا در نخستین فصل از این کتاب تحت عنوان «بازشناخت کلیاتی پیرامون حدیث»، به این مباحث اشاره و پیرامون آنها گفتگو شده است. | # ازآنجاکه برخی از مباحث، همچون آشنایی با تعاریف پرکاربرد، جایگاه حدیث در دینشناخت، دلایل حجیت و منشأ حجیت سنت و... نقش مقدمیت داشته و آگاهی از آنها برای دریافت سایر مباحث و فصول ضروری است، لذا در نخستین فصل از این کتاب تحت عنوان «بازشناخت کلیاتی پیرامون حدیث»، به این مباحث اشاره و پیرامون آنها گفتگو شده است. | ||
با توجه به نکات پیشگفته، مباحث کتاب حدیثشناسی در شش فصل بدین شرح انعکاس یافته است: | با توجه به نکات پیشگفته، مباحث کتاب حدیثشناسی در شش فصل بدین شرح انعکاس یافته است: | ||
فصل اول: بازشناخت کلیاتی پیرامون حدیث؛ | |||
فصل دوم: آشنایی با تاریخ حدیث اهل سنت؛ | فصل اول: بازشناخت کلیاتی پیرامون حدیث؛ | ||
فصل سوم: آشنایی با تاریخ حدیث شیعه؛ | |||
فصل چهارم: آشنایی با مصطلحات حدیث؛ | فصل دوم: آشنایی با تاریخ حدیث اهل سنت؛ | ||
فصل پنجم: آشنایی با رجال حدیث؛ | |||
فصل سوم: آشنایی با تاریخ حدیث شیعه؛ | |||
فصل چهارم: آشنایی با مصطلحات حدیث؛ | |||
فصل پنجم: آشنایی با رجال حدیث؛ | |||
فصل ششم: آشنایی با مبانی فهم حدیث<ref>ر.ک: مقدمه مؤلف، ج1، ص13-14</ref>. | فصل ششم: آشنایی با مبانی فهم حدیث<ref>ر.ک: مقدمه مؤلف، ج1، ص13-14</ref>. | ||
ازآنجاکه در عموم منابع علوم حدیث، با اختصاص یک یا دو بخش از کتاب، از اهمیت و آداب فراگیری دانش حدیث گفتگو شده است، نویسنده نیز در آغاز مباحث، کلام علامه مامقانی و جلالالدین سیوطی را در اینباره نقل کرده است. در گفتار این دو حدیثشناس بر دو نکته تأکید شده است: | ازآنجاکه در عموم منابع علوم حدیث، با اختصاص یک یا دو بخش از کتاب، از اهمیت و آداب فراگیری دانش حدیث گفتگو شده است، نویسنده نیز در آغاز مباحث، کلام [[مامقانی، عبدالله|علامه مامقانی]] و [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر|جلالالدین سیوطی]] را در اینباره نقل کرده است. در گفتار این دو حدیثشناس بر دو نکته تأکید شده است: | ||
# دانش حدیث – بهعنوان یکی از مهمترین دانشهای دینی - از جمله دانشهای اخروی به حساب میآید؛ چراکه متون دینی از امور ورای جهان ماده بشمار میآیند و به همان اندازه که سنت معصومین(ع) دارای جایگاه و اهمیت است، فراگیری این دانش نیز مهم است. | # دانش حدیث – بهعنوان یکی از مهمترین دانشهای دینی - از جمله دانشهای اخروی به حساب میآید؛ چراکه متون دینی از امور ورای جهان ماده بشمار میآیند و به همان اندازه که سنت معصومین(ع) دارای جایگاه و اهمیت است، فراگیری این دانش نیز مهم است. | ||
# دانشپژوه حدیث میبایست واجد چند ویژگی در آغاز و ادامه راه فراگیری دانش حدیث باشد: نیت خود را برای خداوند خالص کند و از رهگذر فراگیری حدیث در پی کسب اغراض دنیوی نباشد. همچنین خود را به اخلاق نیکو و ارزشهای دینی زینت دهد<ref>ر.ک: متن کتاب، همان، ص20-19</ref>. | # دانشپژوه حدیث میبایست واجد چند ویژگی در آغاز و ادامه راه فراگیری دانش حدیث باشد: نیت خود را برای خداوند خالص کند و از رهگذر فراگیری حدیث در پی کسب اغراض دنیوی نباشد. همچنین خود را به اخلاق نیکو و ارزشهای دینی زینت دهد<ref>ر.ک: متن کتاب، همان، ص20-19</ref>. | ||
خط ۶۲: | خط ۷۱: | ||
نویسنده در بخشی از عبارات کتاب با اشاره به تفاوت میان دو اصطلاح حدیث و سنت مینویسد: «حدیث ناظر به گفتار معصومین(ع) است؛ درحالیکه سنت به شیوه، منش و رفتار آنان ناظر است و ازآنجاکه منش، گفتار را نیز در بر میگیرد، میتوان سنت را اعم و فراگیرتر از حدیث دانست. بدین خاطر در برشمردن ادله استنباط، در کنار قرآن، از سنت یاد میشود، نه حدیث و در روایات، عرضه به سنت بهعنوان یکی از راههای شناخت روایات مجعول شناخته شده است، نه عرضه به حدیث. بااینحال باید توجه داشت که امروزه به حکایت فعل و تقریر معصوم(ع) نیز بهخاطر حیثیت گزارشگری آن حدیث اطلاق میشود»<ref>ر.ک: همان، ص29</ref>. | نویسنده در بخشی از عبارات کتاب با اشاره به تفاوت میان دو اصطلاح حدیث و سنت مینویسد: «حدیث ناظر به گفتار معصومین(ع) است؛ درحالیکه سنت به شیوه، منش و رفتار آنان ناظر است و ازآنجاکه منش، گفتار را نیز در بر میگیرد، میتوان سنت را اعم و فراگیرتر از حدیث دانست. بدین خاطر در برشمردن ادله استنباط، در کنار قرآن، از سنت یاد میشود، نه حدیث و در روایات، عرضه به سنت بهعنوان یکی از راههای شناخت روایات مجعول شناخته شده است، نه عرضه به حدیث. بااینحال باید توجه داشت که امروزه به حکایت فعل و تقریر معصوم(ع) نیز بهخاطر حیثیت گزارشگری آن حدیث اطلاق میشود»<ref>ر.ک: همان، ص29</ref>. | ||
موطأ مالک بن انس (متوفی 179ق)، مسند احمد بن حنبل (متوفی 241ق)، صحیح محمد بن اسماعیل بخاری (متوفی 256ق)، صحیح مسلم بن حجاج قشیری (متوفی 261ق)، سنن ابوداود سلیمان بن اشعث سجستانی (متوفی 275ق)، سنن محمد بن عیسی ترمذی (متوفی 279ق)، سنن احمد بن شعیب نسایی (متوفی 303ق) و سنن ابن ماجه قزوینی (متوفی 273ق)، از مهمترین منابع روایی اهل سنت است که نویسنده هریک را معرفی و مورد نقد و بررسی قرار داده است<ref>ر.ک: همان، ص152-129</ref>. | [[موطأ الإمام مالك|موطأ]] [[مالک بن انس]] (متوفی 179ق)، [[مسند الإمام أحمد بن حنبل|مسند احمد بن حنبل]] (متوفی 241ق)، [[صحيح البخاري|صحیح محمد بن اسماعیل بخاری]] (متوفی 256ق)، [[صحيح مسلم|صحیح مسلم بن حجاج قشیری]] (متوفی 261ق)، [[سنن أبيداود|سنن ابوداود سلیمان بن اشعث سجستانی]] (متوفی 275ق)، [[الجامع الصحیح و هو سنن الترمذي|سنن محمد بن عیسی ترمذی]] (متوفی 279ق)، سنن احمد بن شعیب نسایی (متوفی 303ق) و سنن ابن ماجه قزوینی (متوفی 273ق)، از مهمترین منابع روایی اهل سنت است که نویسنده هریک را معرفی و مورد نقد و بررسی قرار داده است<ref>ر.ک: همان، ص152-129</ref>. | ||
بسیاری از حدیثپژوهان در گذشته و حال در لابهلای نگاشتههای خود در زمینه حدیث، درایة الحدیث و... به بررسی پدیده وضع پرداختهاند. زمان راهیافت وضع و جعل در روایات، انگیزهها و زمینههای وضع، عوامل و مروجان وضع، نشانههای شناخت روایات موضوع و... از جمله مباحثی است که در این کتب دنبال شده است<ref>ر.ک: همان، ص166</ref>. | بسیاری از حدیثپژوهان در گذشته و حال در لابهلای نگاشتههای خود در زمینه حدیث، درایة الحدیث و... به بررسی پدیده وضع پرداختهاند. زمان راهیافت وضع و جعل در روایات، انگیزهها و زمینههای وضع، عوامل و مروجان وضع، نشانههای شناخت روایات موضوع و... از جمله مباحثی است که در این کتب دنبال شده است<ref>ر.ک: همان، ص166</ref>. | ||
خط ۷۵: | خط ۸۴: | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
<references/> | <references /> | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
خط ۸۳: | خط ۹۲: | ||
{{وابستهها}} | {{وابستهها}} | ||
[[دراية الحديث]] | |||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده: | [[رده:اسلام، عرفان، غیره]] | ||
[[رده:حدیث]] | |||
[[رده:علم الحدیث]] | |||
[[رده:آثار کلی علم الحدیث]] | |||
[[رده:آبان(1400)]] |
نسخهٔ کنونی تا ۵ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۱۲
حدیثشناسی | |
---|---|
پدیدآوران | نصیری، علی (نویسنده) |
ناشر | سنابل |
مکان نشر | ايران - قم |
سال نشر | 1383ش |
چاپ | چاپ اول |
شابک | 964-95451-9-0 |
موضوع | حديث
حديث - تاريخ حديث - علم الرجال حديث - علم الدرايه |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 2 |
کد کنگره | /ن6ح4 / 109 BP |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
حدیثشناسی، تألیف علی نصیری، کتابی است که با نگاهی نو به بررسی علوم حدیث و رفع کاستیهای آثار منتشره در این موضوع پرداخته است.
ساختار
کتاب مشتمل بر مقدمه نویسنده و شش فصل است که در جلد نخست، مباحث سه فصل نخست و در جلد دوم، مباحث فصلهای چهارم و پنجم و ششم منعکس شده است.
در پایان هر فصل برای تسهیل در فراگیری مباحث، گزیده مطالب آن منعکس شده است.
گزارش محتوا
محورهای اساسی که در تدوین این کتاب مورد توجه قرار گرفته به شرح ذیل است:
- بهرغم نگارش کتابهای فراوان در زمینه دانش حدیث و با ارج نهادن به کوشش و تلاش پدیدآورندگان آنها، باید اذعان کرد که آثار منتشره از دو جهت دچار کاستی است:
اول اینکه در اغلب اینگونه آثار تقسیمبندی روشنی از دانشهای حدیثی به چشم نمیخورد؛ بدینجهت مباحث مربوط به تاریخ حدیث، درایة الحدیث و مباحث علم رجال، بدون آنکه جایگاه و مرزبندی آنها مشخص شود، در کنار یکدیگر طرح شدهاند.
کاستی دوم اینکه یکی از بنیادیترین دانشهای حدیثی به نام «فقه الحدیث» که با متن روایات سروکار داشته و سایر دانشها نقش مقدمیت برای آن دارند، تا حدود زیادی مورد غفلت قرار گرفته است؛ بهگونهای که بر اساس تتبع نگارنده، بهاستثنای اشاره کوتاهی در «مقباس الهداية» علامه شیخ عبدالله مامقانی، در هیچ کتاب حدیثپژوهی، فصلی به مبحث فقه الحدیث اختصاص نیافته است. هرچند که برخی از مباحث آن بهصورت پراکنده در لابهلای برخی از منابع انعکاس یافته است.
بر این اساس در این کتاب ضمن تقسیم دانشهای حدیثی به چهار دانش اصلی: تاریخ حدیث، درایة الحدیث یا مصطلح الحدیث، رجال حدیث، فقه الحدیث و طرح اهم مبانی فهم حدیث، کوشش شده است تا مباحث هریک از دانشهای مزبور در جای خود ارائه گردد.
- با توجه به تفاوت سیر تاریخی احادیث اهل سنت با سیر تاریخی احادیث شیعه، در بررسی تاریخ حدیث، این دو عرصه تاریخی بهطور جداگانه مورد بررسی قرار گرفته و برای تاریخ حدیث اهل سنت ده دوره و برای تاریخ حدیث شیعه هشت دوره برشمرده و مهمترین تحولات هریک از این ادوار ارائه شده است. ازاینرو، بسیاری از شخصیتهای حدیثی و جوامع روایی فریقین نیز در ضمن همین بررسیهای تاریخ معرفی شدهاند و ازآنجاکه برخی از ویژگیها و امتیازات ادوار تاریخ حدیث شیعه با امعان نظر به تاریخ حدیث اهل سنت دانسته میشود، تاریخ حدیث اهل سنت مقدم شده است.
- ازآنجاکه برخی از مباحث، همچون آشنایی با تعاریف پرکاربرد، جایگاه حدیث در دینشناخت، دلایل حجیت و منشأ حجیت سنت و... نقش مقدمیت داشته و آگاهی از آنها برای دریافت سایر مباحث و فصول ضروری است، لذا در نخستین فصل از این کتاب تحت عنوان «بازشناخت کلیاتی پیرامون حدیث»، به این مباحث اشاره و پیرامون آنها گفتگو شده است.
با توجه به نکات پیشگفته، مباحث کتاب حدیثشناسی در شش فصل بدین شرح انعکاس یافته است:
فصل اول: بازشناخت کلیاتی پیرامون حدیث؛
فصل دوم: آشنایی با تاریخ حدیث اهل سنت؛
فصل سوم: آشنایی با تاریخ حدیث شیعه؛
فصل چهارم: آشنایی با مصطلحات حدیث؛
فصل پنجم: آشنایی با رجال حدیث؛
فصل ششم: آشنایی با مبانی فهم حدیث[۱].
ازآنجاکه در عموم منابع علوم حدیث، با اختصاص یک یا دو بخش از کتاب، از اهمیت و آداب فراگیری دانش حدیث گفتگو شده است، نویسنده نیز در آغاز مباحث، کلام علامه مامقانی و جلالالدین سیوطی را در اینباره نقل کرده است. در گفتار این دو حدیثشناس بر دو نکته تأکید شده است:
- دانش حدیث – بهعنوان یکی از مهمترین دانشهای دینی - از جمله دانشهای اخروی به حساب میآید؛ چراکه متون دینی از امور ورای جهان ماده بشمار میآیند و به همان اندازه که سنت معصومین(ع) دارای جایگاه و اهمیت است، فراگیری این دانش نیز مهم است.
- دانشپژوه حدیث میبایست واجد چند ویژگی در آغاز و ادامه راه فراگیری دانش حدیث باشد: نیت خود را برای خداوند خالص کند و از رهگذر فراگیری حدیث در پی کسب اغراض دنیوی نباشد. همچنین خود را به اخلاق نیکو و ارزشهای دینی زینت دهد[۲].
نویسنده در بخشی از عبارات کتاب با اشاره به تفاوت میان دو اصطلاح حدیث و سنت مینویسد: «حدیث ناظر به گفتار معصومین(ع) است؛ درحالیکه سنت به شیوه، منش و رفتار آنان ناظر است و ازآنجاکه منش، گفتار را نیز در بر میگیرد، میتوان سنت را اعم و فراگیرتر از حدیث دانست. بدین خاطر در برشمردن ادله استنباط، در کنار قرآن، از سنت یاد میشود، نه حدیث و در روایات، عرضه به سنت بهعنوان یکی از راههای شناخت روایات مجعول شناخته شده است، نه عرضه به حدیث. بااینحال باید توجه داشت که امروزه به حکایت فعل و تقریر معصوم(ع) نیز بهخاطر حیثیت گزارشگری آن حدیث اطلاق میشود»[۳].
موطأ مالک بن انس (متوفی 179ق)، مسند احمد بن حنبل (متوفی 241ق)، صحیح محمد بن اسماعیل بخاری (متوفی 256ق)، صحیح مسلم بن حجاج قشیری (متوفی 261ق)، سنن ابوداود سلیمان بن اشعث سجستانی (متوفی 275ق)، سنن محمد بن عیسی ترمذی (متوفی 279ق)، سنن احمد بن شعیب نسایی (متوفی 303ق) و سنن ابن ماجه قزوینی (متوفی 273ق)، از مهمترین منابع روایی اهل سنت است که نویسنده هریک را معرفی و مورد نقد و بررسی قرار داده است[۴].
بسیاری از حدیثپژوهان در گذشته و حال در لابهلای نگاشتههای خود در زمینه حدیث، درایة الحدیث و... به بررسی پدیده وضع پرداختهاند. زمان راهیافت وضع و جعل در روایات، انگیزهها و زمینههای وضع، عوامل و مروجان وضع، نشانههای شناخت روایات موضوع و... از جمله مباحثی است که در این کتب دنبال شده است[۵].
در سده اخیر رویکرد جدیدی برای تنظیم روایات میان حدیثپژوهان ایجاد شده؛ البته گستره این تنظیم یکسان نیست. برخی از کتابها مثل «سفينة البحار» تنها برای تنظیم روایات «بحار الأنوار» پدید آمد، اما کتابهای دیگری همچون: «ميزان الحكمة»، «آثار الصادقين» و «الحياة» دامنه وسیعتری از روایات، حتی روایات اهل سنت را نیز مورد توجه قرار داده و کوشیدهاند این روایات را با تنظیم جدیدی ارائه نمایند[۶].
نویسنده در جایجای کتاب به نقائص و کمبودها در زمینه علوم حدیث اشاره میکند؛ از جمله اینکه: درباره مبانی فهم حدیث بهاستثنای آن دسته از قواعد مربوط به روایات فقهی که در اصول فقه آمده، کار قابل توجهی در میان محدثان شیعه و سنی از آغاز تاکنون انجام نگرفته است و اگر بگوییم هیچ کاری انجام نگرفته، سخن گزافه نخواهد بود. در تفسیر و تبیین روایات نیز بیشترین تحقیقات انجامگرفته، ناظر به روایات فقهی است و روایات در سایر عرصههای عقیدتی، اخلاقی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و... کمتر مورد توجه قرار گرفته است. این در حالی است که عرصههای غیر فقهی گاه بهمراتب از اهمیت بیشتری نسبت به عرصه فقه برخوردارند[۷].
وضعیت کتاب
فهرست مطالب هر جلد در ابتدای آن و کتابنامه در انتهای آن جلد ذکر شده است. منابع احادیث و مطالب و ارجاعات و توضیحات مفیدی در پاورقیهای کتاب ذکر شده است.
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.