المفيد من معجم رجال الحديث: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
| شابک = | | شابک = | ||
| تعداد جلد =1 | | تعداد جلد =1 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور = | | کتابخانۀ دیجیتال نور =36181 | ||
| کتابخوان همراه نور = | | کتابخوان همراه نور = | ||
| کد پدیدآور =11015 | | کد پدیدآور =11015 | ||
خط ۷۱: | خط ۷۱: | ||
[[رده:حدیث]] | [[رده:حدیث]] | ||
[[رده:طبقات و تراجم محدثین و حفاظ (جمعی)]] | [[رده:طبقات و تراجم محدثین و حفاظ (جمعی)]] | ||
[[رده: | [[رده:اردیبهشت (1401)]] |
نسخهٔ ۱۹ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۵:۳۸
المفيد من معجم رجال الحديث | |
---|---|
پدیدآوران | جواهری، محمد (نویسنده) |
ناشر | مؤسسة التاريخ العربي |
مکان نشر | لبنان - بيروت |
سال نشر | 1430ق. = 2009م. = 1388ش. |
چاپ | چاپ يکم |
زبان | عربي |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | /خ9 م6013 / 115 BP |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
المفيد من معجم رجال الحديث، عنوان اثری است یک جلدی به زبان عربی از محمد جواهری در علم رجال. این کتاب، در راستای تلخیص و دستهبندی مطالب کتاب 24 جلدی «معجم رجال الحديث» آیتالله سید ابوالقاسم خویی(ره) به جهت سهولت دستیابی به راویان روایات، توسط نویسنده، نگاشته شده است. چاپ حاضر دومین چاپ از اثر و بههمراه برخی اصلاحات است.
ساختار
کتاب، یک جلد دارد و حاوی مقدمه چاپ دوم، مقدمه چاپ اول و محتوای مطالب بهترتیب الفبایی است.
گزارش محتوا
جواهری در مقدمه چاپ اول کتاب پس از حمد الهی و درود بر پیامبر اکرم(ص) مینویسد:
شکی نیست که دانستن وضعیت راویان از نظر وثاقت و عدم آن، نیازی فوری و مهم در شناخت صحت و ضعف حدیث است. ازآنجاکه رجوع به معجم رجال حدیث استاد ما امام خویی، در شناختن حال یکی از راویان زمان زیادی میبرد؛ زیرا مستلزم دانستن این است که او در کدام جلد از بیستوچهار جلد، سپس در کدام صفحه از این جلد، قرار دارد. سپس باید کل ترجمه شخص مرور شود که ممکن است چندین صفحه باشد. گاه نیز اساسا شخص با عنوانی که در آن کتاب نقل شده، ترجمه نشده است. این حال یک راوی است، حال شما ببینید اگر بخواهیم مراجعه سلسله سندِ فقط یک روایت را انجام دهیم چقدر زحمت دارد. به مشاهده وجدان، لازمه این زمانی که در جستجوی راوی از مراجع تلف میشود، غفلت ناخواسته از مرور و در نتیجه تکیه بر گفتارهای دیگران در مورد صحت و ضعف حدیث است. بنابراین، من مدتی در روزهای تعطیل، این معجم را بهمنظور تسهیل در بررسی راویان، در یک جلد خلاصه کردم که این جلد درباره هرکدام از راویان جامع موارد زیر است:
- وثاقت یا حسن یا عدم این دو؛
- راوی از اصحاب کدامیک از ائمه(ع) است؛
- درصورتیکه راوی روایتی از امام(ع) بدون واسطه داشته باشد؛
- تعداد روایات راوی در کتب اربعه، خواه مستقیما از ائمه(ع) نقل کرده باشد یا با واسطه؛
- کتاب راوی و اصل او اگر دارای کتاب یا اصل است؛
- بیان صحت یا عدم صحت طریق شیخ یا صدوق یا هردو، اگر هرکدام طریقی به راوی داشته باشند؛ زیرا گاه همه راویان روایت، ثقه هستند و ازاینرو حکم به صحت آن میشود، درحالیکه طریق شیخ یا صدوق به راوی اول ضعیف است (مثل طریق صدوق به محمد بن مسلم) یا مجهول است (مثل طریق صدوق به برید بن معاویه)؛
- برخی ویژگیهای خاص به مترجم؛
- اتحادش با غیرش یا مغایرتش با وی.
پیش از اینکه آغاز به این کار کنم، جلد بیستوچهارم از معجم را که مختص به استدراکات است و مستقلا در نجف اشرف چاپ شده، در بیستوسه جلد پیشینش داخل و ادغام کردم؛ البته در این جلد، غیر از استدراکات، اضافاتی درباره برخی اشخاص بود که من به هرکدام از آنان در تسلسل ارقام چاپ نجف بهجای شمارهاش، از «ج24» استفاده کردم تا شمارههای چاپ نجف به هم نخورد و راحت بتوان به آن ارجاع داد. درهرحال ازآنجاکه جلد 24 در چاپ بیروت داخل در مجلدات ماقبلش نبوده و مستقلا هم چاپ نشده بوده، تا پیش از اینکه کتاب از چاپ تهران خارج شود، مردم فکر میکردند این کتاب 23 جلد دارد[۱].
برخی از ویژگیهایی که جواهری برای این کتاب برمیشمارد عبارت است از:
- ما جز کسانی را که استاد (آیتالله خویی(ره)) آنها را توثیق کرده و ثقه خوانده - مانند کسانی که نجاشی یا شیخ یا مفید یا صدوق یا کشی یا برقی و امثالشان مانند ابن ولید یا حمدویه بن نصیر یا ابن عقده آنان را توثیق کرده باشند یا یکی از معصومین(ع) بر توثیق وی به روایت صحیحه تنصیص داشته باشد- توثیق نکرده و ثقه نشمردهایم و عین عبارتی را که ایشان در عباراتشان درباره آنان بهکار بردهاند (مانند: ثقة ثقة یا ثقة عين یا ثقة عين نقي الحديث یا ثقة وجه یا ثقة عين كثير الرواية و امثال آن) را نقل کردهایم و از این باب که توثیقات آنان معتبر است آن را بهمنزله مسلمات دانسته و به قائلش منسوب نکردهایم و همین روش را درباره اشخاص مورد اختلافی که سیدنا الاستاد وثاقت آنها را برگزیده است، در پیش گرفتهایم.
- کسی که توثیقش در تفسیر قمی منحصر شده، توثیق را بر آن متفرع کرده و گفتهایم: روی في تفسير القمي فهو ثقة. همچنین است کسی که متحد با یک ثقه در روایت است که درباره او گفتهایم: متحد مع فلان الثقة لروايته في تفسير القمي؛ این بدین دلیل است که توثیق عام علی بن ابراهیم در تفسیرش برای همه کسانی که در تفسیر مزبور روایت نمودهاند، نه خصوص مشایخش، سخنی است که بسیاری از علما مانند سید سیستانی و پدرم و شهید سید صدر، معتبرش نشمردهاند و مورد قبول ما هم نیست.
- بیتردید هرکس که در تفسیر قمی روایت کرده، از دید سید استاد خویی(ره) ضرورتا ثقه نیست، بلکه ثقه بودن وی، از نظر استاد در مواردی است که معارضی برای آن توثیق نباشد و سند به معصوم(ع) متصل شود و راوی عامی نباشد. من به همه مواردی که توثیق عام علی بن ابراهیم درباره راوی حجت نبوده و استاد خویی(ره) به آن اشاره نکرده، اشاره کردهام و اما نسبت به اختلاف چاپها در تفسیر قمی، در هر موردی که اختلاف بین چاپها بوده و سید استاد، استظهار صحت یکی از آنها را نکرده، فقط به روایت راوی در تفسیر قمی اشاره کردهام و توثیق را بر آن متفرع نکردهام؛ زیرا راوی یا معلوم نیست که کیست که این در موارد زیادی اتفاق افتاده یا یکی از چاپها به وضوح خطا کردهاند و در هر موردی که سید استاد، صحت یک چاپ یا نسخه از این موارد را استظهار کرده باشد، توثیق را بر آن متفرع نمودهام.
- توثیق عام جعفر بن محمد بن قولویه درباره همه کسانی که در «كامل الزیارات» نقل روایت کردهاند، قولی است که سید استاد از آن رجوع کرده، ولی در غیر مشایخ ابن قولویه که کسانی هستند که وی از آنها بدون واسطه در «كامل الزيارات»، نقل روایت کرده است. به دلیل توثیق عام جمیع مشایخش در «كامل الزيارات» توثیق را بر ذکر آنان متفرع کردهایم و گفتهایم: از مشایخ ابن قولویه در «كامل الزيارات» بوده و ثقه است. همچنانکه اشارهامان در این مختصر به روایت راوی در «كامل الزيارات» را حذف نکردهایم؛ خواه از مشایخ ابن قولویه باشد یا نه. همچنین است نسبت به مشایخ نجاشی که درباره آنها گفتهایم: از مشایخ نجاشی است و ثقه است، یا ثقه و از مشایخ نجاشی است و این اشاره به این دارد که توثیق، صرفا بهخاطر توثیق عام نجاشی درباره همه مشایخش است؛
و...[۲].
وضعیت کتاب
فهرست مطالب کتاب، در انتهای اثر بهترتیب الفبایی ذکر شده است. پاورقیهای کتاب، علاوه بر ذکر ارجاعات، حاوی مطالب مفیدی در شرح پارهای از عبارات متن است.
پانویس
منابع مقاله
مقدمه چاپ اول کتاب.