۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
==القاموس المحيط== | ==القاموس المحيط== | ||
کتاب «قاموس» از مهمترین کتابهای لغت در عصر خود و چندین قرن پس از آن در زمینه واژههای عربی است و بدانسان شهرت یافته است که واژه قاموس برای کتاب لغت، علم شده اسـت. این کتاب که همواره مورد تـوجه ادیبان و لغتشناسان بوده، مقبول طبع اهل نظر ایران نیز واقع شده است<ref>ر.ک: حبیبی، حسن، ص59-60</ref>. | کتاب «قاموس» از مهمترین کتابهای لغت در عصر خود و چندین قرن پس از آن در زمینه واژههای عربی است و بدانسان شهرت یافته است که واژه قاموس برای کتاب لغت، علم شده اسـت. این کتاب که همواره مورد تـوجه ادیبان و لغتشناسان بوده، مقبول طبع اهل نظر ایران نیز واقع شده است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/21793/59 ر.ک: حبیبی، حسن، ص59-60]</ref>. | ||
[[فیروزآبادی، محمد بن یعقوب|فیروزآبادی]] در عصر خود از فقها و اهل حدیث مالکیه بشمار میرفته و در فنون ادب و لغت، متبحر و متخصص بوده است. او هم به فارسی و هم به عربی مینوشته است. وی در متن «[[القاموس المحيط]]»، شصت هزار ماده لغت عرب را گردآوری کرده؛ درحالیکه جوهری در «[[الصحاح، تاج اللغة و صحاح العربية|صحاح اللغة]]» فقط چهل هزار ماده جمع کرده است. این لغتنامه به جهت جامعیت و حسن قبولی که در نزد دانشوران و لغتدانان داشته، نسخههای متعددی پیدا کرد و عالمان و فاضلان بسیاری درصدد تلخیص، شرح و ترجمه آن به زبانهای عربی، ترکی و فارسی برآمدند. از جمله ترجمههای فارسی این کتاب، «ترجمان اللغة» (شرح قاموس) است که نگارنده آن، آن را به دستور شاه سلطان حسین صفوی، در مدت سیویک ماه و ده روز، فراهم آورده است. وی در دهم شعبان 1114ق آغاز کار نموده و در بیستم ربیعالاول 1117ق آن را به پایان رسانیده است<ref>ر.ک: مقدمه تصحیح، ج1، صفحه سه</ref>. | [[فیروزآبادی، محمد بن یعقوب|فیروزآبادی]] در عصر خود از فقها و اهل حدیث مالکیه بشمار میرفته و در فنون ادب و لغت، متبحر و متخصص بوده است. او هم به فارسی و هم به عربی مینوشته است. وی در متن «[[القاموس المحيط]]»، شصت هزار ماده لغت عرب را گردآوری کرده؛ درحالیکه جوهری در «[[الصحاح، تاج اللغة و صحاح العربية|صحاح اللغة]]» فقط چهل هزار ماده جمع کرده است. این لغتنامه به جهت جامعیت و حسن قبولی که در نزد دانشوران و لغتدانان داشته، نسخههای متعددی پیدا کرد و عالمان و فاضلان بسیاری درصدد تلخیص، شرح و ترجمه آن به زبانهای عربی، ترکی و فارسی برآمدند. از جمله ترجمههای فارسی این کتاب، «ترجمان اللغة» (شرح قاموس) است که نگارنده آن، آن را به دستور شاه سلطان حسین صفوی، در مدت سیویک ماه و ده روز، فراهم آورده است. وی در دهم شعبان 1114ق آغاز کار نموده و در بیستم ربیعالاول 1117ق آن را به پایان رسانیده است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/15897?pageNumber=3&viewType=pdf ر.ک: مقدمه تصحیح، ج1، صفحه سه]</ref>. | ||
==ترجمان اللغة== | ==ترجمان اللغة== | ||
[[قزوینی، محمد بن یحیی|محمدشفیع قزوینی]]، مترجم کتاب «قاموس» یـا مصنف «ترجمان اللغة»، در نظر داشته است که «شرحی مبسوط [بر قاموس] نوشته، مفصلا معانی الفاظ ظاهره را تفسیر نماید» و از کتابهای متقدمان شواهدی را به شرح مذکور بیفزاید، اما این ترتیب کار از آن جهت سرانجام نمییابد که قصد شارح به اطلاع سلطان صفوی میرسد، کـه با القاب و عناوین متعدد در چند سطر بلند از وی یاد میشود و در نهایت پس از آخرین عنوان یـعنی «محط رحال كافة أنام»، نام وی یعنی «السلطان بن السـلطان و الخاقان بن الخاقان المؤيد بتأييدات خالق الثقلين شـاه سـلطان حسین»، آشکار میشود و شاه که «این ذره بیمقدار و این خاکسار بیاعتبار را منظور نظر التـفات و عنایت و مشمول عواطف بیغایت و نهایت فرموده، مقرر میدارد» کـه دسـت از شرح مزبور برداشته کتاب مذکور را فارسی کـند. «تا فارسیزبانان را حظی وافر و نصیبی متکاثر بوده، ثواب آن به روزگار فرخندهآثـار پادشـاه... عاید گردد»؛ در نتیجه مترجم «حسب الفرمان قضاجریان شروع در مقصود» مینماید، اما اندکی از آنچه را که در طـرح نخست خود لازم میدانسته با تعبیر «ایرادات ضرور» به کار میافزاید و بدینسان ترجمه را «در مدت سـی ویـک ماه و ده یوم» به پایان میبرد و دوره کـار ترجمه را با ایـن تـعبیر بیان میکند که «آغـاز چـهرهگشایی این گلزار همیشه بهار و این شاهد سراپانگار در دهم شهر شعبان المعظم سنه 1114 رخ نموده و زیـور اتمام و پیرایه اختتام در بیستم شهر ربیعالاول سـنه 1117 پوشیده» اسـت<ref>ر.ک: حبیبی، حسن، ص61</ref>. | [[قزوینی، محمد بن یحیی|محمدشفیع قزوینی]]، مترجم کتاب «قاموس» یـا مصنف «ترجمان اللغة»، در نظر داشته است که «شرحی مبسوط [بر قاموس] نوشته، مفصلا معانی الفاظ ظاهره را تفسیر نماید» و از کتابهای متقدمان شواهدی را به شرح مذکور بیفزاید، اما این ترتیب کار از آن جهت سرانجام نمییابد که قصد شارح به اطلاع سلطان صفوی میرسد، کـه با القاب و عناوین متعدد در چند سطر بلند از وی یاد میشود و در نهایت پس از آخرین عنوان یـعنی «محط رحال كافة أنام»، نام وی یعنی «السلطان بن السـلطان و الخاقان بن الخاقان المؤيد بتأييدات خالق الثقلين شـاه سـلطان حسین»، آشکار میشود و شاه که «این ذره بیمقدار و این خاکسار بیاعتبار را منظور نظر التـفات و عنایت و مشمول عواطف بیغایت و نهایت فرموده، مقرر میدارد» کـه دسـت از شرح مزبور برداشته کتاب مذکور را فارسی کـند. «تا فارسیزبانان را حظی وافر و نصیبی متکاثر بوده، ثواب آن به روزگار فرخندهآثـار پادشـاه... عاید گردد»؛ در نتیجه مترجم «حسب الفرمان قضاجریان شروع در مقصود» مینماید، اما اندکی از آنچه را که در طـرح نخست خود لازم میدانسته با تعبیر «ایرادات ضرور» به کار میافزاید و بدینسان ترجمه را «در مدت سـی ویـک ماه و ده یوم» به پایان میبرد و دوره کـار ترجمه را با ایـن تـعبیر بیان میکند که «آغـاز چـهرهگشایی این گلزار همیشه بهار و این شاهد سراپانگار در دهم شهر شعبان المعظم سنه 1114 رخ نموده و زیـور اتمام و پیرایه اختتام در بیستم شهر ربیعالاول سـنه 1117 پوشیده» اسـت<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/21793/61 ر.ک: حبیبی، حسن، ص61]</ref>. | ||
البته مترجم «ترجمان اللغة» طرح نخستین خود را بهصورتی دیگر پی میگیرد؛ بدین بیان که وی کتاب دیگری را به نام «الجموع و المصادر» به رشته تحریر درآورده و در آن «جمعهای کلمات و مصدرهایی که از قلم صـاحب قاموس افتاده، گـرد آورده است»<ref>ر.ک: همان</ref>. | البته مترجم «ترجمان اللغة» طرح نخستین خود را بهصورتی دیگر پی میگیرد؛ بدین بیان که وی کتاب دیگری را به نام «الجموع و المصادر» به رشته تحریر درآورده و در آن «جمعهای کلمات و مصدرهایی که از قلم صـاحب قاموس افتاده، گـرد آورده است»<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/21793/61 ر.ک: همان]</ref>. | ||
[[قزوینی، محمد بن یحیی|قزوینی]] در «ترجمان اللغة»، علاوه بر ترجمه متن عربی قاموس، گاهی مطالبی نیز بر آن افزوده و همچنین ایرادات ناروای [[فیروزآبادی، محمد بن یعقوب|فیروزآبادی]] به جوهری را پاسخ داده و به توضیح اشتباهات وی پرداخته است<ref>ر.ک: مقدمه تصحیح، ج1، صفحه سه - چهار</ref>. | [[قزوینی، محمد بن یحیی|قزوینی]] در «ترجمان اللغة»، علاوه بر ترجمه متن عربی قاموس، گاهی مطالبی نیز بر آن افزوده و همچنین ایرادات ناروای [[فیروزآبادی، محمد بن یعقوب|فیروزآبادی]] به جوهری را پاسخ داده و به توضیح اشتباهات وی پرداخته است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/15897?pageNumber=3&viewType=pdf ر.ک: مقدمه تصحیح، ج1، صفحه سه - چهار]</ref>. | ||
==تهذیب و تصحیح ترجمان اللغة== | ==تهذیب و تصحیح ترجمان اللغة== | ||
«ترجمان اللغة» توسط مؤسسه شمس الضحی، در دو جلد، تصحیح و تهذیب شده است. در ابتدای جلد نخست، مقدمهای در توضیح برخی از خصوصیات و ویژگیهای کتاب، آورده شده است<ref>ر.ک: همان، صفحه سه - نه</ref>. | «ترجمان اللغة» توسط مؤسسه شمس الضحی، در دو جلد، تصحیح و تهذیب شده است. در ابتدای جلد نخست، مقدمهای در توضیح برخی از خصوصیات و ویژگیهای کتاب، آورده شده است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/15897?pageNumber=3&viewType=pdf ر.ک: همان، صفحه سه - نه]</ref>. | ||
در تصحیح و تهذیب این اثر، نظر به اینکه این کتاب ترجمهای فارسی از متن عربی «القاموس المحيط» است، در مواردی بسیار فراوان با متن «[[القاموس المحيط]]» چاپ بیروت و «[[تاج العروس من جواهر القاموس|تاج العروس]]» تحقیق [[عبدالستار احمد فراج]] چاپ کویت و تحقیق [[علی شیری]] چاپ بیروت، مقابله شده و در ضبط کلمهها و اصلاح غلطهای ناشی از ترجمه یا کاتب، به آنها مراجعه شده که در نتیجه، حدود 4000 غلط مورد تصحیح قرار گرفته است<ref>ر.ک: همان، صفحه چهار</ref>. | در تصحیح و تهذیب این اثر، نظر به اینکه این کتاب ترجمهای فارسی از متن عربی «القاموس المحيط» است، در مواردی بسیار فراوان با متن «[[القاموس المحيط]]» چاپ بیروت و «[[تاج العروس من جواهر القاموس|تاج العروس]]» تحقیق [[عبدالستار احمد فراج]] چاپ کویت و تحقیق [[علی شیری]] چاپ بیروت، مقابله شده و در ضبط کلمهها و اصلاح غلطهای ناشی از ترجمه یا کاتب، به آنها مراجعه شده که در نتیجه، حدود 4000 غلط مورد تصحیح قرار گرفته است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/15897?pageNumber=4&viewType=pdf ر.ک: همان، صفحه چهار]</ref>. | ||
===ویژگیهای کتاب=== | ===ویژگیهای کتاب=== | ||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
# سعی مصحح بر این بوده است که تا حد امکان هر اشتقاق جدید از ماده لغت از سر سطر آغاز شود، اما چون متأسفانه سبک روشنی برای عرضه اشتقاقات وجود ندارد، خواننده ناچار است برای اطمینان خاطر، تمامی مطالب ذیل یک ماده راه مطالعه نماید؛ | # سعی مصحح بر این بوده است که تا حد امکان هر اشتقاق جدید از ماده لغت از سر سطر آغاز شود، اما چون متأسفانه سبک روشنی برای عرضه اشتقاقات وجود ندارد، خواننده ناچار است برای اطمینان خاطر، تمامی مطالب ذیل یک ماده راه مطالعه نماید؛ | ||
# مصحح، فهرستی از لغات نامأنوس یا لغاتی که معنای مراد مترجم نامأنوس - و شاید نادرست - است، جمعآوری کرده و معنای آن را با توجه به معنای اصل عربی و مراجعه به مواد دیگر خود کتاب و فرهنگ معین و لغتنامه دهخدا ذکر کرده است. این لغتنامه کوچک در انتهای مقدمه کتاب، آمده است؛ | # مصحح، فهرستی از لغات نامأنوس یا لغاتی که معنای مراد مترجم نامأنوس - و شاید نادرست - است، جمعآوری کرده و معنای آن را با توجه به معنای اصل عربی و مراجعه به مواد دیگر خود کتاب و فرهنگ معین و لغتنامه دهخدا ذکر کرده است. این لغتنامه کوچک در انتهای مقدمه کتاب، آمده است؛ | ||
# کلماتی مثل رای (بهجای رأی) و دز (بهجای دژ) و... به همان شکل مکتوب باقی مانده و در ضبط لغات متن، تغییر مهمی داده نشده است<ref>ر.ک: همان، صفحه چهار - شش</ref>. | # کلماتی مثل رای (بهجای رأی) و دز (بهجای دژ) و... به همان شکل مکتوب باقی مانده و در ضبط لغات متن، تغییر مهمی داده نشده است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/15897?pageNumber=4&viewType=pdf ر.ک: همان، صفحه چهار - شش]</ref>. | ||
بهمنظور آشنایی بیشتر با مطالب کتاب، به نمونههایی از اغلاط «ترجمان اللغة» و اشتباهات عمومی آن، اشاره میشود: | بهمنظور آشنایی بیشتر با مطالب کتاب، به نمونههایی از اغلاط «ترجمان اللغة» و اشتباهات عمومی آن، اشاره میشود: | ||
# قاموس: «و أبرأه الله، فهو بارئ وبريء»، ترجمان اللغة: «خدا زایل کرد آزار او را پس خدای تعالی باری است؛ یعنی زایلکننده آزار و بریء بر وزن امیر نیز همین معنی دارد»، ملاحظه: «هو» در عبارت قاموس، به مریض برمیگردد، نه به «الله»؛ بنابراین به بیمار صحتیافته، باری و بریء گفته میشود، نه به خدا. | # قاموس: «و أبرأه الله، فهو بارئ وبريء»، ترجمان اللغة: «خدا زایل کرد آزار او را پس خدای تعالی باری است؛ یعنی زایلکننده آزار و بریء بر وزن امیر نیز همین معنی دارد»، ملاحظه: «هو» در عبارت قاموس، به مریض برمیگردد، نه به «الله»؛ بنابراین به بیمار صحتیافته، باری و بریء گفته میشود، نه به خدا. | ||
# قاموس: «و جازئك من رجل: ناهيك»، ترجمان اللغة: «نهیکننده و بازدارندهام تو را از مردی»، ملاحظه: مترجم این مورد را مانند موارد بسیار دیگر به شیوه لفظ به لفظ و بدون عنایت به معنای اصطلاحی ترجمه کرده است. در لغتنامهها نوشتهاند: «رجل جازئك من رجل أي ناهيك به و كافيك». | # قاموس: «و جازئك من رجل: ناهيك»، ترجمان اللغة: «نهیکننده و بازدارندهام تو را از مردی»، ملاحظه: مترجم این مورد را مانند موارد بسیار دیگر به شیوه لفظ به لفظ و بدون عنایت به معنای اصطلاحی ترجمه کرده است. در لغتنامهها نوشتهاند: «رجل جازئك من رجل أي ناهيك به و كافيك». | ||
# قاموس: «خفأ القربة: شقها فجعلها علی الحوض لئلا تنشف الأرض ماءه»، «مشک را پاره کرد و آبش را کرد در حوض تا اینکه تر نکند زمین را آب او». ملاحظه: معنای صحیح چنین است: مشک را شکافت و آن را بر حوض نهاد تا زمین آب آن را به خود نکشد<ref>ر.ک: همان، صفحه شش</ref>. | # قاموس: «خفأ القربة: شقها فجعلها علی الحوض لئلا تنشف الأرض ماءه»، «مشک را پاره کرد و آبش را کرد در حوض تا اینکه تر نکند زمین را آب او». ملاحظه: معنای صحیح چنین است: مشک را شکافت و آن را بر حوض نهاد تا زمین آب آن را به خود نکشد<ref>[https://noorlib.ir/book/view/15897?pageNumber=6&viewType=pdf ر.ک: همان، صفحه شش]</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
از متن «ترجمان اللغة» چنین برمیآید که در بعضی موارد، نسخههای قاموس موجود در نزد مترجم، از نسخه چاپی مورد مراجعه مصحح، صحیحتر بوده است<ref>ر.ک: همان، صفحه چهار</ref>. | از متن «ترجمان اللغة» چنین برمیآید که در بعضی موارد، نسخههای قاموس موجود در نزد مترجم، از نسخه چاپی مورد مراجعه مصحح، صحیحتر بوده است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/15897?pageNumber=4&viewType=pdf ر.ک: همان، صفحه چهار]</ref>. | ||
این کتاب، چهار بار بهترتیب زیر، چاپ شده است: | این کتاب، چهار بار بهترتیب زیر، چاپ شده است: | ||
خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
# مقابلهشده با چند نسخه، شیراز، 1273ق. | # مقابلهشده با چند نسخه، شیراز، 1273ق. | ||
# چاپشده در حاشیه قاموس، تهران، 1277ق. | # چاپشده در حاشیه قاموس، تهران، 1277ق. | ||
# خط غلامحسین خوانساری، تهران، 1303-1308ق<ref>ر.ک: همان، صفحه چهار</ref>. | # خط غلامحسین خوانساری، تهران، 1303-1308ق<ref>[https://noorlib.ir/book/view/15897?pageNumber=4&viewType=pdf ر.ک: همان، صفحه چهار]</ref>. | ||
کتاب، فاقد فهرست بوده و در پاورقیها، به ذکر منابع پرداخته شده است<ref>ر.ک: همان</ref>. | کتاب، فاقد فهرست بوده و در پاورقیها، به ذکر منابع پرداخته شده است<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
خط ۸۹: | خط ۸۹: | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده: | [[رده:فروردین(1401)]] |
ویرایش