دیوان فصیحی هروی: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    بدون خلاصۀ ویرایش
    جز (جایگزینی متن - 'فارسي ' به 'فارسی')
     
    (۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۶: خط ۶:
    | پدیدآوران =  
    | پدیدآوران =  
    [[فصیحی هروی]] (نویسنده)
    [[فصیحی هروی]] (نویسنده)
    [[قیصری، ابراهیم]] (محقق)
    [[قیصری، ابراهیم]] (محقق)
    [[دهقانی، محمد]] (مقدمه‌نویس)
    [[دهقانی، محمد]] (مقدمه‌نویس)
    |زبان  
    |زبان  
    | زبان = فارسی
    | زبان = فارسی
    | کد کنگره =‏‎‏/‎‏د‎‏9 / 6495 PIR  
    | کد کنگره =‏‎‏/‎‏د‎‏9 / 6495 PIR  
    | موضوع =شعر فارسي - قرن 11ق.
    | موضوع =شعر فارسی- قرن 11ق.
    |ناشر  
    |ناشر  
    | ناشر = امیرکبیر
    | ناشر = امیرکبیر
    خط ۲۱: خط ۲۳:
    | شابک =  
    | شابک =  
    | تعداد جلد = 1
    | تعداد جلد = 1
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =
    | کتابخانۀ دیجیتال نور =28448
    | کتابخوان همراه نور =
    | کتابخوان همراه نور =
    | کد پدیدآور =18454
    | کد پدیدآور =18454
    خط ۳۰: خط ۳۲:
    '''دیوان فصیحی هروی،''' مجموعه اشعار [[فصیحی هروی]] است که به اهتمام [[ابراهیم قیصری]] گردآوری شده است.
    '''دیوان فصیحی هروی،''' مجموعه اشعار [[فصیحی هروی]] است که به اهتمام [[ابراهیم قیصری]] گردآوری شده است.


    اغلب اشعار مدحی فصیحی، اعم از قصیده و ترکیب‌بند و قطعه و ترجیع‌بند، در مدح [[حسین خان شاملو]]، حاکم هرات است. فقط یک قصیده در مدح پادشاه صفوی - [[شاه صفی]] - دارد و این نشان می‌دهد که او به هر علت، از دربار صفوی و محیط‌ها و مناسبات اجتماعی گسترده‌تر، دور بوده است. به‌جز خان، مابقی ممدوحان وی، اشخاص گمنام یا نه‌چندان معروفند که هیچ‌یک منشأ کار یا اثر مهمی نبوده‌اند. شمار اینها زیاد نیست و شاعر اغلبشان را طی قطعه‌های کوتاه و دوستانه، ستوده است؛ چنان‌که نمی‌توان نام آنها را «مدح» به معنای سنتی و رسمی آن، به حساب آورد<ref>مقدمه، صفحه هفده</ref>.
    اغلب اشعار مدحی فصیحی، اعم از قصیده و ترکیب‌بند و قطعه و ترجیع‌بند، در مدح [[حسین خان شاملو]]، حاکم هرات است. فقط یک قصیده در مدح پادشاه صفوی - شاه صفی - دارد و این نشان می‌دهد که او به هر علت، از دربار صفوی و محیط‌ها و مناسبات اجتماعی گسترده‌تر، دور بوده است. به‌جز خان، مابقی ممدوحان وی، اشخاص گمنام یا نه‌چندان معروفند که هیچ‌یک منشأ کار یا اثر مهمی نبوده‌اند. شمار اینها زیاد نیست و شاعر اغلبشان را طی قطعه‌های کوتاه و دوستانه، ستوده است؛ چنان‌که نمی‌توان نام آنها را «مدح» به معنای سنتی و رسمی آن، به حساب آورد<ref>مقدمه، صفحه هفده</ref>.
     
    در دیوان فصیحی، دو سه هجویه کوتاه هم دیده می‌شود که موضوع آنها اشخاص حامل ذکری هستند به نام‌های نادم شاعر و سلیمان غور. چند ماده تاریخ هم در وفات و ولادت و امثال آن سروده که احتمالا نماینده نام دوستان اوست و در میانشان هیچ آدم مهمی دیده نمی‌شود. این همه نشان می‌دهد که مناسبات و روابط اجتماعی شاعر تا چه حد محدود بوده است. لیکن در حیطه همین فضا و روابط محدود هم شاعر آسوده نبوده و شکوه‌ها و اقرار خود داشته که در کمین بوده‌اند تا شاید نقطعه ضعفی از او به دست آورند؛ چنانکه طی قصیده‌ای با عنوان «بث الشکوی و منقبت حضرت رضا(ع)» می‌گوید:
     
    شکوه‌ها دارم فلک قدار هم از اقران خویش
     
    کز ستمشان بر فلک شد بانگ هایاهای من
     
    من حیات خویش دانمشان ولیک ایشان چو مرگ


    در کمین آنکه کی جایی بلغزد پای من<ref>همان، صفحه هجده</ref>.
    در دیوان فصیحی، دو سه هجویه کوتاه هم دیده می‌شود که موضوع آنها اشخاص حامل ذکری هستند به نام‌های نادم شاعر و سلیمان غور. چند ماده تاریخ هم در وفات و ولادت و امثال آن سروده که احتمالا نماینده نام دوستان اوست و در میانشان هیچ آدم مهمی دیده نمی‌شود. این همه نشان می‌دهد که مناسبات و روابط اجتماعی شاعر تا چه حد محدود بوده است. لیکن در حیطه همین فضا و روابط محدود هم شاعر آسوده نبوده و شکوه‌ها از «اقران» خود داشته که در کمین بوده‌اند تا شاید نقطعه ضعفی از او به دست آورند.


    ویژگی دیوان حاضر آن است که فضای ذهنی و معنوی شاعر آن، چندان وسعتی ندارد؛ در شعر او، از اندیشه‌های بلند عرفانی یا فلسفی خبری نیست؛ آنچه هست، برخی اصطلاحات صوفیانه است که به مقدار اندک به کار رفته است<ref>همان</ref>.
    ویژگی دیوان حاضر آن است که فضای ذهنی و معنوی شاعر آن، چندان وسعتی ندارد؛ در شعر او، از اندیشه‌های بلند عرفانی یا فلسفی خبری نیست؛ آنچه هست، برخی اصطلاحات صوفیانه است که به‌مقدار اندک به‌کار رفته است<ref>همان</ref>.


    ==پانویس ==
    ==پانویس ==
    خط ۵۷: خط ۵۱:


    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:زبان‌شناسی، علم زبان]]
    [[رده:زبان و ادبیات شرقی (آسیایی)]]
    [[رده:زبان و ادبیات فارسی]]
    [[رده:زبانها و ادبیات ایرانی]]
    [[رده:مقالات اردیبهشت 01 مکرمی]]
    [[رده:مقالات اردیبهشت 01 مکرمی]]
    [[رده:مقالات بازبینی نشده1]]
    [[رده:مقالات بازبینی شده خرداد 01]]
    [[رده:مقالات بازبینی نشده2]]
    [[رده:مقالات بازبینی شده2 خرداد1401]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۵ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۱۰

    دیوان فصیحی هروی
    دیوان فصیحی هروی
    پدیدآورانفصیحی هروی (نویسنده)

    قیصری، ابراهیم (محقق)

    دهقانی، محمد (مقدمه‌نویس)
    ناشرامیرکبیر
    مکان نشرایران- تهران
    سال نشر1383ش
    چاپیکم
    موضوعشعر فارسی- قرن 11ق.
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏‎‏/‎‏د‎‏9 / 6495 PIR
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    دیوان فصیحی هروی، مجموعه اشعار فصیحی هروی است که به اهتمام ابراهیم قیصری گردآوری شده است.

    اغلب اشعار مدحی فصیحی، اعم از قصیده و ترکیب‌بند و قطعه و ترجیع‌بند، در مدح حسین خان شاملو، حاکم هرات است. فقط یک قصیده در مدح پادشاه صفوی - شاه صفی - دارد و این نشان می‌دهد که او به هر علت، از دربار صفوی و محیط‌ها و مناسبات اجتماعی گسترده‌تر، دور بوده است. به‌جز خان، مابقی ممدوحان وی، اشخاص گمنام یا نه‌چندان معروفند که هیچ‌یک منشأ کار یا اثر مهمی نبوده‌اند. شمار اینها زیاد نیست و شاعر اغلبشان را طی قطعه‌های کوتاه و دوستانه، ستوده است؛ چنان‌که نمی‌توان نام آنها را «مدح» به معنای سنتی و رسمی آن، به حساب آورد[۱].

    در دیوان فصیحی، دو سه هجویه کوتاه هم دیده می‌شود که موضوع آنها اشخاص حامل ذکری هستند به نام‌های نادم شاعر و سلیمان غور. چند ماده تاریخ هم در وفات و ولادت و امثال آن سروده که احتمالا نماینده نام دوستان اوست و در میانشان هیچ آدم مهمی دیده نمی‌شود. این همه نشان می‌دهد که مناسبات و روابط اجتماعی شاعر تا چه حد محدود بوده است. لیکن در حیطه همین فضا و روابط محدود هم شاعر آسوده نبوده و شکوه‌ها از «اقران» خود داشته که در کمین بوده‌اند تا شاید نقطعه ضعفی از او به دست آورند.

    ویژگی دیوان حاضر آن است که فضای ذهنی و معنوی شاعر آن، چندان وسعتی ندارد؛ در شعر او، از اندیشه‌های بلند عرفانی یا فلسفی خبری نیست؛ آنچه هست، برخی اصطلاحات صوفیانه است که به‌مقدار اندک به‌کار رفته است[۲].

    پانویس

    1. مقدمه، صفحه هفده
    2. همان

    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.


    وابسته‌ها