نیشابوری، محمد بن محمود: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «<div class="wikiInfo"> بندانگشتی|نیشابوری ، محمد بن محمود {| class="wikitable ab...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
</div> | </div> | ||
'''محمد بن محمود نیشابوری''' (متوفای 599ق)، مفسّر و ادیب قرن ششم هجری از آثار ایشان کتاب [[تفسیر بصائر یمینی]] در ترجمه و تفسیر قرآن | |||
== ولادت == | |||
معینالدین حجةالحق بوجعفر محمد بن محمود بن نیشابوری مرو رودی در قرن ششم هجری میزیسته، از جزئیات زندگی وی، آگاهی کاملی در دست نیست. در منابع، با تعبیرهایی همچون «خواجه»، «حجة الحق» و «مفتی الدوله» از وی تجلیل کردهاند.<ref>ر.ک: ایازی، سید محمد علی، ص188</ref> | |||
محمد عوفی در «لباب الالباب» درباره وی چنین نگاشته است: ‹‹الامام العالم فخرالدین محمد بن محمود بن احمد النیسابوری، امام یگانه و صاحب فضل بیکرانه ... پدر او امام بیان الحق محمود نیشابوری از افراد عالم بوده است و لطائف و غرائب و تصانیف او در انواع علوم در اطراف جهان مشهور است ...»<ref>ر.ک: بینام، ص27</ref> | |||
از کتاب «بصائر یمینی» معینالدین محمد بن محمود نیشابوری چنین برمیآید که وی در خاندان علم دیدن زندگی میکرده و از پیروان مذهب شافعی است. جدّش، از دانشمندان مشهور و صاحب تفسیر بوده و بارها در تفسیر خود از وی نقل قول میکند.<ref>ر.ک: ایازی، سید محمد علی، ص188</ref> عوفی، از پدر او – بیانالحق محمود نیشابوری-، تجلیل کرده و چنین نوشته است: «لطایف و غرایب و تصانیف او در انواع علوم در اطراف جهان، مشهور است و جمله مقبول» پس آنگاه میگوید تفسیر «بصائر یمینی» را نیشابوری در زمان بهرامشاه تالیف کرده و در آن زمان، از فحول ائمهی غزنین بوده است.<ref>ر.ک: بینش، تقی، ص30</ref> | |||
معینالدین محمد نیشابوری، در دستگاه بهرامشاه غزنوی، جایگاهی داشته است. چنین نگاشتهاند که چون سلطان سنجر سلجوقی به قصد مالش بهرامشاه روی به غزنین کرد. بهرامشاه را که با سنجر توان مقاومت نبود، نیشابوری را به وساطت فرستاد. ابوجعفر در تکینآباد (تگین آباد) به لشکرگاه سنجر رفت و به قول محمد عوفی، «حرمت پیری» او سبب شد که بار یافته و به رباعی، زبان برگشاید که: <ref>ر.ک: بینش، تقی، ص 30</ref> | |||
ور پست کنی بنا خود افراشتهای | |||
از دست میفکنم چو برداشتهای | |||
گر آب دهی نهال خود کاشتهای | |||
من بنده همانم که تو پنداشتهای<ref>ر.ک: بینام، ص27</ref> | |||
خط ۵۶: | خط ۷۰: | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
[[:noormags:951750|ایازی، سید محمد علی، تفسیر بصائر یمینی، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله بینات (موسسه معارف اسلامی امام رضا علیه السلام) تابستان 1374 - شماره 6 (4 صفحه - از 188 تا 191)]]. | |||
==وابستهها== | ==وابستهها== |
نسخهٔ ۱۱ ژوئن ۲۰۲۲، ساعت ۲۲:۳۳
نام | محمد |
---|---|
نامهای دیگر | |
نام پدر | محمود |
متولد | |
محل تولد | |
رحلت | 5 |
اساتید | |
برخی آثار | |
کد مؤلف | AUTHORCODE33911AUTHORCODE |
محمد بن محمود نیشابوری (متوفای 599ق)، مفسّر و ادیب قرن ششم هجری از آثار ایشان کتاب تفسیر بصائر یمینی در ترجمه و تفسیر قرآن
ولادت
معینالدین حجةالحق بوجعفر محمد بن محمود بن نیشابوری مرو رودی در قرن ششم هجری میزیسته، از جزئیات زندگی وی، آگاهی کاملی در دست نیست. در منابع، با تعبیرهایی همچون «خواجه»، «حجة الحق» و «مفتی الدوله» از وی تجلیل کردهاند.[۱]
محمد عوفی در «لباب الالباب» درباره وی چنین نگاشته است: ‹‹الامام العالم فخرالدین محمد بن محمود بن احمد النیسابوری، امام یگانه و صاحب فضل بیکرانه ... پدر او امام بیان الحق محمود نیشابوری از افراد عالم بوده است و لطائف و غرائب و تصانیف او در انواع علوم در اطراف جهان مشهور است ...»[۲]
از کتاب «بصائر یمینی» معینالدین محمد بن محمود نیشابوری چنین برمیآید که وی در خاندان علم دیدن زندگی میکرده و از پیروان مذهب شافعی است. جدّش، از دانشمندان مشهور و صاحب تفسیر بوده و بارها در تفسیر خود از وی نقل قول میکند.[۳] عوفی، از پدر او – بیانالحق محمود نیشابوری-، تجلیل کرده و چنین نوشته است: «لطایف و غرایب و تصانیف او در انواع علوم در اطراف جهان، مشهور است و جمله مقبول» پس آنگاه میگوید تفسیر «بصائر یمینی» را نیشابوری در زمان بهرامشاه تالیف کرده و در آن زمان، از فحول ائمهی غزنین بوده است.[۴]
معینالدین محمد نیشابوری، در دستگاه بهرامشاه غزنوی، جایگاهی داشته است. چنین نگاشتهاند که چون سلطان سنجر سلجوقی به قصد مالش بهرامشاه روی به غزنین کرد. بهرامشاه را که با سنجر توان مقاومت نبود، نیشابوری را به وساطت فرستاد. ابوجعفر در تکینآباد (تگین آباد) به لشکرگاه سنجر رفت و به قول محمد عوفی، «حرمت پیری» او سبب شد که بار یافته و به رباعی، زبان برگشاید که: [۵]
ور پست کنی بنا خود افراشتهای
از دست میفکنم چو برداشتهای
گر آب دهی نهال خود کاشتهای
من بنده همانم که تو پنداشتهای[۶]
پانويس