دیوان حاجی ابرقوهی: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR40871J1.jpg | عنوان =دیوان حاجی ابرقوهی | عنوانهای دی...» ایجاد کرد) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ ۲۹ ژوئن ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۵۰
دیوان حاجی ابرقوهی | |
---|---|
پدیدآوران | حاجی ابرقوهی (نویسنده) کرباسیان، ملیحه (محقق) |
ناشر | دانشگاه فردريش ويلهلم مجمع ذخائر اسلامي |
مکان نشر | آلمان - بن ايران - قم |
سال نشر | 2014م. = 1393ش. |
چاپ | چاپ يکم |
شابک | 978-964-988-548-3 |
موضوع | شعر فارسي - قرن 11ق. |
زبان | فارسي |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | /د9 / 5921 PIR |
دیوان حاجی ابرقوهی عنوان اثری است یک جلدی به زبان فارسی از حاجی ابرقوهی با مقدمه و تحقیق ملیحه کرباسیان. این کتاب حاوی مجموعه اشعار فارسی حاجی ابرقوهی است.
از دیوان حاجی ابرقوهی تنها یک نسخة ناقص باقی مانده است. بر اساس این نسخه، بخش اعظم دیوان او را قصایدی در مدح چهارده معصوم(ع) تشکیل میدهد. پس از آنها، قصاید مدحیة امرا است که عبارتند از مرشد مکمّل، قطبشاه، نظامشاه بحری، میر فاضل وچنگیزخان. بعد از قصاید، مثنوی ناظر و منظور و غزلیات و رباعیّات قرار گرفته است.[۱]
برای نمونه ابیاتی از قصیدة او در مدح امام جعفر صادق )ع( چنین است:
مرآت صبح جعفرصادق که آفتاب سازد نثار مقدم تو زرّ جعفری
ای سرور جهان امامت که از ازل خورشید را به خاک جنابت بود سری
هر شب پی نثار تو آورده در کنار در از ستاره قلزم این چرخ اخضری.[۲]
اشعار او آنچنان که سام میرزا مدّعی شده است کممایه نیست، امّا بیتردید از جمله اشعار قوی و فخیم زبان فارسی نیز به شمار نمیآید. با این حال، و برای بررسی ادبیات شیعی در روزگار قطبشاهی شایستة توجّهاند. استفاده از دامنة واژگانی محدود، عدم نوآوری در تشبیهات و استعارات و تکرار پیدرپی یک واژه از جمله مواردی هستند که از فخامت شعر او میکاهد. برای نشان » منقبت علی عالی « نمونه، تکرار واژة خَنگ و خَنگِ گردون در قصیدة از ضعف وی در استفاده از واژگان متنوّع دارد. این دامنة محدود واژگانی گاه او را به استفاده از قافیههای سست واداشته است، مانند این بیت در یک غزل:
ای دل از بیداد زلفت همچو شانه شاخ شاخ جان خورد چون تیر مژگان تو گوید واخ واخ یا برسر ما همه دم تیغ بلا میآید چه بلا تیغ بلا بر سر ما میآید
امّا به هر حال نکات جالب نیز در شعر او کم نیست و بیانصافی است اگر او را از زمرة شاعران کممایه قلمداد کنیم. برای نمونه از این ابیات میتوان یاد کرد:
دل شود خون گر ز برگ گل بود پیراهنش زان که میدانم از آن آزرده میگردد تنش
یا
تا بر طریق سایه نگردم ازو جدا خود را به او ز بهر غلامی فروختم.[۳]
پانویس
منبع مقاله
مقدمه مصحح.