التهذيب في مناسك العمرة و الحج: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
| شابک =964-6398-99-5 | | شابک =964-6398-99-5 | ||
| تعداد جلد =3 | | تعداد جلد =3 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور = | | کتابخانۀ دیجیتال نور =00091 | ||
| کتابخوان همراه نور =00091 | | کتابخوان همراه نور =00091 | ||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
{{کاربردهای دیگر|مناسك الحج (ابهام زدایی)}} | {{کاربردهای دیگر|مناسك الحج (ابهام زدایی)}} | ||
{{کاربردهای دیگر|حج (ابهام زدایی)}} | |||
نسخهٔ ۱۷ ژوئن ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۱۰
التهذیب فی مناسک العمرة و الحج | |
---|---|
پدیدآوران | تبریزی، جواد (نویسنده) |
ناشر | دار التفسير |
مکان نشر | قم - ایران |
سال نشر | 1423 ق |
چاپ | 1 |
شابک | 964-6398-99-5 |
موضوع | حج فقه جعفری - قرن 14 |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 3 |
کد کنگره | BP 188/8 /ت2ت9 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
التهذيب في مناسك العمرة و الحج يكى از آثار فقهى مرحوم آیتالله شيخ جواد تبريزى است كه به صورت استدلالى و با نگاهى به متن كتاب العروة الوثقی و غير آن تأليف گرديده است.
اين كتاب، عربى بوده و از كتب فقهى معاصر مىباشد.
جايگاه علمى مؤلف و مكتب علمى مرحوم آیتالله خويى كه در آثار ايشان هويداست بر خواص كتاب افزوده است.
ساختار
كتاب، در سه جلد بوده و در جلد اولش و مقدارى از جلد دومش كتاب حج از عروه بيان شده و توسط ايشان شرح گرديده است.
در نيمه دوم جلد دوم به همراه جلد سوم، حج را از غير كتاب عروه آورده و به توضيح مطالبش مبادرت ورزيده است.
وجوب حج، شرايط وجوب حجتالاسلام، حجى كه با عهد و نذر و قسم واجب مىشود، نيابت در حج، وصيت به حج، حج مستحبى، اقسام عمره، اقسام حج، صورت حج تمتع و شرايط آن، مواقيت، اقسام مواقيت، مقدمات احرام و کیفیت احرام فصولى هستند كه به تبع عروه و با متن خود عروه بيان شدهاند.
تروك احرام، طواف و شرايط آن، از واجبات عمره تمتع بودن سعى، تقصير، وقوف در عرفات، از واجبات حج تمتع بودن وقوف در مزدلفه و واجبات منى هم فصولى هستند كه از غير كتاب عروه نقل شده و به صورت مفصل تشريح گرديدهاند.
گزارش محتوا
سيد يزدى قبل از مقدمه كتاب حج درباره اين واجب الهى توضيحاتى بيان نموده كه مؤلف همه آنها را در اينجا آورده بدون آنكه از جانب خويش چيزى بر آن بيفزايد.
صاحب عروه با تأكيد بر ركن دين بودن حج آن را از مؤكدترين واجبات مسلمانان مىشمارد.
او آيه 97 سوره آل عمران را هم به عنوان دليلى بر گفته خويش مىآورد.
او با اشاره به چند آيه و روايت ديگر در اهميت موضوع حج، وارد مقدمه كتاب خود مىشود.
مقدمه
مقدمه كتاب حج عروه در آداب سفر و مستحبات آن براى حج مىباشد.
وى استخاره را اولین و مؤكدترين مقدمه مىداند كه به همين مناسبت توضيحاتى راجع به استخاره ارائه مىنمايد.
انتخاب روز مناسب براى سفر از ايام هفته، صدقه دادن، وصيت به هنگام خروج، وداع با خانواده، اعلام كردن به برادران دينى سفر حج را... از جمله آن مستحبات مىباشند.
وجوب حج
طبق آنچه گفتيم اولین فصل از فصول كتاب، وجوب حج است كه مؤلف با آوردن عبارات عروه در بالاى صفحات، توضيحات و استدلالات لازم را در پاورقى ارائه مىنمايد. ايشان براى برطرف نمودن شبهه كفايى بودن حج، روايتى را بيان مىنمايد كه در واقع در صورت خالى ماندن خانه كعبه از حاجى، چنين عملى بر هر مكلف اعم از مستطيع و غير مستطيع به صورت واجب كفايى در خواهد آمد.
مطلب بعدى در فوريت حج است كه طبق بيان سيد يزدى از مسائل اتفاقى بين فقها مىباشد كه توضيحاتى نيز از سوى شارح ارائه شده است.
مسئله دوم اين است كه اگر وجوب حج بعد از تحقق استطاعت، منوط به انجام اعمالى باشد، بايد به دنبال آن امور رفت و همه آن شرايط را فراهم كرد.
شرايط وجوب حجةالإسلام: شرايط چهارگانه وجوب حجةالإسلام كه عبارت از بلوغ، عقل، حريت و استطاعت مىباشند، به صورت تك تك مورد بررسى ماتن و شارح قرار گرفتهاند.
مؤلف، صحيحه اسحق بن عمار، روايت ابان از حكم كه در فقيه نقل شده و چند دليل ديگر را دال بر لزوم بلوغ براى وجوب حجةالإسلام مىداند. استحباب حج براى شخص غير بالغ، استحباب محرم كردن صبى توسط ولى، عدم لزوم محرم بودن خود ولى براى محرم كردن صبى، ولى شرعى دانستن ولى مورد نظر در مسائل سابق، نفقه بيش از نفقه حضر كه بايد از مال خود ولى باشد نه از مال صبى، به گردن ولى بودن هزينه قربانى و همين طور كفاره صيد در صورتى كه صبى صيدى بكند، عدم اجزاى حج مستحبى صبى از حجةالإسلام، بلوغ صبى بعد از محرم شدن و قبل از رسيدن به ميقات و حكم عدم علم به بلوغ صبى در حالى كه فكر مىكرده غير بالغ است و به قصد استحباب رفته، نه مسئلهاى هستند كه در ذيل اولین شرط براى وجوب حجةالإسلام طرح گرديدهاند.
شرط دوم نيز هفت مسئله دارد كه همگى در مورد رابطه عبدو مولا مىباشد.
ما در اين نوشتار مختصر به دليل مبتلابه نبودن اين مسائل بدانها اشارهاى نمىكنيم. استطاعت كه مهمترين شرط از شرايط مذكور است به تنهایى داراى صد و ده مسئله مىباشد.
اولین آنها عدم كفايت قدرت عقليه براى وجوب حج است. مراد از اين جمله اين است كه استطاعت بايد شرعيه باشد نه عقليه؛ يعنى توانايى فراهم كردن امكانات حج، براى واجب شدن حج كافى نيست، بلكه بايد آنچه را كه شرع آن را استطاعت مىشمارد داشته باشد تا چنين عملى برایش واجب شود.
مرحوم يزدى زاد و راحله را باعث استطاعت شرعيه مىداند؛ يعنى اولا شخص به لحاظ مالى چنين امكانى برایش مهيا باشد كه البته با الزامات ديگرى نيز همراه است، ثانيا وسيله براى رفت و آمد موجود باشد.
از ديگر مسائلى كه در اين بخش از قديم الايام ميان فقهاى ما جريان داشته، اين است كه اگر شخص مستطيع باشد در حالى كه نفسش نيز از بابت تجرد و بىهمسرى در تعب مىباشد، چه بايد بكند و كدام را مقدم نمايد؟
مرحوم ماتن مىفرمايد: اين مسائل، اختلافى است و برخى قائل به تقدم حج و برخى ديگر قائل به تقدم نكاح گرديدهاند.
شارح مىگويد: دليل دسته اول اين است كه حج را امرى واجب و نكاح را فعلى مستحب مىشمارند در حالى كه دسته دوم مىگويند: مشكل نياز به ازدواج، مسئلهاى است كه باعث سقوط وجوب حج مىشود براى كسى كه همسر دارد ولى باز به هر دليلى نياز به همسرى غير از همسر اولش دارد.
حج واجب با نذر و غيره: ماتن مىگويد: حج زمانى با نذر و عهد و قسم واجب مىشود كه شخص، بالغ و عاقل بوده و از روى قصد و اختيار چنين نذر يا عهدى بكند يا چنين قسمى بخورد.
در اين قسمت سى و چهار مسئله مطرح است كه ابتدا با ابراز عقيده عدهاى از فقها شروع شده كه گفتهاند: براى تحقق قسم مملوك، اذن مولى شرط است.
نيابت در حج
از مهمترين مسائلى كه در كتابهاى حج مورد بحث واقع شده، مسائل نيابت حج است كه البته به خاطر پارهاى از احكام شرعى، نوعا مبتلابه مكلفين نيز مىباشد و امروزه نيز بسيارى حاجت به چنين مسئلهاى پيدا مىكنند.
مسئله اصلى نيابت اين است كه به لحاظ شرعى، نيابت از ميت در حج واجب و نيابت از حى و ميت در حج مستحب جايز مىباشد.
حال نايب بايد چه شرايطى را داشته باشد يا منوب عنه كدام شرايط را حايز باشد و چه عقدى بايد بين اجير و مستأجر در نيابت برقرار شود؟ مسائلى هستند كه در اينجا از سوى شارح و ماتن مطرح شده و ادلهشان مورد بررسى واقع گرديده است.
وصيت به حج
اگر شخصى وصيت كند كه بعد از مرگش از سوى وى حج به جا آورند، مبلغ حج از اصل تركه وى جدا مىشود مگر اينكه خودش وصيت بكند كه از ثلثش جدا شود. از ديگر مسائل اين فصل ميقاتى بودن حج وصيتى است اعم از اينكه حج واجب باشد يا مستحب. شارح مىگويد: علتش اين است كه مقدار واجب براى چنين حجى با احرام شروع مىشود كه براى آن ميقات كافى مىباشد.
حال اگر شخص خود اجرت حج را مشخص نكند، به مقدار اجرة المثل به او تعلق مىگيرد.
اما اينكه اجرة المثل با نگاه به اجرت اقل الناس معين مىشود يا نه؟ در مسئلهاى جداگانه بحث شده است.
حج مستحبى
هر كسى كه از شرايط حج محروم باشد؛ يعنى مستطيع نباشد يا بالغ نباشد، برایش مستحب است هر طور كه مىتواند اقدام به حج نمايد، لكن چنين حجى نيز براى خود شرايطى دارد كه اذن مولى براى عبدو شوهر براى زن و پدر و مادر براى صبى از آن جمله مىباشند.
در اين فصل شارح مطلب خاصى بيان ننموده و فقط به توضيحات مختصر صاحب عروه اكتفا نموده است.
اقسام عمره
مرحوم سيد يزدى مىفرمايد: عمره نيز مانند حج به عرضى، اصلى و مستحبى تقسيم مىگردد. شارح نيز به مفهوم لغوى عمره اشاره كرده، مىگويد: عمره از عماره گرفته شده است، زيرا زائر با زيارت خود مكان مورد زيارت را آباد مىنمايد.
كفايت عمره تمتع از عمره مفرده و وجوب عمره با نذر و عهد و قسم و شرط در ضمن عقد و اجاره و افساد ديگر مسائل اين فصل مىباشند.
اقسام حج
اقسام حج از ديگر فصول مطرح شده در كتاب العروة الوثقی است كه در جلد دوم كتاب ذكر گرديده است.
تمتع، قران و افراد اقسام حج هستند كه ماتن و شارح هر دو، اجماع و اخبار را دليل بر آن مىدانند.
از مسائل مطرح شده در اين فصل عبارتند از:
- كسى كه داراى دو وطن است، يكى در داخل حد و ديگرى خارج حد تكليفش چيست؟
- كسى كه اهل مكه است، اما به شهر ديگرى رفته بوده و اكنون برگشته، به كدام نوع از انواع سهگانه، حج به جا بياورد؟
- كسى كه اهل مكه نيست، ولى اكنون مقيم شده چه تكليفى دارد؟
- كسى كه اهل مكه است اما به هر دليلى تمتع برایش واجب شده، بايد تا ميقات برود و از آنجا احرام بسته و به مكه مراجعت نمايد.
صورت حج تمتع و شرايط آن
صاحب عروه در اين فصل صورت اجمالى تمتع را از احرام و ورود به مكه و طواف تا آخر اعمال را بيان كرده كه راجع به تقدم و تأخر طواف نسا در عمره مفرده، حاشيهاى از سوى شارح بيان شده است، سپس به شروط حج تمتع مىپردازند كه عبارتند از: نيت، وقوع مجموع عمره و حج در ماههاى حج، بودن حج و عمره در يك سال، بودن احرام حج از بطن مكه با وجود اختيار و انجام حج و عمره توسط يك نفر در صورت نيابت عن الغير.
عدم خروج از مكه براى حاجى، عدم امكان عدول از حج تمتع به دو قسم ديگر، حج براى كسى كه وظيفهاش تمتع است و حكم حايض و نفسا در صورتى كه وقتشان ضيق باشد و طهرى حاصل نشود، ديگر مسائل اين فصل را تشكيل مىدهند
مواقيت: ايشان در اين فصل به مواضع دانهاى كه احرام از آنها جايز است، اشاره كرده و ادلهشان همراه با توضيحات ديگر از سوى شارح بيان گرديده است.
احكام مواقيت
در اين فصل نه مسئله راجع به احكام مواقيت مطرح شده كه اولین آنها عدم جواز احرام از قبل از مواقيت است كه باعث عدم انعقادش نيز مىگردد. شارح اين مسئله را بدون خلاف مىداند و مىگويد: مقتضاى نصوص مواقيت نيز همين است.
مقدمات احرام
دو مسئله در مقدمات مطرح است كه مسئله اولش بيان پنج امر مستحبى است كه قبل از احرام به انجامشان توصيه شده است. مسئله دوم كراهت حنا گذاردن زن است، اگر به نيت زينت باشد.
شارح، نسبت اين حكم را در حدائق به اكثر اصحاب داده؛ دليلش نيز روايت ابى الصباح كنانى است كه در تهذيبين و فقيه از امام صادق(ع) نقل شده است.
کیفیت احرام
آخرين فصلى كه از مسائل حج و عمره به نقل از عروه بيان شده، کیفیت احرام است. نيت، شروع احرام با تلبيات اربعه و پوشيدن دو لباسى كه بايد بعد از برهنه شدن به همراه اجتناب از ساير محرمات انجام شود، واجبات احرام را تشكيل مىدهند.
شارح از همين جا با نقل از غير عروه، به ادامه مسائل مىپردازد.
ايشان نخست مسائلى را از احرام نقل كرده و در ادامه به تروك احرام مىرسند كه در فصلى جداگانه مطرح شده است.
طواف و شرايط آن
طواف و شرايط آن، عنوان اولین فصلى است كه در جلد سوم كتاب بدان پرداخته شده است.
متن به اين صورت است كه طواف دومين واجب از واجبات عمره تمتع است كه حج با ترك عمدى آن فاسد مىگردد؛ فرقى ندارد كه شخص عالم به حكم باشد يا جاهل.
شارح نيز توضيحاتى در اينجا ارائه مىنمايد، سپس با بيان امور معتبره در طواف و واجبات آن و نهایتا شرايط نماز طواف، اين فصل را به پایان مىبرد.
سعى
سعى، چهارمين واجب از واجبات عمره تمتع است كه از اركان نيز مىباشد؛ يعنى با ترك عمدى و سهوى آن، حج باطل مىگردد.
تنها چيزى كه در سعى لازم شمرده شده، قصد قربت است؛ يعنى طهارت، ستر عورت و امثالهما شرط نيست، لكن شارح ستر عورت را از باب تكليف واجب مىشمارد نه اينكه از واجبات سعى باشد.
تقصير
پنجمين واجب از واجبات عمره تمتع تقصير است كه به معنى كوتاه نمودن قسمتى از ناخن دست يا پا يا موى سر يا ريش يا شارب مىباشد، كه در اين مورد نيز قصد قربت شرط است.
شارح اين واجب را مشترك بين زنان و مردان شمرده و آن را بلا خلاف مىداند.
وقوف به عرفات
وقوف در عرفات از واجبات حج تمتع است كه بايد به قصد قربت باشد و منظور از وقوف حضور مىباشد به هر حالى كه باشد.
وقوف به مشعر
وقوف به مشعر يا مزدلفه و رساندن خود به منى پس از آن، آخرين واجبات حج را تشكيل مىدهند.