۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
در مورد کتاب قصص موسی (ع)، چند نکته قابل ذکر است. یکی آنکه نویسنده صاحب ذوق و طبع شاعرانه بوده، بدین جهت قسمتی از مطالب را با صنایع لفظی و هنری درآمیخته و با استفاده از خیالپردازیها و اغراقهای شاعرانه تا حدودی از بیان واقعیت تاریخی و منطقی دور شده است. | در مورد کتاب قصص موسی (ع)، چند نکته قابل ذکر است. یکی آنکه نویسنده صاحب ذوق و طبع شاعرانه بوده، بدین جهت قسمتی از مطالب را با صنایع لفظی و هنری درآمیخته و با استفاده از خیالپردازیها و اغراقهای شاعرانه تا حدودی از بیان واقعیت تاریخی و منطقی دور شده است. | ||
چون بخشی از کار او وعظ و خطابه بوده، یک رشته دستورات دینی و اخلاقی و آداب عبادی اسلامی را که معمولا در بالای منبر برای شنوندگان بیان میکرده، در قالب سخن خداوند با موسی در ضمن داستان به رشته تحریر درآورده است و نیز به لحاظ اغراق و بزرگنمایی، مقداری مطالب سست و نادرست و حیرتافزا و اعجابانگیز و فراواقعی به قلم آورده است که اگر هم ساختهی ذهنی او نبوده و برساختهی اسطورههای پیشینیان بوده است میبایست آنها را با تحلیل منطقی نقد میکرد و حداقل استبعاد خود را نشان میداد، گرچه در چند مورد به جمله الله اعلم و عبارت العهده علی الراوی استناد کرده است.<ref>مقدمه مصحح، | چون بخشی از کار او وعظ و خطابه بوده، یک رشته دستورات دینی و اخلاقی و آداب عبادی اسلامی را که معمولا در بالای منبر برای شنوندگان بیان میکرده، در قالب سخن خداوند با موسی در ضمن داستان به رشته تحریر درآورده است و نیز به لحاظ اغراق و بزرگنمایی، مقداری مطالب سست و نادرست و حیرتافزا و اعجابانگیز و فراواقعی به قلم آورده است که اگر هم ساختهی ذهنی او نبوده و برساختهی اسطورههای پیشینیان بوده است میبایست آنها را با تحلیل منطقی نقد میکرد و حداقل استبعاد خود را نشان میداد، گرچه در چند مورد به جمله الله اعلم و عبارت العهده علی الراوی استناد کرده است.<ref>مقدمه مصحح، صچهارده</ref> | ||
قسمتی از نوشتهی کتاب به داستان حضرت موسی مربوط نیست، مثلا بزرگشماری آسمان و عرش و چیزهایی نظیر آن. | قسمتی از نوشتهی کتاب به داستان حضرت موسی مربوط نیست، مثلا بزرگشماری آسمان و عرش و چیزهایی نظیر آن. | ||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
در مورد نثر و سبک نویسنده هم باید یادآوری کرد که چون مؤلف در تدوین کتاب خود از منابع متعدد استفاده نموده و کتاب خود را تألیف و تدوین کرده است، نوشته او یکدست و یکنواخت نیست، چنانکه در برخی قسمتها نثر کتاب ساده و روان است و در برخی موارد پیچیده و فنی و دارای صنایع لفظی است و نیز به سبب آنکه نویسنده دارای مسلک عرفانی بوده، در قسمتهایی از کتاب موضوعات هنری و عرفان اسلامی و روشهای طریقتی را گنجانیده و بدانها جنبهی مسلکی و عرفانی داده است و در قسمتهایی از متن کتاب هم، نویسنده از سرودههای عرفانی خود و دیگر شاعران استفاده کرده و مطالب خود را در قالب نظم و نثر بیان کرده است. | در مورد نثر و سبک نویسنده هم باید یادآوری کرد که چون مؤلف در تدوین کتاب خود از منابع متعدد استفاده نموده و کتاب خود را تألیف و تدوین کرده است، نوشته او یکدست و یکنواخت نیست، چنانکه در برخی قسمتها نثر کتاب ساده و روان است و در برخی موارد پیچیده و فنی و دارای صنایع لفظی است و نیز به سبب آنکه نویسنده دارای مسلک عرفانی بوده، در قسمتهایی از کتاب موضوعات هنری و عرفان اسلامی و روشهای طریقتی را گنجانیده و بدانها جنبهی مسلکی و عرفانی داده است و در قسمتهایی از متن کتاب هم، نویسنده از سرودههای عرفانی خود و دیگر شاعران استفاده کرده و مطالب خود را در قالب نظم و نثر بیان کرده است. | ||
ضمنا بخش اندکی از متن کتاب شامل مطالب غیر واقعی است، زیرا مؤلف مسائل وحیانی و قرآنی را با نکات هنری و عرفانی و افسانه و اسطورههای پیشینیان درهم آمیخته و این داستان را برای مخاطبان افسانهپسند زمان خود و خوانندگان کتابش تدوین کرده است.<ref> | ضمنا بخش اندکی از متن کتاب شامل مطالب غیر واقعی است، زیرا مؤلف مسائل وحیانی و قرآنی را با نکات هنری و عرفانی و افسانه و اسطورههای پیشینیان درهم آمیخته و این داستان را برای مخاطبان افسانهپسند زمان خود و خوانندگان کتابش تدوین کرده است.<ref>همان،صپانزده</ref> | ||
ارزش کار مصنف این است که تقریبا مجموع آنچه را که درباره حضرت موسی در کتابهای تفسیری وجود داشته و شامل مطالب فراوانی از اسرائیلیات بوده و با وسعت کتاب و تعبیرات ذهن عرفانی خود او توافق داشته و نیز با سطح فرهنگ مردم قرن نهم هجری مطابق بوده تألیف کرده و به رشتهی تحریر درآورده است. | ارزش کار مصنف این است که تقریبا مجموع آنچه را که درباره حضرت موسی در کتابهای تفسیری وجود داشته و شامل مطالب فراوانی از اسرائیلیات بوده و با وسعت کتاب و تعبیرات ذهن عرفانی خود او توافق داشته و نیز با سطح فرهنگ مردم قرن نهم هجری مطابق بوده تألیف کرده و به رشتهی تحریر درآورده است. |
ویرایش