۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - '}} '''' به '}} '''') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
# این کتاب یکی از مهم‌ترین کتب در شرح‌حال وزراء است که جز اندکی از آنها منتشر نشده است و به تعداد انگشتان دست نمی‌رسد؛ مانند «[[الإشارة الی من نال الوزارة|الإشارة إلی من نال الوزارة]]» [[ابن صیرفی مصری، علی بن منجب|ابن صیرفی]] و «الوزراء و الكتاب» جهشیاری و «الوزراء» [[ثعالبی، عبدالرحمن بن محمد|ثعالبی]]. | # این کتاب یکی از مهم‌ترین کتب در شرح‌حال وزراء است که جز اندکی از آنها منتشر نشده است و به تعداد انگشتان دست نمی‌رسد؛ مانند «[[الإشارة الی من نال الوزارة|الإشارة إلی من نال الوزارة]]» [[ابن صیرفی مصری، علی بن منجب|ابن صیرفی]] و «الوزراء و الكتاب» جهشیاری و «الوزراء» [[ثعالبی، عبدالرحمن بن محمد|ثعالبی]]. | ||
# آنچه اهمیت این کتاب را بیشتر می‌کند آن است که تا آنجا که اطلاع دارم تنها نسخه کتاب و به خط مؤلف است و چون خط [[ابن طولون، محمد بن علی|ابن طولون]] به‌دشواری معروف است و از نسخه دیگری نیز اطلاع ندارم که به هنگام تحقیق آن را مقابله کنم، تحقیقش نیاز به تلاش مضاف دارد. | # آنچه اهمیت این کتاب را بیشتر می‌کند آن است که تا آنجا که اطلاع دارم تنها نسخه کتاب و به خط مؤلف است و چون خط [[ابن طولون، محمد بن علی|ابن طولون]] به‌دشواری معروف است و از نسخه دیگری نیز اطلاع ندارم که به هنگام تحقیق آن را مقابله کنم، تحقیقش نیاز به تلاش مضاف دارد. | ||
# محدوده زمانی کتاب در عهد معینی مانند عصر عباسی و ایوبی متوقف نمی‌شود بلکه تا عصر مملوکی پیش می‌رود، همچنین [[ابن طولون، محمد بن علی|ابن طولون]] به ارائه تراجم وزرای مشرق بسنده نمی‌کند بلکه آن را تا اندلس گسترش می‌دهد؛ مانند شرح‌حال لسان‌الدین ابن خطیب<ref>ر.ک: مقدمه، ص6-5</ref>. | # محدوده زمانی کتاب در عهد معینی مانند عصر عباسی و ایوبی متوقف نمی‌شود بلکه تا عصر مملوکی پیش می‌رود، همچنین [[ابن طولون، محمد بن علی|ابن طولون]] به ارائه تراجم وزرای مشرق بسنده نمی‌کند بلکه آن را تا اندلس گسترش می‌دهد؛ مانند شرح‌حال لسان‌الدین ابن خطیب<ref>[https://noorlib.ir/book/view/16545/%D8%A5%D9%86%D8%A8%D8%A7%D8%A1-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D9%85%D8%B1%D8%A7%D8%A1-%D8%A8%D8%A3%D9%86%D8%A8%D8%A7%D8%A1-%D8%A7%D9%84%D9%88%D8%B2%D8%B1%D8%A7%D8%A1?pageNumber=5&viewType=html ر.ک: مقدمه، ص6-5]</ref>. | ||
محقق اثر در انتهای مقدمه به معرفی نسخه پرداخته و شماره اصل کتاب در کتابخانه برلین را متذکر شده است. این نسخه از 20 ورق تشکیل شده که هر ورقه 22 سطر دارد. دکتر محمد عیسی صالحین تصویر این نسخه را به محقق اهدا کرده است<ref>ر.ک: همان، ص13</ref>. | محقق اثر در انتهای مقدمه به معرفی نسخه پرداخته و شماره اصل کتاب در کتابخانه برلین را متذکر شده است. این نسخه از 20 ورق تشکیل شده که هر ورقه 22 سطر دارد. دکتر محمد عیسی صالحین تصویر این نسخه را به محقق اهدا کرده است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/16545/%D8%A5%D9%86%D8%A8%D8%A7%D8%A1-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D9%85%D8%B1%D8%A7%D8%A1-%D8%A8%D8%A3%D9%86%D8%A8%D8%A7%D8%A1-%D8%A7%D9%84%D9%88%D8%B2%D8%B1%D8%A7%D8%A1?pageNumber=13&viewType=html ر.ک: همان، ص13]</ref>. | ||
[[ابن طولون، محمد بن علی|ابن طولون]] در ابتدای سخن، پس از استناد و تبرک موضوع کتاب به آیاتی از سوره طه «و اجعل لی وزیراً من اهلی...» می‌نویسد: اشتقاق وزیر یا از وِزر است چراکه وزیر سنگینی امیرش را تحمل می‌کند یا از وَزَر به معنای ملجأ و پناهگاه است؛ چراکه امیر به رأی او مدد می‌جوید و در کارهایش به او پناه می‌برد<ref>ر.ک: متن کتاب، ص20-19</ref>. | [[ابن طولون، محمد بن علی|ابن طولون]] در ابتدای سخن، پس از استناد و تبرک موضوع کتاب به آیاتی از سوره طه «و اجعل لی وزیراً من اهلی...» می‌نویسد: اشتقاق وزیر یا از وِزر است چراکه وزیر سنگینی امیرش را تحمل می‌کند یا از وَزَر به معنای ملجأ و پناهگاه است؛ چراکه امیر به رأی او مدد می‌جوید و در کارهایش به او پناه می‌برد<ref>[https://noorlib.ir/book/view/16545/%D8%A5%D9%86%D8%A8%D8%A7%D8%A1-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D9%85%D8%B1%D8%A7%D8%A1-%D8%A8%D8%A3%D9%86%D8%A8%D8%A7%D8%A1-%D8%A7%D9%84%D9%88%D8%B2%D8%B1%D8%A7%D8%A1?pageNumber=19&viewType=html ر.ک: متن کتاب، ص20-19]</ref>. | ||
«ابوالمواهب قمی» اولین وزیری است که در کتاب معرفی شده است. او وزیر امام ناصر فاطمی (متوفی 617ق) بوده است. در مقطعی از وزارتش شخصی به نام منجنیقی متعرض وزیر شده و در ضمن ابیاتی طمع وزیر به خلافت را به امیر گوشزد می‌کند. دو تن که از سوی امیر مأمور شده‌اند به خانه او هجوم آورده و با دواتش بر سرش می‌کوبند و او را به زندانی در زیرزمین است منتقل می‌کنند و...<ref>ر.ک: همان، ص23-22</ref>. | «ابوالمواهب قمی» اولین وزیری است که در کتاب معرفی شده است. او وزیر امام ناصر فاطمی (متوفی 617ق) بوده است. در مقطعی از وزارتش شخصی به نام منجنیقی متعرض وزیر شده و در ضمن ابیاتی طمع وزیر به خلافت را به امیر گوشزد می‌کند. دو تن که از سوی امیر مأمور شده‌اند به خانه او هجوم آورده و با دواتش بر سرش می‌کوبند و او را به زندانی در زیرزمین است منتقل می‌کنند و...<ref>[https://noorlib.ir/book/view/16545/%D8%A5%D9%86%D8%A8%D8%A7%D8%A1-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D9%85%D8%B1%D8%A7%D8%A1-%D8%A8%D8%A3%D9%86%D8%A8%D8%A7%D8%A1-%D8%A7%D9%84%D9%88%D8%B2%D8%B1%D8%A7%D8%A1?pageNumber=22&viewType=html ر.ک: همان، ص23-22]</ref>. | ||
«قاسم بن عبیدالله بن سلیمان بن وهب» وزیر امام معتضد بوده است. او دارای هیبتی عظیم، شدید الاقدام و خونریز بود. کوچک و بزرگ از او در هراس و احدی از ارباب اموال با وجود او صاحب نعمت نبود<ref>ر.ک: همان، ص25</ref>. | «قاسم بن عبیدالله بن سلیمان بن وهب» وزیر امام معتضد بوده است. او دارای هیبتی عظیم، شدید الاقدام و خونریز بود. کوچک و بزرگ از او در هراس و احدی از ارباب اموال با وجود او صاحب نعمت نبود<ref>[https://noorlib.ir/book/view/16545/%D8%A5%D9%86%D8%A8%D8%A7%D8%A1-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D9%85%D8%B1%D8%A7%D8%A1-%D8%A8%D8%A3%D9%86%D8%A8%D8%A7%D8%A1-%D8%A7%D9%84%D9%88%D8%B2%D8%B1%D8%A7%D8%A1?pageNumber=25&viewType=html ر.ک: همان، ص25]</ref>. | ||
مؤیدالدین علقمی از دیگر وزرایی است که توسط هلاکو مورد تحقیر قرار گرفت<ref>ر.ک: همان، ص95</ref>. ابو احمد عبدالله مستعصم که در سال 640ق به خلافت رسیده بود مردی بی‌کفایت، بی‌تدبیر و عشرت‌طلب بود و تدبیر امور را به وزیر خود مؤیدالدین علقمی-که به پندار بعضی خود و یارانش در اندیشه برانداختن خلیفه بودند-سپرده بود. ابن کثیر که برای خلیفه عباسی خیلی مؤثر است، می‌نویسد: تعداد سربازان خلیفه از مرز بیست هزار نفر تجاوز نمی‌کرد. همین تعداد هم در سختی و ذلت به‌سر می‌بردند، به‌طوری‌که در خیابان‌ها و درهای مساجد گدایی می‌کردند. سیاست سست و متزلزل مستعصم عباسی و وزیرش که قادر به تصمیم مشخص و قاطعی نبودند، بستن یک پیمان مسالمت‌آمیز را با مغولان غیرممکن ساخت. به‌علاوه ظلم و ستم عباسیان بر عموم مردم و فساد حاکم بر دستگاه خلافت، زمینه مساعدی را بر سقوط بغداد و خاندان ظالم عباسی فراهم آورد<ref>ر.ک: صالحی، راضیه؛ ادریسی، محمدحسن؛ ص114-113</ref>. احمد عبدالله مستعصم توسط هلاکوخان کشته شد<ref>ر.ک: متن کتاب، ص95</ref>. | مؤیدالدین علقمی از دیگر وزرایی است که توسط هلاکو مورد تحقیر قرار گرفت<ref>[https://noorlib.ir/book/view/16545/%D8%A5%D9%86%D8%A8%D8%A7%D8%A1-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D9%85%D8%B1%D8%A7%D8%A1-%D8%A8%D8%A3%D9%86%D8%A8%D8%A7%D8%A1-%D8%A7%D9%84%D9%88%D8%B2%D8%B1%D8%A7%D8%A1?pageNumber=95&viewType=html ر.ک: همان، ص95]</ref>. ابو احمد عبدالله مستعصم که در سال 640ق به خلافت رسیده بود مردی بی‌کفایت، بی‌تدبیر و عشرت‌طلب بود و تدبیر امور را به وزیر خود مؤیدالدین علقمی-که به پندار بعضی خود و یارانش در اندیشه برانداختن خلیفه بودند-سپرده بود. ابن کثیر که برای خلیفه عباسی خیلی مؤثر است، می‌نویسد: تعداد سربازان خلیفه از مرز بیست هزار نفر تجاوز نمی‌کرد. همین تعداد هم در سختی و ذلت به‌سر می‌بردند، به‌طوری‌که در خیابان‌ها و درهای مساجد گدایی می‌کردند. سیاست سست و متزلزل مستعصم عباسی و وزیرش که قادر به تصمیم مشخص و قاطعی نبودند، بستن یک پیمان مسالمت‌آمیز را با مغولان غیرممکن ساخت. به‌علاوه ظلم و ستم عباسیان بر عموم مردم و فساد حاکم بر دستگاه خلافت، زمینه مساعدی را بر سقوط بغداد و خاندان ظالم عباسی فراهم آورد<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/26087/113 ر.ک: صالحی، راضیه؛ ادریسی، محمدحسن؛ ص114-113]</ref>. احمد عبدالله مستعصم توسط هلاکوخان کشته شد<ref>[https://noorlib.ir/book/view/16545/%D8%A5%D9%86%D8%A8%D8%A7%D8%A1-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D9%85%D8%B1%D8%A7%D8%A1-%D8%A8%D8%A3%D9%86%D8%A8%D8%A7%D8%A1-%D8%A7%D9%84%D9%88%D8%B2%D8%B1%D8%A7%D8%A1?pageNumber=95&viewType=html ر.ک: متن کتاب، ص95]</ref>. | ||
[[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصیرالدین طوسی]] (متوفی 653ق) از دیگر وزرای مطرح در کتاب است. او فیلسوف، منجم، متکلم و سیاست‌مدار شیعی محمد بن محمد بن حسن معروف به [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصیرالدین طوسی]] است. در روزگاری که شمشیر تاتار و مغول، خاندان‌های کوچک و بزرگ را از هم پاشیده و دنیا از هجوم مغول‌ها به وحشت فرورفته و فساد و کسادی دانش و مروت حکم‌فرما بود، ظهور چنین دانشمندی مایه اعجاز است. [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|نصیرالدین]] پس از جلب اعتماد «هلاکوخان» و انتخابش به‌عنوان مشاور، از این فرصت کمال استفاده را برد و بنای عظیمی را پی‌ریزی کرد که تاریخ از آن بهره‌ها برده است<ref>ر.ک: صالحی، راضیه؛ ادریسی، محمدحسن؛ ص112</ref>. وی بدون اینکه دستش را بر بیت‌المال دراز کند، وزارت هلاکو را بر عهده داشت و به‌گونه‌ای بر فکر هلاکو مسلط شد که سفر نمی‌کرد و بر مرکب سوار نمی‌شد مگر زمانی که خواجه امر کند و دارای احترام فراوان و جایگاه عالی نزد هلاکو بود<ref>ر.ک: متن کتاب، ص97</ref>. | [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصیرالدین طوسی]] (متوفی 653ق) از دیگر وزرای مطرح در کتاب است. او فیلسوف، منجم، متکلم و سیاست‌مدار شیعی محمد بن محمد بن حسن معروف به [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصیرالدین طوسی]] است. در روزگاری که شمشیر تاتار و مغول، خاندان‌های کوچک و بزرگ را از هم پاشیده و دنیا از هجوم مغول‌ها به وحشت فرورفته و فساد و کسادی دانش و مروت حکم‌فرما بود، ظهور چنین دانشمندی مایه اعجاز است. [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|نصیرالدین]] پس از جلب اعتماد «هلاکوخان» و انتخابش به‌عنوان مشاور، از این فرصت کمال استفاده را برد و بنای عظیمی را پی‌ریزی کرد که تاریخ از آن بهره‌ها برده است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/26087/112 ر.ک: صالحی، راضیه؛ ادریسی، محمدحسن؛ ص112]</ref>. وی بدون اینکه دستش را بر بیت‌المال دراز کند، وزارت هلاکو را بر عهده داشت و به‌گونه‌ای بر فکر هلاکو مسلط شد که سفر نمی‌کرد و بر مرکب سوار نمی‌شد مگر زمانی که خواجه امر کند و دارای احترام فراوان و جایگاه عالی نزد هلاکو بود<ref>[https://noorlib.ir/book/view/16545/%D8%A5%D9%86%D8%A8%D8%A7%D8%A1-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D9%85%D8%B1%D8%A7%D8%A1-%D8%A8%D8%A3%D9%86%D8%A8%D8%A7%D8%A1-%D8%A7%D9%84%D9%88%D8%B2%D8%B1%D8%A7%D8%A1?pageNumber=97&viewType=html ر.ک: متن کتاب، ص97]</ref>. | ||
[[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابوعلی حسین بن عبدالله بن سینا]] (متوفی 428ق) مشهور به [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن‌سینا]] آخرین وزیر موردبحث کتاب است. نویسنده در ابتدا شرح‌حالی از [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن‌سینا]] را مستند به کتاب نرجس القلوب ابوالفرج بن جوزی روایت می‌کند: او به علوم و فنون اشتغال یافت و در ده سالگی علوم قرآنی و ادبی و مقداری از اصول دین و جبر و مقابله را به نیکی فراگرفت. سپس به علم منطق و اقلیدس مشغول شد تا اینکه آن را نیز درک کرد و پشت سر گذاشت و ابواب علوم را فتح نمود. پس‌ازآن به علم طب مشتاق شد و کتاب اوایل را نیز فراگرفت و در این علم نیز درحالی‌که شانزده سال بیشتر نداشت بی‌مانند شد. هجده سالش تمام نشده بود که از تحصیل همه علوم فارغ شد و وزارت شمس الدوله را بر عهده گرفت و به‌شیوه فقها، طیلسان (لباس سبزرنگی که بزرگان مشایخ و علما می‌پوشیدند) می‌پوشید<ref>ر.ک: متن کتاب، 124</ref>. او قریب به یک‌صد اثر تألیف کرده است که از آن جمله است: النجاة، الاشارات، الفیض، القانون، میزان النظر، رساله حی بن یقظان و رساله سلامان<ref>ر.ک: همان، ص126</ref>. | [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابوعلی حسین بن عبدالله بن سینا]] (متوفی 428ق) مشهور به [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن‌سینا]] آخرین وزیر موردبحث کتاب است. نویسنده در ابتدا شرح‌حالی از [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن‌سینا]] را مستند به کتاب نرجس القلوب ابوالفرج بن جوزی روایت می‌کند: او به علوم و فنون اشتغال یافت و در ده سالگی علوم قرآنی و ادبی و مقداری از اصول دین و جبر و مقابله را به نیکی فراگرفت. سپس به علم منطق و اقلیدس مشغول شد تا اینکه آن را نیز درک کرد و پشت سر گذاشت و ابواب علوم را فتح نمود. پس‌ازآن به علم طب مشتاق شد و کتاب اوایل را نیز فراگرفت و در این علم نیز درحالی‌که شانزده سال بیشتر نداشت بی‌مانند شد. هجده سالش تمام نشده بود که از تحصیل همه علوم فارغ شد و وزارت شمس الدوله را بر عهده گرفت و به‌شیوه فقها، طیلسان (لباس سبزرنگی که بزرگان مشایخ و علما می‌پوشیدند) می‌پوشید<ref>[https://noorlib.ir/book/view/16545/%D8%A5%D9%86%D8%A8%D8%A7%D8%A1-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D9%85%D8%B1%D8%A7%D8%A1-%D8%A8%D8%A3%D9%86%D8%A8%D8%A7%D8%A1-%D8%A7%D9%84%D9%88%D8%B2%D8%B1%D8%A7%D8%A1?pageNumber=124&viewType=html ر.ک: متن کتاب، 124]</ref>. او قریب به یک‌صد اثر تألیف کرده است که از آن جمله است: النجاة، الاشارات، الفیض، القانون، میزان النظر، رساله حی بن یقظان و رساله سلامان<ref>[https://noorlib.ir/book/view/16545/%D8%A5%D9%86%D8%A8%D8%A7%D8%A1-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D9%85%D8%B1%D8%A7%D8%A1-%D8%A8%D8%A3%D9%86%D8%A8%D8%A7%D8%A1-%D8%A7%D9%84%D9%88%D8%B2%D8%B1%D8%A7%D8%A1?pageNumber=126&viewType=html ر.ک: همان، ص126]</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||